حدود معاشرت و شرایط ارتباط با جنس مخالف
۱۳۹۷/۰۸/۱۶
–
۱۷۵۶ بازدید
روابط دو جنس مخالف در قرآن چگونه ترسیم شده است؟
باسلام واحترام حضورپرسشگرگرامی؛
یکی از انگیزه های مهم برای ایجاد رابطه با جنس مخالف پاسخ گویی به نیازهای روحی و عاطفی و غریزی است. یعنی ساختار وجودی انسان به گونه ای طراحی شده است که در مقطعی از دوران زندگی خود به طور جدی احساس نیاز به جنس مخالف می نماید. تلاطم و التهاب درونی او تنها با گفتگو، معاشرت، همنشینی و ایجاد رابطه با جنس مخالف آرام می گیرد. احساس نیاز عاطفی به جنس مخالف تنها به این موارد خلاصه نمی شود چرا که قوه و نیروی جدی تری به نام قوای شهوانی و جنسی نیاز این ارتباط را دو چندان می سازد.
با نگاه به آموزه های زیبای اسلامی به خوبی می توان جواب این نیاز اساسی را مشاهده نمود. ولی باید به یاد داشت دارو و نسخه ای که اسلام و آموزه های وحیانی آن، به این نیاز مبرم پیشنهاد می کند یک داروی مقطعی و بی تأثیر نیست، بلکه نسخه ای کارآمد و اثر بخش است. آموزه های وحیانی با تقویت نهاد خانواده و باز نگه داشتن مسیر ازدواج شرعی به این نیاز اساسی افراد پاسخ مثبت داده و آنها را متوجه زندگی مشترک و حیات طیبه نموده است. حیات طیبه ای که برای انسان آرامش و آسایش دو گیتی را به ارمغان می آورد. خداوند متعال در این خصوص می فرماید: «وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُون؛ [روم،21] و از نشانه های قدرت اوست که برایتان از جنس خودتان همسرانی آفرید. تا به ایشان آرامش یابید، و میان شما دوستی و مهربانی نهاد. در این عبرتهایی است برای مردمی که تفکر می کنند».
بعضی از روشن فکر نمایان در دنیای مدرن برای دست یابی جوانان به آرامش و لذت نسخه بسیار خطرناک و شیطانی را تجویز می نمایند. رها کردن جوان در یک بستر آزاد و بدون قواعد و قوانین دینی و اخلاقی موضوعی است که می تواند نه تنها آرامش و لذت را برای انسان به ارمغان نداشته باشد بلکه زمینه برای مشکلات فراوان روحی و روانی را به بار داشته باشد. از این رو خداوند متعال خط بطلانی به این نسخه شیطانی کشیده و می فرماید: «وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ؛ [نساء/۲۵] و نه دوست پنهانی بگیرند».
*شرایط ارتباط با جنس مخالف از نگاه قرآن
بر خلاف تصور و نظر کسانی که برداشت های سخت و افراطی خود را به مبانی اسلامی نسبت می دهند. آموزه های اسلامی هیچگاه افراد را به افراط و تفریط سوق نداده است؛ بلکه افراد را بر پایه و اساس تعادل و میانه روی به سوی کمال و سعادت رهنمود ساخته است. شاید بعضی افراد بسیار دوست داشته باشند که جامعه زنان را در چارچوب منازل آجری محبوس نمایند و آنان را به دور از زندگی اجتماعی نگهدارند. تا اینکه ایشان از آسیب ارتباط با جنس مخالف در امان نگهدارند. ولی با اندک نگاهی متوجه خواهیم شد اولین کسی که با این رویه افراطی برخورد نماید جامعه زنان خواهند بود. با این توضیح با تأمل در آموزه های اسلامی می توان چارچوب مشخصی برای این ارتباط تعریف نمود.
خوش رویی و خوش زبانی با دیگران از آموزه های دینی است که بر روی آن تاکید شده است ، اما در ارتباط و معاشرت با نامحرم که گاه اجتناب ناپذیر است ، رعایت مواردی که در پی می آید لازم است ، تا آثار منفی اینگونه گفتگوها به حداقل برسد.
1-رعایت حریم حیا و عفت در ارتباطات اجتماعی:
اولین و زیباترین شاخص و مؤلفه ای که فرهنگ قرآن برای روابط اجتماعی دو جنس مخالف معرفی می نماید، رعایت حریم حیا و عفت است. عفت و پاکدامنی یکی از ارزشمندترین صفات اخلاقی ست که همچون سدی محکم در برابر طغیان امیال جنسی و زیاده روی در شهوت پرستی انسان را مصون نگه می دارد. این ویژگی اخلاقی یکی مهمترین شاخص های اخلاقی روابط اجتماعی است که در قرآن نیز به آن توجه خاص شده است. در سوره مبارک قصص خداوند متعال در خصوص چگونگی ارتباط دختران حضرت شعیب (علیه السلام) با حضرت موسی (علیه السلام) می فرماید:
«فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشی عَلَی اسْتِحْیاءٍ قالَتْ إِنَّ أَبی یَدْعُوکَ لِیَجْزِیَکَ أَجْرَ ما سَقَیْتَ لَنا؛ [قصص/25] پس یکی از آن دو زن که با شرم و آزرم راه می رفت نزد او آمد، گفت: پدرم تو را می خواند تا تو را مزد آنکه برای ما آب دادی بدهد».
ویل دورانت تمدن شناس معروف در این خصوص می نویسد: زنان بی شرم، جز در لحظاتی زودگذر برای مردان جذاب نیستند…. مردان جوان به دنبال چشمان پر از حیا می باشند و بدون آنکه بدانند حس می کنندکه این خودداری ظریفانه (حیا و عفاف) از یک لطف و رقت عالی خبر می دهد.
2- به کارگیری محتوای پسندیده:
از آداب اسلامی در گفتگو با نامحرم آن است که از محتوای پسندیده در مکالمات استفاده و از به کارگیری مطالب مرتبط با تمایلات غریزی اجتناب شود. در داستان حضرت یوسف علیه السلام در قرآن کریم آمده است که زلیخا و زنان مصر باب مراوده را با یوسف گشودند. آن حضرت که متوجه خطر این مراوده و بیان سخنان تحریک آمیز شد، از خداوند اینگونه مدد خواست: «قالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَی مِمَّا یدْعُونَنی إِلَیهِ وَ إِلَّا تَصْرِفْ عَنِّی کیدَهُنَّ أَصْبُ إِلَیهِنَّ وَ أَکنْ مِنَ الْجاهِلینَ؛ گفت: پروردگارا! زندان نزد من محبوبتر است از آنچه اینها مرا بسوی آن می خوانند! و اگر مکر و نیرنگ آنها را از من باز نگردانی، بسوی آنان متمایل خواهم شد و از جاهلان خواهم بود!» از این آیه استفاده می شود که طرح چنین مطالبی در گفتگو با نامحرم تا آنجا خطرناک است که یوسف علیه السلام نیز با آن مقام طهارت و قداست، از آن بیمناک بوده و حاضر می شود با رفتن به زندان، خود را از چنین موقعیتی خلاصی بخشد.
3- پرهیز از شوخی با نامحرم:
شوخی کردن با نامحرم، حریم میان آنها را کم رنگ نموده و احتمال وقوع گناه را در بین آنان تقویت می کند، اولیای دین افراد را از مزاح با نامحرم برحذر داشته اند. از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیز نقل شده است که فرمود: «مَنْ فَاکهَ امْرَأَهً لَا یمْلِکهَا- حُبِسَ بِکلِّ کلِمَهٍ کلَّمَهَا فِی الدُّنْیا أَلْفَ عَامٍ فِی النَّار؛ کسی که با زن نامحرمی مزاح کند، به ازای هر کلمه ای که با او سخن گفته، هزار سال در دوزخ حبس می شود. ابابصیر، از شاگردان امام صادق علیه السلام می گوید در کوفه به زنی قرآن می آموختم و روزی اتفاق افتاد که با او مزاح کردم. هنگامی که در مدینه به محضر امام باقر علیه السلام وارد شدم، مرا سرزنش کرد و فرمود: «مَنِ ارْتَکبَ الذَّنْبَ فِی الْخَلَاءِ لَمْ یعْبَأِ اللَّهُ بِهِ -أَی شَی ءٍ قُلْتَ لِلْمَرْأَهِ- فَغَطَّیتُ وَجْهِی حَیاءً وَ تُبْتُ- فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع لَا تَعُد؛ کسی که در خلوت مرتکب گناه شود، خدا به او اعتنا نمی کند. چه چیزی به آن زن گفتی؟- از خجالت چهره خود را پوشاندم و توبه کردم- حضرت فرمود: دیگر تکرار مکن.» رعایت حریم از سوی افراد مجرد، جوان و ضعیف الایمان، ضرورت ویژه ای می یابد. حریم نگه داشتن زن در برابر مردان نامحرم، ابزاری است که زن برای حفظ مقام و موقعیت خود در برابر مردان می تواند از آن استفاده کند
4- پرهیز از فروتنی در گفتگو:
علاوه بر آنکه لازم است محتوای مطالبی که بین دو جنس مبادله می شود، پسندیده باشد، همچنین ضرورت دارد که افراد لحن کلام خود را به گونه ای قرار دهند که از ایجاد هر گونه تحریک، تطمیع و وسوسه در مخاطب جلوگیری شود. خداوند متعال به همسران پیامبر می فرماید: «یا نِساءَ النَّبِی لَسْتُنَّ کأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَیتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفا؛ ای همسران پیامبر! شما همچون یکی از زنان معمولی نیستید اگر تقوا پیشه کنید؛ پس به گونه ای هوس انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند، و سخن شایسته بگویید.»
5- اختصار و اکتفا به حد ضرورت:
موسی علیه السلام از مصر خارج شد و به مدین رسید، جمعی از مردان را مشاهده کرد که دور چاه آبی حلقه زده و برای دام های خود، از آن آب می کشند. کمی دورتر دو زن را مشاهده کرد که تنها از گوسفندانشان مراقبت می کردند. حضرت موسی علیه السلام که از رفتار آنان تعجب کرده بود، پرسید: «ما خَطْبُکما؛ کار شما چیست؟» (چرا گوسفندان خود را آب نمی دهید؟!) آنان پاسخ دادند: «لا نَسْقی حَتَّی یصْدِرَ الرِّعاءُ وَ أَبُونا شَیخٌ کبیرٌ» ما آنها را آب نمی دهیم تا چوپان ها همگی خارج شوند؛ و پدر ما پیرمرد کهنسالی است (و قادر بر این کارها نیست.) روشن است که این مکالمه در نهایت ایجاز صورت گرفته و هیچ کلام زایدی مطرح نشده است. حتی هنگامی که آن حضرت گوسفندان آنان را سیراب کرد، بدون گفتن کلمه ای از آنان فاصله گرفت و به جایگاه خویش بازگشت «فَسَقی لَهُما ثُمَّ تَوَلَّی إِلَی الظِّل» موسی برای (گوسفندان) آن دو آب کشید؛ سپس رو به سایه آورد. این امر نشان می دهد که رعایت اختصار و میزان ضرورت، از شاخص های گفتگوی مطلوب با نامحرم است.
6- موقعیت حضور:
فضا و موقعیت حضور دو جنس مخالف نیز در جهت سلامت یا فساد رابطه تأثیرگذار است. از این رو، در منابع اسلامی موارد زیر مورد تأکید قرار گرفته است. پرهیز از خلوت کردن با نامحرم فضای حضور نامحرمان نباید به گونه ای خلوت باشد که امکان ورود سایر افراد در آن وجود نداشته باشد، چرا که خلوت گزینی با جنس مخالف، موقعیت را برای تحقق گناه فراهم می سازد. محمد طیار از یاران امام صادق علیه السلام می گوید وارد مدینه شدم، چون برای مدتی می خواستم در آنجا سکونت کنم، دنبال منزلی برای اجاره می گشتم. خانه ای پیدا کردم که دارای دو اتاق بود که با یک در از یکدیگر جدا شده بودند. یکی از اتاق ها در اختیار زنی جوان بود. به دلیل آنکه این دو اتاق به یکدیگر راه داشتند، از اجاره آن منصرف شدم و صلاح ندیدم در منزلی که زنی جوان زندگی می کند، خانه بگیریم. اما آن زن گفت اگر شما این اتاق را اجاره کنی من در را می بندم. من نیز به این شرط پذیرفتم. اما بعد از سکونت، آن زن به بهانه اینکه می خواهد از نسیم هوا استفاده کند در اتاق را باز می گذاشت. در برابر درخواست اکید من برای بستن در مقاومت کرد و حاضر به این کار نشد. به محضر امام صادق علیه السلام رسیدم و ماجرا را با ایشان در میان گذاشتم. آن حضرت فرمود: «تَحَوَّلْ مِنْهُ فَإِنَّ الرَّجُلَ وَ الْمَرْأَهَ إِذَا خُلِّیا فِی بَیتٍ کانَ ثَالِثُهُمَا الشَّیطَان؛ از آنجا به جای دیگر برو؛ زیرا هیچ مرد و زنی در مکانی خلوت نکنند مگر آنکه شیطان سومی آنها باشد.»
7-حفظ حدود شرعی و اسلامی:
هر چند از آموزه های دینی حرمت و ممنوعیت کامل ارتباط با جنس مخالف استفاده نمی شود ولی به طور قطع و یقین برای آن ضوابط روشن و بازدارنده تعریف نموده است؛ تا اینکه این ارتباط اجتماعی از خطرات احتمالی مصون نگه داشته شود. به همین جهت در شرع مقدس ارتباط بین دو جنس مخالف نباید بر اساس خواسته های شهوانی پایه ریزی شده باشد. اگر دختر و پسری مجبور هستند بر اساس ضرورت کاری، تحصیلی و یا اجتماعی با جنس مخالف ارتباط داشته باشند، نباید این رابطه توأم با نگاه های بر خواسته از امیال نفسانی، و یا با شوخی های تحرک آمیز باشد، دختران می بایست حجاب اسلامی را رعایت نمایند و از تن آرایی و عشوه گری خودداری نمایند.
8- رعایت حریم نسبت به جنس مخالف:
سبک زندگی اسلامی در معاشرت با جنس مخالف حاکی از آن است که رعایت حریم و گونه ای فاصله تا حد زیادی سلامت ارتباط را تامین می کند. خداوند متعال این حقیقت را به یاران پیامبر گوشزد کرده است: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا… وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِکمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکمْ وَ قُلُوبِهِن؛ و هنگامی که چیزی از وسایل زندگی را (به عنوان عاریت) از آنان [همسران پیامبر] می خواهید از پشت پرده بخواهید؛ این کار برای پاکی دل های شما و آنها بهتر است.» نکته مهم این آیه آن است که خداوند یاران مومن و همسران پیامبر را که از نعمت همسری رسول خدا برخوردارند، به رعایت حریم توصیه می کند. بر این اساس، رعایت حریم از سوی افراد مجرد، جوان و ضعیف الایمان، ضرورت ویژه ای می یابد. حریم نگه داشتن زن در برابر مردان نامحرم، ابزاری است که زن برای حفظ مقام و موقعیت خود در برابر مردان می تواند از آن استفاده کند.
9- پوشش و آرایش:
نحوه پوشش و آرایش در برابر جنس مخالف نیز عاملی مۆثر در کیفیت مطلوب یا نامطلوب رابطه محسوب می شود. در منابع اسلامی توصیه های متعددی در زمینه پوشش و آرایش به چشم می خورد.
10- رعایت حجاب کامل:
با اینکه رعایت پوشش صحیح مرد و زن، از مصادیق سبک زندگی اسلامی به شمار می رود، اما به لحاظ جذابیت ویژه زنان، بر مراعات پوشش کامل از سوی آنان تأکید شده است. خداوند متعال در آیه زیر فلسفه این حکم را بیان کرده است: «یا أَیهَا النَّبِی قُلْ لِأَزْواجِک وَ بَناتِک وَ نِساءِ الْمُۆْمِنینَ یدْنینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذلِک أَدْنی أَنْ یعْرَفْنَ فَلا یۆْذَین؛ ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مۆمنان بگو: «جلباب ها [روسری های بلند] خود را بر خویش فرو افکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است.» از این آیه استفاده می شود که زنان مسلمان با رعایت حجاب صحیح شناسایی می شوند و مورد آزار و اذیت قرار نخواهند گرفت. این آیه همچنین بر لزوم حجاب کامل دلالت دارد، چنانچه خداوند نمی فرماید از جلباب استفاده کنید، بلکه می فرماید جلباب های خود را بر خویش فرو افکنید. یعنی زنان از پوشش جلباب به شکل صحیح استفاده نمی کرده اند و بخشی از مو یا بدن آنان نمایان می شده است، و طبق این آیه موظف شدند که بدن و موی خود را به نحو کامل بپوشانند. این نکته از آیه 31 سوره نور نیز استفاده می شود: «وَ لْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیوبِهِن..؛ و (اطراف) روسری های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود). » خودنمایی از مفهومی وسیع برخوردار بوده و شامل هر رفتار جلب توجه کننده ای همچون آرایش چهره و دست ها، عطر زدن، پوشیدن کفش و لباس با رنگ یا مدل تحریک برانگیز و امثال آن می شود.
11- پرهیز از آرایش:
آرایش کردن از آن رو که مانند برج جلب توجه می کند، در قرآن «تبرج» نامیده شده و زنان از آن نهی شده اند: «وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیهِ الْأُولی؛ و همچون دوران جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید.» نکته جالب توجه این آیه آن است که تبرج به گونه ای با جاهلیت مرتبط شده و این نشانگر آن است که خودنمایی رفتاری جاهلانه است. ممکن است دلیل جاهلانه شمرده شدن این رفتار آن باشد که فرد با جلوه گری سعی در مطرح ساختن خود دارد، حال آنکه خودنمایی تنها زمینه را برای سوء استفاده کنندگان فراهم می سازد، بدون آنکه نتیجه مطلوبی برای خویش به دنبال داشته باشد. البته خودنمایی از مفهومی وسیع برخوردار بوده و شامل هر رفتار جلب توجه کننده ای همچون آرایش چهره و دست ها، عطر زدن، پوشیدن کفش و لباس با رنگ یا مدل تحریک برانگیز و امثال آن می شود.
12- تماس بدنی:
به دلیل جنبه تحریک کنندگی تماس بدنی، هرگونه لمس جسمانی نامحرم ممنوع شده است. به عنوان نمونه، به چند روایت در این خصوص اشاره می شود. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «مَنْ صَافَحَ امْرَأَهً حَرَاماً جَاءَ یوْمَ الْقِیامَهِ مَغْلُولًا- ثُمَّ یۆْمَرُ بِهِ إِلَی النَّار؛ کسی که با زنی نامحرم دست دهد، در روز قیامت با غل و زنجیر آورده و دستور داده می شود که به دوزخ افکنده شود.» در خصوص در آغوش گرفتن نامحرم نیز فرمودند: «مَنِ الْتَزَمَ امْرَأَهً حَرَاماً قُرِنَ فِی سِلْسِلَهِ نَارٍ مَعَ شَیطَانٍ- فَیقْذَفَانِ فِی النَّار، هر کس زن نامحرمی را در آغوش گیرد، به وسیله زنجیری آتشین، با شیطانی قرین گشته و هر دو در آتش فرو می افتند. روابط دو جنس مخالف در آیات روایات و سیره بزرگان دین بسیار روشن است.
13- بی توجهی به هوای نفس و توجه به دشمن بیرونی:
سومین مؤلفه و شاخصی که لازمه روابط با جنس مخالف است موضوع دشمن شناسی است. به عبارتی دیگر هر انسانی به خوبی می داند که در مسیر سیر و کمال خود با دشمنان بیرونی و همچون شیاطین جن و انس و دشمن خطرناک درونی همچون هوای نفس مواجه است. غفلت از دشمن خطرناکی همچون هوای نفس می تواند او را به ورطه هلاکت و نابوی کشاند علاوه بر تمایلات زیاده طلبانه نفسانی می بایست قوای شیطان را نیز مزید بر علت دانست. بهترین مصداق قرآنی این شاخص عدم اعتماد به نفس حضرت یوسف (علیه السلام) است که در ارتباط با زلیخا بیان شده است: «وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحیم [یوسف/53].
آنچه مهم است؛ سوال از خود و جامعه اسلامی است؛ تا چه اندازه دیندار بوده ایم؟ تا چه اندازه سبک زندگی خود را همانندسبک زندگی بزرگان دین، تنظیم نموده ایم؟ در جواب این گونه سوالات؛ نیاز به بررسی مسئله حجاب و پوشش و شیوه مناسب برخورد با بد حجابی است.
*عواقب سوء نسخه های شیطانی:
کسانی که برای نجات جوانان از غلیان مرگبار شهوات جنسی، دوستی های خیابانی را تجویز می نمایند بسیار خوب می دانند که این چنین پیشنهادی نه تنها موجب اطفاء شهوات و نجات آنان نخواهد بود بلکه زمینه ای برای غرق شدن در تمایلات جنسی بیشتر را فراهم می نماید. به طور کل از آنجایی که جنس دختران از عواطف و احساسات بیشتری برخوردارند بیشترین آسیب را متحمل می شوند. به طور خلاصه می توان معایب این ارتباط را این چنین برشمرد:
1- از بین رفتن کرامت انسانی و غرق شدن در منجلاب و گرداب شهوات، 2- کاهش آرامش روانی و افزایش التهاب و اضطراب درونی، 3-تنوع طلبی، 4- آلوده شدن به گناه و عذاب اخروی. 5-تنزل موقعیت اجتماعی، 6- محیا شدن زمینه های ازدواج ناموفق در آینده.
جوانانی که پیش از ازدواج، با جنس مخالف رابطه دوستی دارند، تمایل هوس بازانه در ایشان قوت یافته به طوری که حتی پس از ازدواج نیز این روحیه تنوع طلبانه، روانشان را آزار می دهد. چه بسیار افرادی که به خاطر این نقص روحی و روانی حتی در زندگی مشترک نیز به خاطر لگد مال کردن حریم های الهی به گناه سابق خود بازگشته و زندگی مشترک خود را در معرض فروپاشی قرار می دهند.
موفق ومؤید باشید.
یکی از انگیزه های مهم برای ایجاد رابطه با جنس مخالف پاسخ گویی به نیازهای روحی و عاطفی و غریزی است. یعنی ساختار وجودی انسان به گونه ای طراحی شده است که در مقطعی از دوران زندگی خود به طور جدی احساس نیاز به جنس مخالف می نماید. تلاطم و التهاب درونی او تنها با گفتگو، معاشرت، همنشینی و ایجاد رابطه با جنس مخالف آرام می گیرد. احساس نیاز عاطفی به جنس مخالف تنها به این موارد خلاصه نمی شود چرا که قوه و نیروی جدی تری به نام قوای شهوانی و جنسی نیاز این ارتباط را دو چندان می سازد.
با نگاه به آموزه های زیبای اسلامی به خوبی می توان جواب این نیاز اساسی را مشاهده نمود. ولی باید به یاد داشت دارو و نسخه ای که اسلام و آموزه های وحیانی آن، به این نیاز مبرم پیشنهاد می کند یک داروی مقطعی و بی تأثیر نیست، بلکه نسخه ای کارآمد و اثر بخش است. آموزه های وحیانی با تقویت نهاد خانواده و باز نگه داشتن مسیر ازدواج شرعی به این نیاز اساسی افراد پاسخ مثبت داده و آنها را متوجه زندگی مشترک و حیات طیبه نموده است. حیات طیبه ای که برای انسان آرامش و آسایش دو گیتی را به ارمغان می آورد. خداوند متعال در این خصوص می فرماید: «وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً لِتَسْکُنُوا إِلَیْها وَ جَعَلَ بَیْنَکُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ فی ذلِکَ لَآیاتٍ لِقَوْمٍ یَتَفَکَّرُون؛ [روم،21] و از نشانه های قدرت اوست که برایتان از جنس خودتان همسرانی آفرید. تا به ایشان آرامش یابید، و میان شما دوستی و مهربانی نهاد. در این عبرتهایی است برای مردمی که تفکر می کنند».
بعضی از روشن فکر نمایان در دنیای مدرن برای دست یابی جوانان به آرامش و لذت نسخه بسیار خطرناک و شیطانی را تجویز می نمایند. رها کردن جوان در یک بستر آزاد و بدون قواعد و قوانین دینی و اخلاقی موضوعی است که می تواند نه تنها آرامش و لذت را برای انسان به ارمغان نداشته باشد بلکه زمینه برای مشکلات فراوان روحی و روانی را به بار داشته باشد. از این رو خداوند متعال خط بطلانی به این نسخه شیطانی کشیده و می فرماید: «وَ لا مُتَّخِذاتِ أَخْدانٍ؛ [نساء/۲۵] و نه دوست پنهانی بگیرند».
*شرایط ارتباط با جنس مخالف از نگاه قرآن
بر خلاف تصور و نظر کسانی که برداشت های سخت و افراطی خود را به مبانی اسلامی نسبت می دهند. آموزه های اسلامی هیچگاه افراد را به افراط و تفریط سوق نداده است؛ بلکه افراد را بر پایه و اساس تعادل و میانه روی به سوی کمال و سعادت رهنمود ساخته است. شاید بعضی افراد بسیار دوست داشته باشند که جامعه زنان را در چارچوب منازل آجری محبوس نمایند و آنان را به دور از زندگی اجتماعی نگهدارند. تا اینکه ایشان از آسیب ارتباط با جنس مخالف در امان نگهدارند. ولی با اندک نگاهی متوجه خواهیم شد اولین کسی که با این رویه افراطی برخورد نماید جامعه زنان خواهند بود. با این توضیح با تأمل در آموزه های اسلامی می توان چارچوب مشخصی برای این ارتباط تعریف نمود.
خوش رویی و خوش زبانی با دیگران از آموزه های دینی است که بر روی آن تاکید شده است ، اما در ارتباط و معاشرت با نامحرم که گاه اجتناب ناپذیر است ، رعایت مواردی که در پی می آید لازم است ، تا آثار منفی اینگونه گفتگوها به حداقل برسد.
1-رعایت حریم حیا و عفت در ارتباطات اجتماعی:
اولین و زیباترین شاخص و مؤلفه ای که فرهنگ قرآن برای روابط اجتماعی دو جنس مخالف معرفی می نماید، رعایت حریم حیا و عفت است. عفت و پاکدامنی یکی از ارزشمندترین صفات اخلاقی ست که همچون سدی محکم در برابر طغیان امیال جنسی و زیاده روی در شهوت پرستی انسان را مصون نگه می دارد. این ویژگی اخلاقی یکی مهمترین شاخص های اخلاقی روابط اجتماعی است که در قرآن نیز به آن توجه خاص شده است. در سوره مبارک قصص خداوند متعال در خصوص چگونگی ارتباط دختران حضرت شعیب (علیه السلام) با حضرت موسی (علیه السلام) می فرماید:
«فَجاءَتْهُ إِحْداهُما تَمْشی عَلَی اسْتِحْیاءٍ قالَتْ إِنَّ أَبی یَدْعُوکَ لِیَجْزِیَکَ أَجْرَ ما سَقَیْتَ لَنا؛ [قصص/25] پس یکی از آن دو زن که با شرم و آزرم راه می رفت نزد او آمد، گفت: پدرم تو را می خواند تا تو را مزد آنکه برای ما آب دادی بدهد».
ویل دورانت تمدن شناس معروف در این خصوص می نویسد: زنان بی شرم، جز در لحظاتی زودگذر برای مردان جذاب نیستند…. مردان جوان به دنبال چشمان پر از حیا می باشند و بدون آنکه بدانند حس می کنندکه این خودداری ظریفانه (حیا و عفاف) از یک لطف و رقت عالی خبر می دهد.
2- به کارگیری محتوای پسندیده:
از آداب اسلامی در گفتگو با نامحرم آن است که از محتوای پسندیده در مکالمات استفاده و از به کارگیری مطالب مرتبط با تمایلات غریزی اجتناب شود. در داستان حضرت یوسف علیه السلام در قرآن کریم آمده است که زلیخا و زنان مصر باب مراوده را با یوسف گشودند. آن حضرت که متوجه خطر این مراوده و بیان سخنان تحریک آمیز شد، از خداوند اینگونه مدد خواست: «قالَ رَبِّ السِّجْنُ أَحَبُّ إِلَی مِمَّا یدْعُونَنی إِلَیهِ وَ إِلَّا تَصْرِفْ عَنِّی کیدَهُنَّ أَصْبُ إِلَیهِنَّ وَ أَکنْ مِنَ الْجاهِلینَ؛ گفت: پروردگارا! زندان نزد من محبوبتر است از آنچه اینها مرا بسوی آن می خوانند! و اگر مکر و نیرنگ آنها را از من باز نگردانی، بسوی آنان متمایل خواهم شد و از جاهلان خواهم بود!» از این آیه استفاده می شود که طرح چنین مطالبی در گفتگو با نامحرم تا آنجا خطرناک است که یوسف علیه السلام نیز با آن مقام طهارت و قداست، از آن بیمناک بوده و حاضر می شود با رفتن به زندان، خود را از چنین موقعیتی خلاصی بخشد.
3- پرهیز از شوخی با نامحرم:
شوخی کردن با نامحرم، حریم میان آنها را کم رنگ نموده و احتمال وقوع گناه را در بین آنان تقویت می کند، اولیای دین افراد را از مزاح با نامحرم برحذر داشته اند. از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم نیز نقل شده است که فرمود: «مَنْ فَاکهَ امْرَأَهً لَا یمْلِکهَا- حُبِسَ بِکلِّ کلِمَهٍ کلَّمَهَا فِی الدُّنْیا أَلْفَ عَامٍ فِی النَّار؛ کسی که با زن نامحرمی مزاح کند، به ازای هر کلمه ای که با او سخن گفته، هزار سال در دوزخ حبس می شود. ابابصیر، از شاگردان امام صادق علیه السلام می گوید در کوفه به زنی قرآن می آموختم و روزی اتفاق افتاد که با او مزاح کردم. هنگامی که در مدینه به محضر امام باقر علیه السلام وارد شدم، مرا سرزنش کرد و فرمود: «مَنِ ارْتَکبَ الذَّنْبَ فِی الْخَلَاءِ لَمْ یعْبَأِ اللَّهُ بِهِ -أَی شَی ءٍ قُلْتَ لِلْمَرْأَهِ- فَغَطَّیتُ وَجْهِی حَیاءً وَ تُبْتُ- فَقَالَ أَبُو جَعْفَرٍ ع لَا تَعُد؛ کسی که در خلوت مرتکب گناه شود، خدا به او اعتنا نمی کند. چه چیزی به آن زن گفتی؟- از خجالت چهره خود را پوشاندم و توبه کردم- حضرت فرمود: دیگر تکرار مکن.» رعایت حریم از سوی افراد مجرد، جوان و ضعیف الایمان، ضرورت ویژه ای می یابد. حریم نگه داشتن زن در برابر مردان نامحرم، ابزاری است که زن برای حفظ مقام و موقعیت خود در برابر مردان می تواند از آن استفاده کند
4- پرهیز از فروتنی در گفتگو:
علاوه بر آنکه لازم است محتوای مطالبی که بین دو جنس مبادله می شود، پسندیده باشد، همچنین ضرورت دارد که افراد لحن کلام خود را به گونه ای قرار دهند که از ایجاد هر گونه تحریک، تطمیع و وسوسه در مخاطب جلوگیری شود. خداوند متعال به همسران پیامبر می فرماید: «یا نِساءَ النَّبِی لَسْتُنَّ کأَحَدٍ مِنَ النِّساءِ إِنِ اتَّقَیتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیطْمَعَ الَّذی فی قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلًا مَعْرُوفا؛ ای همسران پیامبر! شما همچون یکی از زنان معمولی نیستید اگر تقوا پیشه کنید؛ پس به گونه ای هوس انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند، و سخن شایسته بگویید.»
5- اختصار و اکتفا به حد ضرورت:
موسی علیه السلام از مصر خارج شد و به مدین رسید، جمعی از مردان را مشاهده کرد که دور چاه آبی حلقه زده و برای دام های خود، از آن آب می کشند. کمی دورتر دو زن را مشاهده کرد که تنها از گوسفندانشان مراقبت می کردند. حضرت موسی علیه السلام که از رفتار آنان تعجب کرده بود، پرسید: «ما خَطْبُکما؛ کار شما چیست؟» (چرا گوسفندان خود را آب نمی دهید؟!) آنان پاسخ دادند: «لا نَسْقی حَتَّی یصْدِرَ الرِّعاءُ وَ أَبُونا شَیخٌ کبیرٌ» ما آنها را آب نمی دهیم تا چوپان ها همگی خارج شوند؛ و پدر ما پیرمرد کهنسالی است (و قادر بر این کارها نیست.) روشن است که این مکالمه در نهایت ایجاز صورت گرفته و هیچ کلام زایدی مطرح نشده است. حتی هنگامی که آن حضرت گوسفندان آنان را سیراب کرد، بدون گفتن کلمه ای از آنان فاصله گرفت و به جایگاه خویش بازگشت «فَسَقی لَهُما ثُمَّ تَوَلَّی إِلَی الظِّل» موسی برای (گوسفندان) آن دو آب کشید؛ سپس رو به سایه آورد. این امر نشان می دهد که رعایت اختصار و میزان ضرورت، از شاخص های گفتگوی مطلوب با نامحرم است.
6- موقعیت حضور:
فضا و موقعیت حضور دو جنس مخالف نیز در جهت سلامت یا فساد رابطه تأثیرگذار است. از این رو، در منابع اسلامی موارد زیر مورد تأکید قرار گرفته است. پرهیز از خلوت کردن با نامحرم فضای حضور نامحرمان نباید به گونه ای خلوت باشد که امکان ورود سایر افراد در آن وجود نداشته باشد، چرا که خلوت گزینی با جنس مخالف، موقعیت را برای تحقق گناه فراهم می سازد. محمد طیار از یاران امام صادق علیه السلام می گوید وارد مدینه شدم، چون برای مدتی می خواستم در آنجا سکونت کنم، دنبال منزلی برای اجاره می گشتم. خانه ای پیدا کردم که دارای دو اتاق بود که با یک در از یکدیگر جدا شده بودند. یکی از اتاق ها در اختیار زنی جوان بود. به دلیل آنکه این دو اتاق به یکدیگر راه داشتند، از اجاره آن منصرف شدم و صلاح ندیدم در منزلی که زنی جوان زندگی می کند، خانه بگیریم. اما آن زن گفت اگر شما این اتاق را اجاره کنی من در را می بندم. من نیز به این شرط پذیرفتم. اما بعد از سکونت، آن زن به بهانه اینکه می خواهد از نسیم هوا استفاده کند در اتاق را باز می گذاشت. در برابر درخواست اکید من برای بستن در مقاومت کرد و حاضر به این کار نشد. به محضر امام صادق علیه السلام رسیدم و ماجرا را با ایشان در میان گذاشتم. آن حضرت فرمود: «تَحَوَّلْ مِنْهُ فَإِنَّ الرَّجُلَ وَ الْمَرْأَهَ إِذَا خُلِّیا فِی بَیتٍ کانَ ثَالِثُهُمَا الشَّیطَان؛ از آنجا به جای دیگر برو؛ زیرا هیچ مرد و زنی در مکانی خلوت نکنند مگر آنکه شیطان سومی آنها باشد.»
7-حفظ حدود شرعی و اسلامی:
هر چند از آموزه های دینی حرمت و ممنوعیت کامل ارتباط با جنس مخالف استفاده نمی شود ولی به طور قطع و یقین برای آن ضوابط روشن و بازدارنده تعریف نموده است؛ تا اینکه این ارتباط اجتماعی از خطرات احتمالی مصون نگه داشته شود. به همین جهت در شرع مقدس ارتباط بین دو جنس مخالف نباید بر اساس خواسته های شهوانی پایه ریزی شده باشد. اگر دختر و پسری مجبور هستند بر اساس ضرورت کاری، تحصیلی و یا اجتماعی با جنس مخالف ارتباط داشته باشند، نباید این رابطه توأم با نگاه های بر خواسته از امیال نفسانی، و یا با شوخی های تحرک آمیز باشد، دختران می بایست حجاب اسلامی را رعایت نمایند و از تن آرایی و عشوه گری خودداری نمایند.
8- رعایت حریم نسبت به جنس مخالف:
سبک زندگی اسلامی در معاشرت با جنس مخالف حاکی از آن است که رعایت حریم و گونه ای فاصله تا حد زیادی سلامت ارتباط را تامین می کند. خداوند متعال این حقیقت را به یاران پیامبر گوشزد کرده است: «یا أَیهَا الَّذینَ آمَنُوا… وَ إِذا سَأَلْتُمُوهُنَّ مَتاعاً فَسْئَلُوهُنَّ مِنْ وَراءِ حِجابٍ ذلِکمْ أَطْهَرُ لِقُلُوبِکمْ وَ قُلُوبِهِن؛ و هنگامی که چیزی از وسایل زندگی را (به عنوان عاریت) از آنان [همسران پیامبر] می خواهید از پشت پرده بخواهید؛ این کار برای پاکی دل های شما و آنها بهتر است.» نکته مهم این آیه آن است که خداوند یاران مومن و همسران پیامبر را که از نعمت همسری رسول خدا برخوردارند، به رعایت حریم توصیه می کند. بر این اساس، رعایت حریم از سوی افراد مجرد، جوان و ضعیف الایمان، ضرورت ویژه ای می یابد. حریم نگه داشتن زن در برابر مردان نامحرم، ابزاری است که زن برای حفظ مقام و موقعیت خود در برابر مردان می تواند از آن استفاده کند.
9- پوشش و آرایش:
نحوه پوشش و آرایش در برابر جنس مخالف نیز عاملی مۆثر در کیفیت مطلوب یا نامطلوب رابطه محسوب می شود. در منابع اسلامی توصیه های متعددی در زمینه پوشش و آرایش به چشم می خورد.
10- رعایت حجاب کامل:
با اینکه رعایت پوشش صحیح مرد و زن، از مصادیق سبک زندگی اسلامی به شمار می رود، اما به لحاظ جذابیت ویژه زنان، بر مراعات پوشش کامل از سوی آنان تأکید شده است. خداوند متعال در آیه زیر فلسفه این حکم را بیان کرده است: «یا أَیهَا النَّبِی قُلْ لِأَزْواجِک وَ بَناتِک وَ نِساءِ الْمُۆْمِنینَ یدْنینَ عَلَیهِنَّ مِنْ جَلَابِیبِهِنَّ ذلِک أَدْنی أَنْ یعْرَفْنَ فَلا یۆْذَین؛ ای پیامبر! به همسران و دخترانت و زنان مۆمنان بگو: «جلباب ها [روسری های بلند] خود را بر خویش فرو افکنند، این کار برای اینکه شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است.» از این آیه استفاده می شود که زنان مسلمان با رعایت حجاب صحیح شناسایی می شوند و مورد آزار و اذیت قرار نخواهند گرفت. این آیه همچنین بر لزوم حجاب کامل دلالت دارد، چنانچه خداوند نمی فرماید از جلباب استفاده کنید، بلکه می فرماید جلباب های خود را بر خویش فرو افکنید. یعنی زنان از پوشش جلباب به شکل صحیح استفاده نمی کرده اند و بخشی از مو یا بدن آنان نمایان می شده است، و طبق این آیه موظف شدند که بدن و موی خود را به نحو کامل بپوشانند. این نکته از آیه 31 سوره نور نیز استفاده می شود: «وَ لْیضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلی جُیوبِهِن..؛ و (اطراف) روسری های خود را بر سینه خود افکنند (تا گردن و سینه با آن پوشانده شود). » خودنمایی از مفهومی وسیع برخوردار بوده و شامل هر رفتار جلب توجه کننده ای همچون آرایش چهره و دست ها، عطر زدن، پوشیدن کفش و لباس با رنگ یا مدل تحریک برانگیز و امثال آن می شود.
11- پرهیز از آرایش:
آرایش کردن از آن رو که مانند برج جلب توجه می کند، در قرآن «تبرج» نامیده شده و زنان از آن نهی شده اند: «وَ لا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجاهِلِیهِ الْأُولی؛ و همچون دوران جاهلیت نخستین (در میان مردم) ظاهر نشوید.» نکته جالب توجه این آیه آن است که تبرج به گونه ای با جاهلیت مرتبط شده و این نشانگر آن است که خودنمایی رفتاری جاهلانه است. ممکن است دلیل جاهلانه شمرده شدن این رفتار آن باشد که فرد با جلوه گری سعی در مطرح ساختن خود دارد، حال آنکه خودنمایی تنها زمینه را برای سوء استفاده کنندگان فراهم می سازد، بدون آنکه نتیجه مطلوبی برای خویش به دنبال داشته باشد. البته خودنمایی از مفهومی وسیع برخوردار بوده و شامل هر رفتار جلب توجه کننده ای همچون آرایش چهره و دست ها، عطر زدن، پوشیدن کفش و لباس با رنگ یا مدل تحریک برانگیز و امثال آن می شود.
12- تماس بدنی:
به دلیل جنبه تحریک کنندگی تماس بدنی، هرگونه لمس جسمانی نامحرم ممنوع شده است. به عنوان نمونه، به چند روایت در این خصوص اشاره می شود. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: «مَنْ صَافَحَ امْرَأَهً حَرَاماً جَاءَ یوْمَ الْقِیامَهِ مَغْلُولًا- ثُمَّ یۆْمَرُ بِهِ إِلَی النَّار؛ کسی که با زنی نامحرم دست دهد، در روز قیامت با غل و زنجیر آورده و دستور داده می شود که به دوزخ افکنده شود.» در خصوص در آغوش گرفتن نامحرم نیز فرمودند: «مَنِ الْتَزَمَ امْرَأَهً حَرَاماً قُرِنَ فِی سِلْسِلَهِ نَارٍ مَعَ شَیطَانٍ- فَیقْذَفَانِ فِی النَّار، هر کس زن نامحرمی را در آغوش گیرد، به وسیله زنجیری آتشین، با شیطانی قرین گشته و هر دو در آتش فرو می افتند. روابط دو جنس مخالف در آیات روایات و سیره بزرگان دین بسیار روشن است.
13- بی توجهی به هوای نفس و توجه به دشمن بیرونی:
سومین مؤلفه و شاخصی که لازمه روابط با جنس مخالف است موضوع دشمن شناسی است. به عبارتی دیگر هر انسانی به خوبی می داند که در مسیر سیر و کمال خود با دشمنان بیرونی و همچون شیاطین جن و انس و دشمن خطرناک درونی همچون هوای نفس مواجه است. غفلت از دشمن خطرناکی همچون هوای نفس می تواند او را به ورطه هلاکت و نابوی کشاند علاوه بر تمایلات زیاده طلبانه نفسانی می بایست قوای شیطان را نیز مزید بر علت دانست. بهترین مصداق قرآنی این شاخص عدم اعتماد به نفس حضرت یوسف (علیه السلام) است که در ارتباط با زلیخا بیان شده است: «وَ ما أُبَرِّئُ نَفْسی إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلاَّ ما رَحِمَ رَبِّی إِنَّ رَبِّی غَفُورٌ رَحیم [یوسف/53].
آنچه مهم است؛ سوال از خود و جامعه اسلامی است؛ تا چه اندازه دیندار بوده ایم؟ تا چه اندازه سبک زندگی خود را همانندسبک زندگی بزرگان دین، تنظیم نموده ایم؟ در جواب این گونه سوالات؛ نیاز به بررسی مسئله حجاب و پوشش و شیوه مناسب برخورد با بد حجابی است.
*عواقب سوء نسخه های شیطانی:
کسانی که برای نجات جوانان از غلیان مرگبار شهوات جنسی، دوستی های خیابانی را تجویز می نمایند بسیار خوب می دانند که این چنین پیشنهادی نه تنها موجب اطفاء شهوات و نجات آنان نخواهد بود بلکه زمینه ای برای غرق شدن در تمایلات جنسی بیشتر را فراهم می نماید. به طور کل از آنجایی که جنس دختران از عواطف و احساسات بیشتری برخوردارند بیشترین آسیب را متحمل می شوند. به طور خلاصه می توان معایب این ارتباط را این چنین برشمرد:
1- از بین رفتن کرامت انسانی و غرق شدن در منجلاب و گرداب شهوات، 2- کاهش آرامش روانی و افزایش التهاب و اضطراب درونی، 3-تنوع طلبی، 4- آلوده شدن به گناه و عذاب اخروی. 5-تنزل موقعیت اجتماعی، 6- محیا شدن زمینه های ازدواج ناموفق در آینده.
جوانانی که پیش از ازدواج، با جنس مخالف رابطه دوستی دارند، تمایل هوس بازانه در ایشان قوت یافته به طوری که حتی پس از ازدواج نیز این روحیه تنوع طلبانه، روانشان را آزار می دهد. چه بسیار افرادی که به خاطر این نقص روحی و روانی حتی در زندگی مشترک نیز به خاطر لگد مال کردن حریم های الهی به گناه سابق خود بازگشته و زندگی مشترک خود را در معرض فروپاشی قرار می دهند.
موفق ومؤید باشید.