خانه » همه » مذهبی » حدیث ثقلین و امامت حضرت علی(ع)

حدیث ثقلین و امامت حضرت علی(ع)


حدیث ثقلین و امامت حضرت علی(ع)

۱۳۹۳/۰۷/۱۴


۲۷۲ بازدید

حدیث ثقلین چه می گوید و نقش آن در اثبات امامت حضرت علی و دیگر امامان چیست؟

حدیث به تعبیر دیگر احادیث ثقلین از روایات متواتر و مورد اتفاق شیعه و سنى است1. این روایت بیانگر استراتژى جاودان و پایدار یعنى راهبرد پیروى از قرآن و اهل بیت است. تأکیدات پیامبر(صلى الله علیه وآله) و نحوه سخن گفتن در این باره کمترین تردیدى بر کسى باقى نمى گذارد. با توجه به نقل گسترده این حدیث در منابع اهل سنت، به ذکر آن از همان منابع بسنده مى کنیم.  در صحیح مسلم آمده است پیامبر فرمود: اى مردم همانا من بشرى هستم که نزدیک است پیک الهى مرا رسد و دعوت حق را اجابت کنم، پس در میان شما دو چیز گرانبها مى گذارم: «اول آنها کتاب خدا و دیگرى اهل بیتم».  در مسند احمد حنبل آمده است: «همانا من در میان شما دو جانشین قرار مى دهم که یکى عظیم تر از دیگرى است: کتاب خدا، ریسمان کشیده شده ما بین آسمان و زمین و عترت خود یعنى اهل بیتم. این دو از یکدیگر جدایى ناپذیرند تا در کنار حوض کوثر بر من وارد شوند».  در صحیح ترمذى از پیامبر نقل شده است: «اى مردم در میان شما چیزى مى گذارم که اگر به آن تمسک کنید هرگز گمراه نخواهید شد و آن عبارت است از: کتاب خدا و عترتم».  از این سخن پیامبر چنین نتیجه مى گیریم: 1. گرانبها بودن اهل بیت   ابن حجر مکى مى نویسد: «رسول خدا قرآن و عترت را ثَقَلین نامید».  ثَقَل هر چیز گرانبها و پر ارج را گویند و کتاب و عترت این گونه اند زیرا هر یک از آن دو گنجینه علوم لدنى و اسرار و حکمت هاى الهى اند. از این رو پیامبر به آن دو فراخوانده و سفارش نموده است2. 2. عصمت و حجیت اهل بیت   قرار دادن قرآن و اهل بیت در کنار یکدیگر و تأکید بر لزوم پیروى و انفکاک ناپذیرى آن دو آشکارا بر عصمت اهل بیت دلالت دارد؛ چرا که قرآن کتاب معصوم خداست و ابتلا به هر گناه و آلودگى انفکاک و جدایى از قرآن مى باشد و هماهنگى و انطباق کامل با کتاب معصوم الهى مساوى با عصمت است.  استاد توفیق ابو اعلم نویسنده و دانشمند مصرى مى نویسد: «پیامبر(صلى الله علیه وآله) اهل بیت خود را به کتاب عزیز خداوند مقرون ساخته است. کتابى که هرگز در او باطل نفوذ نخواهد کرد و هرگز از یکدیگر جدا نخواهند شد. واضح است که صدور هر نوع مخالفت با احکام دین افتراق و جدایى از قرآن محسوب مى گردد، در حالى که پیامبر خبر از عدم جدایى این دو داده است. از همین رو حدیث دلالتى آشکار بر عصمت اهل بیت دارد و پیامبر که این حدیث را در مواقف بسیارى ذکر کرده در پى این هدف است که امت خود را صیانت کرده و آنان را سفارش به استقامت بر تمسک به این دو نموده تا در امور مختلف اعم از اعتقادات و فروع به ضلالت و گمراهى گرفتار نشوند»3.  آیةاللَّه مکارم شیرازى نیز بر آن است که: «اهل بیت معصومند زیرا جدایى ناپذیر بودن آنها از قرآن از یک سو و لزوم پیروى بى قید و شرط از آنان از سوى دیگر، دلیل روشنى بر معصوم بودن آنها از خطا و اشتباه و گناه است. چرا که اگر آنها گناه یا خطایى داشتند از قرآن جدا مى شدند و پیروى از آنان مسلمانان را از ضلالت و گمراهى بیمه نمى کرد و این که مى فرماید با پیروى از آنان در برابر گمراهى ها مصونیت دارید دلیل روشنى بر عصمت آنهاست»4. 3. پایندگى تا قیامت   جدایى ناپذیرى تا حوض کوثر نشانگر این است که پیامبر در صدد تعیین یک استراتژى جاودانه و دائمى براى امت بوده و نشانگر آن است که همواره هادیان و پیشوایانى از اهل بیت در میان وجود دارند.  ابن حجر آورده است: «این حدیث نشانگر وجود کسانى از اهل بیت همراه قرآن است که همچون قرآن شایستگى تمسک و پیروى تا قیامت را دارا باشند»5.  آیةاللَّه مکارم شیرازى نیز مى نویسد:  «این به خوبى نشان مى دهد که در تمام طول تاریخ اسلام فردى از اهل بیت وجود دارد و همان گونه که قرآن همیشه چراغ هدایت است آنها نیز همیشه چراغ هدایتند. پس باید کاوش کنیم و در هر عصر و زمان آنها را پیدا کنیم»6. 4. لزوم پیروى از هر دو  این که پیامبر فرمود تا به آن دو چنگ زنید گمراه نخواهید شد و برخى از دیگر تعابیر آن حضرت لزوم پیروى از هر دو را نمایان ساخته و هر حرکت و شعارى که به گسست آن دو انجامد را انحرافى و ضلالت بار معرفى مى کند.  علامه مناوى مى گوید: «در این حدیث اشاره بلکه تصریح به این است که قرآن و عترت دو قلویى را مى مانند که رسول خدا آن دو را پس از خود معرفى فرموده و از امت خواسته است که به خوبى با آن دو برخورد نموده و آنها را بر خود مقدم دارند و در دین خود به آنها چنگ زنند»7. 5. کیستى اهل بیت   پیامبر در مواقع مختلف اهل بیت و امامان ایشان را معرفى کرده اند عمرخطاب از پیامبر پرسید: آیا باید به همه اهل بیت تمسک کنیم؟  پیامبر فرمود: «خیر، بلکه به اوصیاى اهل بیتم، اول آنها برادر و وزیر و وارث و خلیفه ام در میان امت و آن کسى که ولى هر مؤمنى است (امام على (علیه السلام))، پس از او فرزندم حسن و بعد از او فرزندم حسین است، آنگاه نه نفر از فرزندان حسین یکى پس از دیگرى»8.  بنابراین حدیث فوق به خوبى ولایت و لزوم تبعیت از اهل بیت (علیهم السلام) و در رأس آنان امیرمؤمنان (علیه السلام) را اثبات و آنان را براى همیشه بزرگترین مرجع دینى در کنار قرآن و همسنگ و همسوى و همراه آن معرفى مى کند. —————————- پی نوشت ها:
    1 در کتاب براهین اصول المعارف الالهیه و العقائد الحقه للامامیه، نگاشته ابوطالب تجلیل، ص 334-339، 65 سند از منابع اهل سنت در رابطه با این حدیث ذکر گردیده است.  2 ابن حجر، الصواعق المحرقة، ص 90.  3 آیةاللَّه مکارم شیرازى، فاطمةالزهرا، ص 75.  4 آیةاللَّه مکارم شیرازى، پیام قرآن، ج 9، ص 75 و 76.  5 الصواعق المحرقة، ص 149.  6 آیةاللَّه مکارم شیرازى، همان.  7 فیض الغدیر، ج 2، ص 174.  8 فرائد السمطین، ج 1، ص 317. نیز بنگرید: پرسش 28.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد