۱۳۹۹/۰۱/۱۷
–
۹۹۱ بازدید
خداوند در ایات ۵ تکویر و ۳۸ انعام اشاره به بازگشت پرندگان در روز قیامت دارد با اینکه به انان نعمت عقل و هدایتگر و… را نداده است.
نظرتان را به طر کامل بیان کنید.
همانطور که در سوال نیز مطرح شده است این دو آیه دلالت بر حشر حیوانات دارد. اگر چه آیه 5 سوره تکویر، اشاره به حشر وحوش (حیواناتی که با انسان الفتی نداشته و اهلی نیستند) دارد ولی موضوع حشر حیوانات از مسائل اختلافى متکلمان و مفسران است. نظریات مختلفی در این زمینه بیان شده است. دو نظریه مهم عبارتند از:1. برخی معتقدند، از آنجا که حساب و کتاب، مخصوص مکلّفان است و چون حیوانات مکلّف نبوده و دارای تکلیف نیستند، در نتیجه رستاخیز و قیامتی مانند قیامت انسان ها، براى حیوانات نیست، و حشر هر حیوانى، (غیر از جن و انس که به قیامت موکول شده است) همان مرگ اوست. 2. بعضی نیز معتقدند همه حیوانات داراى شعورند و در قیامت محشور میشوند و به نسبت درک و شعورشان مورد بازخواست قرار میگیرند.
«حشر» در لغت به معناى جمع کردن است(1) و در اصطلاح شرع، عبارت است از: جمعآورى خلایق توسط خداوند متعال در قیامت، جهت محاسبه، سؤال و جواب با اشاره به آیه «از خدا بترسید و بدانید که [روزگارى] به حضور او جمع می شوید».(2)
«وُحُوش» جمع «وحش» به معناى حیوانات وحشى در مقابل اهلى است.(3) و حیواناتى که با انسان اُنس ندارند وحشى خوانده میشوند.(4)
آیات و روایات زیادى وجود دارد که دلالت بر شعور و علم حیوانات میکند. ضمن آنکه تجارب و علم روز انسانى نیز مؤید همین ادعا است. از میان آیات قرآن کریم میتوان به داستان فرار کردن مورچگان از برابر لشگر سلیمان،(5) داستان آمدن هدهد به منطقه «سبا در یمن» و آوردن خبرهاى هیجان انگیز براى سلیمان، (6) شرکت پرندگان در مانور حضرت سلیمان،(7) و حرف زدن پرندگان با یکدیگر و افتخار سلیمان به اینکه خداوند زبان پرندگان را به او آموخته است،(8) اشاره کرد که همگى دلالت بر شعورى بالاتر از غریزه براى حیوانات دارند. همچنین قرآن میگوید: «همه موجودات، تسبیحگوى خدایند ولى شما نمیفهمید».(9)
این آیه بهترین دلیل است بر اینکه منظور از تسبیح موجودات، تسبیح ناشى از علم، و به زبان قال است؛ چون اگر مُراد زبان حال موجودات و دلالت آنها بر وجود صانع بود، دیگر معنا نداشت بفرماید: شما تسبیح آنها را نمیفهمید.(10) در برخى روایات، براى بعضى حیوانات مقاماتى بیان شده، مثل شترى که سه بار به مکه رفته باشد، اهل بهشت است.(11) و یا امام سجّاد(علیه السلام) فرمود: «شترى که هفت سال در صحراى عرفه باشد، از حیوانات بهشتى است».(12) اینگونه روایات نیز دلالت بر شعور و درک حیوانات دارد، و گرنه اعطاى مقام و منزلت براى آنان معنا و مفهومى نخواهد داشت و از حیث تجربى و علمى مشاهده میکنیم که عموم حیوانات به سود و زیان خود آگاه اند، و دوست و دشمن خویش را میشناسند، و از خطر میگریزند و به منافع خود روى میآورند و یا تعلیمپذیر و مستعد براى انجام مأموریتهاى گوناگوناند.
در نتیجه از آیات و روایات به می توان استفاده میشود که حیوانات نیز مانند انسان چون داراى درک و شعور می باشند، هر چند در مرتبه پایینتر و به اندازه خود، اما به همان دلیل که ملاک حشر و بازگشت انسان به سوى خدا است، آنها نیز داراى حشر و بازگشت شان به سوى خدا است. و به دلیل تفاوت در درک و شعور با انسان ها، مرگ، حشر، بازگشت و حساب و کتاب حیوانات با انسان ها متفاوت است. و در اصل حشر با انسان ها یکی هستند یعنی هم انسان ها و هم حیوانات و حتی جمادات نیز دارای حشر و بازگشت به خداوند متعال هستند.
از جمله آیاتى که در این زمینه به آن، استدلال واقع شده، همین آیه شریفه «و اذا الوحوش حُشِرت»است که گفتهاند: منظور از آن، جمع شدن حیوانات در روز قیامت است.
البته نکته مهمی که در این در آیه وجود دارد این است که بعضى گفتهاند: این آیه، راجع به مقدمات قیامت و ابتداى فناى عالم است، (13) ولى بسیارى از مفسران با توجه به آیه شریفهاى: «هیچ جنبندهاى در زمین نیست و نه هیچ پرندهاى که با دو بال خود پرواز میکند، مگر اینکه آنها هم اُمّتهایى چون شمایند. ما در این کتاب، هیچ چیز را فروگذار نکردیم، سپس همگى به سوى پروردگارشان محشور میگردند».(14) نظریه حشر حیوانات در قیامت را تقویت میکنند. گرچه در همین آیه در مورد تشبیه حیوانات به انسان، (أُممٌ أمثالُکمُ)، برخى بر این باورند که منظور این است که آنان(حیوانات) بسان شما آفریده خداى یکتا هستند و هر کدامشان نشان و دلیل بر قدرت و عظمت و علم و حکمت آفریدگار خویشاند.(15)
به باور برخى دیگرنیز، منظور این است که آنها نیز بسان شما انسانها در موضوع تغذیه، پوشش، خواب و بیدارى و زیستن، نیازمند تدبیرگرى فرزانهاند تا خطوط زندگى شایسته و بایسته را براى آنان ترسیم نماید.(16) عدّه بسیارى با توجه به ادامه آیه، «ثم الى ربهم یُحشرون»، میگویند: منظور این است که آنها(حیوانات) بسان شما میمیرند و پس از مرگ دگر باره برانگیخته میشوند و به سوى پروردگارشان محشور خواهند شد.(17) همین معنا مورد تأیید روایات نیز قرار گرفته است. از جمله از روایتی که از جناب ابوذر در تفسیر مجمع البیان نقل شده است: «ما خدمت پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله) بودیم که در پیش روى ما دو بز به یکدیگر شاخ زدند، پیغمبر(صل الله علیه و آله) فرمود: میدانید چرا اینها به یکدیگر شاخ زدند؟ حاضران عرض کردند: نه، پیامبر(صل الله علیه و آله) فرمود: ولى خدا میداند چرا، و به زودى در میان آنها داورى خواهد کرد».(18)
بنابراین «حشر حیوانات» از موضوعات مهمی کلامی و تفسیری است و نظریات متعددی وجود دارد ولی حسب روایات و آیات قرآن کریم می توان به این نتیجه رسید که حیوانات نیز دارای حشر و بازگشت در قیامت هستند هر چند حشر و بازگشت آنان با حشر و بازگشت انسان ها متفاوت است همانگونه که شعور، معرفت و خداشناسی حیوانات با انسان متفاوت است.
این موضوع بحث های مفصلی دارد ولی با توجه به اختلاف نظرات علمی میان متکلمین و مفسرین در بحث «حشر حیوانات» سعی شده است به صورت اجمال هم به اختلافات علمی اشاره شود و هم به بررسی نظریه صحیح تر و منطبق بر آیات و روایات اشاره شود.
پاورقی:
(1) ر.ک:. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 4، ص 190، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.
(2) بقره/203.
(3) ر.ک: قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 7، ص 189، واژه «وحش».
(4) ر.ک: راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، ماده «وحش».
(5) . نحل، 18.
(6) همان، 21.
(7) همان، 17.
(8) همان، 16.
(9) اسراء، 44.
(10) طباطبائی، سید محمد حسین ، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 17، ص 381، قم، دفتر انتشارات اسلامی ، چاپ پنجم ، 1417ق.
(11)عروسى حویزى، تفسیر نورالثقلین، ج 1، ص 715، قم، اسماعیلیان، 1373ش.
(12)همان.
(13)تکویر، 5.
(14)مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 26، ص 173 – 174، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
(15)انعام، 38.
(16)ر.ک: طبرسى، تفسیر مجمع البیان، مقدمه، بلاغی ، محمد جواد، ج 4، ص 461، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
(17) همان.
(18)همان.
(19)همان.
«حشر» در لغت به معناى جمع کردن است(1) و در اصطلاح شرع، عبارت است از: جمعآورى خلایق توسط خداوند متعال در قیامت، جهت محاسبه، سؤال و جواب با اشاره به آیه «از خدا بترسید و بدانید که [روزگارى] به حضور او جمع می شوید».(2)
«وُحُوش» جمع «وحش» به معناى حیوانات وحشى در مقابل اهلى است.(3) و حیواناتى که با انسان اُنس ندارند وحشى خوانده میشوند.(4)
آیات و روایات زیادى وجود دارد که دلالت بر شعور و علم حیوانات میکند. ضمن آنکه تجارب و علم روز انسانى نیز مؤید همین ادعا است. از میان آیات قرآن کریم میتوان به داستان فرار کردن مورچگان از برابر لشگر سلیمان،(5) داستان آمدن هدهد به منطقه «سبا در یمن» و آوردن خبرهاى هیجان انگیز براى سلیمان، (6) شرکت پرندگان در مانور حضرت سلیمان،(7) و حرف زدن پرندگان با یکدیگر و افتخار سلیمان به اینکه خداوند زبان پرندگان را به او آموخته است،(8) اشاره کرد که همگى دلالت بر شعورى بالاتر از غریزه براى حیوانات دارند. همچنین قرآن میگوید: «همه موجودات، تسبیحگوى خدایند ولى شما نمیفهمید».(9)
این آیه بهترین دلیل است بر اینکه منظور از تسبیح موجودات، تسبیح ناشى از علم، و به زبان قال است؛ چون اگر مُراد زبان حال موجودات و دلالت آنها بر وجود صانع بود، دیگر معنا نداشت بفرماید: شما تسبیح آنها را نمیفهمید.(10) در برخى روایات، براى بعضى حیوانات مقاماتى بیان شده، مثل شترى که سه بار به مکه رفته باشد، اهل بهشت است.(11) و یا امام سجّاد(علیه السلام) فرمود: «شترى که هفت سال در صحراى عرفه باشد، از حیوانات بهشتى است».(12) اینگونه روایات نیز دلالت بر شعور و درک حیوانات دارد، و گرنه اعطاى مقام و منزلت براى آنان معنا و مفهومى نخواهد داشت و از حیث تجربى و علمى مشاهده میکنیم که عموم حیوانات به سود و زیان خود آگاه اند، و دوست و دشمن خویش را میشناسند، و از خطر میگریزند و به منافع خود روى میآورند و یا تعلیمپذیر و مستعد براى انجام مأموریتهاى گوناگوناند.
در نتیجه از آیات و روایات به می توان استفاده میشود که حیوانات نیز مانند انسان چون داراى درک و شعور می باشند، هر چند در مرتبه پایینتر و به اندازه خود، اما به همان دلیل که ملاک حشر و بازگشت انسان به سوى خدا است، آنها نیز داراى حشر و بازگشت شان به سوى خدا است. و به دلیل تفاوت در درک و شعور با انسان ها، مرگ، حشر، بازگشت و حساب و کتاب حیوانات با انسان ها متفاوت است. و در اصل حشر با انسان ها یکی هستند یعنی هم انسان ها و هم حیوانات و حتی جمادات نیز دارای حشر و بازگشت به خداوند متعال هستند.
از جمله آیاتى که در این زمینه به آن، استدلال واقع شده، همین آیه شریفه «و اذا الوحوش حُشِرت»است که گفتهاند: منظور از آن، جمع شدن حیوانات در روز قیامت است.
البته نکته مهمی که در این در آیه وجود دارد این است که بعضى گفتهاند: این آیه، راجع به مقدمات قیامت و ابتداى فناى عالم است، (13) ولى بسیارى از مفسران با توجه به آیه شریفهاى: «هیچ جنبندهاى در زمین نیست و نه هیچ پرندهاى که با دو بال خود پرواز میکند، مگر اینکه آنها هم اُمّتهایى چون شمایند. ما در این کتاب، هیچ چیز را فروگذار نکردیم، سپس همگى به سوى پروردگارشان محشور میگردند».(14) نظریه حشر حیوانات در قیامت را تقویت میکنند. گرچه در همین آیه در مورد تشبیه حیوانات به انسان، (أُممٌ أمثالُکمُ)، برخى بر این باورند که منظور این است که آنان(حیوانات) بسان شما آفریده خداى یکتا هستند و هر کدامشان نشان و دلیل بر قدرت و عظمت و علم و حکمت آفریدگار خویشاند.(15)
به باور برخى دیگرنیز، منظور این است که آنها نیز بسان شما انسانها در موضوع تغذیه، پوشش، خواب و بیدارى و زیستن، نیازمند تدبیرگرى فرزانهاند تا خطوط زندگى شایسته و بایسته را براى آنان ترسیم نماید.(16) عدّه بسیارى با توجه به ادامه آیه، «ثم الى ربهم یُحشرون»، میگویند: منظور این است که آنها(حیوانات) بسان شما میمیرند و پس از مرگ دگر باره برانگیخته میشوند و به سوى پروردگارشان محشور خواهند شد.(17) همین معنا مورد تأیید روایات نیز قرار گرفته است. از جمله از روایتی که از جناب ابوذر در تفسیر مجمع البیان نقل شده است: «ما خدمت پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله) بودیم که در پیش روى ما دو بز به یکدیگر شاخ زدند، پیغمبر(صل الله علیه و آله) فرمود: میدانید چرا اینها به یکدیگر شاخ زدند؟ حاضران عرض کردند: نه، پیامبر(صل الله علیه و آله) فرمود: ولى خدا میداند چرا، و به زودى در میان آنها داورى خواهد کرد».(18)
بنابراین «حشر حیوانات» از موضوعات مهمی کلامی و تفسیری است و نظریات متعددی وجود دارد ولی حسب روایات و آیات قرآن کریم می توان به این نتیجه رسید که حیوانات نیز دارای حشر و بازگشت در قیامت هستند هر چند حشر و بازگشت آنان با حشر و بازگشت انسان ها متفاوت است همانگونه که شعور، معرفت و خداشناسی حیوانات با انسان متفاوت است.
این موضوع بحث های مفصلی دارد ولی با توجه به اختلاف نظرات علمی میان متکلمین و مفسرین در بحث «حشر حیوانات» سعی شده است به صورت اجمال هم به اختلافات علمی اشاره شود و هم به بررسی نظریه صحیح تر و منطبق بر آیات و روایات اشاره شود.
پاورقی:
(1) ر.ک:. ابن منظور، محمد بن مکرم، لسان العرب، ج 4، ص 190، بیروت، دار صادر، چاپ سوم، 1414ق.
(2) بقره/203.
(3) ر.ک: قرشی، سید علی اکبر، قاموس قرآن، ج 7، ص 189، واژه «وحش».
(4) ر.ک: راغب اصفهانی، مفردات الفاظ قرآن، ماده «وحش».
(5) . نحل، 18.
(6) همان، 21.
(7) همان، 17.
(8) همان، 16.
(9) اسراء، 44.
(10) طباطبائی، سید محمد حسین ، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 17، ص 381، قم، دفتر انتشارات اسلامی ، چاپ پنجم ، 1417ق.
(11)عروسى حویزى، تفسیر نورالثقلین، ج 1، ص 715، قم، اسماعیلیان، 1373ش.
(12)همان.
(13)تکویر، 5.
(14)مکارم شیرازى، ناصر، تفسیر نمونه، ج 26، ص 173 – 174، تهران، دار الکتب الإسلامیة، چاپ اول، 1374ش.
(15)انعام، 38.
(16)ر.ک: طبرسى، تفسیر مجمع البیان، مقدمه، بلاغی ، محمد جواد، ج 4، ص 461، تهران، ناصر خسرو، چاپ سوم، 1372ش.
(17) همان.
(18)همان.
(19)همان.