۱۳۹۶/۱۲/۲۱
–
۱۱۱۰ بازدید
چرا در رابطه با «عفّت» به خانم ها بیشتر سفارش شده، درحالی که مردها بیشتر چشم چرانی و هوس رانی دارند؟
در این میان گرچه رعایت پاکدامنی و عفّت در زندگی زناشویی از سوی زنان مهم تر و تأثیرگذارتر است؛ اما حقیقت آن است که برخورداری از این صفت ارزشمند جزء وظایف متقابل همسران بوده و آراستگی هر یک از آنان به ملکه عفّت، نتایج گران بهایی در تأمین سعادت خانوادگی آنان ایفا می نماید. برخی از این آثار و نتایج که انگیزه تأکید فراوان بر این صفت اخلاقی است، عبارتند از:
1. جلب اعتماد همسر
اعتماد به همسر یکی از ضروریات زندگی خانوادگی و مایه استحکام و سعادت زندگی زناشویی است تا جایی که می توان گفت بدون آن نمی توان زندگی خوش و باصفایی داشت؛ زیرا انسان غیرعفیف، همواره نگرانی و بی اعتمادی همسرش را به دنبال دارد که این موضوع عامل بسیاری از ناراحتی ها، مشکلات روحی و به دنبال آن اختلافات خانوادگی است.
عفّت انسان موجب می شود که همسر به پاکی و سلامت اخلاقی او اطمینان پیدا نموده، با دلی خوش و خاطری آسوده به انجام وظایف خانوادگی بپردازد؛ زیرا می داند که عفّت همسرش مانع آلودگی او به زشتی هاست. حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: «عفت، انسان را حفظ می کند و او را از پستی ها نگه می دارد».[ «اَلْعَفافُ یَصُونُ النَّفْسَ وَ یُنَزِّهُها عَنِ الدَّنایا»؛ شرح غررالحکم، ج 2، ص 106.]
2. پاکدامنی همسر
یکی از آثار حفظ عفّت در محیط خانوادگی، پاکدامنی همسر است؛ زیرا اگر شوهر عفیف باشد، پاکدامنی او در اخلاق و رفتار همسرش نیز تأثیر داشته، او را به سوی خوبی ها سوق می دهد. امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «از زنان مردم چشم بپوشید تا همسرانتان عفیف بمانند».[ «عَفُّوا عَنْ نِساءِ النّاسِ تَعُفَّ نِساؤکُمْ»؛ بحارالانوار، ج 71، ص 270.]
3. تحکیم پیوند خانوادگی
خویشتن داری و عفاف محیط خانواده را از فساد اخلاقی و اختلافات ویرانگر در امان می دارد؛ زیرا عفّت، بزرگترین عامل حفظ انسان از غلتیدن به ورطه فساد و تباهی است. امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)فرمود: «نتیجه پاکدامنی، مصون ماندن است».[ «ثَمَرَةُ الْعِفَّةِ الصِّیانَةُ»؛ شرح غررالحکم، ج 3، ص 323.]
انسان عفیف، بیش از حدّ لازم طلب نمی کند و در زندگی زناشویی به همسر خود قانع بوده، در پی هوسرانی نمی رود.
حضرت علی (علیه السلام) فرمود: «هر کس آنچه را نمی یابد بخواهد، به [زینت ]عفت آراسته نیست».[ «لَمْ یَتَحَلَّ بِالْعِفَّةِ مَنِ اشْتَهی ما لا یَجِدُ»؛ همان، ج 5، ص 98.]
در مورد راه های دست یابی به عفّت و پاکدامنی در زندگی زناشویی نیز گفتنی است که دست یابی به چنین ملکه ای از طریق شناخت، به کارگیری و تقویت عواملی امکان پذیر است که برخی از این آنها عبارتند از:
1. غیرت
غیرت، نفرت طبیعی انسان از مشارکت دیگران در چیزی است که محبوب اوست.[ مجمع البیان، واژه غیرت.] وجود این صفت در فرد باعث می شود که وی از آنچه دوست دارد و یا وظیفه محافظت از آن بدو سپرده شده است، نگاهبانی نماید.
در روایات اسلامی آمده است که خدای تعالی دارای صفت غیرت است و انسان های غیور را دوست دارد و به دلیل وجود همین صفت بود که کارهای زشت را حرام نموده است.[ میزان الحکمه، ح 15263.]
غیرت، عاملی است که انسان را از ارتکاب فساد و تباهی حفظ کرده، موجب پاکی او می گردد. این امر نشانگر رابطه مستقیم صفت غیرت و مردانگی با پاکدامنی است، به همین دلیل است که هر کس به قدر بهره مندی از مردانگی، از پاکدامنی نیز برخوردار خواهد بود.
حضرت علی (علیه السلام) در این زمینه فرمودند: «ارزش مرد به اندازه همت او… و عفتش به اندازه غیرت اوست».[ «قَدْرُ الرَّجُلِ عَلی قَدْرِ هِمَّتِهِ… وَ عِفَّتُهُ عَلی قَدْرِ غَیْرَتِهِ»؛ (نهج البلاغه، حکمت 44، ص 1110).]
زن و شوهر غیرتمند نه خود را به هوسرانی های زودگذر سرگرم می کنند، نه زمینه فساد را برای دیگران آماده می کنند و نه نسبت به بی عفّتی اعضای خانواده بی اعتنا هستند؛ بنابراین همان گونه که وظیفه دارند با دیگر مردان و زنان نامحرم رابطه برقرار نساخته و از چشم چرانی، هوسرانی و پیروی از خواهش های نفسانی خودداری نمایند، شایسته است همسر و فرزندان خود را از انجام کارهایی که موجب لکّه دار شدن عفّت خانواده می گردد، بازداشته، گفتگوها، حجاب و پوشش، رفت و آمد، معاشرت و مهمانی ها را کنترل کنند تا با مراقبت صحیح نه افراطی از خطرات احتمالی جلوگیری نمایند.
2. تأمین نیازهای جنسی
ارتباط صمیمی بین زن و شوهر، بقای کانون گرم و پر نشاط خانواده را تأمین می نماید که جز با محدود کردن بهره وری های مشروع در خانواده و منع لذّت جویی های غیرمشروع در محیط اجتماع حاصل نمی شود.
در حقیقت کسی که نیازهای غریزی اش در محیط خانواده، از طریق صحیح و مشروع تأمین می گردد، به راحتی می تواند در محیط بیرون و در برخورد با زمینه های فساد جنسی، خود را کنترل نماید.
در این میان گرچه تأمین نیازهای جنسی همسر از وظایف مشترک زن و مرد در زندگی زناشویی است؛ ولی این وظیفه بیشتر بر دوش زن قرار دارد؛ زیرا شوهر به علّت حضور بیشتر در جامعه و خصلت تهاجمی بودن غریزه اش بیشتر در معرض خطر قرار دارد و اگر از طرف همسرش به درستی ارضا نشود، امکان خطر انحراف و آلودگی او را تهدید خواهد کرد.
3. آراستگی همسر
زیبادوستی و زیباطلبی از امور فطری انسان هاست، به همین دلیل هر انسانی از زیبایی و آراستگی لذّت برده و از ژولیدگی و زشتی دوری می جوید؛ بنابراین یکی از راه های عفیف ماندن زن و مرد آن است که هر یک خود را برای همسر بیاراید تا زیبایی و نشاط محیط خانواده دوچندان گردد.
امام صادق (علیه السلام) در این زمینه فرمودند: «شایسته نیست زن، خود را [بدون زینت] رها کند، گر چه با آویزان کردن گردنبندی باشد و سزاوار نیست دستش را بدون رنگ بگذارد، اگر چه با کمی حنا باشد، هر چند آن زن سالخورده باشد».[ وسائل الشیعه، ج 14، ص 118.]
البتّه نباید از نظر دور داشت که زن نیز از شوهرش انتظار دارد به وضع ظاهری خود رسیدگی کرده، لباس پاکیزه بپوشد، بوی خوش استعمال کرده و همواره آراسته و زیبا باشد؛ زیرا این آراستگی نقش بسزایی در پاکدامنی زن خانواده خواهد داشت.
امام رضا (علیه السلام) در این زمینه می فرماید: «آمادگی (آراستگی مرد) بر عفت و پاکدامنی زن می افزاید و گروهی از زنان، عفت خود را ترک کردند؛ زیرا شوهرانشان خود را برای نیازهای آنها آماده نکردند».[ وسائل الشیعه، ج 14، ص 183.]
4. حیا
اکثر مواقع واژه عفّت و حیا در کنار هم به کار می روند و در انجام یک عمل پسندیده و یا ترک یک کار نادرست، لازم و ملزوم یکدیگرند.
حیا، حالت شرمساری و خجلت در ارتکاب اعمال ناپسند است. این صفت مایه دوری از کارهای زشت بوده[ شرح غررالحکم، ج 1، ص 366.]، صفا، پاکی و عفّت را در محیط زندگی خانوادگی به ارمغان می آورد، در حالی که پرهیز نکردن از کارهایی نظیر شوخی های زننده، سخنان زشت و ناروا، توصیف مفاسد اخلاقی دیگران و… که شرم و حیا را در انسان ضعیف و کمرنگ می کند منجر به خدشه دار شدن عفّت انسان و محیط خانوادگی می گردد.
بنابراین، انسان هر اندازه به حیای خود و همسرش اهمیّت دهد، بر عفّت و پاکدامنی اعضای خانواده اش افزوده و موجب استحکام روابط جمعی و خانوادگی خواهد شد.
حضرت علی (علیه السلام) فرمودند: «عفت به اندازه حیا[ی انسان] است».[ شرح غررالحکم، ج 4، ص 312.]
ویژگی عفت و حیا، عاملی بسیار مؤثر در حفظ و ارتقای موقعیت و شخصیت زن و نیز گرایش مرد به سوی زن است. ناگفته نماند که حیای زن در برابر مردان بیگانه ارزشمند است؛ و از آن به «حیای عاقلانه» یاد می شود و باعث ارتقاء سطح سازگاری همسران می شود. اما در مقابل «حیای احمقانه»! در ارتباط میان زن و شوهر زمینه ناسازگاری آنان می شود.[ قال رسول الله (صلی الله علیه و آله): «الحیاء حیاءان، حیاء عقل و حیاء حمق»؛ «حیا دو قسم است: یکی عاقلانه و دیگری احمقانه». محمد باقر مجلسی، بحار الأنوار، ج74، ص156.] حیایی برخاسته از دانایی، نه حیایی که پیامد نادانی است.
امام صادق (علیه السلام) می فرمایند: «خیر نساءکُم التی أذا خلت مع زوجها، خلعت له درع الحیاء و اذا لبست، لبست معه درع الحیاء»[ همان.]؛ «بهترین زنان شما کسی است که چون با همسرش خلوت کند، جامه حیا از تن به در کند و چون بپوشد و همراه او شود، زره حیا را بر تن کند».
حضرت بهترین زن را کسی می داند که چون جامه بپوشد و از خانه بیرون رود، لباسی از حیا و عفت بر تن کند که مانند سپر و زره حافظ او باشد؛ یعنی با چنان وقار و سنگینی راه برود که تیرهای نظر جوانان هرزه اجازه ورود به شخصیت او را نداشته باشد؛ ولی در خلوت با شوهر، هرگونه ظرافت کاری، طنّازی و عشوه گری برای زن نه تنها جایز، بلکه بهتر است. بهترین زن مسلمان، زنی است که در زمان خلوت با شوهرش، خوش زبان و شیرین حرکات باشد. چیزی که زن را در ردیف بهترین زنان مسلمان قرار می دهد، همین است که بتواند این دو حالت به ظاهر متناقض را در وجود خود حفظ کند. خلاصه آن که زن باید با لباس رزم و بزم خود را بشناسد و هر یک در جای خود بپوشد.[ سید جواد مصطفوی، بهشت خانواده، ج1، ص60.]
برخی ممکن است کمرویی را مترادف با حیا و عفت بگیرند. به خصوص اگر این پدیده درباره دختران مطرح شود آن را تایید و تمجید هم می کنند. اما باید به این موضوع توجه داشت که حیاء و کم رویی دو امر متفاوت هستند. حیاء و عفت یک امر ارادی است ولی کمرویی یک امر غیرارادی می باشد. حیاء شاخص ایمان و بیانگر رشد مطلوب شخصیت است. ممکن است در هر دو یک نوع کناره گیری وجود داشته باشد ولی در کمرویی به علت عدم توانایی در ابراز وجود است ولی در حیا به خاطر امر مطلوب تر است.
حیاء یکی از ارزش های اخلاقی است که فرد را از ارتکاب کارهایی که از نظر اجتماعی و اخلاقی ناپسند است باز می دارد. فردی که دارای حیاء است نسبت به دیگران فرصت انتخاب صحیح بیشتری دارد. زیرا فرصتی را پیدا می کند که بتواند کنار بایستد و با تفکر موقعیت را بنگرد و سپس آگاهانه و با اندیشه عمل نماید. از این رو در آیات و روایات حیاء و شرم مورد تمجید قرار گرفته اما کمرویی نکوهش شده است.
حضرت محمد (صلی الله علیه و آله) فرمود: «الحیاء لایاتی الا بخیر»[ همان، ص1356.]؛ «حیاء جز خوبی به بار نمی آورد».
حضرت علی (علیه السلام) فرمود: «الحیاء سبب الی کل جمیل»[ محمد، محمدی ری شهری، ترجمه میزان الحکمة، ج3، ص1352.]؛ «شرم و حیاء وسیله رسیدن به هر زیبایی و نیکی است».
امام صادق (علیه السلام) در نکوهش کم رویی و آثار نامطلوبی که به دنبال دارد می فرماید: «من رق وجهه رق علمه»[ همان، ص1356.]؛ «هر کس که کمرو باشد کم دانش شود».
برخی روایات کمرویی و خجالتی بودن را عامل محرومیت معرفی می کند.[ همان، ص1356.] همان طور که افراد کم رو در کسب دانش، تحصیل موقعیت های اجتماعی بالا و دفاع از حقوق خود دچار مشکل می شوند، در پیشرفت و تعالی نیز با موانعی رو به رو می شوند. بنابراین درباره فرق حیاء و کم رویی می توان گفت: حیاء یک فضیلت است و باعث ترقی، کمال و مسئولیت پذیری اجتماعی می شود و مورد ستایش افراد جامعه است اما کم رویی سبب محرومیت از رسیدن به تعالی روحی، شکوفایی استعدادها و خلاقیت فرد و گریز از مسئولیت پذیری می شود و قابل پذیرش برای جامعه نمی باشد، در حالی که حیا قدرت نه گفتن و شجاعت را افزایش می دهد افراد کمرو از نه گفتن به دیگران می هراسند از این رو چه بسا دچار برخی بزه ها و انحرافات می شوند.
در نتیجه می توان گفت که حیا و عفت برای زنان و مردان لازم و پسندیده است و البته در روابط زناشویی می باید به گونه ای عمل کرد که رضایت هر دو یعنی زن و شوهر حاصل گردد.