۱۳۹۶/۱۰/۰۶
–
۱۶۳۱۵ بازدید
فیزیک کوانتوم با اعتقاد به وجود خدا چه نسبتی دارد، آیا درست است که برخی آن را مخالف برهان نظم و اعتقاد به خدا می دانند؟
فیزیک کوانتوم، مدل منظومه ای الکترون ها را نمی پذیرد. یعنی الکترون ها را ذراتی همچون منظومه شمسی به دور هسته مرکزی توصیف نمی کند؛ بلکه نظریه دو گانگی موج ذره، را مطرح می کند. یعنی الکترون در فیزیک کوانتوم، هم به صورت ذره و هم به صورت موج توصیف می شود. ساختار اتم در این مدل، از طریق حواس ظاهری و با کیفیات حسی و مقولات زمان و مکان و علیت، بیان پذیر نیست. یک الکترون، یک کوانتوم به معنای یک بسته است. بر اساس برخی نگرش ها موج و ذره بودن الکترون ها و کوانتوم ها، به ناظر نیز بستگی دارد. الکترون های اتم با نبود ناظر، محدوده مشخصی نخواهند داشت و به موج تبدیل می شوند. فیزیک کوانتوم برای مشاهده گر در فرایند تجربه سهم زیادی قایل است؛ بر این اساس، قوانین دقیق در جهان اتم حکومت نمی کند.[ Herbert, Nick, Quantum Reality: Beyond the new Physics (Nee york: Doubleday, 1985) p: 30
و ایان باربور، علم و دین، ترجمه بهاء الدین خرمشاهی، تهران، مرکز نشر دانشگاهی، 1374، بخش سوم.]
از طرف دیگر برهان نظم، مبتنی بر وجود نظم در طبیعت است و از این طریق بر وجود ناظمی حکیم استدلال می کند. اکنون این پرسش رخ می نماید که آیا وجود بی نظمی ها و آشفتگی ها در جهان درون اتم و اصل عدم تعین و عدم موجبیت در فیزیک کوانتوم، به معنای فقدان طرح و برنامه در جهان میکروسکوپی نخواهد شد؟ و آیا با نفی علیت در فیزیک کوانتوم می توان وجود خدا را اثبات کرد؟
پاسخ:
برای روشن شدن این مسئله ابتدا باید توجه داشت که بی نظمی یا عدم قطعیت یاد شده امری ذهنی است یا عینی؟ به عبارت دیگر عدم تعین وصف حقیقی طبیعت است یا صرفاً اقرار به ضعف و نارسایی دانش کنونی بشر؟ آیا به این معنی است که قوانین دقیقی در جهان اتم حاکم نیست یا قوانین آن چنان ظریف و پیچیده است که هنوز راه درازی در پیش است تا انسان به کشف آن قوانین نائل آید؟ اندیشوران و فیزیک دانان غربی در این باره مواضع متفاوتی دارند:
1. برخی همچون اینشتن، ماکس پلانک و دیوید هیوم، عدم قطعیت را ناشی از جهل کنونی بشر دانسته و احتمال می دهند زمانی قوانین بسیار دقیق جهان درون اتمی کشف شود.
2. کسانی مانند نیلز بور عدم قطعیت را برآیند محدودیت های درونی تجربی یا مفهومی به حساب می آورند، زیرا مشاهده گر ناگزیر سیستمی را که تحت مشاهده خود دارد، آشفته می سازد، و خود اتم همیشه برای بشر دسترس ناپذیر است.
3. امثال هایزنبرگ عدم تعیّن را در خود طبیعت جستجو کرده و برآنند که در جهان اتمی بالقوگی های بدیل یا جانشین شونده وجود دارد.[ ایان باربور، علم و دین، بخش سوم ]
بر اساس دیدگاه های اول و دوم هیچ تعارضی میان برهان نظم یا سایر براهین اثبات وجود خدا با فیزیک کوانتوم نیست، اما آیا نگاه سوم چالشی در برابر این براهین به حساب آید؟ پاسخ منفی است، زیرا:
الف. اصل علیت، یک اصل بدیهی و خلل ناپذیر فلسفی است که انکارش، مستلزم تناقض است و ابهاماتی از سنخ مسائل درون اتمی هرگز توان چالش با آن را ندارد.
ب. فیزیک کوانتوم مبتنی بر حساب احتمالات است و منطق احتمالات، بی شک مبتنی بر اصل علیت است؛ زیرا امکان و احتمال و بالقوگی از توابع موجی لحظات پیشین است و نفی علیت، مستلزم نفی فیزیک کوانتوم خواهد شد.
ج. اگر اتفاقات و تغییرات در جهان اتمی به ناظر و مشاهده گر بستگی دارد؛ دیگر چگونه می توان عدم تعیّن را به واقع و جهان خارج نسبت داد؟
شایان یاد است که برخی از دانشمندان مانند جینز نه تنها فیزیک کوانتوم را مغایر خداباوری ندانسته، بلکه اساساً آن را دلیلی بر تقدیر الهی و مداخله غیبى در جهان ذرات قلمداد کرده اند.[ جهت آگاهی بیشتر بنگرید: مجموعه آثاراستاد شهید مطهرى، ج 6، ص676 – 670.]