طلسمات

خانه » همه » مذهبی » خشم و غضب – درمان غضب و خشم – درمان عصبانیت و خشم

خشم و غضب – درمان غضب و خشم – درمان عصبانیت و خشم


خشم و غضب – درمان غضب و خشم – درمان عصبانیت و خشم

۱۳۹۶/۱۱/۱۸


۱۴۹۴ بازدید

راه حل قرآن برای درمان بی اعصابی و خشونت .

قرآن راه حل بی اعصابی و خشونت را در دعوت به فرو بردن خشم می داند و می فرماید: آنها (پرهیزکاران) بر خشم خود مسلطند (وَ الْکاظِمِینَ الْغَیْظَ)، (آل عمران /134 ).” کظم” در لغت به معنى بستن سر مشکى است که از آب پر شده باشد، و بطور کنایه در مورد کسانى که از خشم و غضب پر مى شوند و از اعمال آن خوددارى مى نمایند بکار می رود.” غیظ” به معنى شدت غضب و حالت برافروختگى و هیجان فوق العاده روحى است، که بعد از مشاهده ناملایمات به انسان دست مى دهد.
حالت خشم و غضب از خطرناکترین حالات است و اگر جلوى آن رها شود، در شکل یک نوع جنون و دیوانگى و از دست دادن هر نوع کنترل اعصاب خود- نمایى مى کند، و بسیارى از جنایات و تصمیمهاى خطرناکى که انسان یک عمر باید کفاره و جریمه آن را بپردازد در چنین حالى انجام مى شود، و لذا در آیه فوق دومین صفت برجسته پرهیزکاران را فرو بردن خشم معرفى کرده است.
پیغمبر اکرم مى فرماید: من کظم غیظا و هو قادر على انفاذه ملأه اللَّه امنا و ایمانا”.
” آن کس که خشم خود را فرو ببرد با اینکه قدرت بر اعمال آن دارد خداوند دل او را از آرامش و ایمان پر مى کند”- این حدیث مى رساند که فرو بردن خشم اثر فوق العاده اى در تکامل معنوى انسان و تقویت روح ایمان دارد.
در مورد چگونگی فرو بردن خشم چند جهت بایستی بررسی شود:
جهت اول: جاهایى که باید خشم خود را کنترل کند:
بحث ما در اینجا، بیشتر مربوط به جنبه افراطى غضب و (عصبانیت) است؛ از این رو زیان هایى ناشى از شعله ور شدن غضب را به اختصار بیان مى کنیم، سپس به عواملى مى پردازیم که موجب شعله ور شدن غضب و بروز عصبانیت و پرخاشگرى مى شود و در پایان راه کارهایى به منظور کنترل آن بیان مى کنیم.
آسیبهایی که از کنترل نکردن خشم وعصبانیت می بینیم :
– عصبانیت توانایی ما را برای خوشحالی از بین می‌برد زیرا عصبانیت و خوشحالی در تضاد با یکدیگر هستند.
– عصبانیت موجب خارج شدن روابط خانوادگی و دیگر روابط از مسیر صحیحشان می‌گردد.
– عصبانیت موجب کاهش مهارتهای اجتماعی، سازش و مصالحه شده و دیگر روابط را نیز در معرض خطر قرار می‌دهد.
– عصبانیت به معنای از دست دادن کار است، زیرا روابط را نابود می‌کند.
– عصبانیت به معنای شکست در کاری است که در صورت عدم عصبانیت و داشتن خلقی نرم تر میتوان موفقیتی در پی داشت.
– عصبانیت منجر به افزایش فشار و استرس می‌گردد (و این رابطه دو طرفه است، عصبانیت منجر به افزایش استرس و استرس موجب عصبانیت بیشتر است)
– در هنگام عصبانی بودن ما دچار اشتباهات بسیاری می‌گردیم، زیرا پردازش اطلاعات در آن هنگام برای ما مشکل می‌باشد.
– غضب، فکر و عقل انسان را ناکار آمد و زمین گیر مى کند؛ چنان که پیامبر اکرم(ص) فرمود: «غضب، دل مرد دانا را هلاک مى کند» ( بحار الانوار، ج 73، ص 226، ح 20 )
– پیامبر(ص) فرمود: «غضب، ایمان را فاسد مى گرداند ؛ همان گونه که سرکه عسل را فاسد مى کند.» ( کافى، ج 2، ص 303، ح 3 ؛ بحار الانوار، ج 72، ص 274، ح 24)
– غضب کلید هر بدى است و شیطان همه وجود فرد غضبناک را تسخیر مى کند و او را به هر عمل زشتى وا مى دارد. (همان)
– از آثار بد غضب این است فرد غضبناک و عصبانى رفتارهاى نادرستى – مانند فحش دادن و پرخاشگرى کلامى، شماتت، مسخره کردن، فاش کردن اسرار و بدگویى از دیگران – را از خود بروز مى دهد. علاوه بر این موجب دشمنى دوستان و شماتت دشمنان، انزواى اجتماعى، افسردگى و بیمارى هاى جسمانى و روانى مى شود.
موارد کنترل غضب :
بنابر این کنترل عصبانیت امرى بایسته و اجتناب ناپذیر است؛ وگرنه موجب هلاکت انسان و خسارات جبران ناپذیرى مى شود.
در روایات داریم که شهوت و غضب دو حربه شیطان برای گمراه کردن بشر است؛ درباره شهوت شاید مطلب روشن باشد ولی در مورد غضب این گونه نیست؟ آیا تا به حال از خودتان پرسیده اید که چرا غضب حربه شیطان شده است؟ بدون شک تصمیمی که در حال غضب و خشم گرفته شود تصمیم درستی نیست! و باعث سر افکندگی و شرمندگی است.
– امام صادق (علیه السلام) فرمود: عربی بیابانی به حضور پیامبر(ص) آمد و گفت: من صحرا نشین هستم پندهای جامعی به من بیاموز! پیامبرصلی الله علیه وآله فرمود: به تو امر می کنم که غضب نکنی! باردیگر آن عرب بیابانی تقاضای پند فراگیر کرد ؛ پیامبر به او فرمود: غضب نکن! عرب بیابانی برای بار سوم تقاضای پند جامع کرد! باز پیامبر به او فرمود: غضب نکن!.آن مرد صحرا نشین به خود آمد و گفت: دیگر سوالی نمی کنم! رسول خدا به من دستور جامعی جز به خیر و نیکی نداده است (که با ترک خشم بسیاری از گناهان مانند آزار، فحش دادن، تهمت زدن، جنگیدن نا بجا و… ترک خواهد شد).
اگر انسان به آثار و مضراتی که بیان شد، بیاندیشد و فکر نماید که با غضب چه از دست می دهد و چه چیزی را بدست می آورد، دیگر هنگام خشم عنان از کف نمی دهد و سعی می کند که بر خود مسلط شود.
سپس امام صادق علیه السلام فرمود: پدرم امام باقر (علیه السلام) می فرمود: سخت تر از غضب چه چیز است؟ همانا مرد غضب می کند و بر اثر آن مرتکب گناهای مانند کشتن نا حق و تهمت به زن پاک دامن می شود.
خوب دیگر با این حساب معلوم شد که غضب چگونه می تواند انسان را دچار شرمندگی و پشیمانی نماید. زیرا عملی که با غضب همراه باشد بدون اندیشه است و عملی که بدون اندیشه باشد باعث ندامت و پشیمانی است.
– در روایت دیگری آمده است که مردی به حضور پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) آمد و عرض کرد: که ای رسول خدا نصیحتی به من بیاموز! پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: «أذهب و لا تغضب» برو و غضب نکن. آن مرد گفت: همین نصیحت مرا کافی است.
او به نزد قبیله خود رفت و دید مقدمه جنگی خونین در میان دو گروه قومش پدید آمده است و افراد هر دو گروه اسلحه به دست گرفته و صف کشیده اند و آماده جنگ می باشند آن مرد نیز تحریک شد و به نفع خویشان خود اسلحه برداشت و به صف یکی از آن دو گروه پیوست و در این هنگام نا گاه سخن پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) به یادش آمد که فرموده بود: «غضب نکن» همان دم اسلحه اش را به کنار انداخت و سپس آرام آرام به طرف گروه مقابل که برای جنگ با خویشان او آماده شده بودند رفت و به آنها گفت: هر زخم و قتلی که از ناحیه ما به شما رسیده و نشان ندارد(ضارب و یا قاتل مشخص نیست) خون بهای آن بر عهده آن می باشد من می پردازم و آن زخم و یا قتلی که نشان دارد (ضارب و یا قاتلش معلوم است) خون بها را از ضارب و قاتل بگیرید همین پیشنهاد نرم و صلح آمیز او باعث شد که طرفهای مقابل آرام گردیدند و در پاسخ گفتند … ما به پرداخت جریمه سزاوارتر هستیم و در نتیجه بین دو گروه صلح بوجود آمد و خشم و غضب به کلی بر طرف گردید. (بحار: ج ۷۳، ص ۲۷۷٫)
خوب این دو روایت به خوبی بیانگر این بود که چقدر کنترل خشم و غضب راه گشاست!
جا دارد سوال شود که راه کنترل غضب چیست؟ کنترل غضب راه های مختلف دارد که ما در اینجا به دو مورد آن اشاره می نماییم:
راه علمی:
اگر انسان به آثار و مضراتی که بیان شد، بیاندیشد و فکر نماید که با غضب چه از دست می دهد و چه چیزی را بدست می آورد، دیگر هنگام خشم عنان از کف نمی دهد و سعی می کند که بر خود مسلط شود.
راه عملی:
مهمترین چیزی که به عنوان یک اصل از آن می توان نام برد این است که انسان هنگام غضب خودش را به امر دیگری مشغول سازد اگر چه به این نحو که اگر ایستاده است بنشیند و اگر نشسته است بایستد، و خودش را سر گرم کاری دیگر نماید. زیرا غضب و خشم کم کم به سراغ انسان می آید و در ابتدا بسیار خفیف است و بعد کم کم شعله آن افزایش می یابد و بر قوه عاقله چیره می شود و عنان از کف انسان خارج می سازد پس بهترین راه این است که انسان هنگامی که از چیزی خشمگین می شود. خود را به کار دیگری مشغول نماید تا خشم او فرو کش نماید.

جهت دوم : جاهایی که باید خشم خود را بروز دهد :
به یاد داشته باشید که شما نمی‌توانید خشم را حذف کنید- حتی اگر هم می‌توانستید ایده خوبی نبود. با وجود همه تلاش‌ها، مسائلی اتفاق می‌افتد که موجب خشم شما می‌شود و گاهی اوقات آن خشم موجه است. زندگی پر است از ناکامی، رنج، شکست و اعمال غیر قابل پیش‌بینی دیگران. شما نمی‌توانید آن را تغییر دهید. اما می‌توانید روشی را که اجازه می‌دهد چنین اتفاقاتی بر شما تأثیر بگذارد، تغییر دهید.
همه می دانند که زود عصبانی شدن و به اصطلاح، عصبی شدن از نظر اسلام امری ناپسند و نادرست است. اما هرگز عصبانی نشدن هم کار صحیحی نیست .
« خشم مفید وخشم مخرب» :
حالا سوال اینجاست که کجا باید خشمگین و غضبناک شد. به تعبیر دیگر، فرق بین خشم حیوانی و خشم انسانی کجاست؟ اساسا باید چقدر عصبانی شد.
– از نظر قرآن دو نوع خشم وجود دارد: خشم مفید و متعادل و خشم مخرب و نابهنجار ؛ خشم متعادل، راهی برای رسیدن به هدف در مواقع لزوم است و خشم مخرب را باید درمان کرد . قرآن کریم با توصیه به صبر و پاسخ گویی با عمل نیک و با وعده بهشت و پاداش اخروی، به وسیله سفارش به بخشش و عفو، یادآوری قدرت و خشم خداوند و … به درمان بیماری خشم و عصبانیت پرداخته است .(آیه 43، فصلت، آیه 34، آل عمران ، آیات 133 و 143، شوری، آیات 36 و 37 و نور، آیه 22 .)
– مخفى نماند که: مردمان در قوه غضبیه بر سه قسم اند:
بعضى در طرف افراط هستند، که در وقت غضب فکر و هوشى از براى ایشان باقى نمى ماند و از اطاعت عقل و شرع بیرون مى روند. و طایفه اى در طرف تفریطند، که مطلقا قوه غضبیه ندارند. و در جائى که عقلا و یا شرعا غضب لازم است مانند دفاع از ناموس و وطن و دفاع از دین و خشم گرفتن بر دشمن و مانند آن مطلقا از جا بر نمى آیند. و گروهى بر جاده اعتدال مستقیم اند، که غضب ایشان به موقع، و غلظت ایشان به جاست. و در هنگام غضب از حد شرع و عقل تجاوز نمى کنند.
غضبی مذموم است که خارج از محاسبات عقلی جوشش کند وگرنه اگر مستند به عقل و شرع باشد مذموم نیست و بلکه محمود است و شکى نیست که حد اعتدال آن، مرغوب و مطلوب است. بلکه آن فی الحقیقه غضب نیست، بلکه شجاعت و قوّت نفس است. و طرف تفریط آن نیز اگر چه غضب نباشد اما مذموم و قبیح، و نتیجه جبن و خوارى است. و بسا باشد که از غضب بدتر بوده باشد، زیرا که کسى را که هیچ قوه غضبیه نباشد بى غیرت و خالى از حمیّت است.
و از این جهت گفته اند: «کسى که در موضع غضب به غضب نیاید عاقل نیست». و از حضرت امیر المؤمنین – علیه السلام – مروى است که: «حضرت پیغمبر – صلّى اللّه علیه و آله – از براى دنیا و یا امورى که به شخص او مربوط می شد، خشمگین نمى شد. تنها براى خدا، آن گاه که حرمت‌هاى الهى شکسته مى شد، غضب مى کرد ، هرگاه از براى حق، غضبناک مى شد احدى را نمى شناخت، و غضب او تسکین نمى یافت تا یارى حق را نمى کرد. یکى از همسران آن حضرت مى گوید: وقتى رسول خدا صلی الله علیه و آله غضب مى کرد به جز على علیه السلام کسى را یاراى سخن گفتن با حضرتش نبود. ( منتخب کنزالعمال، ج 3، ص 82.). ».
از آنچه گفتیم معلوم شد که: غضب مذموم، آن است که: در حد افراط باشد، زیرا که: اعتدال آن، ممدوح است. و تفریط آن غضب نیست، اگر چه از صفات ذمیمه است.
– یکی ازمواردی که نه تنها اجازه بلکه دستور داده اند که در برابر آن موضع بگیرید و خشمگین شوید، در مقابل ستمگر است. همچنین متجاهرین به فسق (کسانى که آشکارا گناه مى کنند) نیز ازاین قائده مستثنا نیستند.
– البته خشم در برابر ظلم و گناه باید مقدارش نیز مناسب آن ظلم و گناه باشد. بعضى از گناهان از برخى دیگر شدیدتر و خشم در برابر آن نیز باید بیشتر باشد و انتقام از آن نیز به همین نسبت متفاوت است ؛ مثلا پیدا بودن موى زن و یا کسى که جام شراب را آشکارا سر مى کشد، با کسى که مظلومى را مى کشد، یکنواخت نیست و به ترتیب ، یکى از دیگرى شدیدتر است .
– داشتن نمایى کلى از اخلاق خانوادگى پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله ، موجب می شود تا با الهام گیرى از سیره والاى ایشان زندگى خداپسندانه‌اى داشته باشیم و به گونه‌اى که آن بزرگوار با اعضاى خانواده رفتار می کرد معاشرت کنیم، به گونه‌اى سخن بگوییم که آن حضرت سخن می گفت، آن جایى غضب کنیم که آن عزیز خشمگین می شد، و جایى عفو کنیم که آن جناب می بخشید.
– اگر آدم در مقام تلافى و انتقام، از حد تجاور کرد، مسؤولیت شرعى دارد. در قذف باید حد بخورد و در صدمه بدنى باید دیه بپردازد. اگر طرف سیلى زد به قسمى که جایش سرخ شد، و یا در مقام انتقام طورى زدى که جایش سیاه شد؛ باید طبق وظیفه اى که در کتاب دیات فقه ذکر شده ، طلا به طرف بپردازد.
– پس اصل خشم خوب است لیکن باید در محل خودش و به مقدار لازم به کار رود. در برابر گناه و ستم باشد و انتقام هم به مقدار خودش .
نکته ای لطیف:
«ابن فهد حلى » لطیفه اى فرموده : دو نفرى که در حال خشم هستند اگر مى خواهى بدانى مؤمن به خدا هستند یا نه ، به یکى از آنان بگو بیا براى خدا درگذر، اعتنائى نمى کند اما سکه یا اسکناسى در کنار دستش بگذار و بگو این را بگیر و آرام باش ، مى بینى آرام مى گیرد!! آرى، اکثر مردم مصداق آیه شریفه اند که : (اخلد الى الا رض )؛ « به زمین و زندگى مادى چسبیده اند و به آخرت مایل نیستند».
تلک الدار الا خرة نجعلها للذین لا یریدون علوا فى الارض و لافسادا و العقبة للمتقین (قصص / 83). «آن سراى آخرت را براى کسانى قرار دادیم که برترى را در زمین نخواهند و عاقبت نیک براى پرهیزگاران است »
توصیه هایی برای حفظ آرامش در زندگی و عصبانی نشدن :
اولا : ذکر « لا حول و لا قوة الا باللَّه» را زیاد بر زبان جارى سازید و سوره «والعصر» را زیاد بخوانید. تکرار اذکار «استغفراللَّه ربى و اتوب الیه» و «اعوذ باللَّه من الشیطان الرجیم» نیز مفید است.
امام صادق(علیه السلام) فرمودند: «خداوند به برخى از انبیا وحى کرد،: اى فرزند آدم! در وقتى که غضبناک گردیدى، مرا یاد کن تا من هم تو را در وقت غضبم یاد کنم و تو را هلاک نسازم» بنابراین یاد خدا علاوه بر اینکه آتش خشم را خاموش مى کند، موجب آرامش انسان مى شود و در قیامت نیز آثار مثبتى به دنبال دارد.
وقتى که با امور عصبانیت آفرین مواجه هستید، براى مدتى (حدود 10 تا 15 دقیقه)، راه دریافت هاى حسى خود را سد سازید براى مثال جلوى گوش خود را بگیرید و چشمان خود را ببندید و سر خود را پایین اندازید تا دریافت هاى عصبانیت را تحت کنترل شما در آیند و موجب تحریک بیشتر شما نشوند.
اگر رفتار و یا صفتى که در شخصى هست، موجب عصبانیت شما شده، آن را شوخى تلقى کنید و به شکلى، خود را از تیررس او دور در نظر بگیرید. یعنى؛ از در نظر گرفتن خویش به عنوان مخاطب رفتارهاى دیگران پرهیز کنید؛ مثلاً از مشاهده کسى که فحش مى دهد با خود بگویید مخاطب او من نیستم و در این هنگام از صحنه دور شده و راه دریافت هاى حسى را سد سازید تا بیشتر مورد هجوم قرار نگیرید.
و ثانیا : امور زیر را رعایت کنید:
1. از حساسیت بیش از حد در هر زمینه بپرهیزید.
2. در هر مسئله اى، ابتدا از دیگران انتظار بدترین برخورد را داشته باشید و خود را براى تحمل آن آماده کنید.
این نکته باعث مى شود، برخوردهاى خوب بیش از انتظار، در شما ایجاد خشنودى کند. اگر همیشه انتظار برخورد خوب داشته باشید، چه بسا نتیجه عکس خواهید گرفت.
3. با خود شرط کنید که هیچ گاه و در هیچ شرایطى، برخورد تند نداشته باشید و اگر ناگهان از شما برخورد تندى سر زد، خود را جریمه کنید. براى مثال تصمیم بگیرید – یا در صورت امکان نذر کنید – اگر بر سر کسى فریاد زدید، فلان مبلغ را صدقه بدهید، یا نماز شب بخوانید و یا یک روز روزه بگیرید. این گونه جریمه معنوى نباید نگاه انسان به عمل نیک را منفى کند؛ بلکه باید آن را با یک تیر دو نشانه زدن به حساب آورد؛ یعنى از طرفى رشد و تعالى معنوى و کسب تقرب مستقیم به سوى خدا و از طرف دیگر بازداشتن از بدى ها و زشتى ها. کارآیى این روش، بسیار بالا است و بسیارى از علماى بزرگ، بدین سان تمرین عملى و خودسازى کرده اند.
4. با افراد خوش خلق و غیر عصبى معاشرت کنید.
5. از موقعیت هایى که زمینه تندخویى در آن فراوان است، اجتناب کنید و در موقعیت هایى حضور یابید که رفتار پرخاشگرانه در آنجا دیده نمى شود و از شرایطى که شما را به رفتارهاى تند دعوت مى کند، دورى گزینید.
6. از خواندن قرآن به مقدار زیاد و در نوبت هاى متعدد در روز غفلت نورزید. قرآن تأثیر زیادى در رسیدن به حالت سکینه و آرامش درونى دارد. عبادت هاى خود، مانند نماز را در اول وقت و با حضور قلب کامل به جا آورید که تأثیر بزرگى در رسیدن به اطمینان خاطر دارد و آدمى را از درون به آرامش مى رساند.
7. هر گاه عصبانی شدید این مطلب را به خود متذکر شوید که من الان عصبانی هستم، در واقع خودآگاهی هیجانی مقداری از عصبانیت شما می کاهد.
8. به هنگام بروز عصبانیت و تندخویى، سریع حالات خود را تغییر دهید. براى مثال اگر ایستاده اید، بنشینید و اگر نشسته اید، دراز بکشید و صورت خود را با آب سرد بشویید. یک لیوان آب خنک بیاشامید و خود را از آن موقعیت دور سازید.
9. به هنگام عصبانیت چند نفس عمیق بکشید و سعی کنید به چیزی فکر نکنید.
10. یکی از راهکارهای مفید برای کاهش خشم و عصبانیت این است که در هنگام عصبانیت با دوستان دیگر ارتباط برقرار کرده و با آنها راجع به مسائل دیگری غیر از مسئله خشم آور صحبت کنید. شاید این عمل در حین عصبانیت کار سختی باشد ولی اگر شما خواهان آرامش هستید باید این کار را انجام دهید صحبت کردن راجع به مسئله دیگر به شما کمک می کند تا نتوانید به موضوع خشم آور فکر نکنید.
11. اگر امکان دارد، هنگام عصبانیت یا بى حوصلگى و کسالت، یک دوش آب ولرم بگیرید. بعد از استحمام و به هنگام خروج از حمام، دو پاى خود را تا قوزک، با آب سرد بشویید.
12. وضو با آب سرد می تواند تا حد زیادی از عصبانیت شما بکاهد.
13. چند لحظه دراز بکشید و چشمان خود را ببندید و همه ماهیچه هاى خود را شل کنید تا آرامش عضلانى پیدا نمایید. فکر خود را از آنچه موجب عصبانیت شما شده است، منصرف کنید و به عضلات بدن خود تمرکز یابید.
14. به خودتان تلقین کنید: که اتفاق خاصى نیفتاده؛ مگر آسمان به زمین آمده است؟ دیگران در چنین مواردى چه مى کنند؟ آیا همه عزا مى گیرند؟ هر کس به کارى مشغول مى شود و به این گونه موارد اعتنایى نمى کند.
15. اگر گاهى سریع سخن گفتید و عجولانه تصمیم گرفتید و رفتار نابجا از شما سرزد؛ به سرعت خود را سرزنش و حتى در لفظ، اظهار پشیمانى کنید و وعده ها و قول هاى خود را در ذهن خویش، حاضر سازید.
نظر علمای ربانی برای کنترل غضب :
قسمتی از متن معراج السعاده ملا احمد نراقی (با کمی دخل و تصرف) را انتخاب کرده ایم که عینا نقل می کنیم. (قبلا از این نظر که متن ادبی آن کمی دشوار و مربوط به گذشته است عذر می خواهیم ولی متذکر می شویم که علت انتخاب ما عالمانه بودن آن است و اینکه بسیار خوب به درمان این حالت پرداخته شده است.)
1- غضب عبارت است از: حالت نفسانیّه ای که باعث حرکت روح حیوانى و از داخل به جانب خارج از براى غلبه و انتقام مى شود و هرگاه شدت نمود باعث حرکت شدیدى مى شود که از آن حرکت، حرارتى مفرط حاصل، و از آن حرارت دود تیره اى بر مى خیزد و دماغ و رگها را چنان پر مى سازد که نور عقل را مى پوشاند، و اثر قوه عاقله را ضعیف مى کند.
و به این جهت است که در صاحب غضب، موعظه و نصیحت اثر چندانی نمى بخشد. بلکه پند و موعظه، درشتى و شدّت را زیاد مى کند. و حرکت قوّه غضبیه به این جهت امرى است که هنوز واقع نشده است بلکه محتمل الوقوع است. و به جوش آمدن شعله غضب، به جهت دفع آن است، یا به سبب امرى است که واقع شده، و حرکت آن به جهت انتقام است.
2- پس اگر انتقام ممکن باشد و قدرت بر آن داشته باشد، چون غضب به حرکت آمد خون از باطن به ظاهر میل مى کند و رنگ آدمى سرخ مى شود. و اگر انتقام ممکن نباشد و از آن مأیوس باشد خون میل به باطن مى کند و به آن جهت رنگ آدمى زرد مى شود. و اگر غضب بر کسى باشد که نداند خواهد توانست انتقام از او بکشد یا نه، گاهى خون میل به باطن و گاهى میل به ظاهر مى کند، و به این جهت رنگ آدمى گاهى سرخ و گاهى زرد مى شود.
3- مخفى نماند که: مردمان در قوه غضبیه بر سه قسم اند:
بعضى در طرف افراط هستند، که در وقت غضب فکر و هوشى از براى ایشان باقى نمى ماند و از اطاعت عقل و شرع بیرون مى روند.
و طایفه اى در طرف تفریطند، که مطلقا قوه غضبیه ندارند. و در جائى که عقلا و یا شرعا غضب لازم است مانند دفاع از ناموس و وطن و دفاع از دین و خشم گرفتن بر دشمن و مانند آن مطلقا از جا بر نمى آیند.
و گروهى بر جاده اعتدال مستقیم اند، که غضب ایشان به موقع، و غلظت ایشان به جاست. و در هنگام غضب از حد شرع و عقل تجاوز نمى کنند.
غضبی مذموم است که خارج از محاسبات عقلی جوشش کند وگرنه اگر مستند به عقل و شرع باشد مذموم نیست و بلکه محمود است و شکى نیست که حد اعتدال آن، مرغوب و مطلوب است. بلکه آن فی الحقیقه غضب نیست، بلکه شجاعت و قوّت نفس است. و طرف تفریط آن نیز اگر چه غضب نباشد اما مذموم و قبیح، و نتیجه جبن و خوارى است. و بسا باشد که از غضب بدتر بوده باشد، زیرا که کسى را که هیچ قوه غضبیه نباشد بى غیرت و خالى از حمیّت است.
و از این جهت گفته اند: «کسى که در موضع غضب به غضب نیاید عاقل نیست». و از حضرت امیر المؤمنین – علیه السلام – مروى است که: «حضرت پیغمبر – صلّى اللّه علیه و آله – از براى دنیا هرگز به غضب نمى آمد. اما هرگاه از براى حق، غضبناک مى شد احدى را نمى شناخت، و غضب او تسکین نمى یافت تا یارى حق را نمى کرد». و از آنچه گفتیم معلوم شد که: غضب مذموم، آن است که: در حد افراط باشد، زیرا که: اعتدال آن، ممدوح است. و تفریط آن غضب نیست، اگر چه از صفات ذمیمه است.
4- حضرت رسول – صلّى اللّه علیه و آله – فرمودند که: «غضب ایمان را فاسد مى گرداند چنانکه سرکه عسل را فاسد مى کند». و از حضرت امام محمد باقر – علیه السلام – مروى است که: «این غضب آتش پاره اى است از شیطان، که در باطن فرزند آدم است. و چون کسى از شما غضبناک گردید چشمهاى او سرخ مى گردد و باد به رگهاى او مى افتد و شیطان داخل او مى شود». و از حضرت امام جعفر صادق – علیه السلام – مروى است که: «غضب، کلید هر بدى و شرّى است». و باز از آن حضرت مروى است که: «غضب، دل مرد دانا را هلاک مى کند». و نیز آن حضرت فرموده است که: «کسى که قوه غضبیّه خود را مالک نباشد عقل خود را نیز مالک نیست».
5- معالجه غضب :چون مفاسد غضب را دانستى بدان که علاج آن موقوف است بر چند چیز:
اول آنکه: سعى کند در ازاله اسبابى که باعث هیجان غضب مى شود، مثل: فخر و کبر و عجب و غرور و لجاج و مراء و استهزاء و حرص و دشمنى و حب جاه و مال و توقع امثال این ها، که همه آنها اخلاق ردیّه و صفات مهلکه هستند، و خلاصى از غضب با وجود آنها ممکن نیست. پس باید ابتدا ازاله آنها را کرد تا ازاله غضب سهل و آسان باشد.
دوم آنکه: ملاحظه اخبار و آثارى کند که در مذمت غضب رسیده چنانچه شمه اى از آنها گذشت.
سوم آنکه: متذکر اخبار و احادیثى گردد که در مدح و ثواب نگاهداشتن خود از غضب وارد شده است، و فوائد آن را به نظر درآورد.
همچنان که از حضرت پیغمبر – صلّى اللّه علیه و آله – مروى است که: «هر که غضب خود را از مردم باز دارد، خداوند – تبارک و تعالى – نیز در روز قیامت عذاب خود را از او باز مى دارد». و از حضرت امام محمد باقر – علیه السّلام – مروى است که: «در تورات نوشته شده است که: از جمله چیزهائى که خدا به موسى – علیه السّلام – فرمود این بود که: نگاهدار غضب خود را از کسى که من تو را صاحب اختیار او کرده ام، تا من نیز غضب خود را از تو نگاه دارم». و حضرت صادق – علیه السلام – فرمودند که: «خدا وحى فرستاد به بعضى از پیغمبران خود که: اى فرزند آدم در وقتى که غضبناک گردى مرا یاد کن تا من هم تو را یاد کنم و در وقت غضبم و تو را هلاک نسازم». و باز از آن حضرت – علیه السّلام – مروى است که: «مردى از اهل بادیه به خدمت پیغمبر – صلّى اللّه علیه و آله – آمد و عرض کرد که: من مردى هستم «بادیه نشین»، مرا کلمه اى یاد ده که جامع خیر دنیا و آخرت باشد. آن حضرت فرمودند که: هرگز غضب مکن. و سه مرتبه آن اعرابى عرض خود را اعاده کرد حضرت همین جواب را فرمود». و نیز از آن بزرگوار روایت شده که: «هر که غضب خود را باز دارد از کسى، خدا عیوب او را مى پوشاند». و اخبار در این خصوص بى حد و نهایت است.
چهارم آنکه: ملاحظه فواید ضد غضب را که حلم باشد بکند، و مدحى را که در این خصوص وارد شده است. – همچنان که مذکور خواهد شد – ببیند، پس خود را خواهى نخواهى بر آن بدارد و حلم و بردبارى را بر خود ببندد و غضب و خشم را بر خود ظاهر نسازد، اگر چه در دل خشمناک باشد. و اگر کسى مدتى چنین کند به تدریج عادت مى شود و حسن خلق از براى او حاصل مى شود.
پنجم آنکه: هر قول و فعلى که از او سر مى زند ابتدا در آن فکر کند و خود را از صدور آثار غضب محافظت نماید.
ششم آنکه: اجتناب کند از مصاحبت کسانى که قوه غضبیه ایشان غالب و از فضیلت حلم خالى هستند. و در صدد انتقام و «تشفّى غیظ» خود مى باشند، و این را مردى و شجاعت مى نامند و مى گویند: ما از کسى متحمل درشتى و سختى نمى شویم، و بر فلان امر صبر نمى کنیم. بلکه مجالست کند با اهل علم و حلم و وقار، و کسانى که مانند کوه پا بر جاى با هر باد ضعیفى از جاى در نمى آیند.
هفتم آنکه: تأمل نماید و بداند که هر چه در عالم واقع مى شود همه به قضا و قدر الهى است و جمیع موجودات، مسخّر قبضه قدرت او، و همه امور در ید کفایت اوست. و خدا هر چه از براى بنده مقرر کرده است البته خیر و صلاح آن بنده در آن است. و بسا باشد که مصلحت او در گرسنگى و بیمارى، یا فقر و احتیاج، یا ذلت و خوارى، یا قتل یا امثال این ها باشد. (ملا احمد نراقی- معراج السعاده. ص166)

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد