خانه » همه » مذهبی » داستان انحراف سامری

داستان انحراف سامری


داستان انحراف سامری

۱۳۹۶/۰۳/۲۷


۲۰۴۳ بازدید

سامری چگونه قبضةالرسول را دید؟آیا ایمانش زیاد بود یا اینکه شیطان او را راهنمایی کرد؟

آیه 96 سوره طه می فرماید: « قَالَ بَصُرْتُ بِمَا لَمْ یبْصُرُوا بِهِ فَقَبَضْتُ قَبْضَةً مِنْ أَثَرِ الرَّسُولِ فَنَبَذْتُهَا وَکَذَلِکَ سَوَّلَتْ لِی نَفْسِی »(سامری) گفت: « من چیزی دیدم که آنها ندیدند؛ من قسمتی از آثار رسول (و فرستاده خدا) را گرفتم، سپس آن را افکندم، و اینچنین (هوای) نفس من این کار را در نظرم جلوه داد!»در اینکه منظور سامری از این سخن چه بوده، در میان مفسران دو تفسیر معروف است:اول اینکه : مقصودش آن است که به هنگام آمدن لشکر فرعون به کنار دریای نیل ، من جبرئیل را بر مرکبی دیدم که برای تشویق آن لشکر به ورود در جاده های خشک شده دریا در پیشاپیش آنها حرکت می کرد ، قسمتی از خاک زیر پای او یا مرکبش را برگرفتم و برای امروز ذخیره کردم ، وآن را در درون گوساله طلائی افکندم و این سرو صدا از برکت آن است.تفسیر دیگر اینکه : من در آغاز به قسمتی از آثار این رسول پروردگار( موسی ) مومن شدم ، و سپس در آن تردید کردم وآن را به دور افکندم ، و به سوی آئین پرستی گرایش نمودم و این در نظر من جالب تر وزیباتر بود.
اثر، در تفسیر اول به معنی خاک زیر پا است ودر تفسیر دوم به معنی بخشی از تعلیمات است .
«نبذتها» ، درتفسیر اول به معنی افکندن خاک درون گوساله است و در تفسیر دوم به معنی رها کردن تعلیمات موسی علیه السلام است.
و بالاخره «بصرت به بمالم بیصروا به» ، در تفسیر اول اشاره به مشاهده جبرئیل است که به صورت اسب سواری آشکار شده بود( شاید برخی دیگر هم او را دیدند ولی نشناختند ) ولی در تفسیر دوم اشاره به اطلاعات خاصی در باره آئین موسی است.
احتمال دیگر که بعضی از مفسرین از عبارت « قبضت قبضه من اثر الرسول» داده اند اینکه سامری می خواهد بگوید من در کار ریخته گری و مجسمه سازی، ماهرم، مقداری از اموال رسول را ( زیور هایی از طلا که از قبطیان بوده و موسی دستور داده بود که آنها را جمع آوری نموده و با خود حمل کنند و چون طلاها مال موسی بوده لذا مراد از اثر الرسول همانها باشد) گرفته ریخته گری کردم و اطلاعاتی دارم که مردم ندارند پس مشتی از اثر رسول را که همان طلاها باشد ، گرفتم و در آتش انداختم و برای مردم گوساله ای ساختم که صدا می کرد ، طوری ساختم که هر وقت هوا در جوف آن وارد می شد و با فشار از دهانش بیرون می آمد صدای گوساله در می آمد .
برای مطالعه بیشتر می توانید به تفسیر نمونه/ آیت الله مکارم شیرازی/ ج 13 ص 278 و 279 و ترجمه تفسیر المیزان / علامه طباطبایی / ج16 ص 271 تا 275 مراجعه فرمائید.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد