۱۳۹۵/۰۷/۱۱
–
۴۷۳ بازدید
آیا امام(علیهالسلام) از دشمن براى خود درخواست آب کرد؟
در نیمروز اوّل عاشورا با آنکه تشنگى به شدّت به امام(علیهالسلام)، یاران و خانواده اش فشار مى آورد؛ اما در هیچ یک از منابع معتبر، گزارشى وجود ندارد که مضمون آن درخواست آب از سوى امام(علیهالسلام) از دشمن باشد.
اصولاً در هیچ یک از این منابع به محوریت و اهمیّت مسأله عطش ـ چنان که در بین منابع متأخر و برخى مداحان مشهور شد ـ برخورد نمى کنیم. جالب آنکه با مطالعه دقیق رجزها و اشعار حماسى امام(علیهالسلام) و یارانش در معرکه نبرد، هیچ گونه
اشاره اى به مسأله تشنگى و فشار آن نمى بینیم.
بالعکس آنچه در این اشعار و نیز کلمات و عبارات امام(علیهالسلام) در روز عاشورا مى بینیم، سراسر حکایت از عزّت، حماسه و سربلندى دارد. به عنوان مثال کافى است اشاره کنیم که این عبارت مشهور در بحبوحه نبرد روز عاشورا از امام حسین(علیهالسلام) صادر شده است:
«اَلا و ان الدعى بن الدعى قد رکزنى بین اثنتین بین السلّة و الذلّة و هیهات منا الذلّة یابى اللّه ذالک لنا و رسوله و المؤمنون و حجورٌ طابت و طهرت و انوفٌ حمیّة و نفوسٌ ابیّة من ان نؤثر طاعة اللئام على مصارع الکرام»[ الهوف، ص 123 و 124.]؛ «آگاه باشید که زنازاده پسر زنازاده (ابن زیاد) مرا بین دو چیز مخیر ساخته است: یا با شمشیر کشیده آماده جنگ شوم یا لباس ذلّت بپوشم و با یزید بیعت کنم؛ ولى ذلّت از ما بسیار دور است و خدا و رسول خدا و مؤمنان و پرورده شدگان دامن هاى پاک و اشخاص با حمیّت و مردان با غیرت، چنین کارى را بر ما روا نمى دانند که ذلّت اطاعت از مردم پست را بر کشته شدن با عزّت ترجیح دهیم».
در برخى مجالس و محافل عزادارى، محور عزّت و حماسه و سربلندى در این نهضت کم رنگ تر شده و در عوض رقّت و عطوفت بر امام(علیهالسلام) به عنوان محور اصلى مورد توجه قرار گرفته است. عده اى به منظور هر چه رقیق تر نشان دادن صحنه کربلا، برخى از گزارش هاى غیرواقعى افزوده اند و در برخى از موارد، چهره اى ذلیلانه از امام(علیهالسلام) به نمایش گذاشته اند.
به عنوان مثال در بعضى از این گزارش هاى دروغین، چنین آمده است: «امام(علیهالسلام) به نزد عمر بن سعد رفته و از او سه درخواست کرد که درخواست دوم امام(علیهالسلام) چنین بود: «اسقونى شربة من الماء فقد نشفت کبدى من الظماء»[ طریحى، المنتخب، ص 439.]؛ «مرا مقدارى آب بنوشانید که جگرم از تشنگى مى سوزد». ابن سعد نیز وقیحانه این درخواست را رد مى کند.
آرى گرچه این گزارش ها در آوردن اشک حتى از سنگ کارساز است؛ اما از سوى دیگر بر چهره عزّتمندانه امام حسین(علیهالسلام) و عاشورا خدشه وارد مى کند. و شیعیان فرهیخته را در تحلیل ها با چالش هاى اساسى روبه رو مى سازد. بدین ترتیب با بهانه دادن به دست دشمنان، کارى ترین ضربات بر عزت مدارى شیعه وارد مى شود.[ به جهت آگاهى بیشتر از نفس عزت طلبى در نهضت امام(علیهالسلام) و چگونگى چالش آن با این روایت هاى دروغین و کیفیت متن و سند این روایات ر.ک: مقاله «عزت طلبى در نهضت امام حسین(علیهالسلام) »، نعمت اللّه صفرى فروشانى، مندرج در مجله حکومت اسلامى، ش 26، ص 79 ـ 116.]
اصولاً در هیچ یک از این منابع به محوریت و اهمیّت مسأله عطش ـ چنان که در بین منابع متأخر و برخى مداحان مشهور شد ـ برخورد نمى کنیم. جالب آنکه با مطالعه دقیق رجزها و اشعار حماسى امام(علیهالسلام) و یارانش در معرکه نبرد، هیچ گونه
اشاره اى به مسأله تشنگى و فشار آن نمى بینیم.
بالعکس آنچه در این اشعار و نیز کلمات و عبارات امام(علیهالسلام) در روز عاشورا مى بینیم، سراسر حکایت از عزّت، حماسه و سربلندى دارد. به عنوان مثال کافى است اشاره کنیم که این عبارت مشهور در بحبوحه نبرد روز عاشورا از امام حسین(علیهالسلام) صادر شده است:
«اَلا و ان الدعى بن الدعى قد رکزنى بین اثنتین بین السلّة و الذلّة و هیهات منا الذلّة یابى اللّه ذالک لنا و رسوله و المؤمنون و حجورٌ طابت و طهرت و انوفٌ حمیّة و نفوسٌ ابیّة من ان نؤثر طاعة اللئام على مصارع الکرام»[ الهوف، ص 123 و 124.]؛ «آگاه باشید که زنازاده پسر زنازاده (ابن زیاد) مرا بین دو چیز مخیر ساخته است: یا با شمشیر کشیده آماده جنگ شوم یا لباس ذلّت بپوشم و با یزید بیعت کنم؛ ولى ذلّت از ما بسیار دور است و خدا و رسول خدا و مؤمنان و پرورده شدگان دامن هاى پاک و اشخاص با حمیّت و مردان با غیرت، چنین کارى را بر ما روا نمى دانند که ذلّت اطاعت از مردم پست را بر کشته شدن با عزّت ترجیح دهیم».
در برخى مجالس و محافل عزادارى، محور عزّت و حماسه و سربلندى در این نهضت کم رنگ تر شده و در عوض رقّت و عطوفت بر امام(علیهالسلام) به عنوان محور اصلى مورد توجه قرار گرفته است. عده اى به منظور هر چه رقیق تر نشان دادن صحنه کربلا، برخى از گزارش هاى غیرواقعى افزوده اند و در برخى از موارد، چهره اى ذلیلانه از امام(علیهالسلام) به نمایش گذاشته اند.
به عنوان مثال در بعضى از این گزارش هاى دروغین، چنین آمده است: «امام(علیهالسلام) به نزد عمر بن سعد رفته و از او سه درخواست کرد که درخواست دوم امام(علیهالسلام) چنین بود: «اسقونى شربة من الماء فقد نشفت کبدى من الظماء»[ طریحى، المنتخب، ص 439.]؛ «مرا مقدارى آب بنوشانید که جگرم از تشنگى مى سوزد». ابن سعد نیز وقیحانه این درخواست را رد مى کند.
آرى گرچه این گزارش ها در آوردن اشک حتى از سنگ کارساز است؛ اما از سوى دیگر بر چهره عزّتمندانه امام حسین(علیهالسلام) و عاشورا خدشه وارد مى کند. و شیعیان فرهیخته را در تحلیل ها با چالش هاى اساسى روبه رو مى سازد. بدین ترتیب با بهانه دادن به دست دشمنان، کارى ترین ضربات بر عزت مدارى شیعه وارد مى شود.[ به جهت آگاهى بیشتر از نفس عزت طلبى در نهضت امام(علیهالسلام) و چگونگى چالش آن با این روایت هاى دروغین و کیفیت متن و سند این روایات ر.ک: مقاله «عزت طلبى در نهضت امام حسین(علیهالسلام) »، نعمت اللّه صفرى فروشانى، مندرج در مجله حکومت اسلامى، ش 26، ص 79 ـ 116.]