طبق کتاب لمعه دمشقیه در معرفی عین نجاسات استثنا شده است. سگ از نظر فقه اسلام جزء نجاسات شمرده شده و خرید و فروش آن حرام است.به فتوای مراجع معظم تقلید خرید و فروش و نگهداری سگ شکاری-سگ گله و زراعت و سگ باغ و بستان و خانه و انواع سگهای مطرح شده از حکم حرمت خرید و فروش استثناء شده است ولی نجاست آنها به قوت خود باقی است.
قبل از بیان حکمت نجاست سگ و خوک، به شناخت مفهوم «نجس» مى پردازیم: در اصطلاح فقهى، نجس به آن چیزى مى گویند که یا از لحاظ ظاهرى و مادّى آنچنان پلید، زیان بار و خطرساز است؛ و یا از لحاظ باطنى و روحى داراى شقاوت، پلیدى و خباثت مى باشد؛ و یا این که در بردارنده ى هر دو بُعد یاد شده است. به حدّى که حتى وجود یکى از ابعاد یاد شده، در لزوم اجتناب و پرهیز داشتن از آن ها کافى است.
سگ و خوک نیز هم از لحاظ ظاهرى و هم از لحاظ باطنى و روحى، خطرساز و ضررآفرین اند و اجتناب از آن ها ضرورى است و دربردارنده ى نوعى پلیدى و در نتیجه «نجاست»اند.
وجودِ «تریشینوزیس»، براى بیمارى هاى انگلى، کرم ها و داشتن بستر مناسب براى انتقال میکروب ها در بدن سگ و خوک به انسان همگى موجب اتّخاذ تدابیر بهداشتى و محدودیّت هاى سنگین در مورد این جانداران شده.
البتّه شاید ادّعا شود که اگر محیطى فراهم آید که ما یقین کنیم دیگر این میکروب در وجود چند مورد محدود از سگ و خوک ها وجود نداشته یا به حدّاقل برسند، آیا باز هم حکم به نجاست آن ها ادامه خواهد داشت؟ در پاسخ گفته مى شود:
1. این ادّعا شامل آن دسته از میکروب هایى مى شود که شناخته شده اند و نمى توان ادعا نمود که گندزدایى کامل در مورد تمام میکروب ها صورت گرفته. به عبارتى: شما حتى اگر بتوانید واکسنى تهیه کنید که بشر و زندگى طبیعى او را در برابر تمام سگ و خوک ها سالم و بهداشتى نگهدارد، این واکسن فقط در مقابل میکروب هاى موجود و شناخته شده کارساز است و شامل میکروب هاى ناشناخته و بلکه به وجود نیامده نخواهد بود.
2. روش پذیرفته شده در قانون گذارى هاى عقلاء جهان آن است که در قوانین، همواره حالات و موقعیّت هاى اکثریّتى مدّ نظر بوده و چنانچه فرد یا افرادى به عللى جزء استثناءها باشند، باز خدشه اى در عمومیّت قانون ایجاد نمى شود و آن موارد نیز باید تابع قانون باشند. روى این جهات، حفظ مصالح عمومى ایجاب مى کند که همه ى افراد و موضوعات، مشمول یک قانون باشند و وحدت رویه ى قانونى حفظ شود.
3. سلامتى فرد و اجتماع آن چنان اهمیت دارد که حتى وجود احتمال ضرر و لزوم دفع آن نیز قابل توجه است. یعنى با در نظر گرفتن تمام تلاش ها باز هم احتمال مى رود که شاید بستر براى اجاد ضرر فراهم باشد، پس اجتناب ضرورى است.
4. ضررها فقط محدود به بهداشت ظاهرى نبوده و توجه به آسیب هاى روحى و معنوى نیز ضرورى است. و این جنبه نیز در حکم به حرمت و نجاست مهم است.
از این رو، خوک از یک سو به علت تغذیه نامناسب و حتى استفاده از فضولات و از سوى دیگر به علت بى مبالاتى در رعایت جفت گیرى به عنوان حیوان «بى غیرت» مشهور است و تغذیه از گوشت آن و هم زیستى براى پرورش آن، چه بسا موجب انتقال این روحیات در آدمى شود.
درباره سگ نیز اگر چه وفادارى آن در دفاع و شکار مورد توجه است و سگ را ارزشمند مى کند، اما هم زیستى با سگ و ورود آن به محیط داخلى خانه آسیب هاى گوناگون بهداشتى و روانى را در پى دارد. لذا در روایات هم زیستى با سگ بسیار نکوهش شده است و حضور آن مانع نزول فرشتگان دانسته شده است.
نگاهداری از سگ به نحوی که فعلا در بعضی خانه ها مرسوم شده و از فرهنگ غرب و بیگانگان نشأت گرفته است جایز نیست و موجب نجس شدن خانه و هر چیزی که با رطوبت با آن تماس پیدا کند می شود.
قبل از بیان حکمت نجاست سگ و خوک، به شناخت مفهوم «نجس» مى پردازیم: در اصطلاح فقهى، نجس به آن چیزى مى گویند که یا از لحاظ ظاهرى و مادّى آنچنان پلید، زیان بار و خطرساز است؛ و یا از لحاظ باطنى و روحى داراى شقاوت، پلیدى و خباثت مى باشد؛ و یا این که در بردارنده ى هر دو بُعد یاد شده است. به حدّى که حتى وجود یکى از ابعاد یاد شده، در لزوم اجتناب و پرهیز داشتن از آن ها کافى است.
سگ و خوک نیز هم از لحاظ ظاهرى و هم از لحاظ باطنى و روحى، خطرساز و ضررآفرین اند و اجتناب از آن ها ضرورى است و دربردارنده ى نوعى پلیدى و در نتیجه «نجاست»اند.
وجودِ «تریشینوزیس»، براى بیمارى هاى انگلى، کرم ها و داشتن بستر مناسب براى انتقال میکروب ها در بدن سگ و خوک به انسان همگى موجب اتّخاذ تدابیر بهداشتى و محدودیّت هاى سنگین در مورد این جانداران شده.
البتّه شاید ادّعا شود که اگر محیطى فراهم آید که ما یقین کنیم دیگر این میکروب در وجود چند مورد محدود از سگ و خوک ها وجود نداشته یا به حدّاقل برسند، آیا باز هم حکم به نجاست آن ها ادامه خواهد داشت؟ در پاسخ گفته مى شود:
1. این ادّعا شامل آن دسته از میکروب هایى مى شود که شناخته شده اند و نمى توان ادعا نمود که گندزدایى کامل در مورد تمام میکروب ها صورت گرفته. به عبارتى: شما حتى اگر بتوانید واکسنى تهیه کنید که بشر و زندگى طبیعى او را در برابر تمام سگ و خوک ها سالم و بهداشتى نگهدارد، این واکسن فقط در مقابل میکروب هاى موجود و شناخته شده کارساز است و شامل میکروب هاى ناشناخته و بلکه به وجود نیامده نخواهد بود.
2. روش پذیرفته شده در قانون گذارى هاى عقلاء جهان آن است که در قوانین، همواره حالات و موقعیّت هاى اکثریّتى مدّ نظر بوده و چنانچه فرد یا افرادى به عللى جزء استثناءها باشند، باز خدشه اى در عمومیّت قانون ایجاد نمى شود و آن موارد نیز باید تابع قانون باشند. روى این جهات، حفظ مصالح عمومى ایجاب مى کند که همه ى افراد و موضوعات، مشمول یک قانون باشند و وحدت رویه ى قانونى حفظ شود.
3. سلامتى فرد و اجتماع آن چنان اهمیت دارد که حتى وجود احتمال ضرر و لزوم دفع آن نیز قابل توجه است. یعنى با در نظر گرفتن تمام تلاش ها باز هم احتمال مى رود که شاید بستر براى اجاد ضرر فراهم باشد، پس اجتناب ضرورى است.
4. ضررها فقط محدود به بهداشت ظاهرى نبوده و توجه به آسیب هاى روحى و معنوى نیز ضرورى است. و این جنبه نیز در حکم به حرمت و نجاست مهم است.
از این رو، خوک از یک سو به علت تغذیه نامناسب و حتى استفاده از فضولات و از سوى دیگر به علت بى مبالاتى در رعایت جفت گیرى به عنوان حیوان «بى غیرت» مشهور است و تغذیه از گوشت آن و هم زیستى براى پرورش آن، چه بسا موجب انتقال این روحیات در آدمى شود.
درباره سگ نیز اگر چه وفادارى آن در دفاع و شکار مورد توجه است و سگ را ارزشمند مى کند، اما هم زیستى با سگ و ورود آن به محیط داخلى خانه آسیب هاى گوناگون بهداشتى و روانى را در پى دارد. لذا در روایات هم زیستى با سگ بسیار نکوهش شده است و حضور آن مانع نزول فرشتگان دانسته شده است.
نگاهداری از سگ به نحوی که فعلا در بعضی خانه ها مرسوم شده و از فرهنگ غرب و بیگانگان نشأت گرفته است جایز نیست و موجب نجس شدن خانه و هر چیزی که با رطوبت با آن تماس پیدا کند می شود.