۱۳۹۷/۰۹/۰۴
–
۱۸۳۰۴ بازدید
دروغ مصلحتی درچه زمانی جایز است و بنده ی حقیر بعضی وقت ها اکثرا زمانی که احساس می کنم اگر من جواب صحیحی رابدهم این جواب من عامل بعضی ناراحتی ها و دعواها و مسأله ای دیگر می شود دران صورت درذهنم یک مسأله دیگر را درذهن می گیرم و به مساله درنظر گرفته خودم جواب می دهم.
دروغ به لحاظ اخلاقی از بزرگترین گناهان است و به لحاظ شرعی از محرمات مسلم شریعت است، زیرا کلید تمامی بدی ها و سرمنشأ همه شرها است. امام حسن عسکری در این زمینه در طی روایت فرموده است: تمام خباثت ها در خانه ای قرار دارد و کلید آن خانه، دروغ است. (جامع السعادات، ج 2، ص 323).دروغ آدمی را از جرگه اهل ایمان خارج و در زمره اهل کفر و نفاق وارد می نماید و بازتاب سوء فراوان بر نفس، روح و شخصیت انسان دارد. امام صادق(ع) فرمودند: دروغ همانا باعث خرابی ایمان می شود و قرآن کریم فرموده است: تنها کسانی دروغ می گویند که ایمان ندارند (نحل، آیه 105).
و نیز در آیه دیگری فرموده است: دل های ایشان دچار بیماری نفاق می شود تا روزی که او را ملاقات نمایند، به خاطر خلف وعده با خداوند و به خاطر دروغ گویی (توبه، آیه 78).
دروغ با انگیزه های فراوان، همچون دشمنی، حسادت، تأمین منافع دنیوی، طمع و یا عادت انجام می شود، ولی مهمترین عامل آن ضعف نفسانی است، به عبارت دیگر دروغ کار آدم های ضعیف و ترسو است و انسان قوی و شجاع دروغ نمی گوید؛ زیرا که نیازی به استفاده از این روش غلط ندارد. اصولا چرا باید انسان مرتکب خطا و خلافی بشود و سپس بخواهد برای این که مورد سرزنش دیگران قرار نگیرد، دچار خطای بزرگتر و گناه عظیم تری همچون دروغ گردد. آیا پسندیده تر آن نیست که آدمی رفتار روزانه خویش را به نحوی تنظیم نماید که مجبور به دروغ گویی نگردد؟ البته دروغ از گناهانی نیست که هیچ گونه مورد استثنایی نداشته باشد و تمام مصادیق آن، همچون مصادیق «ظلم» قبیح و حرام باشد. گاهی برخی از مصادیق دروغ در شرایط خاصی جایز و بلکه واجب می شود، مانند نجات جان مسلمان از کشته شدن و یا اسیر گشتن، حفظ مال و آبروی مؤمن، اصلاح نمودن میان مردم و ایجاد صلح و دوستی، فریب دشمن و غلبه بر او در جنگ ها و کسب رضایت و خشنودی همسر، که البته در همین موارد نیز بهتر است در صورت امکان توریه نماید، یعنی به گونه ای سخن بگوید که دروغ محسوب نشود، زیرا دروغ در هر صورت بازتاب ناهنجاری بر روح و شخصیت او خواهد داشت و جرأت او را بر دروغ گویی خواهد افزود.
فلسفه و حکمتی که باعث می شود برخی از اقسام دروغ جایز شمرده شود، وجود مصلحت برتری، همچون حفظ منافع معنوی مؤمنین، سلامت و امنیت جامعه ایمانی و خانواده است که در آن موارد بر مفسده دروغ گویی ترجیح می یابد. در این صورت اگر دروغ گفتن باعث حفظ یک مصلحت مهمتری در بین می شود مثل آنکه اگر دروغ گفته شود با عث می شود با افشاء نکردن راز یک مومن جان یا مال و یا آبروی او حفظ گردد در این صورت دروغ گفتن اشکال ندارد جهت مطالعه بیشتر ر.ک: – ترجمه جامع السعادات، مرحوم نراقی، ج 2، بحث دروغ – اصول کافی، ج 2، باب الکذب – میزان الحکمه، ج 11، ص 5119 با ترجمه فارسی، عنوان 457
در روایات اسلامی، دروغ به عنوان کلید گناهان ومنشاء گناهان دیگر، شمرده شده است ،
– در حدیثى از امام باقر( ع) مى خوانیم: خداوند متعال براى شر و بدى، قفلهایى قرار داده و کلید آن قفلها شراب است (چرا که مانع اصلى زشتیها و بدیها عقل است و مشروبات الکلى عقل را از کار مى اندازد) سپس اضافه فرمود: دروغ از شراب هم بدتر است .
– امام حسن عسکرى (علیه السلام) مى فرماید: تمام پلیدیها در اطاقى قرار داده شده، و کلید آن دروغ است .
هر چند دروغ گفتن حرام و از گناهان کبیره است اما جای تردید نیست که در برخی موارد گفتن دروغ جایز و یا حتی واجب است از باب مثال اگر حفظ جان یک مسلمان و یا آبروی او متوقف بر دروغ گفتن باشد بی تردید دروغ گفتن واجب است چون حفظ جان مسلمان دارای مصلحتی بسیار مهم تر از دروغ گفتن است.
«نظر مراجع»
همه مراجع در این زمیته می فرمایند: «دروغ مصلحتى» به معناى رایج نزد مردم – که در واقع «دروغ منفعتى» است – حرام است. موارد جواز دروغ در اسلام مشخص است؛ از جمله آنها وجود مصلحت اهم (مثل حفظ جان مؤمن و یا رفع نزاع بین دو مسلمان) است. امام، استفتاءات، ج 2، گناهان کبیره، س 4؛ دفتر همه مراجع.
تمام موارد را می توان در یک قاعده کلی خلاصه کرد وآن عبارت است از: به خطر افتادن اهداف عقلایی مهمتر. در حقیقت تجویز دروغ در این موارد به خاطر ضرورت است و باید به همان قدر ضرورت اکتفا شود.
موارد بسیارى نیز وجود دارد که به عنوان دروغ مصلحت آمیز در بین مردم شناخته مى شود، اما در واقع چنین نیست، مثلاً کسى به خاطر مصلحت فردى خود و منافع شخصی و کارهای جزیی دروغ مى گوید.
آن چه نزد عوام متداول است و آن را دروغ مصلحتى مى نامند که مصلحت شخصى خودشان است، دروغ واقعى و حرام بوده و داراى آثار خود است و مصلحت اندیشى موجب عذر نخواهد بود.
«موارد جواز دروغ (دروغ مصلحتی)»
همانطور که گفتیم دروغ در اسلام بلکه تمامى ادیان الهى حرام است، ولى در مواردى که مصلحت دروغ گفتن بیشتر از مفسده آن باشد، دروغ حرام نیست، بلکه در برخى موارد واجب است. در این گونه موارد، دروغ، مصلحت آمیز نام گرفته است؛ از جمله موارد آن:
1- اصلاح بین مردم: دروغ به جهت اصلاح بین مسلمانان است که باز هم مصلحت اصلاح مقدم بر مفسده دروغ است و اما این که گفته می شود دروغ حتی مصلحتی هم جایز نیست مقصود مصلحت شخصی است که فرد نمی تواند در هر جا مصلحت شخصی خودش را که از اهمیت چندانی هم برخوردار نیست در نظر بگیرد ودروغ بگوید ضمن این که بعید به نظر می رسد در آموزه های دینی این گونه آمده باشد که دروغ حتی مصلحتی جایز نیست و در صورتی که چنین مطلبی آمده باشد مصلحت شخصی ناچیزمقصود است چون همان گونه که گفتیم جای تردید نیست در مصالح مهم همچون حفظ جان انجام هر حرامی حتی خوردن گوشت مردار و دروغ جایز خواهد بود . قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص):إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَحَبَّ الْکذِبَ فِی الصَّلَاحِ وَ أَبْغَضَ الصِّدْقَ فِی الْفَسَادِ[من لا یحضره الفقیه، ج4، ص352]. امام صادق(ع) فرمود: «انّ اللَّه أحبّ الکذب فى الإصلاح… و أبغض الکذب فى غیر الاصلاح؛ خداوند دروغ گفتن را در مورد اصلاح بین مردم دوست دارد».(میزان الحکمة، عنوان 3466، حدیث 17474.)
2- دفع شر ظالمان؛ امام صادق(ع) فرمود: «الکذب مذموم الاّ فى امرین: دفع شر الظلمه و اصلاح ذات البین؛ کذب بد است مگر در دو مورد: با دروغ شر ظالمى را از خود یا از دیگران دفع کند، یا با دروغ بین دو نفر اصلاح ایجاد کند».(همان، حدیث 17476).
3- دروغ در حال ضرورت: انسان به خاطر ضرر مالی وجانی سنگین می تواند دروغ بگوید. یعنی ضرر مالی باید به گونه ای باشد که تحمل آن دشوار باشد. اما ضررهای ناچیز موجب جواز دروغ نمی شود.
4.لزوم کتمان : حفظ جان مسلمان وغلبه بر دشمن است که قطعا دروغ جایز خواهد بود.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص):لا تک صادقا حتی تکتم بعض ما تعلم[بحار الأنوار، ج75، ص8].
5.در جنگ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص):کل الکذب مکتوب کذبا لا محالة إلا أن یکذب الرجل فی الحرب فإن الحرب خدعة أو یکون بین رجلین شحناء فیصلح بینهما أو یحدث امرأته یرضیها[بحار الأنوار، ج69، ص254].
6.بازن: در جایی است که زن توقعاتی از همسر خود دارد و شوهر به جهت راضی نگه داشتن او به وی وعده داده که در این کار را انجام میدهد و او را به گونه ای راضی نگه دارد که رنجیده خاطر نشود هر چند فرد اسباب انجام خواسته او را فعلا فراهم نمی بیند وبعید میداند که خواسته او عملی شود که در این گونه موارد بهتر است فرد در صورتی که خواسته همسر مشروع است واو توانایی انجام آن کار را ندارد فرد نیتش این باشد که آن کار را اگر اسبابش فراهم شد انجام دهد که در این صورت اطلاق دروغ هم مسامحی خواهد بود چون وعده دادن به دیگری دروغ محسوب نمیشود مگر در صورتی که فرد در همان جا نخواهد به چنین وعده ای جامه عمل بپوشد در هر صورت به نظر میرسد باز هم چنین وعده دادنی به دروغ که به جهت اصلاح باز گردد از راستی که در آن مفسده و نزاع میان دو مسلمان است بهتر است. (والرجل یکذب المرئة فیرضیها و لیصلح بین اثنین)
7.حفظ آبروی دیگران: هرگاه به خاطر دروغی جان، مال، آبروی مومنی حفظ می شود. جایز است.[معراج السعادة].
ـ قَالَ الصَّادِقُ(ع):أَیمَا مُسْلِمٍ سُئِلَ عَنْ مُسْلِمٍ فَصَدَقَ فَأَدْخَلَ عَلَی ذَلِک الْمُسْلِمِ مَضَرَّةً کتِبَ مِنَ الْکاذِبِینَ وَ مَنْ سُئِلَ عَنْ مُسْلِمٍ فَکذَبَ فَأَدْخَلَ عَلَی ذَلِک الْمُسْلِمِ مَنْفَعَةً کتِبَ عِنْدَ اللَّهِ مِنَ الصَّادِقِینَ[اختصاص مفید، ص224].
8.حفظ آبروی خود: هرگاه از گناه انسان سوال شد، می شود دروغ گفت (البته گناهان بین خود وخدا نه حق الناس)
9.خلاف وعده عمل کردن به خاطر بعضی از تهدیدات مانعی ندارد.
10.نقل به معنا کذب نیست.
11.حدیث امامی را به امام دیگر نسبت دادن کذب نیست.
12.گناه دروغ در روزنامه، مجلس ، تلویزیون ، رادیو ، آمار دروغ ، به تعداد شنونده است نه گوینده.
13.دروغ دیگران را با گفتن دروغ خود انتقام نگیرید.
قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ(ع):لَا تُکذِّبَنَّ مَنْ کذَّبَک وَ لَا تَخُنْ مَنْ خَانَک[غرر الحکم، ص251].
14.مبالغه: مبالغه مانعی ندارد، مثلا من صد دفعه آمدم شما نبودید.
15. توریه جایز است: توریه آن است که شما از الفاظی که دارای دومعنی می باشد استفاده کنید مثلا وقتی کسی درب منزل آمده و می گوید فلانی در منزل است و شما می دانید که اگر راست بگویید موجب قتل او ویا ریخته شدن آبروی او می شود می توانید به زمین پشت در اشاره کنید و بگوئید این جا نیست بدیهی است این جمله دو معنی دارد یکی این که فلانی در منزل نیست و معنای دیگر این که الان در پشت در نیست و شما از گفتن آن جمله همین معنای دوم را اراده کنید در حالی که ان شخص معنای اول را می فهمدو دنبال کار خود می رود این را می گویند توریه که یک راه شرعی برای فرار کردن از دروغ در موارد ضروری است لکن نباید این کار بهانه برای دروغ گوئی در همه موارد بشود زیر در آن صورت قطعا حرام است.
و نیز در آیه دیگری فرموده است: دل های ایشان دچار بیماری نفاق می شود تا روزی که او را ملاقات نمایند، به خاطر خلف وعده با خداوند و به خاطر دروغ گویی (توبه، آیه 78).
دروغ با انگیزه های فراوان، همچون دشمنی، حسادت، تأمین منافع دنیوی، طمع و یا عادت انجام می شود، ولی مهمترین عامل آن ضعف نفسانی است، به عبارت دیگر دروغ کار آدم های ضعیف و ترسو است و انسان قوی و شجاع دروغ نمی گوید؛ زیرا که نیازی به استفاده از این روش غلط ندارد. اصولا چرا باید انسان مرتکب خطا و خلافی بشود و سپس بخواهد برای این که مورد سرزنش دیگران قرار نگیرد، دچار خطای بزرگتر و گناه عظیم تری همچون دروغ گردد. آیا پسندیده تر آن نیست که آدمی رفتار روزانه خویش را به نحوی تنظیم نماید که مجبور به دروغ گویی نگردد؟ البته دروغ از گناهانی نیست که هیچ گونه مورد استثنایی نداشته باشد و تمام مصادیق آن، همچون مصادیق «ظلم» قبیح و حرام باشد. گاهی برخی از مصادیق دروغ در شرایط خاصی جایز و بلکه واجب می شود، مانند نجات جان مسلمان از کشته شدن و یا اسیر گشتن، حفظ مال و آبروی مؤمن، اصلاح نمودن میان مردم و ایجاد صلح و دوستی، فریب دشمن و غلبه بر او در جنگ ها و کسب رضایت و خشنودی همسر، که البته در همین موارد نیز بهتر است در صورت امکان توریه نماید، یعنی به گونه ای سخن بگوید که دروغ محسوب نشود، زیرا دروغ در هر صورت بازتاب ناهنجاری بر روح و شخصیت او خواهد داشت و جرأت او را بر دروغ گویی خواهد افزود.
فلسفه و حکمتی که باعث می شود برخی از اقسام دروغ جایز شمرده شود، وجود مصلحت برتری، همچون حفظ منافع معنوی مؤمنین، سلامت و امنیت جامعه ایمانی و خانواده است که در آن موارد بر مفسده دروغ گویی ترجیح می یابد. در این صورت اگر دروغ گفتن باعث حفظ یک مصلحت مهمتری در بین می شود مثل آنکه اگر دروغ گفته شود با عث می شود با افشاء نکردن راز یک مومن جان یا مال و یا آبروی او حفظ گردد در این صورت دروغ گفتن اشکال ندارد جهت مطالعه بیشتر ر.ک: – ترجمه جامع السعادات، مرحوم نراقی، ج 2، بحث دروغ – اصول کافی، ج 2، باب الکذب – میزان الحکمه، ج 11، ص 5119 با ترجمه فارسی، عنوان 457
در روایات اسلامی، دروغ به عنوان کلید گناهان ومنشاء گناهان دیگر، شمرده شده است ،
– در حدیثى از امام باقر( ع) مى خوانیم: خداوند متعال براى شر و بدى، قفلهایى قرار داده و کلید آن قفلها شراب است (چرا که مانع اصلى زشتیها و بدیها عقل است و مشروبات الکلى عقل را از کار مى اندازد) سپس اضافه فرمود: دروغ از شراب هم بدتر است .
– امام حسن عسکرى (علیه السلام) مى فرماید: تمام پلیدیها در اطاقى قرار داده شده، و کلید آن دروغ است .
هر چند دروغ گفتن حرام و از گناهان کبیره است اما جای تردید نیست که در برخی موارد گفتن دروغ جایز و یا حتی واجب است از باب مثال اگر حفظ جان یک مسلمان و یا آبروی او متوقف بر دروغ گفتن باشد بی تردید دروغ گفتن واجب است چون حفظ جان مسلمان دارای مصلحتی بسیار مهم تر از دروغ گفتن است.
«نظر مراجع»
همه مراجع در این زمیته می فرمایند: «دروغ مصلحتى» به معناى رایج نزد مردم – که در واقع «دروغ منفعتى» است – حرام است. موارد جواز دروغ در اسلام مشخص است؛ از جمله آنها وجود مصلحت اهم (مثل حفظ جان مؤمن و یا رفع نزاع بین دو مسلمان) است. امام، استفتاءات، ج 2، گناهان کبیره، س 4؛ دفتر همه مراجع.
تمام موارد را می توان در یک قاعده کلی خلاصه کرد وآن عبارت است از: به خطر افتادن اهداف عقلایی مهمتر. در حقیقت تجویز دروغ در این موارد به خاطر ضرورت است و باید به همان قدر ضرورت اکتفا شود.
موارد بسیارى نیز وجود دارد که به عنوان دروغ مصلحت آمیز در بین مردم شناخته مى شود، اما در واقع چنین نیست، مثلاً کسى به خاطر مصلحت فردى خود و منافع شخصی و کارهای جزیی دروغ مى گوید.
آن چه نزد عوام متداول است و آن را دروغ مصلحتى مى نامند که مصلحت شخصى خودشان است، دروغ واقعى و حرام بوده و داراى آثار خود است و مصلحت اندیشى موجب عذر نخواهد بود.
«موارد جواز دروغ (دروغ مصلحتی)»
همانطور که گفتیم دروغ در اسلام بلکه تمامى ادیان الهى حرام است، ولى در مواردى که مصلحت دروغ گفتن بیشتر از مفسده آن باشد، دروغ حرام نیست، بلکه در برخى موارد واجب است. در این گونه موارد، دروغ، مصلحت آمیز نام گرفته است؛ از جمله موارد آن:
1- اصلاح بین مردم: دروغ به جهت اصلاح بین مسلمانان است که باز هم مصلحت اصلاح مقدم بر مفسده دروغ است و اما این که گفته می شود دروغ حتی مصلحتی هم جایز نیست مقصود مصلحت شخصی است که فرد نمی تواند در هر جا مصلحت شخصی خودش را که از اهمیت چندانی هم برخوردار نیست در نظر بگیرد ودروغ بگوید ضمن این که بعید به نظر می رسد در آموزه های دینی این گونه آمده باشد که دروغ حتی مصلحتی جایز نیست و در صورتی که چنین مطلبی آمده باشد مصلحت شخصی ناچیزمقصود است چون همان گونه که گفتیم جای تردید نیست در مصالح مهم همچون حفظ جان انجام هر حرامی حتی خوردن گوشت مردار و دروغ جایز خواهد بود . قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص):إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ أَحَبَّ الْکذِبَ فِی الصَّلَاحِ وَ أَبْغَضَ الصِّدْقَ فِی الْفَسَادِ[من لا یحضره الفقیه، ج4، ص352]. امام صادق(ع) فرمود: «انّ اللَّه أحبّ الکذب فى الإصلاح… و أبغض الکذب فى غیر الاصلاح؛ خداوند دروغ گفتن را در مورد اصلاح بین مردم دوست دارد».(میزان الحکمة، عنوان 3466، حدیث 17474.)
2- دفع شر ظالمان؛ امام صادق(ع) فرمود: «الکذب مذموم الاّ فى امرین: دفع شر الظلمه و اصلاح ذات البین؛ کذب بد است مگر در دو مورد: با دروغ شر ظالمى را از خود یا از دیگران دفع کند، یا با دروغ بین دو نفر اصلاح ایجاد کند».(همان، حدیث 17476).
3- دروغ در حال ضرورت: انسان به خاطر ضرر مالی وجانی سنگین می تواند دروغ بگوید. یعنی ضرر مالی باید به گونه ای باشد که تحمل آن دشوار باشد. اما ضررهای ناچیز موجب جواز دروغ نمی شود.
4.لزوم کتمان : حفظ جان مسلمان وغلبه بر دشمن است که قطعا دروغ جایز خواهد بود.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص):لا تک صادقا حتی تکتم بعض ما تعلم[بحار الأنوار، ج75، ص8].
5.در جنگ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص):کل الکذب مکتوب کذبا لا محالة إلا أن یکذب الرجل فی الحرب فإن الحرب خدعة أو یکون بین رجلین شحناء فیصلح بینهما أو یحدث امرأته یرضیها[بحار الأنوار، ج69، ص254].
6.بازن: در جایی است که زن توقعاتی از همسر خود دارد و شوهر به جهت راضی نگه داشتن او به وی وعده داده که در این کار را انجام میدهد و او را به گونه ای راضی نگه دارد که رنجیده خاطر نشود هر چند فرد اسباب انجام خواسته او را فعلا فراهم نمی بیند وبعید میداند که خواسته او عملی شود که در این گونه موارد بهتر است فرد در صورتی که خواسته همسر مشروع است واو توانایی انجام آن کار را ندارد فرد نیتش این باشد که آن کار را اگر اسبابش فراهم شد انجام دهد که در این صورت اطلاق دروغ هم مسامحی خواهد بود چون وعده دادن به دیگری دروغ محسوب نمیشود مگر در صورتی که فرد در همان جا نخواهد به چنین وعده ای جامه عمل بپوشد در هر صورت به نظر میرسد باز هم چنین وعده دادنی به دروغ که به جهت اصلاح باز گردد از راستی که در آن مفسده و نزاع میان دو مسلمان است بهتر است. (والرجل یکذب المرئة فیرضیها و لیصلح بین اثنین)
7.حفظ آبروی دیگران: هرگاه به خاطر دروغی جان، مال، آبروی مومنی حفظ می شود. جایز است.[معراج السعادة].
ـ قَالَ الصَّادِقُ(ع):أَیمَا مُسْلِمٍ سُئِلَ عَنْ مُسْلِمٍ فَصَدَقَ فَأَدْخَلَ عَلَی ذَلِک الْمُسْلِمِ مَضَرَّةً کتِبَ مِنَ الْکاذِبِینَ وَ مَنْ سُئِلَ عَنْ مُسْلِمٍ فَکذَبَ فَأَدْخَلَ عَلَی ذَلِک الْمُسْلِمِ مَنْفَعَةً کتِبَ عِنْدَ اللَّهِ مِنَ الصَّادِقِینَ[اختصاص مفید، ص224].
8.حفظ آبروی خود: هرگاه از گناه انسان سوال شد، می شود دروغ گفت (البته گناهان بین خود وخدا نه حق الناس)
9.خلاف وعده عمل کردن به خاطر بعضی از تهدیدات مانعی ندارد.
10.نقل به معنا کذب نیست.
11.حدیث امامی را به امام دیگر نسبت دادن کذب نیست.
12.گناه دروغ در روزنامه، مجلس ، تلویزیون ، رادیو ، آمار دروغ ، به تعداد شنونده است نه گوینده.
13.دروغ دیگران را با گفتن دروغ خود انتقام نگیرید.
قَالَ أَمِیرُ الْمُومِنِینَ(ع):لَا تُکذِّبَنَّ مَنْ کذَّبَک وَ لَا تَخُنْ مَنْ خَانَک[غرر الحکم، ص251].
14.مبالغه: مبالغه مانعی ندارد، مثلا من صد دفعه آمدم شما نبودید.
15. توریه جایز است: توریه آن است که شما از الفاظی که دارای دومعنی می باشد استفاده کنید مثلا وقتی کسی درب منزل آمده و می گوید فلانی در منزل است و شما می دانید که اگر راست بگویید موجب قتل او ویا ریخته شدن آبروی او می شود می توانید به زمین پشت در اشاره کنید و بگوئید این جا نیست بدیهی است این جمله دو معنی دارد یکی این که فلانی در منزل نیست و معنای دیگر این که الان در پشت در نیست و شما از گفتن آن جمله همین معنای دوم را اراده کنید در حالی که ان شخص معنای اول را می فهمدو دنبال کار خود می رود این را می گویند توریه که یک راه شرعی برای فرار کردن از دروغ در موارد ضروری است لکن نباید این کار بهانه برای دروغ گوئی در همه موارد بشود زیر در آن صورت قطعا حرام است.