اراده الـهـی بـه خـیرات و کمالات تعلق می گیرد و شرور و نقائص , بالتبع مورد اراده الهی واقع مـی شـوند , طبعا در مورد انسان هم , اراده اصلی الهی , بر تکامل وی ورسیدن به سعادت ابدی و بـهره مندی از نعمتهای جاودانی تعلق گرفته است و عذاب وبدبختی تبهکاران که در نتیجه سوء اخـتیار خودشان دامنگیرشان می شود , بالتبع مشمول اراده حکیمانه الهی می گردد و اگر ابتلاء بـه عذاب و شقاوت اخروی لازمه سوء اختیار خود انسانها نبود , رحمت واسعه الهی اقتضاء می کرد کـه هـیچ مخلوقی مبتلا به عذاب نشود ولی همان رحمت فراگیر الهی است که اقتضای آفرینش انسان با ویژگی اختیار و انتخاب را داشته و لازمه انتخاب هر یک از دو مسیر ایمان و کفر رسیدن بـه سـرانـجـام نـیـک و بد آن است , با این تفاوت که رسیدن به فرجام نیک متعلق اراده اصلی , و سـرانجام دردناک , متعلق اراده تبعی است و همین تفاوت , اقتضاء دارد که هم در تکوین و هم در تشریع جانب خیر ترجیح داده شود . یـعـنـی انـسـان تکوینا طوری آفریده شده که کارهای خیر , آثار عمیق تری در تکوین شخصیت او بـگذارد و تشریعا به تکالیف سهل و آسانی مکلف شود تا برای پیمودن راه سعادت و نجات از عذاب اخـروی , نیاز به تکالیف شاق و طاقت فرسایی نداشته باشد( 158 ) بقره یرد اللّه بکم الیسر و لا یرید بکم العسر . و در مقام پاداش و کیفرهم کفه پاداش ترجیح داده شود و رحمت الهی بر غضبش سبقت گیرد . محمد تقی مصباح یزدی / آموزش عقاید، مصباح یزدی – محمد تقی