شبهه روا نبودن آموزش نویسندگی به زنان در روایات
۱۳۹۷/۰۹/۰۸
–
۹۲۷ بازدید
در روایتی از کتاب خصال از امام باقر آمده است که بر زنان روا نیست نویسندگی یاد گیرند. چرا؟
ابتدا باید عرض کنم که چنین روایتی در منابع شیعه و سنی وجود دارد ولی با بررسی دقیق تر آنها به نتایج زیر می رسیم:
1. این روایات به نظر مشهور از لحاظ سندی ضعیف، مرفوع و مجهول می باشند و از اعتبار سندی برخوردار نیستند.
2. در قدیم و صدر اسلام، کتابت و نویسندگی از نشانه ها و علائم مردان بوده و از مشاغل مهمی محسوب می شد که سفرهای طولانی با کاراوانها، تجار و همراهی با نامحرمان از ملزومات آن بوده است.
3. به لحاظ مدلول و محتوا نیز با احادیث متواتر و مسلّم درباره علم آموزی مسلمانان منافات داشته و در تضاد می باشد.
4. این روایت با آیات قرآن کریم که در آنها علم و علم آموزی تشویق شده(23) در تعارض است. زیرا در این آیات زنان مورد استثنا واقع نشده اند .
5. این روایت با سیره عملی پیامبر اکرم(صلّ الله علیه و آله) و معصومین (علیهم السلام) در تناقض است، زیرا خود پیامبر تأکید فراوانی در آموزش زنان به خواندن و نوشتن می کردند یا بعضی از زنان را برای تعلیم کتابت به بعضی از همسران خود دستور می دادند.
6. این روایت با روایاتی همچون «طلب العلم فریضة علی کلّ مسلم و مسلمة؛ دانش جویی بر هر مرد و زن مسلمان واجب است.» که روایتی معتبر با سلسله اسناد قوی تر است در تعارض است.
7. این روایت با عمل ائمه اطهار (علیهم السلام)، صحابه و تابعین در تعارض است، زیرا با بررسی سیره آنها در می یابیم که علاوه بر آنکه خود زنان و مردان را تشویق به علم آموزی می کردند، در میان خاندان آنها نیز تعداد فراوانی زنان آشنا به کتابت نیز وجود داشته اند و در هیچ موردی به نهیِ خاص یکی از آنها نسبت به یادگیری کتابت زنی خاص هم وجود ندارد.
8. ترویج این روایت، باعث تقویت این شبهه می شود که اسلام با «آموختن» یکی از برترین مظاهر تمدن به زنان یعنی نوشتن مخالف است، که این اتهام با بررسی مجموع معارف اسلام در تضاد است.
9. در طول تاریخ سیره عملی مؤمنین و مسلمانان همواره بر خلاف این روایات بوده و همیشه به تعلیم دختران و همسران می پرداختند .
1. این روایات به نظر مشهور از لحاظ سندی ضعیف، مرفوع و مجهول می باشند و از اعتبار سندی برخوردار نیستند.
2. در قدیم و صدر اسلام، کتابت و نویسندگی از نشانه ها و علائم مردان بوده و از مشاغل مهمی محسوب می شد که سفرهای طولانی با کاراوانها، تجار و همراهی با نامحرمان از ملزومات آن بوده است.
3. به لحاظ مدلول و محتوا نیز با احادیث متواتر و مسلّم درباره علم آموزی مسلمانان منافات داشته و در تضاد می باشد.
4. این روایت با آیات قرآن کریم که در آنها علم و علم آموزی تشویق شده(23) در تعارض است. زیرا در این آیات زنان مورد استثنا واقع نشده اند .
5. این روایت با سیره عملی پیامبر اکرم(صلّ الله علیه و آله) و معصومین (علیهم السلام) در تناقض است، زیرا خود پیامبر تأکید فراوانی در آموزش زنان به خواندن و نوشتن می کردند یا بعضی از زنان را برای تعلیم کتابت به بعضی از همسران خود دستور می دادند.
6. این روایت با روایاتی همچون «طلب العلم فریضة علی کلّ مسلم و مسلمة؛ دانش جویی بر هر مرد و زن مسلمان واجب است.» که روایتی معتبر با سلسله اسناد قوی تر است در تعارض است.
7. این روایت با عمل ائمه اطهار (علیهم السلام)، صحابه و تابعین در تعارض است، زیرا با بررسی سیره آنها در می یابیم که علاوه بر آنکه خود زنان و مردان را تشویق به علم آموزی می کردند، در میان خاندان آنها نیز تعداد فراوانی زنان آشنا به کتابت نیز وجود داشته اند و در هیچ موردی به نهیِ خاص یکی از آنها نسبت به یادگیری کتابت زنی خاص هم وجود ندارد.
8. ترویج این روایت، باعث تقویت این شبهه می شود که اسلام با «آموختن» یکی از برترین مظاهر تمدن به زنان یعنی نوشتن مخالف است، که این اتهام با بررسی مجموع معارف اسلام در تضاد است.
9. در طول تاریخ سیره عملی مؤمنین و مسلمانان همواره بر خلاف این روایات بوده و همیشه به تعلیم دختران و همسران می پرداختند .