طلسمات

خانه » همه » مذهبی » شر امر وجودی

شر امر وجودی


شر امر وجودی

۱۳۹۷/۱۰/۲۳


۱۵۱۸ بازدید

فلاسفه بیان میدارند که شر عدمی است در حالی که ایات و روایات شر را وجودی معرفی میکنند مثلا مرض یا جهل یا مرگ یا هزاران مورد دیگر.این دو چگونه قابل جمع میباشند؟

از طرفی فلاسفه میگویند که شر دیگر خالق نمیخواهد چرا که از مقوله نیستی است در حالی که در قران و حدیث خلاف این سخن هست مانند کل من عندالله یا خالق خیر و شر هر دو خداست که در روایات هست.

مناسب است در مقدمه گزارشی از سمینار الهیات و مسئله شرور که اخیرا در قم برگزار شد تقدیم شود :
یکی از سخنرانان به نام دکتر افضلی گفتند :
من در بحث خود از وجودی بودن شرور، هم ادله نقلی را به کار می‌برم و هم ادله عقلی. ادله نقلی از این جهت مطرح می‌شود که فلاسفه اسلامی در ادله خود به آیات و روایات استناد کرده‌اند لذا باید این موضوع مورد توجه قرار گیرد. در سوره انعام و مور به صراحت از خلق ظلمت و مرگ توسط خالق سخن به میان آمده است. ظاهر آیات نشان می‌دهد که عدمی بودن شرور درست نیست و شرور مخلوق خدا هستند. همچنین در روایات امام باقر علیه السلام و امام صادق علیه السلام نیز از مرگ و شر به عنوان مخلوق خدا نام برده شده است.
وی افزود: لذا شرور نوع اول وجودی هستند. نقد من بر رد عدمی بودن شرور مربوط به مساله “درد” و الم است که مورد اختلاف فلاسفه مسلمان نیز است. اگر بگوییم که درد امر وجودی است پس این حرف که شرور امری عدمی هستند نقض می‌شود و اگر گفته شود که امری عدمی است که اشکالاتی بر آن مترتب خواهد بود. اکثر فلاسفه مسلمان می گویند که الم امری وجودی است. یک دلیل آنها هم این است که الم جزو کیفیات نفسانی و اعراض نفسانی است. دلیل دیگر آنها این است که آنها به ادراک بودن الم اعتقاد دارند و ادراک و علم هم امری وجودی هستند پس خود احساس الم نوعی ادراک است.
وی افزود: اکثر فلاسفه در اینکه شر به ذات امر عدمی است متفق القول هستند. به نظر بنده در عالم یک شر بیشتر نداریم و آن الم است. به نظر بنده شرور نوع اول و دوم شر به ذات نیستند و شر بالعرض هستند و از این جهت شر هستند که منجر به الم می‌شوند. دلیل این است که ظلمت آن موقعی شر می‌شود که ما با ظلمت مواجه شویم و آن ظلمت باعث یک صدمه شود و آن صدمه هم باعث الم شود و چون الم ایجاد می‌کند پس ظلمت شر می‌شود.
((ما که بالاخره نفهمیدیم شر عدم است یا نه لطفا نظرات را به خوبی تفهیم کنید و بگویید کدام درست است در صورت تایید نظر دوم بگویید شبهه خدای دو گانه یعنی خدای خیر و خدای شر را چگونه پاسخ می دهید))
پاسخ :
نظر مشهور حکما و فلاسفه همانند استاد شهید مطهری ، عدمی بودن شرور می باشد که به اختصار به آن اشاره می کنم . شر امر وجودی نیست، بلکه به نوعی نبود یا منشا نبودی است ؛ مثلا کوری، نبود بینایی است . نادانی ، نبود دانایی است .فقر ،نبود دارایی است . موجودات شر موجوداتی هستند که منشا فقدان می گردند ،مثلا گزندگان با گزیدن سبب از دست دادن سلامتی و مرگ می شوند و گرنه شر به معنای چیزی که در خارج وجود داشته باشد، بی معنا است. اما اگر در برخی از آیات و یا روایات دقیقا به خلقت شر و یا شر بودن چیزی تصریح می شود و این گونه امور شر محسوب گردند، به چه معناست ؟باید ببینیم که این گونه امور حقیقتا چیستند ؛ آیا شرور کاملا شر هستند یا به نوعی خیر هم محسوب می شوند ؟
اگر خوب دقت کنیم ،می بینیم که در عالم شر مطلق وجود ندارد ، زیرا بر حسب فرض خیر و شر بر سه گونه است:
أ) خیر مطلق که هیچ گونه بدی در آن راه ندارد، مانند خداوند که خیر مطلق است.
ب) شر مطلق که هیچ گونه جهت مثبتی در آن وجود ندارد .
ج) خیر و شر نسبی که بین دو قسم بالا است.
با تحقیق و تجربه می توان به این یقین رسید که هیچ موجودی در جهان هستی نیست که شر مطلق بوده و هیچ جهت خیری در آن نباشد ؛ در تفکر دینی ، از شیطان شرتر سراغ نداریم ، ولی شیطان شر مطلق نیست، بلکه برای آشکار شدن انسان های خدا ترس از غیر خداترسان ، وجود این موجود دعوت کننده به گمراهی لازم است . وقتی شیطان تمام توانش را برای گمراه کردن بنده به کار می گیرد و بنده خدا ترس با توکل و پناه بردن به خدا از مبارزه با او سربلند بیرون می آید، ارزش بنده برای کائنات آشکار می گردد . شایسته می شود که خدا به بنده بر موجودات مباهات کند .
بنا بر این وجود شیطان به عنوان دام گمراهی بر راه مؤمن لازم آمد .از این جهت ، شیطان از شر مطلق بودن خارج شد .
از نظر دیگر می توان دید که غالب شرور نسبی هستند، یعنی به خودی خود بد نیستند، بلکه وقتی نسبت به چیزی سنجیده می شوند، شر به حساب می آیند. گرگ ذاتاً حیوان خوبی است که دارای خلقتی عجیب و یکی از مخلوقات الهی است که باعث تعادل چرخه طبیعت می شود. گرگ نسبت به ذات خود و مجموع نظام هستی مفید و خیر است. اگر گرگ با درختان، گیاهان و سنگ ها سنجیده شود، نسبت به آن ها هیچ گونه بدی ندارد، لکن نسبت به گوسفند یا انسان شر است. (1)
نیز عقرب و مارهای گزنده که نیش آن ها برای جانداران مضر است، ولی برای خودش لازم است. مولوی می گوید:
پس بد مطلق نباشد در جهان بد به نسبت باشد، این را هم بدان
زهر مار آن مار را باشد حیات نسبتش با آدمی باشد ممات
اما در مورد استدلالی که نقل فرمودید ،مبنی بر اینکه «برگشت همه شرور به الم و رنج است و الم هم وجودی است، پس شرور وجودی هستند» باید توجه کرد که اگر چه تا این جای استدلال که الم و درد امری وجودی اند، قابل قبول است. اما این نکته که الم و درد شر باشد، قابل پذیرش نیست ،زیرا درد و الم خود نیز دارای فوائد و آثار مفید است، مثلا مهم ترین راه پی بردن به وجود بیماری در بدن و اقدام جهت درمان آن قبل از گسترش آن درد و الم ناشی از بیماری است . امروزه در دنیای پزشکی یکی از بهترین راه های تشخیص، درد است. پس نمی توان الم و درد را به خودی خود شر دانست . خوب و بد بودن آن نسبی است. پس در عالم، شر و بدی مطلق وجود ندارد. آنچه شر دانسته می شود ،نسبی است، یعنی به نسبت با حیات موجودی مانند ما انسان ها بد و شر خوانده می شود ، ولی به خودی خود خیر است. در مواردی که در آیات و یا روایات به خلقت شر و یا شر بودن چیزی تصریح می شود و یا چیزی شر محسوب می گردد، با توجه به نگاه عرفی مخاطبان می باشد. بر این اساس دیگر جائی برای شبهه خدای دوگانه باقی نمی ماند.(2)
پی نوشت ها:
1.استاد سبحانی ،الهیات و معارف اسلامی، نشر موسسه امام صادق علیه السلام ، ص 158.
2. برای اطلاع بیش تر به پیام قرآن،، ج چهارم،و همچنین تفسیر نمونه استاد مکارم شیرازی مراجع نمایید.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد