۱۳۹۶/۱۰/۲۷
–
۵۲۶ بازدید
چرا قرآن از انسان فقط شکرگزاری چشم وگوش و قلب را خواسته؟
در بررسی آیات شکر، چنین به نظر نمی رسد که خداوند فقط شکرگزاری توسط چشم، گوش و قلب را خواسته باشد یا با آن همه نعمتی که خداوند به انسان عطا کرده، از ما خواسته شده که فقط شکرگزار چشم، گوش و قلب باشیم. در حالی که خداوند در برخی آیات به دادن دو لب به انسان اشاره می کند «أَلَمْ نَجْعَل لَّهُ عَیْنَیْنِ وَلِسَانًا وَشَفَتَیْنِ» ﴿ بلد آیات 8و9﴾ و به حکم باید شکرگزار لب ها نیز باشیم.بهرحال واژه شکر و مشتقات آن، 75 بار در قرآن کریم بیان شده که هر کدام در جای خود، بررسی خاصی را می طلبد ولی در مجموع آیات شکر را می توان به 11 دسته تقسیم کرد؛ خداوند در برخی آیات، دستور به شکرگزاری برای خودش داده (ایه 125 سوره بقره)، در برخی آیات، نعمت ها را شایسته شکر دانسته (26 سوره انفال) و در برخی آیات، شکرگزاری را باعث زیادشدن نعمت وبازگشت آثار آن به انسان می داند و … .شکر و سپاس به عنوان فضیلتی اخلاقی مورد تأیید و تأکید عقل و عُقلاست. هر انسانی به حکم عقل، به این نتیجه می رسد که می بایست در برابر افرادی که برای او کاری انجام داده یا نعمتی را به وی بخشیدهاند؛ شکرگزار باشد. شکر یعنی شناختن نعمت از مُنعِم و صرف کردن آن در راهی که او خشنود می شود. از این تعریف، معلوم می شود که شکر، یکی از برترین اعمال انسانی و دارای فضیلت بسیار است.
علمای اخلاق حقیقت شکر را سه عنصر علم، حال و عمل می دانند و در آیات بسیاری از قرآن نیز، به مسئله شکر اشاره شده و از انسان ها خواسته شده، نسبت به نعمت و نعمت دهنده شاکر باشند. در نتیجه شکر سه مرحله دارد:
1. شکر با قلب یعنی تصور نعمت و خشنودی نسبت به آن؛
2. شکر با زبان و ستایش نعمتدهنده؛
3. شکر با سایر اعضای بدن و جوارح یعنی هماهنگ ساختن اعمال با آن نعمت؛
بنابراین حقیقت شکر، تشکر زبانی یا گفتن الحمدلله و … نیست، بلکه ابتدا با دقت در نعمت بیندیشیم که بخشنده آن کیست؟ و این توجه، ایمان و آگاهی پایه اول شکرگزاری است. و بعد شکر را بر زبان جاری کنیم (شکر زبانی) و در نهایت، شکر را با اعضا و جوارح انجام دهیم (شکر عملی) و این مرحله سختترین مرحله شکر و سپاس از خداوند متعال است.
امام صادق علیه السلام می فرماید: «ادنی الشکر رویة النعمه من الله و الرضا بما اعطاه، و ان لاتعصیه بنعمة و تخالفه بشیء من امره و نهیه بسبب من نعمته. » کمترین مرتبه شکر ، دیدن و دانستن اعطاء نعمت از خدا است، قبل از آن که قلب مشغول به آن نعمت شود، و خدا را فراموش کند، و همچنین راضی بودن به نعمت او و اینکه نعمتِ خدا را وسیله عصیان او قرار ندهد، و اوامر و نواهی او را با استفاده از نعمت هایش زیرپا نگذارد.».
چشم و گوش، دروازه قلب هستند و آنچه از این دروازه ها عبور کند وارد قلب شده، تأثیرات مثبت و یا منفی خود را می گذارد. قلب برای تفکر، اندیشیدن، فهم و درک ادارکات دریافتی خود، به چشم ، گوش و سایر حواس نیازمند است، حس دیدن و شنیدن رابطه مستقیم با قلب و روح انسانى دارند، به همین دلیل، خداوند در برخی آیات قرآن، مُهرزدن بر چشم، گوش و قلوب را بیان نموده یا در برخی آیات دیگر شکر در برابر آنها را خواستار شده است. مانند «خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ [بقره/7] خدا بر دلها و گوششان مهر نهاد و بر چشمانشان پرده اى است » یا«قُلْ هُوَ الَّذِی أَنشَأَکُمْ وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِیلًا مَّا تَشْکُرُونَ » [ملک/23] «بگو: او کسی است که شما را آفرید و برای شما گوش و چشم و قلب قرار داد؛ امّا کمتر سپاسگزاری میکنید».
بنابراین چشم، گوش و قلب هم از بهترین و ارزشمندترین نعمت ها و هم خود وسلیه ای برای شکر و تشکر از خداوند متعال هستند. باشد که قدردان و سپاسگزار واقعی این نعمت ها باشیم.
علمای اخلاق حقیقت شکر را سه عنصر علم، حال و عمل می دانند و در آیات بسیاری از قرآن نیز، به مسئله شکر اشاره شده و از انسان ها خواسته شده، نسبت به نعمت و نعمت دهنده شاکر باشند. در نتیجه شکر سه مرحله دارد:
1. شکر با قلب یعنی تصور نعمت و خشنودی نسبت به آن؛
2. شکر با زبان و ستایش نعمتدهنده؛
3. شکر با سایر اعضای بدن و جوارح یعنی هماهنگ ساختن اعمال با آن نعمت؛
بنابراین حقیقت شکر، تشکر زبانی یا گفتن الحمدلله و … نیست، بلکه ابتدا با دقت در نعمت بیندیشیم که بخشنده آن کیست؟ و این توجه، ایمان و آگاهی پایه اول شکرگزاری است. و بعد شکر را بر زبان جاری کنیم (شکر زبانی) و در نهایت، شکر را با اعضا و جوارح انجام دهیم (شکر عملی) و این مرحله سختترین مرحله شکر و سپاس از خداوند متعال است.
امام صادق علیه السلام می فرماید: «ادنی الشکر رویة النعمه من الله و الرضا بما اعطاه، و ان لاتعصیه بنعمة و تخالفه بشیء من امره و نهیه بسبب من نعمته. » کمترین مرتبه شکر ، دیدن و دانستن اعطاء نعمت از خدا است، قبل از آن که قلب مشغول به آن نعمت شود، و خدا را فراموش کند، و همچنین راضی بودن به نعمت او و اینکه نعمتِ خدا را وسیله عصیان او قرار ندهد، و اوامر و نواهی او را با استفاده از نعمت هایش زیرپا نگذارد.».
چشم و گوش، دروازه قلب هستند و آنچه از این دروازه ها عبور کند وارد قلب شده، تأثیرات مثبت و یا منفی خود را می گذارد. قلب برای تفکر، اندیشیدن، فهم و درک ادارکات دریافتی خود، به چشم ، گوش و سایر حواس نیازمند است، حس دیدن و شنیدن رابطه مستقیم با قلب و روح انسانى دارند، به همین دلیل، خداوند در برخی آیات قرآن، مُهرزدن بر چشم، گوش و قلوب را بیان نموده یا در برخی آیات دیگر شکر در برابر آنها را خواستار شده است. مانند «خَتَمَ اللّهُ عَلَى قُلُوبِهمْ وَعَلَى سَمْعِهِمْ وَعَلَى أَبْصَارِهِمْ غِشَاوَةٌ [بقره/7] خدا بر دلها و گوششان مهر نهاد و بر چشمانشان پرده اى است » یا«قُلْ هُوَ الَّذِی أَنشَأَکُمْ وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالْأَبْصَارَ وَالْأَفْئِدَةَ قَلِیلًا مَّا تَشْکُرُونَ » [ملک/23] «بگو: او کسی است که شما را آفرید و برای شما گوش و چشم و قلب قرار داد؛ امّا کمتر سپاسگزاری میکنید».
بنابراین چشم، گوش و قلب هم از بهترین و ارزشمندترین نعمت ها و هم خود وسلیه ای برای شکر و تشکر از خداوند متعال هستند. باشد که قدردان و سپاسگزار واقعی این نعمت ها باشیم.