خانه » همه » مذهبی » طوفان نوح در کتب آسمانی

طوفان نوح در کتب آسمانی


طوفان نوح در کتب آسمانی

۱۳۹۶/۱۲/۲۰


۱۰۷ بازدید

نظر ادیان ابراهیمی در مورد طوفان نوح چیست؟ آیا تمام جهان را آب گرفت؟ اگر بله، چگونه ممکن است خرس پاندا که فقط در چین زندگی می‌کند به کشتی بیاید؟

حضرت نوح (علیه السلام)، اولین پیامبر از پیامبران اولوالعزم است. او نخستین پیامبری است که در زمان او عذاب نازل ‌‌شد‌ه است. نوح حدود ۹۵۰ سال قومش را به یکتا پرستی دعوت کرد اما چون قومش به او ایمان نیاوردند خداوند آنها را به وسیله طوفان عذاب کرد. نوح به دستور و راهنمایی خداوند برای نجات مؤمنان و همچنین یک جفت از هر نوع حیوان از طوفان، کشتی ساخت. قرآن از نوح به عنوان اولین پیامبر صاحب شریعت و کتاب یاد کرده‌ است. در سوره‌های متعددی به نوح و داستان او اشاره شده است، یک سوره قرآن به نام اوست و به دلیل عمر بسیار طولانی، به شیخ الانبیاء مشهور است. بنابر روایات اسلامی، نوح فرزند نهم از نسل آدم است. او از نسل لَامک فرزند مَتُّوشَلْخ(مَنُّوشَلْخ)، فرزند ادریس، فرزند یَرْد، فرزند مَهْلَاییل، فرزند قَیْنَن، فرزند أنُوش بن شیث، فرزند آدم است در مورد زمان تولد او اختلاف است؛ در برخی از منابع تولد او همزمان با درگذشت حضرت آدم(علیه السلام) عنوان شده است. به عقیده برخی محل زندگی و تولد او بین‌النهرین و شهر کوفه بوده است.در کتاب تورات این چنین بیان شده است: سفر برشیت باب 6 آیه 6: «و خداوند خدا دید که شرارت انسان در زمین بسیار است، و خیال‌های دل او، دائماً شرارت است؛ و خداوند متأسف شد که انسان را بر زمین ساخته بود، و در دل خود محزون گشت؛ و خداوند گفت انسان را که آفریده‌ام، از روی زمین محو سازم، انسان و بهایم را، حشرات و پرندگان هوا را، چون‌که پشیمان گشتم از ساختن ایشان».اما درباره این‌که طوفان حضرت نوح(علیه السلام) همه کره زمین را در بر گرفته یا فقط منطقه و محل سکونت قوم نوح را شامل شده، بین علما و مفسران اختلاف نظر وجود دارد.برخی عمومیت عذاب را پذیرفته و گفته‌اند: هر چند قرآن صراحتاً به این موضوع اشاره‌ای نداشته ولی از ظاهر برخی آیات چنین بر می‌آید که این عذاب عمومی بوده است. این‌که در سوره نوح کلمه «الأرض» به صورت مطلق ذکر شده[1] نشان از این دارد که کل زمین آب فرا گرفته بود. همچنین می‌توان این معنا را از آیه شریفه «ای زمین آب‌هایت را فرو ببر»[2] برداشت کرد.[3] و با توجه به این‌که رسالت حضرت نوح(علیه السلام) جهانی بوده، این مطلب اقتضا دارد که عذاب الهی نیز همه زمین را در بر بگیرد. یکی دیگر از این شواهد، دستور همراه بردن یک جُفت از هر نوع حیوان است.[4]علامه طباطبایی(ره) نقل می‌کند که در تورات موجود چنین آمده: «پروردگار فرمان داد جنس این بشر را که من آفریده‌ام از روى زمین محو کنید، هم انسان را و هم همه چهارپایان و جنبندگان و مرغان هوا را».[5] همه این موارد دلالت می‌کنند که عذاب الهی فرا گیر بوده است.اما با این حال، احتمال منطقه‌ای بودن طوفان نوح، به طور کلی منتفی نیست؛ زیرا ممکن است که منظور از «الأرض» همان منطقه محل سکونت حضرت نوح(علیه السلام) باشد. به ویژه این‌که نازل شدن این عذاب، فقط برای مجازات قوم نوح بود.[6] لذا برخی از علما همین نظر را پذیرفته‌اند.[7]با این همه، علامه طباطبایی(ره)، قول اول را پذیرفته و می‌گوید: «نمی‌توان منکر شد که ظاهر قرآن دلالت می‌کند که طوفان همه کره زمین را در بر گرفته و همه انسان‌ها به جز کسانی که بر کشتی سوار بودند، غرق شدند و قرینه قابل قبولی برای کنار گذاشتن این ظهور وجود ندارد».[8] همچنین روایاتی نیز بر تأیید این نظر وجود دارد. عیاشی در تفسیرش نقل کرده که بعد از تمام شدن طوفان، زمین فقط آب‌هایی که از خودش جوشیده بود را بلعید و آب‌هایی که از آسمان باریده بود را فرو نبرد. و این آب‌ها به صورت دریاها بر سطح زمین و در اطراف دنیا باقی ماندند.[9] و در روایتی از امام صادق(علیه السلام) نقل شده است:
«همه دنیا در زیر آب غرق شد».[10]به نظر بیشتر مفسران[11] اختلاف نژادها بعد از وقوع طوفان حضرت نوح(علیه السلام) و در نسل آن حضرت به وجود آمده است و همان‌طور که در قرآن نیز به آن اشاره شده،[12] همه انسان‌های روی کره زمین از نسل حضرت نوح(علیه السلام) و همراهان او هستند.[13] بلکه گفته شده که همه انسان‌های کنونی از نسل حضرت نوح بوده و منتسب به یکی از سه فرزندان او به نام‌های سام، حام و یافث هستند و به همین دلیل است که حضرت نوح را ابوالبشر ثانی لقب داده‌اند.[14]
برخی نیز به صورت تفصیلی گفته‌اند که عرب، روم، فارس و اصناف عجم از نسل سام هستند و سودان حبشه و زنگی‌ها و غیر آنها از نسل حام هستند و تُرک و چین و یأجوج و مأجوج و صقالبه از نسل یافث هستند.[15]
هر چند برخی از مفسّران درباره این‌که آیا مردم روى زمین همه از دودمان نوح هستند گفته‌اند: «آنچه در باره منتهى شدن تمام نژادهاى روى زمین به فرزندان نوح مشهور است ثابت نیست».[16]ضمناً باید توجه داشت که میان حضرت آدم(علیه السلام) و نوح(علیه السلام) ده پدر فاصله بود که همگى از پیامبران و اوصیا بودند.[17] و این یعنی فاصله بین این دو پیامبر آن قدر زیاد نبوده که فرصت منشعب شدن نژادهای مختلف پیش آمده باشد.
درباره بخش آخر سوال نیز باید گفت که در قرآن به مهمترین حیوانات که برای انسان فوایدی داشتند اشاره شده است و در کتب ادیان دیگر به دلیل تحریف فراوانی که دارند نکته خاصی از پرداختن به جزییات حیوانات کشی نوح، یافت نمی شود.
پی نوشت ها:
[1]. نوح، 26: «وَ قالَ نُوحٌ رَبِّ لا تَذَرْ عَلَى الْأَرْضِ مِنَ الْکافِرینَ دَیَّاراً»؛ نوح گفت: «پروردگارا! هیچ یک از کافران را بر روى زمین باقى مگذار!
[2]. هود، 44: «وَ قیلَ یا أَرْضُ ابْلَعی ماءَکِ».
[3]. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، ج 9، ص 102، دارالکتب الاسلامیة، تهران، چاپ اول،1374ش.
[4]. طباطبایی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، ج 10، ص 255، دفتر انتشارات اسلامی، قم، چاپ پنجم، 1417ق.
[5]. همان، ص 252.
[6]. تفسیر نمونه، ج 9، ص 103.
[7]. خطیب عبدالکریم، التفسیر القرآنی للقرآن، ج 5، ص 465، دارالفکر العربی، قاهره، بی‌تا؛ قلمونی حسینی، محمد رشید بن علی رضا، تفسیر القرآن الحکیم (تفسیر المنار)، ج 12، ص 88، الهیئة المصریة العامة للکتب، قاهر، 1990م.
[8]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج 10، ص 266.
[9]. عیاشی، محمد بن مسعود، التفسیر، محقق و مصحح: رسولی محلاتی، هاشم، ج 2، 149، المطبعة العلمیة، تهران، چاپ اول، 1380ق.
[10]. قمی، علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، محقق و مصحح: موسوی جزائری، سید طیب، ج 1، ص 328، دار الکتاب، قم، چاپ سوم، 1404ق.
[11]. ر.ک: شیخ طوسی، محمد بن حسن، التبیان فی تفسیر القرآن، با مقدمه: شیخ آقابزرگ تهرانی، تحقیق: قصیرعاملی، احمد، ج 8، ص 506، دار احیاء التراث العربی، بیروت، بی تا؛ مغنیه، محمد جواد، تفسیر الکاشف، ج 6، ص 344، دار الکتب الإسلامیة، تهران، چاپ اول، 1424ق؛ نیشابوری، محمود بن ابو الحسن، إیجاز البیان عن معانی القرآن، تحقیق: القاسمی ، دکتر حنیف بن حسن، ج 2، ص 700، دار الغرب الاسلامی، بیروت، چاپ اول، 1415ق؛ ملاحویش آل غازی، عبدالقادر، بیان المعانی، ج 3، ص 451، مطبعة الترقی، دمشق، چاپ اول، 1382ق.
[12]. الصافات، 77: «وَ جَعَلْنا ذُرِّیَّتَهُ هُمُ الْباقین»؛ و فرزندانش را همان بازماندگان (روى زمین) قرار دادیم.
[13]. المیزان فی تفسیر القرآن، ج 10، ص 239 – 240.
[14]. ملاحویش آل غازی، عبدالقادر، بیان المعانی، ج 3، ص 127، مطبعة الترقی، دمشق، چاپ اول، 1382ق.
[15]. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، مقدمه: بلاغی ، محمد جواد، ج 5، ص 248، ناصر خسرو، تهران، چاپ سوم، 1372ش.
[16]. تفسیر نمونه، ج 19، ص 84.
[17]. تفسیر عیاشی، ج 1، ص 310.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد