خانه » همه » مذهبی » عایشه و حفصه

عایشه و حفصه


عایشه و حفصه

۱۳۹۶/۰۷/۰۶


۳۸۲ بازدید

با سلام مجدد و خسته نباشید خدمت اساتید فرهیخته
منظور من از این سوال رسیدن به پاسخی درباره چرایی ازدواج پیامبر با عایشه دختر ابوبکر و حفصه دختر عمر است. این دو خانم کسانی بودند که از نظر قبیلگی معلوم الحال بودند و پیامبر(ص) به منظور گسترش اسلام در قبیله آنها نمی بایست با این دو ازدواج کند. معقولاً این زن ها باید دارای شرایط دیگری بوده باشند که پیامبر(ص) آنها را برای ازدواج برگزیده است. پس سوال من مستقیما به شخصیت این زنان و دیگر زنان پیامبر(ص) مربوط است.

اگر منظور شما داشتن خصوصیت برجسته فردی در شخصیت عایشه و حفصه است که آن خصوصیت خاص فردی عامل این ازدواج بوده می‌گوییم خیر آنها فاقد خصوصیت خاص چشمگیری بوده‌اند.
اما در مورد این دو ازدواج پاسخ های فراوان داده شده است :
پاسخ اجمال نقضی :
اول می توان پاسخی نقضی داد که رسول خدا طبق نظر اهل سنت علم غیب ندارد و ازدواج و یا دوستی وی با کسی نمی تواند دلیل بر صحت عقاید و رفتار وی باشد .
می‌توان همان علت ازدواج حضرت نوح و لوط با همسرانشان برای پیامبر اسلام مطرح کرد :
حتی اگر بگویند رسول خدا آنها را می شناخته و با آنها ازدواج کرده است ، علت را همان علت ازدواج حضرت نوح و حضرت لوط با همسرانشان می دانیم . با اینکه در قرآن کریم آمده است که همسر ِ حضرت نوح و نیز همسر حضرت لوط ، همراه و همنظر با دشمنان ایشان بوده‌اند .
پاسخ تفصیلی :
علت امتحان رسول خدا صلی الله علیه وآله و مردم بوده است :
رسول گرامی در نهایت توجه به‌عالم بالا ومقام اقدس الهی بوده اند؛ وحتی به‌قول حافظ: (من که ملول گشتمی از نفس فرشتگان قیل ومقال عالمی می‌کشم از برای تو) نفس فرشتگان و هم صحبتی با ایشان برای رسول گرامی اسلام سخت بوده است ؛ زیرا نوعی اشتغال به غیر خداست .
اما خداوند هر کسی را به نوبه خود آزمایش می کند و برای آزمایش رسول خدا از ایشان خواست که با عایشه ازدواج کند و با این دستور ، در خانه وی کسی را قرار داد که می توانست مایه آزمایش ایشان باشد ؛ زیرا امتحان مردان بزرگ باید به بزرگی خود ایشان باشد .
اما چون این آزمایش می توانست سبب اشتباه برخی ، در مورد شخصیت واقعی همسران رسول گرامی اسلام باشد ، خداوند هم در قرآن با بیان برخی اشکالات و اشتباهات همسران رسول خدا و همسران پیغمبران گذشته ، راه هدایت را برای مردم باز گذاشته است .
به عنوان مثال در سوره تحریم آیه 10 همسر حضرت نوح و همسر حضرت لوط را به عنوان دو نمونه برای کفار معرفی می نماید که با وجود حضور در خانه پیغمبران الهی ، باز گمراه شدند .
و در همین سوره در آیه 4 در مورد دو تن از همسران رسول خدا می فرماید :
إِنْ تَتُوبَا إِلَی اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُکُمَا وَإِنْ تَظَاهَرَا عَلَیْهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِیلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمَلَائِکَةُ بَعْدَ ذَلِکَ ظَهِیرٌ
اگر ( شما دو همسر رسول خدا) به درگاه خدا توبه کنید ، دل های شما به سوی او میل پیدا کرده است ، اما اگر علیه او بر یکدیگر کمک کنید در حقیقت خدا خود سرپرست اوست و جبرئیل و صالح مومنان (نیز یاور اویند) و گذشته از این فرشتگان نیز پشتیبان او خواهند بود .
و نیز در می بینیم که رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم در در مورد ِ آینده ی برخی از همسران خویش سخنانی فرموده اند که می تواند ملاک تشخیص حق از باطل در موارد نیاز باشد . به عنوان نمونه می توان به روایتی که بخاری آن را نقل کرده است اشاره نمود که گفته است :
رسول خدا به خانه عایشه اشاره فرمودند و سه بار گفتند : فتنه ( آزمایش ) در اینجاست ؛ فتنه در اینجاست ، فتنه در اینجاست .
2873 – حَدَّثَنَا مُوسَی بْنُ إِسْمَاعِیلَ حَدَّثَنَا جُوَیْرِیَةُ عَنْ نَافِعٍ عَنْ عَبْدِ اللَّهِ رَضِیَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ قَامَ النَّبِیُّ صَلَّی اللَّهُ عَلَیْهِ وَسَلَّمَ خَطِیبًا فَأَشَارَ نَحْوَ مَسْکَنِ عَائِشَةَ فَقَالَ هُنَا الْفِتْنَةُ ثَلَاثًا مِنْ حَیْثُ یَطْلُعُ قَرْنُ الشَّیْطَانِ[1]رسول خدا به سخن ایستادند ، پس به سمت خانه عائشه اشاره کردند و سه بار فرمودند اینجاست فتنه ؛ همان جایی که امت شیطان ظهور می کنند .
علت ازدواج حضرت با این دو سیاسی بوده است :
یکی از اهداف ازدواجهای پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) جهت سیاسی – تبلیغی بود ؛ یعنی با ازدواج موقعیتش در بین قبایل مستحکم گردد و بر نفوذ سیاسی و اجتماعیش افزوده شود و از این راه برای رشد و گسترش اسلام استفاده نماید.
حضرت به خاطر دست یابی بر موقعیتهای بهتر اجتماعی و سیاسی ، در تبلیغ دین خدا و استحکام آن و پیوند با قبایل بزرگ عرب و جلوگیری از کارشکنی های آنان و حفظ سیاست داخلی و ایجاد زمینه مساعد برای مسلمان شدن قبایل عرب ، به برخی ازدواج ها رو آورد .
در راستای این اهداف پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) با زنان ذیل ازدواج کردند :
عایشه دختر ابوبکر از قبیله «تیم».
حفصه دختر عمر از قبیله بزرگ «عدی».
ام حبیبه دختر ابوسفیان از قبیله نامدار بنی امیه.
ام سلمه از قبیله بنی مخزوم .
سوده از قبیله بنی اسد.
میمونه از قبیله بنی هلال.
صفیه از بنی اسرائیل .
ازدواج مهمترین پیوند و میثاق اجتماعی است، به ویژه در آن فرهنگ تأثیر بسیاری از خود به جا میگذارد.
در آن محیطی که جنگ و خونریزی و غارتگری رواج داشت، بلکه به تعبیر “ابن خلدون” جنگ و خونریزی و غارتگری جزو خصلت ثانوی آنان شده بود، ( مقدمه ابن خلدون (ترجمه)، ج 1، ص 286) بهترین عامل بازدارنده از جنگها و عامل وحدت و اُلفت ، پیوند زناشویی بود.
از این روی، پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) با قبایل بزرگ قریش ، به ویژه با قبایلی که بیش از دیگران با پیامبر (صلی الله علیه وآله وسلم) دشمن بودند ، مانند بنی امیه و بنی اسرائیل ، ازدواج نمود . اما با قبایل انصار که از سوی آنان هیچ خطری احساس نمیشد و آنان نسبت به پیامبر(ص) دشمنی نداشتند، ازدواج نکرد.
گیورگیو ، نویسنده مسیحی می نویسد:
محمد (صلی الله علیه وآله وسلم) ام حبیبه را به ازدواج خود درآورد تا بدین ترتیب داماد ابوسفیان شود و از دشمنی قریش نسبت به خود بکاهد. در نتیجه پیامبر با خاندان بنی امیه و هند زن ابوسفیان وسایر دشمنان خونین خود خویشاوند شد و ام حبیبه عامل بسیار مؤثری برای تبلیغ اسلام در خانواده های مکه شد.[2] در بعضی از تواریخ می خوانیم که پیامبر با زنان متعددی ازدواج کرد و جز مراسم عقد انجام نشد، و هرگز آمیزش با آنها نکرد، حتی در مواردی تنها به خواستگاری بعضی از زنان قبائل قناعت کرد.
و آنها به همینقدر خوشحال بودند و مباهات می کردند که زنی از قبیله آنان به نام همسر پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) نامیده شده ، و این افتخار برای آنها حاصل گشته است ، و به این ترتیب رابطه و پیوند اجتماعی آنها با پیامبر (صلی اللّه علیه و آله و سلّم ) محکمتر، و در دفاع از او مصممتر می شدند.
ام سلمه از طایفه بنی مخزوم – طایفه ابوجهل و خالد بن ولید – بود، وقتی که رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) وی را به همسری خویش درآورد ، خالد بن ولید موضعگیری شدید خود را در برابر مسلمانان مورد تجدید نظر قرار داده و پس از مدتی نه چندان طولانی اسلام آورد.
پس از ازدواج رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) با جویریه و صفیه هیچگونه تحرکی را از سوی بنی نضیر و بنی مصطلق در برابر آنحضرت مشاهده نمی کنیم . از سوی دیگر، مشاهده می کنیم که جویریه از جهت برکت آفرینی برای قوم و قبیله اش یک زن نمونه شناخته می شود، و صحابه رسول خدا(صلی الله علیه وآله وسلم) یکصد خانوار از اسیران قوم و قبیله وی را بخاطر ازدواج پیامبر(صلی الله علیه وآله وسلم) با او آزاد می کنند و می گویند: اینان خویشاوندان رسول خدایند! و پرواضح است که چنین منت گذاری بر یک طائفه و قبیله از سوی مسلمانان چه تاثیر بسزایی در عمق جان آنان داشته است.
بنابراین ، ازدواج پیامبر با عایشه و حفصه ، نه به خاطر نبودن زنی بهتر در آن جامعه و بلکه به خاطر مصالح مهمی بوده است که جز با ازدواج پیامبر با آن دو تحقق نمی‌یافته است .*
از منظر دیگری که به این قضیه بنگریم می‌بینیم: قبل از اسلام در میان اعراب و قریش صورت های مختلفی از ازدواج رواج داشت که بعضی از آنها نظیر نکاح شغار را اسلام منع کرد ولی آنهایی که با روح انسانیت و اسلام سازگار بود تأئید نمود، از جمله نکاح با دختر صغیره با اجازه پدر و ولی او، در رابطه با ازدواج آن حضرت با عایشه باید گفت: عایشه دختری بوده که از زیبایی ظاهری بهره نداشت [3] . و از طرف دیگر پدرش چنین درخواستی از پیامبر ( ص) داشت و دامادی آن حضرت را برای خود افتخاری بس بزرگ می دانست و علاوه ابوبکر دارای قوم و قبیله بود و این ازدواج می توانست مانع بزرگی بر سر راه مخالفتهای مشرکان با اسلام باشد .
نکته دیگر اینکه:
عایشه نقل می کند که: پیامبر ( ص) بصورت مکرر از همسر اولش حضرت خدیجه یاد می کرد تا آن جایی که احساسات زنانگی عایشه تحریک می گردید و به او می گفت ای رسول خدا ، خداوند به تو همسری بهتر داده است اما پیامبر باز از صفات و سجایای اخلاقی حضرت خدیجه یاد می کرد [4] این نکته بیانگر است که حضرت رسول اکرم ( ص)، انگیزه اش از ازدواج با همسرانش وبخصوص با عایشه نعوذ بالله شهوترانی و هوا پرستی نبوده است والا از همسری که(در زمان ازدواج ) 15 سال از خود آن حضرت بزرگتر بود، بخوبی یاد نمی کرد.
او به یاد ایمان و ایثار و فداکاری حضرت خدیجه بود و دوست داشت دیگر همسرانش نیز اینگونه باشند .**
*برگرفته ازموسسه تحقیقاتی ولیعصر عج الله تعالی فرجه الشریف
**برگرفته از پایگاه اطلاع‌رسانی حوزه
پی‌نوشت:
[1]صحیح بخاری کتاب فرض الخمس باب ما جاء فی بیوت ازواج النبی صلی الله علیه وسلم
[2] محمد پیامبری که از نو باید شناخت، ص 207
[3] بخاری – تاریخ کبیر ج 4- ص 104 – محمد بن حیان التمیمی – المجرحون ج 1 / ص 353 الذهبی – شمس الدین – میزان الاعتدال ج 2/ 242 ، 243
[4] الخصال / ص 404

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد