۱۳۹۶/۰۷/۲۶
–
۱۲۰۲۸ بازدید
علت وقوع حادثه ۱۸ تیر سال ۷۸ و حواشی پیرامون آن چه بود؟
انقلاب اسلامی ایران با اصول و آرمان هایی چون؛ تلاش برای تحقق حاکمیت اسلام، طرد استبداد و دیکتاتوری، عدالت خواهی و نفی فقر و فساد و تبعیض، تشکیل نظام سیاسی مبتنی بر آموزه های دینی و انقلابی، بازگرداندن عزت اسلامی به مسلمانان، دفاع از محرومان و مستضعفان و نفی هر گونه ظلم و ستم به بشریت و … در عرصه داخلی و خارجی شناخته می شود. با تأملی بر تأثیرگذاری انقلاب اسلامی در ابعاد ملی و فراملی، نوع و میزان کینه ورزی، خباثت، تهدید و دشمنی نظام سلطه جهانی و همچنین دشمنی و یا همراهی با دشمنان از سوی عناصر و گروه های داخلی قابل درک است. بر همین اساس، در طول بیش از سه دهه گذشته، انقلاب و دستاوردهای آن، همواره با موجی از تهدیدات و فتنه ها روبرو بوده که یکی از این فتنه ها، حادثه کوی دانشگاه در 18 تیرماه 78 و وقایع پس از آن بود. دشمن که تا آن زمان از فتنه های بزرگی چون فتنه ملی گرایان، جنگ تحمیلی، فتنه شیخ ساده لوح و … به نتیجه نرسیده بود به مهیا دیدن شرایط، این حادثه را طراحی و اجرا کرد.در آن سالها گفتمان جدیدی شکل گرفته بود که بعضاً مغایر با گفتمان اصیل انقلاب اسلامی بود. گفتمانی که به بهانه «توسعه سیاسی» با پوشش اصلاحات امّا با ماهیتی سکولاریستی، در کشور شکل گرفته بود و حوزه های مهمی چون بدنه اجرایی و عرصه قانون گذاری با نقاب دین داری و مردم سالاری در اختیار این جریان بود. شرایط فوق بهترین موقعیت برای طراحی دشمن بود. امّا واقعه کوی دانشگاه چگونه شکل گرفت ؟در همان سالهای آغازین دولت به اصطلاح اصلاحات، روزنامه های زنجیره ای به پایگاه دشمن تبدیل گردیده و با زیرسئوال بردن مبانی اسلام و انقلاب به غوغاسالاری و ایجاد التهاب پرداخته و هر روز به بهانه ای فضای سیاسی کشور را متشنج می کردند لذا مجلس پنجم که در اوایل سال سوم دوره فعالیت خود بود، با علم به این واقعیت که بخش مهمی از ناهنجاری های ناشی از نقاط ضعف و نواقص قانون مطبوعات سال 64 است تصمیم به اصلاح آن گرفت. این تصمیم مجلس، به بهانه تحدید آزادی مطبوعات با مخالف مهاجرانی وزیر ارشاد وقت به عنوان موضع رسمی دولت اصلاحات روبرو شد. در همین راستا مطبوعات زنجیره ای با به راه انداختن هیاهو و جنجال سعی در وادار نمودن مجلس به عقب نشینی از تصمیم خود داشتند لذا روزنامه سلام یک روز قبل از مطرح شدن این طرح در مجلس، در اقدامی غیرقانونی، نامه ای کاملاً سرّی را منتشر کرد که در آن از طرح اصلاح مطبوعات و ارتباط آن با سعید امامی سخن به میان آمده بود. در پی این اقدام وزارت اطلاعات شکایتی را علیه روزنامه سلام تنظیم و آن را تسلیم قوه قضائیه نمود که در ادامه این روزنامه به جرم انتشار اسناد طبقه بندی شده، توقیف گردید. .
بعد از این اتفاق، کوی دانشگاه تهران که از مدتها پیش در اثر تحرکات عوامل افراطی به خصوص گروهک نهضت آزادی در تب و تاب به سر می برد با انگیزه مخالفت با تصویب کلیات طرح اصلاح قانون مطبوعات و توقیف روزنامه سلام، در شامگاه پنج شنبه هفدهم تیرماه به صحنه تجمع اعتراض آمیز و درگیریهای خشونت بار تبدیل گردید.
عناصر ضدانقلاب نیز پس از اطلاع از اوضاع، به میان دانشجویان آمده و تحریک کنندگان حزبی درون دولت نیز با دمیدن در تنور احساسات، با سخنرانی ها و شایعات و جعل اخبار کذب نظیر «به خاک و خون کشیده شدن تعدادی از دانشجویان کوی دانشگاه» زبانه های آتش را شعله ور ساخته و حوادث غم انگیزی را رقم زدند. تجمعات غیرقانونی، اعمال خرابکارانه و خلاف قانون نظیر تعریض به عابران، تخریب اموال عمومی و خصوصی و اهانت و هتاکی به مسئولین بلندپایه نظام، چند روزی فضای بعضی از خیابان های تهران را متشنج کرده بود.
در دیگر سو رسانه های بیگانه و اپوزیسیون خارج از کشور که در رویای «ختم انقلاب» دست افشانی و پایکوبی می کردند با ارسال اخبار و گزارش های کذب، سعی در کشاندن دامنه آشوب ها به شهرهای دیگر داشتند و بالاترین حجم اخبار، گزارش ها و تصاویر را به سراسر دنیا ارسال می کردند به گونه ای که بسیاری از سران کشورهای دنیا خود را آماده فرستادن پیام تبریک برای پادشاه و یا رئیس جمهور آینده ایران نموده بودند. در این میان تعدادی از فریب خوردگان اپوزیسیون خارج کشور نیز با بستن چمدان های خود، برای ورود به ایران لحظه شماری می کردند. امّا به یکباره و با پیام ولی فقیه زمان و سپس حضور میلیونی مردم، همه رویاهای دشمن به یأس تبدیل شد.
مقام معظم رهبری در تاریخ 22 تیرماه در پیام مهمی خطاب به ملت ایران، خواستار حفظ هوشیاری و آمادگی برای فرو خواباندن این فتنه گردیده و با اشاره به اغتشاشات چند روزه تهران و فتنه انگیزی آمریکا و ایادی داخلی آنها فرمودند: «ملت مؤمن و شجاع و هوشیار به آنان و اربابان و پشتیبانان آنان اجازه ادامه شرارت را نخواهند داد و نظام مقتدر اسلامی، آنان را به شدت منکوب خواهد کرد… فرزندان بسیجی ام باید آمادگی های لازم را در خود حفظ کنند و با حضور خود در هر صحنه ای که حضور آنان لازم است دشمنان زبون را سرکوب و منکوب سازند.»
فقط یک روز بعد از این پیام یعنی در روز 23 تیرماه، اقیانوسی از یک ملت بیداردل، روانه کوچه ها و خیابان ها گردید تا بار دیگر اثبات نماینده که رهبری انقلاب و مردم هوشیار و هوشمندِ این نظام، از چه ظرفیت های بی بدیل و شگفت آوری در تبدیل تهدیدها به فرصت ها برخوردارند. در واقع حماسه 23 تیر یک درس بزرگ برای همگان داشت و آن این که این ملت از انقلاب خود، در هر شرایطی پاسداری می کند و به هیچ کس اجازه نمی دهد که با ثمره خون شهیدان و خون دلهای ملت بازی کند.
متأسفانه بعد از فروکش کردن این فتنه، بدلیل حضور بسیاری از فتنه گران و حامیان آنها در بدنه دولت وقت، به زوایای پیدا و پنهان این حادثه پرداخته نشد و حماسه بی نظیر 23 تیرماه نیز به فراموشی سپرده شد و همین امر باعث شد تا خاکستر بر جای مانده از آن فتنه، فتنه بزرگ سال 88 را رقم بزند.
گرچه فاز فکری ایجاد فتنه سال 78 از سالها قبل از آن آغاز شده بود ولی فاز اجرایی آن از 18 تیر شروع و در 23 تیرماه پایان یافت یعنی در کمتر از یک هفته امید واهی دشمنان برای براندازی نظام به نومیدی تبدیل شد و آنان در لانه خزیده و تدارک فتنه ای بزرگتر را دیدند که دقیقاً ده سال بعد در سال 88 رخ نمود و این بار دشمن با تدارک وسیع تر، زمان فتنه خود را از یک هفته به هشت ماه افزایش داد. اما باز هم این مردم بودند که در نهم دی ماه و با حماسه ای بی نظیر، مشروعیت و اقتدار نظام سیاسی خود را به همه نشان دادند و با تکیه بر ایمان، بصیرت و موقعیت شناسی و با اقتدار به رهبر فرزانه انقلاب، طومار فتنه گران را در هم پیچیدند.
اما نکته ای که همه باید به یاد داشته باشیم این است که همان طوری که فتنه 78 اولین و آخرین فتنه دشمن نبود فتنه 88 نیز آخرین آنها نخواهد بود. حمایت آمریکا از فرقه سبز نشان داد که بیگانگان از اعمال فشار مستقیم به ملت ناامید شده و تنها امید آنها به جریانات و اختلافات داخلی است. با این نگاه باید گفت دشمن با توجه به تجارب فتنه های گذشته، فتنه های آینده را پیچیده تر طراحی خواهد کرد. تأکیدات و اصرارهای پی در پی مقام معظم رهبری بر موضوع بصیرت افزایی نیز از این جهت می باشد که فتنه گران فقط در محیط غبارآلود و غیرشفاف می توانند با تردیدافکنی و شبهه افکنی، خود را حق جلوه داده و ادامه حیات دهند لذا اگر مردم بصیرت داشته باشند و براساس شاخص ها بتوانند درست و نادرست و جبهه حق را از جبهه باطل و خودی را از غیرخودی تشخیص دهند، فتنه گران و دشمنان هرگز موفق نخواهند شد به خواسته های ناحق خود برسند.(بازخوانی فتنه 18 تیر 78، محمدرضا زارعی تبار، فوری نیوز)
«واکاوی فتنه 78»عنوان سرمقالهی روزنامهی رسالت به قلم صالح اسکندری است که در آن میخوانید؛تحلیل ابعاد مختلف حادثه کوی دانشگاه در سال 1378 به عنوان اولین فتنه سازماندهی شده ای که پس از رحلت حضرت امام خمینی (ره) صورت می گرفت از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی حاوی نکات در خور توجهی است که در این مجال بدان خواهیم پرداخت.
چند روز بعد از حوادث 18 تیر 1378 آیتالله خامنهای در خطبه های نماز جمعه تهران که به امامت ایشان اقامه شد از حوادث کوی دانشگاه در کشور تحت عنوان فتنه یاد کردند که تنها راه خاموش شدن آن روشنگری است. ایشان با اشاره به اظهارات رئیس سازمان جاسوسی کشورآمریکا که: در سال 1999 – یعنی همین سال جاری مسیحی – در ایران انتظار حوادثی را داریم که در این بیست سال گذشته – یعنی از اوّل انقلاب تاکنون – بی سابقه است! تاکید کردند: “صهیونیستها، آمریکاییها و مراکز اصلی قدرت، در فکر حوادثی در ایران هستند و قرار است حوادثی اتّفاق بیفتد.”( 8/5/1378)
مقام معظم رهبری سلسله حوادث آن سال در کشور را به یکدیگر مرتبط دانستند که از یک اتاق فکر فرماندهی میشد. این سلسله اتفاقات عبارت بودند از:
الف) تدارک شبکه جنگ روانی علیه ایران و نظام اسلامی در سطح تبلیغات جهانی
ب) تشویق توسری خورده های سیاسی – بالاتر از ورشکسته ها – به بازگشت به میدان
ج) تفتین بین جریانهای سیاسی داخلی
د) قتلهای مشکوک و تضعیف وزارت اطلاعات
ه) شایعه اختلاف بین مسئولان طراز اوّل کشور
و) تهمت زدن و از کار انداختن سپاه پاسداران، بسیج، قوه قضائیه، نیروی انتظامی، صدا و سیما و…
ز) تقویت شبکههای جاسوسی در داخل کشور
ح) حادثه کوی دانشگاه تهران
ایشان هدف دشمن را در این حوادث هدف گرفتن مسئله امنیت ملی در کشور دانستند که در این بین دانشجویان دستمایه این توطئه قرار گرفتند و مظلوم واقع شدند. مقام معظم رهبری در توصیه به برخی جریانات سیاسی نیز فرمودند:” این بدحالتی است که انسان ببیند در داخل خطوط سیاسی، با خطّ مقابل خودشان خصمانه رفتار کنند؛ اما مرزهای خودشان را به روی دشمن باز بگذارند! من این را نمی پسندم؛ این را ملت نمی پسندد؛ به جرأت می توانم بگویم که این را خدا هم نمی پسندد.”
در واقع یکی دیگر از شباهتهای حادثه 18 تیر با حوادث مرتبط با انتخابات دهم ریاست جمهوری حمایت همان نیروهای تندرو جریان دوم خرداد که آن موقع در وزارت کشور و مجلس حضور داشتند از اغتشاشات البته با فاصله 10 سال بود.
به هر حال همانگونه که ذکر شد نمی توان نقش دولت اصلاحات را در آفرینش اغتشاشات 18 تیر 78 نادیده و ایجاد یک محیط خصمانه و آنتاگونیستی در کشور نادیده انگاشت. یکی از شعارهای مهم اصلاح طلبان پس از دوم خرداد توسعه سیاسی و جامعه مدنی بود.
این رویکرد جریان حاکم موجب باز شدن فضای مطبوعاتی و فرهنگی کشور شد که در دوران هاشمی رفسنجانی محدود تر بود. در همین دوران موضوع ایران به شکل متفاوتی از گذشته روی میز دولت آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی قرار گرفت. در این مقطع پروژه براندازی نرم که مدیریت آن در خارج از مرزها بود به شکل جدیتر دنبال شد. بنیادها و مراکز آمریکایی از نیمه دوم دهه 90 به طور جدی به موضوع برنامه ایران پرداختند و این دقیقا سالهایی بود که دوم خردادیها قدرت را در کشور به دست گرفتند . در واقع شعارها و عملکرد برخی دوم خردادیها فضا را برای تحرک بیشتر این دست نهادهای آمریکایی مساعد کرده بود.
«ایلینا روزلهتین»، عضو جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا در جمع مراسم راهپیمایی منافقین در 31 خرداد 1378 اعلام کرده بود: «تنها راه حل باقیمانده برای تغییر در ایران، تغییر حکومت مذهبی است. شما هدفی درست، یعنی سرنگونی حکومت اسلامی را دنبال میکنید.» و «گری هاکرمن» سخنران دیگر این مراسم خاطرنشان کرد: «زمان آن فرا رسیده که وزارت خارجه آمریکا با حمایت مستقیم از نهضت ملی ایران، سرنگونی حکومت اسلامی را پیگیری کند.» با توجه به تجربه فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی مراکزی که مورد توجه دشمن قرار گرفت دانشگاهها و مطبوعات بود. بنیادها و مراکز علمی آمریکایی در قالب اعطای بورسها وفرصتهای تحقیقاتی ، کنفرانسهای علمی ، نشریات معتبر جهانی و … سعی در جذب نخبگان دانشگاهی و مطبوعاتی داشتند. یکی از کانونهایی که به طور رسمی از سوی کنگره امریکا مأمور اجرای پروژه دموکراسیسازی در ایران شده “بنیاد کمک ملی برای دموکراسی” است.
در بخش چهارم لایحه قانون حمایت و آزادی ایران به نام کمک به حمایت از گذر به دموکراسی در ایران از بنیاد کمک ملی برای دموکراسی در کنار طرح مشارکت خاورمیانه به عنوان بازوی اجرایی این گذار نام برده شده و برای این کار بودجه تخصیص داده شد. در بانک اطلاعات پروژههای این بنیاد، اطلاعات مربوط به 22 پروژه مرتبط با ایران ارائه شده است که نشان میدهد از سال 1991، تحت عناوین مختلف از جمله حقوقبشر (جوانان، آموزش، رسانهها و انتشارات و غیره)، حقوق کارگران و زنان به انجام مأموریت خود از سوی کنگره و سیا مشغول بوده است. یکی دیگر از مراکزی که در پروژه براندازی نرم در ایران سهیم است “بنیاد دفاع از دموکراسی (خانه آزادی)”این بنیاد در سال 1941 با هدف تقویت ارزشهای آمریکایی در داخل و خارج از کشور و در واکنش به نازیسم تشکیل شد.
یکی از نقاط مشترک و منفی برخی مطبوعات داخلی اما در این دوره تبلیغ حرکت نظام به سوی فروپاشی ـ به تقلید از فروپاشی شورویـ بود. وضعیت کتاب، فیلم، موسیقی، تئاتر و… اسفناک تر از سایر بخشها بود. رمانهای منحرف، فیلمهای گیشه محور و هنجارشکن، موسیقیهای غنایی، تئاترهای مبتذل و… موجبات نوعی آنومی فرهنگی و ناهنجاری اجتماعی را در کشور پدید آورد.
مقام رهبری بارها نسبت به وضعیت خاص فرهنگی کشور به وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همچنین سایر نهادهای فرهنگی تذکر میداد. مقام معظم رهبری ضمن انتقاد شدید از وضع مطبوعات،گفت: «بعضی از مطبوعات پایگاه دشمن شده اند. مطبوعاتی پیدا میشوند که همه همتشان، تشویش افکار عمومی وایجاد بدبینی به نظام است. 10 تا 15 روزنامه گویا از یک مرکز هدایت میشوند؛ تیترهایی میزنند که هر کس نگاه کند، فکر میکند همه چیز در کشور از دست رفته است! امید را در جوانان میمیرانند، روح اعتماد به مسئولان را در مردم تضعیف میکنند… نهادهای رسمی را تضعیف میکنند… مطبوعات غربی هم اینگونه نیستند، این یک شارلاتانیزم مطبوعاتی است.»( کیهان، 1 اردیبهشت 1379) بررسی محتوایی برخی نشریات از سال 76 ـ79، بیانگر آن است که این مطبوعات ـ آگاهانه یا ناآگاهانه ـ به عنوان مجری بخشی از برنامه براندازی نرم بر محورهای ذیل تأکید داشتند: تضعیف نهادهای قضائی، امنیتی و قانونی نظام؛ فروپاشی نظام؛ اشاعه و ترویج تهاجم فرهنگی؛ تبلیغ و ترویج جدایی دین از سیاست؛ تاکید بر شکاف جمهوریت- اسلامیت، نهادهای انتخابی- انتصابی و مدرنیته و اسلام؛ اشاعه فرهنگ غربی و لیبرالیستی؛ نفی تمام دستاوردهای ملت ایران (بویژه حماسه دفاع مقدس)؛ تطهیر دشمنان داخلی و خارجی کشور؛ ایجاد بحران و تشنّج در جامعه؛ تخریب چهره نظام جمهوری اسلامی در افکار عمومی؛ تبلیغ مستمر این موضوع که نمی گذارند دولت کار کند؛ سازماندهی حملات مکرر و پی درپی بر ضد قانون اساسی و تضعیف مشروعیت و مقبولیت آن؛ رفراندوم قانون اساسی در جهت حذف اسلامیت؛ دامن زدن به بی بندوباری اجتماعی تحت عنوان آزادی؛ تحریک اقوام و مذاهب و اشاعه تجزیه طلبی؛ برنامه ریزی برای افزایش و تعمیق فاصله میان نسل انقلاب ونسل جدید و… .( اصلاحات و فروپاشی، ص91 ـ 93.)
این روزنامهها که در آن دوره موسوم به روزنامههای زنجیرهای بودند ضمن نمایندگی از یک جریان خاص که تحت لوای جبهه اصلاحات غنوده بود یک پیام را در قالبهای مختلف منتشر میکردند. فتنه 78 اما با بصیرت ملت ایران تحت هدایت رهبری معظم انقلاب ناکام ماند و سر فتنه گران داخلی و خارجی به سنگ خورد. این فتنه در سال 1388 نیز با ابعاد پیچیده تری دنبال شد اما بار دیگر در برابر هوشمندی ملت ایران زمین گیر شد. این بصیرت عمومی نظام اسلامی را واکسینه کرده است و ان شاء الله آن را در برابر توطئه های دشمن که روز به روز از الگوی پیچیده تری پیروی می کنند مصون نگه خواهد داشت.(رسالت، واکاوی فتنه 78)
بازخوانی سناریوی کوی دانشگاه (18 تیر 78 تا 23 تیر 78)
(منبع : خبرگزاری فارس،16/04/86)
گزارش ذیل به بازخوانی سناریوی حوادث کوی دانشگاه از 17 تیر تا 23 تیر ماه 78 می پردازد:
اصلاحیه قانون مطبوعات
در تیرماه 1378، کمیسیون فرهنگی مجلس پنجم ، طرحی را با عنوان «اصلاحیه قانون مطبوعات » در چهار بند به تصویب رساند که مواد آن عبارت بودند از:
الف ) ممنوعیت فعالیت مطبوعاتی برای عوامل بیگانه ، اعضای گروهک های تروریستی و ضدانقلاب ، جاسوسان، وابستگان و سردمداران رژیم طاغوت و…
ب ) منع شدن مطبوعات کشور از دریافت کمک مالی از کشورهای بیگانه
ج ) ضمانت اجرایی برای مقابله با افراد دولتی یا غیردولتی که نشریات را برای چاپ مطلب یا مقاله ای زیر فشار قرار داده یا آنها را وادار به سانسور نمایند. (در قانون مطبوعات با تأکید بر آزادی بیان و قلم و برای پیشگیری از اعمال قدرت مسئولان بر مطبوعات ، تصریح شده بود که اگر مطبوعات دولتی یا غیردولتی از این ماده تخلف کنند به حکم دادگاه از خدمات دولتی منفصل و یا تعزیز خواهند شد.»
د) لزوم التزام عملی مدیران مسئول و صاحبان امتیاز نشریات به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران .
بازی خطرناک چگونه کلید خورد
همزمان با ارسال اصلاحیه قانون مطبوعات به هیأت رئیسه مجلس ، مجمع روحانیون مبارز با صدور اطلاعیه ای که در روزنامه ایران 12 تیر 78 به چاپ رسید، اعلام کرد: «طرحی توسط تعدادی از نمایندگان مجلس در دستور کار مجلس قرار گرفته که فقط تحدید کننده مطبوعات است و سایه استبداد را بر فضای مطبوعات کشور می گستراند. اعمال محدودیت و ممنوعیت همان طور که در گذشته نتیجه ای مطلوب در پی نداشته ، اینک نیز چنین دستاوردی نخواهد داشت .»
همچنین روزنامه نشاط در تاریخ 13 تیر با انتشار بیانیه شورای شهر تهران و سردبیر 10 نشریه دوم خردادی نسبت به طرح این اصلاحیه در مجلس هشدار داد.
روزنامه سلام هم در 15 تیر یعنی یک روز مانده به مطرح شدن اصلاحیه در صحن علنی مجلس ، اقدام به انتشار سند محرمانه منتسب به وزارت اطلاعات نمود و با تیتر درشت نوشت : «سعید اسلامی پیشنهاد اصلاح قانون مطبوعات را داده است .»
انتشار این نامه توسط روزنامه سلام ، تعجب همگان را برانگیخت . روزنامه نشاط ـ ارگان غیررسمی نهضت آزادی ـ در واکنش به انتشار این نامه نوشت : «خطر ریسک (انتشار نامه محرمانه وزارت اطلاعات ) به اندازه ای بود که حتی سعید حجاریان نیز صلاح را در آن دانست که چنین بازی خطرناکی را به موسوی خوئینی ها بسپارد. سعید حجاریان به سردبیرانش توصیه کرده بود که فتیله را پایین بکشند و اگر خبری یا نامه ای افشاگرانه در دست دارند، آن را به همکاران دیگری که احتمالاً حاشیه امنیتی قوی تری دارند، بسپارند.»
به صحنه آوردن مدیر مسئول روزنامه سلام ـ آقای موسوی خوئینی ها ـ با هدف ایجاد هزینه ای غیرقابل پرداخت و در نتیجه عدم تصویب اصلاحیه قانون مطبوعات صورت پذیرفت اما با شکایت وزارت اطلاعات و تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی ، پرونده اتهامی وی به دادگاه ویژه روحانیت ارجاع داده شد و با احتساب حکم تعلیقی سال 1372، روزنامه سلام تا تعیین تکلیف نهایی تعطیل شد.
جریان دوم خرداد که بخش هایی از آن تجدیدنظرطلب نام گرفته بودند با اعلام حکم توقیف روزنامه سلام دچار غافلگیری شدند و به هشدار و تهدید روی آوردند.
روزنامه های موسوم به زنجیره ای در اقدامی هماهنگ ، تعطیلی روزنامه سلام را مهمترین سوژه خبری خود قرار دادند و ازآن به عنوان «اقدامی غیرقانونی »، «مقابله با دولت » و «مخالفت با توسعه سیاسی » یاد کردند. روزنامه نشاط با عبارت معناداری در زیر تصویر مدیر مسئول روزنامه سلام نوشت : «آیا محافظه کاران هزینه به صحنه آوردن آقای موسوی خوئینی ها را محاسبه کرده اند؟» و روزنامه صبح امروز با مدیر مسئولی سعید حجاریان ، در نخستین روز توقیف روزنامه سلام تصریح کرد: «باید به یاد داشته باشیم که بازی دموکراسی ، اگرچه بازی نامیده می شود، ولی اگر قواعد آن را پذیرفتیم ، دیگر بازی نیست . رأی مردم به جمهوری اسلامی ، رأی به دموکراسی است و اگر این قاعده چه در مطبوعات و چه در انتخابات در هم شکسته شود، آنگاه سیاست ورزی به پایان می رسد.»
نویسنده مذکور سپس با تهدید تلویحی مبنی بر افشای اسناد دیگری ، نوشت : «آیا اگر کسی توانست اسناد دیگری از طرح های سعید اسلامی به دست آورد، آیا باید به مجازات هشدار دادن به مردم ، به خاطر آن از ادامه فعالیت سیاسی باز ماند. به سهم خود از مردم می خواهیم هر اطلاعاتی که از سعید امامی و محافل سراغ دارند به روزنامه بفرستند.»
هماهنگی روزنامه های پنجشنبه 17 تیر در اختصاص تیترها و سرمقاله های خود به عواقب غیرقابل پیش بینی و کنترل توقیف روزنامه سلام ، نشان از آن داشت که یک تیم پشت پرده، هدایت این جریان را برعهده دارد؛ چرا که خبر توقیف روزنامه سلام ساعت 10 شب اعلام گردید و آن زمانی بود که اکثر روزنامه می بایست با انجام مراحل نهایی ، صفحات روزنامه ها را به چاپخانه می فرستادند تا در توزیع فردا صبح خود دچار مشکل نشوند. روز پنجشنبه 17 تیر، 10 روزنامه زنجیره ای با تیترهایی چون «محدودیت مطبوعات خشم مردم را شعله ور خواهد کرد»، «زمان حامل حوادث خشونت بار است »، «نظام باید هزینه های سنگینی بپردازد»، «دانشجویان ساکت نخواهند نشست »، «ورود به قلعه چپ گرایان یک ریسک خطرناک برای محافظه کاران است »، «مقابله با دولت و مخالفت با توسعه سیاسی » و «پایان سیاست ورزی »، درصدد القای فضای بحرانی و ناآرامی به جامعه برآمدند تا در همان شب علیرضا نوری زاده ، مفسر رادیو بی بی سی در تقدیر از عملکرد مطبوعات اصلاح طلب بگوید: «ما باید سرافراز باشیم که پرچمداران جامعه مدنی در ایران یعنی نشریات نشاط ، صبح امروز، خرداد، همشهری و ایران ، مراکز قدرت را نشانه رفته اند و با زیر سؤال بردن مشروعیت و مقبولیت نظام اسلامی ، چالشی جدی فراروی حاکمان اسلامی گشوده اند.»
آتش تهیه مقامات و رسانه های غربی
حادثه 18 تیر در حالی رقم خورد که رسانه های غربی از هفته ها قبل آتش تهیه خود را ریخته بودند. نشریه آمریکایی «میدل ایست اکونومیک دایجست » در هفتم تیر نوشته بود: «بیشتر ناظران در تهران بر این اعتقادند که تابستان امسال شاهد یک آزمون حیاتی قدرت و حتی شاید دور نهایی رویارویی جدی بین جناح محافظه کار و اصلاح گرایان خواهد بود. اصلاح طلبان یک تابستان سیاسی داغ را در پیش روی دارند تا جناح محافظه کار را از میدان مبارزه خارج نمایند.»
و «گری سیک »، مشاور امنیت ملی در دولت های کارتر و ریگان و از مسئولان سازماندگی عناصر ضدانقلاب و تجدیدنظرطلب ایرانی ، در اظهاراتی اعلام کرد: «برای آنها که خواستار توسعه سیاسی هستند زمان بسیار خطرناک است . در طی دو سال گذشته علی رغم وجود حمایت تبلیغاتی و فیزیکی ، این افراد در نگاه داشتن خود، شجاعت به خرج داده اند و شجاعت آنها در روزهای آینده به نمایش گذاشته خواهد شد.»
و «ایلینا روزلهتین »، عضو جمهوری خواه مجلس نمایندگان آمریکا در جمع مراسم راهپیمایی منافقین در 31 خرداد اعلام کرده بود: «تنها راه حل باقیمانده برای تغییر در ایران ، تغییر حکومت مذهبی است . شما هدفی درست ، یعنی سرنگونی حکومت اسلامی را دنبال می کنید.» و «گری هاکرمن » سخنران دیگر این مراسم خاطرنشان کرد: «زمان آن فرا رسیده که وزارت خارجه آمریکا با حمایت مستقیم از نهضت ملی ایران ، سرنگونی حکومت اسلامی را پیگیری کند.»
پرده اول سناریو
اولین تجمع در اعتراض به توقیف روزنامه سلام ساعت 21 در برابر خوابگاه دانشجویان دانشگاه تهران شکل گرفت .
برپاکنندگان این تجمع دو فرد غیر دانشجو یعنی منوچهر محمدی و اکبر محمدی بودند که پس از دستگیری ، درباره چگونگی دریافت کمک مالی و ارتباط با عناصر خارجی و طراحی تجمعات اعتراض آمیز اعترافات قابل تأملی داشته اند. این دو نفر با ورود به خوابگاه دانشجویان ، جلسه ای را با تنی چند از اعضای دفتر تحکیم برگزار می کنند و سپس با فراخوان تعدادی از دانشجویان در محوطه خوابگاه با شعار «طرح سعید امامی ملغی باید گردد» دست به تظاهرات می زنند.
در گوشه دیگر خوابگاه یعنی جلوی سینمای کوی دانشگاه ، فردی به نام فرح شفیعی که از افراد مرتبط و نزدیک به مدیریت وقت کوی دانشگاه بود، در حالی که به همراه چند نفر دیگر، تراکت ها و پلاکاردهایی از قبل آماده شده در اختیار داشتند، به بهانه توقیف روزنامه سلام و محکومیت طرح اصلاح قانون مطبوعات در محوطه کوی دانشگاه تجمع می کنند و با سردادن شعارهایی تحریک آمیز خواستار اجتماع دانشجویان در محوطه خوابگاه ها می شوند. در همین حال عناصری از انجمن اسلامی دانشگاه علوم پزشکی تهران با حضور در خوابگاه گلستان ، دانشجویان را به شرکت در تجمع ترغیب می نمایند. ساعت 22 تجمع فرح شفیعی با منوچهر محمدی در هم ادغام می شود و آماده حرکت و خروج از محوطه خوابگاه می شوند.
در این هنگام خبر بازپس گیری شکایت وزارت اطلاعات علیه روزنامه سلام در جمع دانشجویان اعلام می شود و در حالی که انتظار می رفت تا حدودی موج اعتراضات فروکش نماید، اما تعدادی از اعضای دفتر تحکیم ، این خبر را به منزله عقب نشینی محافظه کاران مطرح کرده و خواستار خروج جمعیت 300 نفره دانشجویان از محوطه خوابگاه شدند. با گذشت دقایقی و در حالی که ممانعتی برای خروج تجمع کنندگان از کوی صورت نمی گیرد، اجتماع کنندگان از کوی خارج شده ، به سمت خیابان کارگر حرکت می کنند و در این میان افرادی مشکوک با شعارهای تحریک کننده و ضدارزش های الهی نظام و پرتاب سنگ ، جو را ملتهب می نمایند. تماس فرماندهان نیروی انتظامی با مسئولان وزارت کشور جهت کسب تکلیف بی نتیجه می ماند و هیچ یک از مدیران ارشد وزارت کشور در دسترس نمی باشند.
پرتاب سنگ به همراه شعارهای توهین آمیز و ساختارشکنی که از سوی برخی افراد نفوذ کرده در جمع دانشجویان در برابر نیروهای انتظامی داده شد، باعث تحریک عوامل انتظامی و وادار کردن آنان به اشتباه و قرار گرفتن در مسیر سناریویی می شود که از پیش طراحی شده بود و آن تعقیب و درگیری با تظاهرات کنندگان و کشیده شدن به داخل خوابگاه دانشجویان بود. در زمانی کوتاه ، تجمع و راهپیمایی به شورش ضدامنیتی تبدیل می شود و در حالی که مدت زمان حضور نیروی انتظامی در محوطه کوی دانشگاه براساس گزارش های وزارت کشور، اطلاعات و نهاد ریاست جمهوری بین 12 تا 20 دقیقه بیشتر نبوده است ، اما معاونت دانشجویی وزارت علوم میزان تخریب را 800 اطاق و 2400 تخت اعلام می نماید و این در حالی بود که قبل از ورود نیروی انتظامی به محوطه خوابگاه دانشجویان، صدای شکستن شیشه و پرتاب اشیا و وسایل دانشجویان از پنجره خوابگاه ها به بیرون شنیده می شد که این حرکت سازمان یافته پس از خروج نیروهای انتظامی هم تا صبح ادامه یافت به گونه ای که بسیاری از اتاق ها، میزها و وسایل مطالعه دانشجویان ، تخت خواب ها، یخچال ها، کیوسک های مطبوعاتی و تلفن و درب و پنجره خوابگاه ها تخریب و دچار آسیب های جدی شدند.
شعله های خشم کور
درگیری های پراکنده که از نیمه شب آغاز شده بود، تا صبح روز جمعه ادامه یافت و افراد نقابدار مستقر در کوی و پشت بام های مشرف به خیابان کارگر با پرتاب سنگ و اشیای سخت و سردادن شعارهایی علیه ارکان نظام ، درصدد تهییج دانشجویان از یک سو و شدت عمل نیروهای انتظامی و امنیتی در برخورد با دانشجویان در سوی دیگر بودند.
حدود ساعت 11 صبح ، بالاخره جلسه شورای تأمین استان در استانداری تشکیل می شود و حادثه شب گذشته را بررسی می نماید. حوالی ظهر روز جمعه به نیروهای انتظامی دستور داده می شود که از صحنه خارج شوند. در این میان برخی چهره های سیاسی جهت ابراز همدردی با دانشجویان وارد کوی دانشگاه می شوند.
مجید انصاری ، موسوی لاری ، دکتر معین ، فائزه هاشمی ، خانم کروبی ، مصطفی تاج زاده ، عبدالله نوری ، درودیان ، اکبر گنجی ، ابراهیم اصغرزاده و… از جمله این افراد بودند. فضای دانشگاه همچنان متشنج است و سخنان برخی از این چهره های سیاسی که به ظاهر برای آرام کردن دانشجویان به داخل کوی رفته بودند، شعله های خشم آنان را شعله ورتر می سازد به گونه ای که بار دیگر گروه هایی سازمان یافته از محوطه کوی خارج شده و در خیابان کارگر ضمن ضرب و شتم مردم و ایراد خسارت به اموال عمومی ، درگیری های پراکنده ای را با نیروهای انتظامی مستقر در اطراف کوی دانشگاه شکل می دهند.
روزنامه های شنبه 19 تیر کار هدایت آشوب ها را بر عهده گرفتند. روزنامه خرداد در تیتر درشت صفحه اول خود نوشت : «کوی دانشگاه به خون کشیده شد» و روزنامه نشاط هم افزود: «دفتر تحکیم وحدت یک هفته عزای عمومی اعلام کرد.» و سپس پلاکاردهایی با مضمون پنج شهید به نام های ذاکری ، سهرابی ، امامی ، رهبری و نادری ، در میان دانشجویان توزیع گردید. در دانشگاه های امیرکبیر، علم و صنعت ، صنعتی شریف و شهید بهشتی تجمع هایی صورت گرفته و عوامل بر پا کننده این تجمعات خواستار حرکت دانشجویان به سمت کوی دانشگاه شدند. افراد حاضر در این تجمعات ، در مسیر حرکت خود به سمت میدان انقلاب و دانشگاه تهران اقدام به سردادن شعارهایی چون «می کشم می کشم آن که برادرم کشت »، «توپ تانک مسلسل دیگر اثر ندارد»، «عزاعزاست امروز، دانشجوی آزاده صاحب عزاست امروز»، «خاتمی ـ خاتمی واکنش واکنش » و «دانشجوی مبارزه حمایتت می کنیم » کردند که در این میان سینما ملت ، بانک های تجارت و سپه ، چند اتوبوس واحد، پمپ بنزین ، محل برگزاری نماز جمعه ، یک بیمارستان و چند دستگاه خودرو سواری و موتور سیکلت تخریب و یا دچار آتش سوزی شدند.
در این میان پیاده نظام هایی از عناصر نهضت آزادی ، حزب ملت ، نیروهای ملی ـ مذهبی ، سلطنت طلبان و افراد وابسته به کانون نویسندگی خود را به تظاهر کنندگان رساندند و با توزیع اعلامیه ها و بیانیه هایی سعی در تهییج و گسترش دامنه آشوب ها در سطح شهر داشتند. در این روز تعدادی از نیروهای حزب اللهی ، بسیجی و زنان محجبه توسط اوباش با چاقو و سنگ و پنجه بکس مورد هجوم قرار گرفتند. در میدان انقلاب ، چهار راه مخبرالدوله و بلوار کشاورز، چادر تعدادی از خانم ها توسط اوباش برداشته شد و سه تن از این بانوان که مقاومت از خود نشان داده بودند توسط تیغ موکت بری بشدت مجروح شدند.
در دیگر سو، رسانه های بیگانه و اپوزیسیون خارج کشور که در رؤیای «ختم انقلاب » دست افشانی و پایکوبی می کردند، با ارسال اخبار و گزارش های کذب ، سعی در کشانیدن دامنه آشوب ها به شهرهای دیگر داشتند. خبرنگاران و عکاسان روزنامه های دیلی تلگراف ، ال موندو، کیودو، ال پائیس ، لیبراسیون ، فیگارو، پروفیل ، ایشن ایج ، نیویورک تایمز، واشنگتن پست ، کوریره دلاسرا به همراه شبکه های تلویزیونی سی .ان .ان ، ان .بی .سی ، فاکس نیوز، سی .بی .اس ، بی .بی .سی ، الجزیره و خبرگزاری های رویترز، فرانسه ، آسوشیتد پرس ، یونایتدپرس ، فرانس پرس ، در روزهای 20،21و22 تیر بالاترین حجم اخبار، گزارش ها و تصاویر خود را به سراسر دنیا ارسال کردند، به گونه ای که بسیاری از سران کشورهای دنیا خود را آماده فرستادن پیام تبریک برای پادشاه و یا رئیس جمهور آینده ایران نموده بودند. در این میان ، تعدادی از فریب خوردگان اپوزیسیون خارج کشور هم با بستن چمدان هایشان برای ورود به ایران لحظه شماری می کردند.
در انتظار حماسه
حوادث تلخ و عبرت آموز 18،19، 20، 21و22 تیر به کندی و تلخی می گذشت . روزهایی که فرزندان انقلاب خون دل های فراوانی خوردند و به دستور مقتدایشان سیاست صبر و سکوت و تحمل را پیشی گرفته بودند. در روز 22 تیر، پیام هشدار دهنده و آرامش بخش رهبر معظم انقلاب التیامی بر زخم های ناسوری بود که از حرامیان بر پیکره دوستداران و پیروان خمینی کبیر(ره ) رسیده بود. مقتدای دل مردم ایران در آن روز فرمود: «ملت رشید و غیور ایران ، مردم عزیز تهران . در دو روز گذشته که جمعی از اشرار با کمک و همراهی برخی از گروهک های سیاسی ورشکسته و با تشویق و پشتیبانی دشمنان خارجی در سطح تهران ، به فساد و تخریب اموال و ارعاب و عربده جویی پرداخته و موجب سلب امنیت و آسایش مردم شده اند، دشمنان زبون و حقیر اسلام و انقلاب گمان کرده اند انقلاب و مردم مؤمن و انقلابی به آنان اجازه خواهند داد که با فتنه انگیزی خود راه سلطه آمریکای جنایتکار را بر میهن عزیز ما هموار کنند.گروهک های وابسته و معاند، طبق تحلیل اربابان و معلمان خود، گمان کرده اند مردم ایران از اسلام و انقلاب دست برداشته اند و به خیال باطل خود می خواهند از انقلاب اسلامی انتقام بگیرند ولی غافل از اینکه ملت مؤمن و شجاع و هوشیار به آنان و اربابان و پشتیبانان آنان اجازه ادامه شرارت را نخواهند داد و نظام مقتدر اسلامی ، آنان را بشدت منکوب خواهد کرد… فرزندان بسیجی ام باید آمادگی های لازم را در خود حفظ کنند و با حضور خود در هر صحنه ای که حضور آنان لازم است ، دشمنان زبون را سرکوب و منکوب سازند.»
و سپس در آوردگاه 23 تیر سال 1378، اقیانوسی از یک ملت بیدار دل ، روانه کوچه و خیابان های کشوری به نام ایران شد تا بار دیگر اثبات نمایند که رهبری انقلاب و مردم هوشیار و هوشمند این نظام ، از چه ظرفیت های بی بدیل و شگفت آوری در تبدیل تهدیدها به فرصت ها برخوردارند. راهپیمایی میلیونی و حماسی ملت ایران در 23 تیر نشان داد که از حادثه تا حماسه راهی نیست به شرط آنکه گوش و دل را به امیر کاروان سپرده باشی و برای چنین ملتی سرافراز، هماره چنین بوده و هست و خواهد بود.
ان شالله
دوم . متن کامل بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار جمعى از دانشجویان به همراه اقشار مختلف مردم ،21/4/1378:
بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم
برادران و خواهران عزیز؛ خیلى خوش آمدید. حرفهاى گفتنى زیاد است؛ اما مطلبى که از نظر من مهمتر از همه است و ذهن مرا مشغول کرده، حمله به خوابگاه جوانان و دانشجویان است. این حادثه تلخ، قلب مرا جریحه دار کرد؛ حادثه غیرقابل قبولى در جمهورى اسلامى بود. حمله به منزل و مأوا و مسکنِ جمعى – بخصوص در شب یا در هنگام نماز جماعت – به هیچ وجه در نظام اسلامى قابل قبول نیست. جوانان این کشور – چه دانشجویان و چه غیر دانشجویان – فرزندان من هستند و هرگونه چیزى که براى این مجموعه ها مایه اضطراب و ناراحتى و اشتباه در فهم باشد، براى من بسیار سخت و سنگین است. هرکسى بوده، فرق نمى کند؛ چه در لباس نیروى انتظامى، چه در غیر آن. مسلماً با کسانى که در نظام جمهورى اسلامى تخلّف مى کنند، باید برخورد شود؛ اما با کسى که تخلّفى نکرده است؛ کسى که در خانه خود در حال استراحت است، آن هم در محیط جوان دانشجویى، کار بسیار خطا و ناروایى است اگر برخورد شود.
این که صد نفر یا دویست نفر از کوى دانشگاه خارج شدند و حرفهایى زدند و شعارهایى دادند، بهانه و مجوّزى نمى شود براى این که کسانى، در هر لباس و با هر نامى، وارد آن محیط شوند و کارهاى ناروایى انجام دهند؛ بخصوص وقتى که نام مقدّس نیروى انتظامى در میان مى آید، عملى که موجب شود نیروى انتظامى بدنام گردد، قضیه را سخت تر مى کند. شما مى دانید که امروز نیروى انتظامى در اطراف کشور، در جاده ها، در مرزها، در برخورد با اشرار، چه جانفشانیهایى مى کند و چه زحماتى مى کشد. چقدر از اینها براى حفظ امنیت ما، جان خود را از دست مى دهند. با این حال، به وسیله چند نفر عملى انجام شود که چهره این خدمتگزاران در نظر بعضى تیره گردد؛ آیا این انصاف است؟! یا آن طورى که نقل کرده اند، بعضى با آوردن نام مقدّس «یا حسین» و «یا زهرا» وارد اتاق دانشجوى بسیجى یا دانشجوى جانباز شوند و او را از خواب بپرانند، یا آن طور حوادثى را به وجود آورند؛ آیا این درست است؟! اینها قلب را مى فشارد. این همه جوان مؤمن، عاشقان امام حسین، عاشقان فاطمه زهرا، در همه جاى کشور، در خدمت اسلام، در خدمت کشور، در طول دوران دفاع مقدّس، در هر خطرى که این کشور را تهدید کند، سینه سپر مى کنند و وارد مى شوند؛ اما بعد کسانى با استفاده از این نامها حوادثى را به وجود آورند. براى من، حادثه خیلى تلخى بود. البته من تأکید کردم که اطراف این حادثه تحقیق شود و بروند حادثه را درست بسنجند. قرار شد رئیس جمهور محترم و مسؤولان، هیأت تحقیقى را تعیین کنند؛ من هم ممکن است خودم کسى را در این هیأت بگذارم.
من چند حرف دارم؛ یک حرف با دانشجویان، یک حرف با عموم ملت ایران، یک حرف، بخصوص با شما جوانان، یک حرف هم با دشمن. حرف من به دانشجویان این است که مراقب دشمن باشید؛ دشمن را خوب بشناسید؛ مبادا از شناسایى دشمن غفلت کنید. غریبه هایى را که در لباس خودى خودشان را در همه جا داخل مى کنند بشناسید؛ دستهاى پنهان را ببینید. هیچ کس به خاطر غفلت ستایش نمى شود. هیچ کس به خاطر چشمها را بر هم گذاشتن، مدح نمى شود. اگر بر آدم غافل ضربه اى وارد شد، اوّل کسى که مسؤول و مذموم است، خود اوست؛ مراقب باشید. دانشجو، قشر فاخر و با ارزشى است. دشمن، دانشجو را هدف گرفته است. چند سال است سعى مى کنند بلکه بتوانند دانشجویان را در مقابل نظام قرار دهند؛ اما موفّق نشدند؛ بعد از این هم موفّق نخواهند شد. اگر یک عدّه نفوذى خواستند از فرصتى استفاده کنند و از آب گل آلودى ماهى بگیرند – وارد اجتماع دانشجویان شدند و شعارهایى درست کردند و حرفهایى زدند – خیال نکنند که ما اشتباه خواهیم کرد؛ نه، ما اشتباه نخواهیم کرد. ما مخاطب و طرفِ خودمان را مى شناسیم. دانشجو، فرزند ماست؛ متعلّق به ماست؛ متعلّق به این کشور است. دشمن است که مى خواهد با نام دانشجو یا با نام نفوذ در میان دانشجویان، فساد و تباهى کند؛ خود دانشجویان بایستى هوشیارانه متوجّه باشند.
در یک چنین موقعیّت و فصل حسّاسى مثل این فصل سال – فصل امتحانات دانشجویى، فصل کنکور؛ که همه خانواده هایى که جوانى دارند، این فصل که مى شود، همه همّت خودشان را مى گذارند که جوانشان حواسش جمع باشد و بتواند در امتحان یا در کنکور موفّق شود – آن کدام دستى است، آن کدام دشمن آینده این مملکت و دانشگاه این مملکت است که این طور جوانان را به یک سمت انحرافى مى کشاند، سرگرمى درست مى کند و تشویق مى نماید به این که سراغ درس و سراغ امتحان نروید؛ اجتماع کنید؟! اوّل کسى که این جا باید هوشیارانه چشم خود را باز کند و تصمیم بگیرد، خودِ دانشجوست.
به ملت ایران هم عرض مى کنم: اى ملت بزرگ و شجاع که بیست سال است دشمنى را که انقلاب از این کشور بیرون راند، با قدرت پشت در نگه داشتید و نگذاشتید که این دشمن از هیچ منفذى وارد شود؛ بهوش باشید. این معناى حرفهاى مکرّرى است که من در این چند سال به ملت ایران و به مسؤولان عرض کرده ام که دشمن درصدد نفوذ است. هر پنجره اى پیدا کند، وارد خواهد شد؛ هوشیاریتان را بیشتر کنید. دشمن، امنیت ملى ما را هدف گرفته است. امنیت ملى براى یک ملت، از همه چیز واجبتر است. اگر امنیت ملى نباشد هیچ دولتى نمى تواند کار کند؛ براى سازندگى، هیچ سنگى روى سنگ گذاشته نخواهد شد. وقتى که هرج و مرج و ناامنى باشد، هیچ مشکلى از مشکلات مملکت حل نخواهد شد؛ نه اقتصاد مردم، نه فرهنگ مردم، نه مسائل اجتماعى مردم، نه مسائل سیاسى مردم. وقتى امنیت نبود، همه اینها از بین خواهد رفت. دشمن این را هدف گرفته است. این را ملت ایران در همه جاى کشور باید بفهمد؛ که البته مى فهمد و مى داند. بحمداللَّه ملت هوشیار است.
یک حرف هم به شما جوانان عرض مى کنم. جوانان عزیز! شما امیدهاى انقلاب و اسلامید. رفتار شما مى تواند این مملکت را در جهت شکوفایى، با سرعت به پیش ببرد. وقتى جوان مملکت هوشیارانه، با تدبیر، با حلم و با توجه به موقعیّتها، حرف بزند و تصمیم بگیرد و عمل کند، کشور گلستان خواهد شد. وقتى هیجانات کور، پا وسط بگذارند، دشمن فوراً استفاده خواهد کرد. بارها گفته ام، باز هم تکرار مى کنم؛ من معتقدم که جوان مملکت بایستى در همه میدانها حضور و آمادگى داشته باشد؛ منتها با انضباط. این گونه حرکاتى که ملاحظه شد کسانى به دانشگاه حمله کنند، ناشى از بى انضباطى است؛ با هر نامى انجام گیرد، غلط و محکوم است. اگر با نام دفاع از دین هم انجام گیرد، غلط است؛ اگر با نام دفاع از ولایت هم انجام گیرد، غلط است. مگر من بارها نگفته ام در اجتماعات کسانى که مخالفند، هیچ کس نباید رفتار خشونت آمیز داشته باشد؛ چون این، دشمن را خوشحال مى کند. بارها ما این حرف را گفتیم، چرا گوش نکردند؟! چرا گوش نمى کنند؟! حتّى اگر یک حرفى که خون شما را به جوش مى آورد به زبان آورند – مثلاً فرض کنید اهانت به رهبرى کردند – باز هم باید صبر و سکوت کنید. اگر عکس مرا هم آتش زدند و یا پاره کردند، باید سکوت کنید. نیرویتان را براى آن روزى که کشور به آن نیازمند است، براى آن روزى که نیروى جوان و مؤمن و حزب الّلهى باید در مقابله با دشمن بایستد، حفظ کنید، والاّ حالا فرض کنیم یک جوان، یا یک دانشجوى فریب خورده اى هم حرفى زد و کارى کرد؛ چه اشکالى دارد؟ من از او صرف نظر مى کنم.
و اما یک مطلب به دشمن مى گویم؛ هر که هست و هرجا هست. دشمنان اصلى ما در سازمانهاى جاسوسى، طرّاحان این قضایا هستند. این پولى که مجلس امریکا تصویب کرد که باید براى مبارزه با نظام ایران صرف شود، این پول و چندین برابر این پولها کجا مصرف شد؟! معلوم است؛ براى همین طور طرّاحیهایى مصرف مى شود؛ شکّى نیست. این دشمنان بدانند که خواب برگشتن امریکا به این مملکت، یک خواب پریشان و غیرقابل تعبیر است. این عناصر داخلىِ حقیر، این عناصر سیاسىِ مطرود و منفور، که ملت اینها را مثل دندان فاسدى بیرون آورد و به یک طرف پرتاب کرد، هجده، نوزده سال است که کمین گرفته اند تا از ملت و از امام و از نام امام و از راه امام انتقام بکشند. اینها هم بدانند که اشتباه کردند؛ در همین قضیه هم اشتباه کردند، خودشان را لو دادند و چهره خودشان را مشخص کردند. درست است که به دستگاه اطّلاعاتى ما آن ضربه ناجوانمردانه را وارد کردند؛ به دستگاه انتظامى ما هم در این جا این ضربه را وارد کردند، اما عناصر خدمتگزار و سربازان مخلص و بدون نام و نشان جمهورى اسلامى، اطّلاعات را کسب مى کنند و مى فهمند که چه کسى در کجاست و چه کار مى کند. نمى توانند این ملت را با این روشها از صحنه مبارزه در راه استقلالشان، در راه اسلام عزیزشان و در راه مبارزه با دشمنانشان عقب برانند.
یک نکته هم به این خطّ و خطوط سیاسى عرض کنیم. آقایانى که سردمداران خطوط سیاسى و گرایشهاى سیاسى هستید، حالا برسید به این حرفى که ما مى گوییم شما خودیها وقتى سر قضایاى بیهوده این طور با هم درگیر مى شوید، دشمن سوء استفاده مى کند؛ بفرمایید، این یک نمونه؛ دیدید دشمن چطور استفاده کرد؟! دیدید دشمن چگونه نیش خود را زد؟! این مسائل را کنار بگذارید. البته ما اصرار نداریم که همه یک طور فکر کنند؛ اما براى کار سیاسى و درگیرى سیاسى، حدّى قائل شوید و خطّ قرمزى بگذارید. بى حساب و کتاب با هم مبارزه نکنید که آن قدر مشغول شوید که به دشمن اجازه دهید این طور بیاید و داخلِ این میدانها بشود. سرِ این قضیه قانون مطبوعات و سرِ قضایاى گوناگون دیگر، چه جنجال و چه دعوایى به راه افتاد! همه اش مسائل خطّ و خطوط! براى چه؟ براى این که قانونى در مجلس تصویب مى شود! من به یک جریان سیاسى خاص اشاره نمى کنم؛ خطاب من به همه است. براى من، آن خطّ و این خط و هر خطّ سیاسى و سلیقه سیاسى دیگر، تفاوت نمى کند. براى من، مناط و ملاک، راه خدا و راه امام و راه اسلام و حفظ کشور و رعایت مصالح مردم و حفظ آینده کشور مطرح است. براى من فرقى نمى کند که فلان کس متعلق به خطّ «الف» است، فلان کس متعلّق به خط «ب» است. من به همه عرض مى کنم؛ شما هم هشیار باشید.
آخرین جمله را هم به امام و مقتداى خودمان ولىّ عصر ارواحنافداه عرض کنیم: اى سیّد و مولاى ما! پیش خداى متعال گواهى بده که ما در راه خدا تا آخرین نفس ایستاده ایم. بزرگترین آرزو و افتخار بنده این است که در این راهِ پُرافتخار و پُرفیض و پُربهجت، جان خودم را تقدیم کنم. ان شاءاللَّه خداوند متعال شما را موفّق و مؤیّد بدارد. والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته
پیام مقام معظم رهبری به به ملت رشید ایران ، 22/4/1387
بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم
ملت رشید و غیور ایران، مردم عزیز تهران
دو روز است که جمعى از اشرار با کمک و همراهىِ برخى از گروهکهاى سیاسىِ ورشکسته و با تشویق و پشتیبانى دشمنان خارجى در سطح تهران، به فساد و تخریب اموال، و ارعاب و عربده جویى پرداخته و موجب سلب امنیت و آسایش مردم شده اند. دشمنان زبون و حقیر اسلام و انقلاب گمان کرده اند، انقلاب و مردم مؤمن و انقلابى به آنان اجازه خواهند داد که با فتنه انگیزى خود، راه سلطه ى امریکاى جنایتکار را بر میهن عزیز ما هموار کنند. گروهکهاى وابسته و معاند، طبق تحلیل اربابان و معلمان خود، گمان کرده اند مردم ایران از اسلام و انقلاب، دست برداشته اند، و به خیال باطل خود مى خواهند از انقلاب اسلامى انتقام بگیرند؛ ولى غافل از این که ملت مؤمن و شجاع و هوشیار به آنان و اربابان و پشتیبانان آنان اجازه ى ادامه ى شرارت را نخواهند داد و نظامِ مقتدر اسلامى، آنان را به شدت منکوب خواهد کرد.
به مسؤولان در دولت و بخصوص مسؤولان امنیت عمومى تأکید شده است که با درایت و قدرت، عناصر مفسد و محارب را بر جاى خود بنشانند و بى شک کسانى که چشم به فتنه انگیزیهاى این روسیاهان دوخته اند، مأیوس خواهند شد. ملت بزرگ ایران مخصوصاً جوانان عزیز باید در کمال هوشیارى مراقب حرکات دشمن باشند و به طور کامل با مأموران، همکارى کنند و عرصه را بر عناصر مزدور و خودفروخته ى دشمن، تنگ نمایند. و به خصوص فرزندان بسیجى ام باید آمادگى هاى لازم را در خود حفظ کنند و با حضور خود در هر صحنه یى که حضور آنان در آن لازم است، دشمنان زبون را مرغوب و منکوب سازند.
تأیید اسلام و مسلمین را از خداوند متعال مسألت مى کنم. سیّد على خامنه اى – 22/04/1378
جهت مطالعه بیشتر ر.ک :
1. برای تاریخ، فرهاد نظری .
بعد از این اتفاق، کوی دانشگاه تهران که از مدتها پیش در اثر تحرکات عوامل افراطی به خصوص گروهک نهضت آزادی در تب و تاب به سر می برد با انگیزه مخالفت با تصویب کلیات طرح اصلاح قانون مطبوعات و توقیف روزنامه سلام، در شامگاه پنج شنبه هفدهم تیرماه به صحنه تجمع اعتراض آمیز و درگیریهای خشونت بار تبدیل گردید.
عناصر ضدانقلاب نیز پس از اطلاع از اوضاع، به میان دانشجویان آمده و تحریک کنندگان حزبی درون دولت نیز با دمیدن در تنور احساسات، با سخنرانی ها و شایعات و جعل اخبار کذب نظیر «به خاک و خون کشیده شدن تعدادی از دانشجویان کوی دانشگاه» زبانه های آتش را شعله ور ساخته و حوادث غم انگیزی را رقم زدند. تجمعات غیرقانونی، اعمال خرابکارانه و خلاف قانون نظیر تعریض به عابران، تخریب اموال عمومی و خصوصی و اهانت و هتاکی به مسئولین بلندپایه نظام، چند روزی فضای بعضی از خیابان های تهران را متشنج کرده بود.
در دیگر سو رسانه های بیگانه و اپوزیسیون خارج از کشور که در رویای «ختم انقلاب» دست افشانی و پایکوبی می کردند با ارسال اخبار و گزارش های کذب، سعی در کشاندن دامنه آشوب ها به شهرهای دیگر داشتند و بالاترین حجم اخبار، گزارش ها و تصاویر را به سراسر دنیا ارسال می کردند به گونه ای که بسیاری از سران کشورهای دنیا خود را آماده فرستادن پیام تبریک برای پادشاه و یا رئیس جمهور آینده ایران نموده بودند. در این میان تعدادی از فریب خوردگان اپوزیسیون خارج کشور نیز با بستن چمدان های خود، برای ورود به ایران لحظه شماری می کردند. امّا به یکباره و با پیام ولی فقیه زمان و سپس حضور میلیونی مردم، همه رویاهای دشمن به یأس تبدیل شد.
مقام معظم رهبری در تاریخ 22 تیرماه در پیام مهمی خطاب به ملت ایران، خواستار حفظ هوشیاری و آمادگی برای فرو خواباندن این فتنه گردیده و با اشاره به اغتشاشات چند روزه تهران و فتنه انگیزی آمریکا و ایادی داخلی آنها فرمودند: «ملت مؤمن و شجاع و هوشیار به آنان و اربابان و پشتیبانان آنان اجازه ادامه شرارت را نخواهند داد و نظام مقتدر اسلامی، آنان را به شدت منکوب خواهد کرد… فرزندان بسیجی ام باید آمادگی های لازم را در خود حفظ کنند و با حضور خود در هر صحنه ای که حضور آنان لازم است دشمنان زبون را سرکوب و منکوب سازند.»
فقط یک روز بعد از این پیام یعنی در روز 23 تیرماه، اقیانوسی از یک ملت بیداردل، روانه کوچه ها و خیابان ها گردید تا بار دیگر اثبات نماینده که رهبری انقلاب و مردم هوشیار و هوشمندِ این نظام، از چه ظرفیت های بی بدیل و شگفت آوری در تبدیل تهدیدها به فرصت ها برخوردارند. در واقع حماسه 23 تیر یک درس بزرگ برای همگان داشت و آن این که این ملت از انقلاب خود، در هر شرایطی پاسداری می کند و به هیچ کس اجازه نمی دهد که با ثمره خون شهیدان و خون دلهای ملت بازی کند.
متأسفانه بعد از فروکش کردن این فتنه، بدلیل حضور بسیاری از فتنه گران و حامیان آنها در بدنه دولت وقت، به زوایای پیدا و پنهان این حادثه پرداخته نشد و حماسه بی نظیر 23 تیرماه نیز به فراموشی سپرده شد و همین امر باعث شد تا خاکستر بر جای مانده از آن فتنه، فتنه بزرگ سال 88 را رقم بزند.
گرچه فاز فکری ایجاد فتنه سال 78 از سالها قبل از آن آغاز شده بود ولی فاز اجرایی آن از 18 تیر شروع و در 23 تیرماه پایان یافت یعنی در کمتر از یک هفته امید واهی دشمنان برای براندازی نظام به نومیدی تبدیل شد و آنان در لانه خزیده و تدارک فتنه ای بزرگتر را دیدند که دقیقاً ده سال بعد در سال 88 رخ نمود و این بار دشمن با تدارک وسیع تر، زمان فتنه خود را از یک هفته به هشت ماه افزایش داد. اما باز هم این مردم بودند که در نهم دی ماه و با حماسه ای بی نظیر، مشروعیت و اقتدار نظام سیاسی خود را به همه نشان دادند و با تکیه بر ایمان، بصیرت و موقعیت شناسی و با اقتدار به رهبر فرزانه انقلاب، طومار فتنه گران را در هم پیچیدند.
اما نکته ای که همه باید به یاد داشته باشیم این است که همان طوری که فتنه 78 اولین و آخرین فتنه دشمن نبود فتنه 88 نیز آخرین آنها نخواهد بود. حمایت آمریکا از فرقه سبز نشان داد که بیگانگان از اعمال فشار مستقیم به ملت ناامید شده و تنها امید آنها به جریانات و اختلافات داخلی است. با این نگاه باید گفت دشمن با توجه به تجارب فتنه های گذشته، فتنه های آینده را پیچیده تر طراحی خواهد کرد. تأکیدات و اصرارهای پی در پی مقام معظم رهبری بر موضوع بصیرت افزایی نیز از این جهت می باشد که فتنه گران فقط در محیط غبارآلود و غیرشفاف می توانند با تردیدافکنی و شبهه افکنی، خود را حق جلوه داده و ادامه حیات دهند لذا اگر مردم بصیرت داشته باشند و براساس شاخص ها بتوانند درست و نادرست و جبهه حق را از جبهه باطل و خودی را از غیرخودی تشخیص دهند، فتنه گران و دشمنان هرگز موفق نخواهند شد به خواسته های ناحق خود برسند.(بازخوانی فتنه 18 تیر 78، محمدرضا زارعی تبار، فوری نیوز)
«واکاوی فتنه 78»عنوان سرمقالهی روزنامهی رسالت به قلم صالح اسکندری است که در آن میخوانید؛تحلیل ابعاد مختلف حادثه کوی دانشگاه در سال 1378 به عنوان اولین فتنه سازماندهی شده ای که پس از رحلت حضرت امام خمینی (ره) صورت می گرفت از منظر رهبر معظم انقلاب اسلامی حاوی نکات در خور توجهی است که در این مجال بدان خواهیم پرداخت.
چند روز بعد از حوادث 18 تیر 1378 آیتالله خامنهای در خطبه های نماز جمعه تهران که به امامت ایشان اقامه شد از حوادث کوی دانشگاه در کشور تحت عنوان فتنه یاد کردند که تنها راه خاموش شدن آن روشنگری است. ایشان با اشاره به اظهارات رئیس سازمان جاسوسی کشورآمریکا که: در سال 1999 – یعنی همین سال جاری مسیحی – در ایران انتظار حوادثی را داریم که در این بیست سال گذشته – یعنی از اوّل انقلاب تاکنون – بی سابقه است! تاکید کردند: “صهیونیستها، آمریکاییها و مراکز اصلی قدرت، در فکر حوادثی در ایران هستند و قرار است حوادثی اتّفاق بیفتد.”( 8/5/1378)
مقام معظم رهبری سلسله حوادث آن سال در کشور را به یکدیگر مرتبط دانستند که از یک اتاق فکر فرماندهی میشد. این سلسله اتفاقات عبارت بودند از:
الف) تدارک شبکه جنگ روانی علیه ایران و نظام اسلامی در سطح تبلیغات جهانی
ب) تشویق توسری خورده های سیاسی – بالاتر از ورشکسته ها – به بازگشت به میدان
ج) تفتین بین جریانهای سیاسی داخلی
د) قتلهای مشکوک و تضعیف وزارت اطلاعات
ه) شایعه اختلاف بین مسئولان طراز اوّل کشور
و) تهمت زدن و از کار انداختن سپاه پاسداران، بسیج، قوه قضائیه، نیروی انتظامی، صدا و سیما و…
ز) تقویت شبکههای جاسوسی در داخل کشور
ح) حادثه کوی دانشگاه تهران
ایشان هدف دشمن را در این حوادث هدف گرفتن مسئله امنیت ملی در کشور دانستند که در این بین دانشجویان دستمایه این توطئه قرار گرفتند و مظلوم واقع شدند. مقام معظم رهبری در توصیه به برخی جریانات سیاسی نیز فرمودند:” این بدحالتی است که انسان ببیند در داخل خطوط سیاسی، با خطّ مقابل خودشان خصمانه رفتار کنند؛ اما مرزهای خودشان را به روی دشمن باز بگذارند! من این را نمی پسندم؛ این را ملت نمی پسندد؛ به جرأت می توانم بگویم که این را خدا هم نمی پسندد.”
در واقع یکی دیگر از شباهتهای حادثه 18 تیر با حوادث مرتبط با انتخابات دهم ریاست جمهوری حمایت همان نیروهای تندرو جریان دوم خرداد که آن موقع در وزارت کشور و مجلس حضور داشتند از اغتشاشات البته با فاصله 10 سال بود.
به هر حال همانگونه که ذکر شد نمی توان نقش دولت اصلاحات را در آفرینش اغتشاشات 18 تیر 78 نادیده و ایجاد یک محیط خصمانه و آنتاگونیستی در کشور نادیده انگاشت. یکی از شعارهای مهم اصلاح طلبان پس از دوم خرداد توسعه سیاسی و جامعه مدنی بود.
این رویکرد جریان حاکم موجب باز شدن فضای مطبوعاتی و فرهنگی کشور شد که در دوران هاشمی رفسنجانی محدود تر بود. در همین دوران موضوع ایران به شکل متفاوتی از گذشته روی میز دولت آمریکا، انگلیس و رژیم صهیونیستی قرار گرفت. در این مقطع پروژه براندازی نرم که مدیریت آن در خارج از مرزها بود به شکل جدیتر دنبال شد. بنیادها و مراکز آمریکایی از نیمه دوم دهه 90 به طور جدی به موضوع برنامه ایران پرداختند و این دقیقا سالهایی بود که دوم خردادیها قدرت را در کشور به دست گرفتند . در واقع شعارها و عملکرد برخی دوم خردادیها فضا را برای تحرک بیشتر این دست نهادهای آمریکایی مساعد کرده بود.
«ایلینا روزلهتین»، عضو جمهوریخواه مجلس نمایندگان آمریکا در جمع مراسم راهپیمایی منافقین در 31 خرداد 1378 اعلام کرده بود: «تنها راه حل باقیمانده برای تغییر در ایران، تغییر حکومت مذهبی است. شما هدفی درست، یعنی سرنگونی حکومت اسلامی را دنبال میکنید.» و «گری هاکرمن» سخنران دیگر این مراسم خاطرنشان کرد: «زمان آن فرا رسیده که وزارت خارجه آمریکا با حمایت مستقیم از نهضت ملی ایران، سرنگونی حکومت اسلامی را پیگیری کند.» با توجه به تجربه فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی مراکزی که مورد توجه دشمن قرار گرفت دانشگاهها و مطبوعات بود. بنیادها و مراکز علمی آمریکایی در قالب اعطای بورسها وفرصتهای تحقیقاتی ، کنفرانسهای علمی ، نشریات معتبر جهانی و … سعی در جذب نخبگان دانشگاهی و مطبوعاتی داشتند. یکی از کانونهایی که به طور رسمی از سوی کنگره امریکا مأمور اجرای پروژه دموکراسیسازی در ایران شده “بنیاد کمک ملی برای دموکراسی” است.
در بخش چهارم لایحه قانون حمایت و آزادی ایران به نام کمک به حمایت از گذر به دموکراسی در ایران از بنیاد کمک ملی برای دموکراسی در کنار طرح مشارکت خاورمیانه به عنوان بازوی اجرایی این گذار نام برده شده و برای این کار بودجه تخصیص داده شد. در بانک اطلاعات پروژههای این بنیاد، اطلاعات مربوط به 22 پروژه مرتبط با ایران ارائه شده است که نشان میدهد از سال 1991، تحت عناوین مختلف از جمله حقوقبشر (جوانان، آموزش، رسانهها و انتشارات و غیره)، حقوق کارگران و زنان به انجام مأموریت خود از سوی کنگره و سیا مشغول بوده است. یکی دیگر از مراکزی که در پروژه براندازی نرم در ایران سهیم است “بنیاد دفاع از دموکراسی (خانه آزادی)”این بنیاد در سال 1941 با هدف تقویت ارزشهای آمریکایی در داخل و خارج از کشور و در واکنش به نازیسم تشکیل شد.
یکی از نقاط مشترک و منفی برخی مطبوعات داخلی اما در این دوره تبلیغ حرکت نظام به سوی فروپاشی ـ به تقلید از فروپاشی شورویـ بود. وضعیت کتاب، فیلم، موسیقی، تئاتر و… اسفناک تر از سایر بخشها بود. رمانهای منحرف، فیلمهای گیشه محور و هنجارشکن، موسیقیهای غنایی، تئاترهای مبتذل و… موجبات نوعی آنومی فرهنگی و ناهنجاری اجتماعی را در کشور پدید آورد.
مقام رهبری بارها نسبت به وضعیت خاص فرهنگی کشور به وزیر وقت فرهنگ و ارشاد اسلامی و همچنین سایر نهادهای فرهنگی تذکر میداد. مقام معظم رهبری ضمن انتقاد شدید از وضع مطبوعات،گفت: «بعضی از مطبوعات پایگاه دشمن شده اند. مطبوعاتی پیدا میشوند که همه همتشان، تشویش افکار عمومی وایجاد بدبینی به نظام است. 10 تا 15 روزنامه گویا از یک مرکز هدایت میشوند؛ تیترهایی میزنند که هر کس نگاه کند، فکر میکند همه چیز در کشور از دست رفته است! امید را در جوانان میمیرانند، روح اعتماد به مسئولان را در مردم تضعیف میکنند… نهادهای رسمی را تضعیف میکنند… مطبوعات غربی هم اینگونه نیستند، این یک شارلاتانیزم مطبوعاتی است.»( کیهان، 1 اردیبهشت 1379) بررسی محتوایی برخی نشریات از سال 76 ـ79، بیانگر آن است که این مطبوعات ـ آگاهانه یا ناآگاهانه ـ به عنوان مجری بخشی از برنامه براندازی نرم بر محورهای ذیل تأکید داشتند: تضعیف نهادهای قضائی، امنیتی و قانونی نظام؛ فروپاشی نظام؛ اشاعه و ترویج تهاجم فرهنگی؛ تبلیغ و ترویج جدایی دین از سیاست؛ تاکید بر شکاف جمهوریت- اسلامیت، نهادهای انتخابی- انتصابی و مدرنیته و اسلام؛ اشاعه فرهنگ غربی و لیبرالیستی؛ نفی تمام دستاوردهای ملت ایران (بویژه حماسه دفاع مقدس)؛ تطهیر دشمنان داخلی و خارجی کشور؛ ایجاد بحران و تشنّج در جامعه؛ تخریب چهره نظام جمهوری اسلامی در افکار عمومی؛ تبلیغ مستمر این موضوع که نمی گذارند دولت کار کند؛ سازماندهی حملات مکرر و پی درپی بر ضد قانون اساسی و تضعیف مشروعیت و مقبولیت آن؛ رفراندوم قانون اساسی در جهت حذف اسلامیت؛ دامن زدن به بی بندوباری اجتماعی تحت عنوان آزادی؛ تحریک اقوام و مذاهب و اشاعه تجزیه طلبی؛ برنامه ریزی برای افزایش و تعمیق فاصله میان نسل انقلاب ونسل جدید و… .( اصلاحات و فروپاشی، ص91 ـ 93.)
این روزنامهها که در آن دوره موسوم به روزنامههای زنجیرهای بودند ضمن نمایندگی از یک جریان خاص که تحت لوای جبهه اصلاحات غنوده بود یک پیام را در قالبهای مختلف منتشر میکردند. فتنه 78 اما با بصیرت ملت ایران تحت هدایت رهبری معظم انقلاب ناکام ماند و سر فتنه گران داخلی و خارجی به سنگ خورد. این فتنه در سال 1388 نیز با ابعاد پیچیده تری دنبال شد اما بار دیگر در برابر هوشمندی ملت ایران زمین گیر شد. این بصیرت عمومی نظام اسلامی را واکسینه کرده است و ان شاء الله آن را در برابر توطئه های دشمن که روز به روز از الگوی پیچیده تری پیروی می کنند مصون نگه خواهد داشت.(رسالت، واکاوی فتنه 78)
بازخوانی سناریوی کوی دانشگاه (18 تیر 78 تا 23 تیر 78)
(منبع : خبرگزاری فارس،16/04/86)
گزارش ذیل به بازخوانی سناریوی حوادث کوی دانشگاه از 17 تیر تا 23 تیر ماه 78 می پردازد:
اصلاحیه قانون مطبوعات
در تیرماه 1378، کمیسیون فرهنگی مجلس پنجم ، طرحی را با عنوان «اصلاحیه قانون مطبوعات » در چهار بند به تصویب رساند که مواد آن عبارت بودند از:
الف ) ممنوعیت فعالیت مطبوعاتی برای عوامل بیگانه ، اعضای گروهک های تروریستی و ضدانقلاب ، جاسوسان، وابستگان و سردمداران رژیم طاغوت و…
ب ) منع شدن مطبوعات کشور از دریافت کمک مالی از کشورهای بیگانه
ج ) ضمانت اجرایی برای مقابله با افراد دولتی یا غیردولتی که نشریات را برای چاپ مطلب یا مقاله ای زیر فشار قرار داده یا آنها را وادار به سانسور نمایند. (در قانون مطبوعات با تأکید بر آزادی بیان و قلم و برای پیشگیری از اعمال قدرت مسئولان بر مطبوعات ، تصریح شده بود که اگر مطبوعات دولتی یا غیردولتی از این ماده تخلف کنند به حکم دادگاه از خدمات دولتی منفصل و یا تعزیز خواهند شد.»
د) لزوم التزام عملی مدیران مسئول و صاحبان امتیاز نشریات به قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران .
بازی خطرناک چگونه کلید خورد
همزمان با ارسال اصلاحیه قانون مطبوعات به هیأت رئیسه مجلس ، مجمع روحانیون مبارز با صدور اطلاعیه ای که در روزنامه ایران 12 تیر 78 به چاپ رسید، اعلام کرد: «طرحی توسط تعدادی از نمایندگان مجلس در دستور کار مجلس قرار گرفته که فقط تحدید کننده مطبوعات است و سایه استبداد را بر فضای مطبوعات کشور می گستراند. اعمال محدودیت و ممنوعیت همان طور که در گذشته نتیجه ای مطلوب در پی نداشته ، اینک نیز چنین دستاوردی نخواهد داشت .»
همچنین روزنامه نشاط در تاریخ 13 تیر با انتشار بیانیه شورای شهر تهران و سردبیر 10 نشریه دوم خردادی نسبت به طرح این اصلاحیه در مجلس هشدار داد.
روزنامه سلام هم در 15 تیر یعنی یک روز مانده به مطرح شدن اصلاحیه در صحن علنی مجلس ، اقدام به انتشار سند محرمانه منتسب به وزارت اطلاعات نمود و با تیتر درشت نوشت : «سعید اسلامی پیشنهاد اصلاح قانون مطبوعات را داده است .»
انتشار این نامه توسط روزنامه سلام ، تعجب همگان را برانگیخت . روزنامه نشاط ـ ارگان غیررسمی نهضت آزادی ـ در واکنش به انتشار این نامه نوشت : «خطر ریسک (انتشار نامه محرمانه وزارت اطلاعات ) به اندازه ای بود که حتی سعید حجاریان نیز صلاح را در آن دانست که چنین بازی خطرناکی را به موسوی خوئینی ها بسپارد. سعید حجاریان به سردبیرانش توصیه کرده بود که فتیله را پایین بکشند و اگر خبری یا نامه ای افشاگرانه در دست دارند، آن را به همکاران دیگری که احتمالاً حاشیه امنیتی قوی تری دارند، بسپارند.»
به صحنه آوردن مدیر مسئول روزنامه سلام ـ آقای موسوی خوئینی ها ـ با هدف ایجاد هزینه ای غیرقابل پرداخت و در نتیجه عدم تصویب اصلاحیه قانون مطبوعات صورت پذیرفت اما با شکایت وزارت اطلاعات و تعدادی از نمایندگان مجلس شورای اسلامی ، پرونده اتهامی وی به دادگاه ویژه روحانیت ارجاع داده شد و با احتساب حکم تعلیقی سال 1372، روزنامه سلام تا تعیین تکلیف نهایی تعطیل شد.
جریان دوم خرداد که بخش هایی از آن تجدیدنظرطلب نام گرفته بودند با اعلام حکم توقیف روزنامه سلام دچار غافلگیری شدند و به هشدار و تهدید روی آوردند.
روزنامه های موسوم به زنجیره ای در اقدامی هماهنگ ، تعطیلی روزنامه سلام را مهمترین سوژه خبری خود قرار دادند و ازآن به عنوان «اقدامی غیرقانونی »، «مقابله با دولت » و «مخالفت با توسعه سیاسی » یاد کردند. روزنامه نشاط با عبارت معناداری در زیر تصویر مدیر مسئول روزنامه سلام نوشت : «آیا محافظه کاران هزینه به صحنه آوردن آقای موسوی خوئینی ها را محاسبه کرده اند؟» و روزنامه صبح امروز با مدیر مسئولی سعید حجاریان ، در نخستین روز توقیف روزنامه سلام تصریح کرد: «باید به یاد داشته باشیم که بازی دموکراسی ، اگرچه بازی نامیده می شود، ولی اگر قواعد آن را پذیرفتیم ، دیگر بازی نیست . رأی مردم به جمهوری اسلامی ، رأی به دموکراسی است و اگر این قاعده چه در مطبوعات و چه در انتخابات در هم شکسته شود، آنگاه سیاست ورزی به پایان می رسد.»
نویسنده مذکور سپس با تهدید تلویحی مبنی بر افشای اسناد دیگری ، نوشت : «آیا اگر کسی توانست اسناد دیگری از طرح های سعید اسلامی به دست آورد، آیا باید به مجازات هشدار دادن به مردم ، به خاطر آن از ادامه فعالیت سیاسی باز ماند. به سهم خود از مردم می خواهیم هر اطلاعاتی که از سعید امامی و محافل سراغ دارند به روزنامه بفرستند.»
هماهنگی روزنامه های پنجشنبه 17 تیر در اختصاص تیترها و سرمقاله های خود به عواقب غیرقابل پیش بینی و کنترل توقیف روزنامه سلام ، نشان از آن داشت که یک تیم پشت پرده، هدایت این جریان را برعهده دارد؛ چرا که خبر توقیف روزنامه سلام ساعت 10 شب اعلام گردید و آن زمانی بود که اکثر روزنامه می بایست با انجام مراحل نهایی ، صفحات روزنامه ها را به چاپخانه می فرستادند تا در توزیع فردا صبح خود دچار مشکل نشوند. روز پنجشنبه 17 تیر، 10 روزنامه زنجیره ای با تیترهایی چون «محدودیت مطبوعات خشم مردم را شعله ور خواهد کرد»، «زمان حامل حوادث خشونت بار است »، «نظام باید هزینه های سنگینی بپردازد»، «دانشجویان ساکت نخواهند نشست »، «ورود به قلعه چپ گرایان یک ریسک خطرناک برای محافظه کاران است »، «مقابله با دولت و مخالفت با توسعه سیاسی » و «پایان سیاست ورزی »، درصدد القای فضای بحرانی و ناآرامی به جامعه برآمدند تا در همان شب علیرضا نوری زاده ، مفسر رادیو بی بی سی در تقدیر از عملکرد مطبوعات اصلاح طلب بگوید: «ما باید سرافراز باشیم که پرچمداران جامعه مدنی در ایران یعنی نشریات نشاط ، صبح امروز، خرداد، همشهری و ایران ، مراکز قدرت را نشانه رفته اند و با زیر سؤال بردن مشروعیت و مقبولیت نظام اسلامی ، چالشی جدی فراروی حاکمان اسلامی گشوده اند.»
آتش تهیه مقامات و رسانه های غربی
حادثه 18 تیر در حالی رقم خورد که رسانه های غربی از هفته ها قبل آتش تهیه خود را ریخته بودند. نشریه آمریکایی «میدل ایست اکونومیک دایجست » در هفتم تیر نوشته بود: «بیشتر ناظران در تهران بر این اعتقادند که تابستان امسال شاهد یک آزمون حیاتی قدرت و حتی شاید دور نهایی رویارویی جدی بین جناح محافظه کار و اصلاح گرایان خواهد بود. اصلاح طلبان یک تابستان سیاسی داغ را در پیش روی دارند تا جناح محافظه کار را از میدان مبارزه خارج نمایند.»
و «گری سیک »، مشاور امنیت ملی در دولت های کارتر و ریگان و از مسئولان سازماندگی عناصر ضدانقلاب و تجدیدنظرطلب ایرانی ، در اظهاراتی اعلام کرد: «برای آنها که خواستار توسعه سیاسی هستند زمان بسیار خطرناک است . در طی دو سال گذشته علی رغم وجود حمایت تبلیغاتی و فیزیکی ، این افراد در نگاه داشتن خود، شجاعت به خرج داده اند و شجاعت آنها در روزهای آینده به نمایش گذاشته خواهد شد.»
و «ایلینا روزلهتین »، عضو جمهوری خواه مجلس نمایندگان آمریکا در جمع مراسم راهپیمایی منافقین در 31 خرداد اعلام کرده بود: «تنها راه حل باقیمانده برای تغییر در ایران ، تغییر حکومت مذهبی است . شما هدفی درست ، یعنی سرنگونی حکومت اسلامی را دنبال می کنید.» و «گری هاکرمن » سخنران دیگر این مراسم خاطرنشان کرد: «زمان آن فرا رسیده که وزارت خارجه آمریکا با حمایت مستقیم از نهضت ملی ایران ، سرنگونی حکومت اسلامی را پیگیری کند.»
پرده اول سناریو
اولین تجمع در اعتراض به توقیف روزنامه سلام ساعت 21 در برابر خوابگاه دانشجویان دانشگاه تهران شکل گرفت .
برپاکنندگان این تجمع دو فرد غیر دانشجو یعنی منوچهر محمدی و اکبر محمدی بودند که پس از دستگیری ، درباره چگونگی دریافت کمک مالی و ارتباط با عناصر خارجی و طراحی تجمعات اعتراض آمیز اعترافات قابل تأملی داشته اند. این دو نفر با ورود به خوابگاه دانشجویان ، جلسه ای را با تنی چند از اعضای دفتر تحکیم برگزار می کنند و سپس با فراخوان تعدادی از دانشجویان در محوطه خوابگاه با شعار «طرح سعید امامی ملغی باید گردد» دست به تظاهرات می زنند.
در گوشه دیگر خوابگاه یعنی جلوی سینمای کوی دانشگاه ، فردی به نام فرح شفیعی که از افراد مرتبط و نزدیک به مدیریت وقت کوی دانشگاه بود، در حالی که به همراه چند نفر دیگر، تراکت ها و پلاکاردهایی از قبل آماده شده در اختیار داشتند، به بهانه توقیف روزنامه سلام و محکومیت طرح اصلاح قانون مطبوعات در محوطه کوی دانشگاه تجمع می کنند و با سردادن شعارهایی تحریک آمیز خواستار اجتماع دانشجویان در محوطه خوابگاه ها می شوند. در همین حال عناصری از انجمن اسلامی دانشگاه علوم پزشکی تهران با حضور در خوابگاه گلستان ، دانشجویان را به شرکت در تجمع ترغیب می نمایند. ساعت 22 تجمع فرح شفیعی با منوچهر محمدی در هم ادغام می شود و آماده حرکت و خروج از محوطه خوابگاه می شوند.
در این هنگام خبر بازپس گیری شکایت وزارت اطلاعات علیه روزنامه سلام در جمع دانشجویان اعلام می شود و در حالی که انتظار می رفت تا حدودی موج اعتراضات فروکش نماید، اما تعدادی از اعضای دفتر تحکیم ، این خبر را به منزله عقب نشینی محافظه کاران مطرح کرده و خواستار خروج جمعیت 300 نفره دانشجویان از محوطه خوابگاه شدند. با گذشت دقایقی و در حالی که ممانعتی برای خروج تجمع کنندگان از کوی صورت نمی گیرد، اجتماع کنندگان از کوی خارج شده ، به سمت خیابان کارگر حرکت می کنند و در این میان افرادی مشکوک با شعارهای تحریک کننده و ضدارزش های الهی نظام و پرتاب سنگ ، جو را ملتهب می نمایند. تماس فرماندهان نیروی انتظامی با مسئولان وزارت کشور جهت کسب تکلیف بی نتیجه می ماند و هیچ یک از مدیران ارشد وزارت کشور در دسترس نمی باشند.
پرتاب سنگ به همراه شعارهای توهین آمیز و ساختارشکنی که از سوی برخی افراد نفوذ کرده در جمع دانشجویان در برابر نیروهای انتظامی داده شد، باعث تحریک عوامل انتظامی و وادار کردن آنان به اشتباه و قرار گرفتن در مسیر سناریویی می شود که از پیش طراحی شده بود و آن تعقیب و درگیری با تظاهرات کنندگان و کشیده شدن به داخل خوابگاه دانشجویان بود. در زمانی کوتاه ، تجمع و راهپیمایی به شورش ضدامنیتی تبدیل می شود و در حالی که مدت زمان حضور نیروی انتظامی در محوطه کوی دانشگاه براساس گزارش های وزارت کشور، اطلاعات و نهاد ریاست جمهوری بین 12 تا 20 دقیقه بیشتر نبوده است ، اما معاونت دانشجویی وزارت علوم میزان تخریب را 800 اطاق و 2400 تخت اعلام می نماید و این در حالی بود که قبل از ورود نیروی انتظامی به محوطه خوابگاه دانشجویان، صدای شکستن شیشه و پرتاب اشیا و وسایل دانشجویان از پنجره خوابگاه ها به بیرون شنیده می شد که این حرکت سازمان یافته پس از خروج نیروهای انتظامی هم تا صبح ادامه یافت به گونه ای که بسیاری از اتاق ها، میزها و وسایل مطالعه دانشجویان ، تخت خواب ها، یخچال ها، کیوسک های مطبوعاتی و تلفن و درب و پنجره خوابگاه ها تخریب و دچار آسیب های جدی شدند.
شعله های خشم کور
درگیری های پراکنده که از نیمه شب آغاز شده بود، تا صبح روز جمعه ادامه یافت و افراد نقابدار مستقر در کوی و پشت بام های مشرف به خیابان کارگر با پرتاب سنگ و اشیای سخت و سردادن شعارهایی علیه ارکان نظام ، درصدد تهییج دانشجویان از یک سو و شدت عمل نیروهای انتظامی و امنیتی در برخورد با دانشجویان در سوی دیگر بودند.
حدود ساعت 11 صبح ، بالاخره جلسه شورای تأمین استان در استانداری تشکیل می شود و حادثه شب گذشته را بررسی می نماید. حوالی ظهر روز جمعه به نیروهای انتظامی دستور داده می شود که از صحنه خارج شوند. در این میان برخی چهره های سیاسی جهت ابراز همدردی با دانشجویان وارد کوی دانشگاه می شوند.
مجید انصاری ، موسوی لاری ، دکتر معین ، فائزه هاشمی ، خانم کروبی ، مصطفی تاج زاده ، عبدالله نوری ، درودیان ، اکبر گنجی ، ابراهیم اصغرزاده و… از جمله این افراد بودند. فضای دانشگاه همچنان متشنج است و سخنان برخی از این چهره های سیاسی که به ظاهر برای آرام کردن دانشجویان به داخل کوی رفته بودند، شعله های خشم آنان را شعله ورتر می سازد به گونه ای که بار دیگر گروه هایی سازمان یافته از محوطه کوی خارج شده و در خیابان کارگر ضمن ضرب و شتم مردم و ایراد خسارت به اموال عمومی ، درگیری های پراکنده ای را با نیروهای انتظامی مستقر در اطراف کوی دانشگاه شکل می دهند.
روزنامه های شنبه 19 تیر کار هدایت آشوب ها را بر عهده گرفتند. روزنامه خرداد در تیتر درشت صفحه اول خود نوشت : «کوی دانشگاه به خون کشیده شد» و روزنامه نشاط هم افزود: «دفتر تحکیم وحدت یک هفته عزای عمومی اعلام کرد.» و سپس پلاکاردهایی با مضمون پنج شهید به نام های ذاکری ، سهرابی ، امامی ، رهبری و نادری ، در میان دانشجویان توزیع گردید. در دانشگاه های امیرکبیر، علم و صنعت ، صنعتی شریف و شهید بهشتی تجمع هایی صورت گرفته و عوامل بر پا کننده این تجمعات خواستار حرکت دانشجویان به سمت کوی دانشگاه شدند. افراد حاضر در این تجمعات ، در مسیر حرکت خود به سمت میدان انقلاب و دانشگاه تهران اقدام به سردادن شعارهایی چون «می کشم می کشم آن که برادرم کشت »، «توپ تانک مسلسل دیگر اثر ندارد»، «عزاعزاست امروز، دانشجوی آزاده صاحب عزاست امروز»، «خاتمی ـ خاتمی واکنش واکنش » و «دانشجوی مبارزه حمایتت می کنیم » کردند که در این میان سینما ملت ، بانک های تجارت و سپه ، چند اتوبوس واحد، پمپ بنزین ، محل برگزاری نماز جمعه ، یک بیمارستان و چند دستگاه خودرو سواری و موتور سیکلت تخریب و یا دچار آتش سوزی شدند.
در این میان پیاده نظام هایی از عناصر نهضت آزادی ، حزب ملت ، نیروهای ملی ـ مذهبی ، سلطنت طلبان و افراد وابسته به کانون نویسندگی خود را به تظاهر کنندگان رساندند و با توزیع اعلامیه ها و بیانیه هایی سعی در تهییج و گسترش دامنه آشوب ها در سطح شهر داشتند. در این روز تعدادی از نیروهای حزب اللهی ، بسیجی و زنان محجبه توسط اوباش با چاقو و سنگ و پنجه بکس مورد هجوم قرار گرفتند. در میدان انقلاب ، چهار راه مخبرالدوله و بلوار کشاورز، چادر تعدادی از خانم ها توسط اوباش برداشته شد و سه تن از این بانوان که مقاومت از خود نشان داده بودند توسط تیغ موکت بری بشدت مجروح شدند.
در دیگر سو، رسانه های بیگانه و اپوزیسیون خارج کشور که در رؤیای «ختم انقلاب » دست افشانی و پایکوبی می کردند، با ارسال اخبار و گزارش های کذب ، سعی در کشانیدن دامنه آشوب ها به شهرهای دیگر داشتند. خبرنگاران و عکاسان روزنامه های دیلی تلگراف ، ال موندو، کیودو، ال پائیس ، لیبراسیون ، فیگارو، پروفیل ، ایشن ایج ، نیویورک تایمز، واشنگتن پست ، کوریره دلاسرا به همراه شبکه های تلویزیونی سی .ان .ان ، ان .بی .سی ، فاکس نیوز، سی .بی .اس ، بی .بی .سی ، الجزیره و خبرگزاری های رویترز، فرانسه ، آسوشیتد پرس ، یونایتدپرس ، فرانس پرس ، در روزهای 20،21و22 تیر بالاترین حجم اخبار، گزارش ها و تصاویر خود را به سراسر دنیا ارسال کردند، به گونه ای که بسیاری از سران کشورهای دنیا خود را آماده فرستادن پیام تبریک برای پادشاه و یا رئیس جمهور آینده ایران نموده بودند. در این میان ، تعدادی از فریب خوردگان اپوزیسیون خارج کشور هم با بستن چمدان هایشان برای ورود به ایران لحظه شماری می کردند.
در انتظار حماسه
حوادث تلخ و عبرت آموز 18،19، 20، 21و22 تیر به کندی و تلخی می گذشت . روزهایی که فرزندان انقلاب خون دل های فراوانی خوردند و به دستور مقتدایشان سیاست صبر و سکوت و تحمل را پیشی گرفته بودند. در روز 22 تیر، پیام هشدار دهنده و آرامش بخش رهبر معظم انقلاب التیامی بر زخم های ناسوری بود که از حرامیان بر پیکره دوستداران و پیروان خمینی کبیر(ره ) رسیده بود. مقتدای دل مردم ایران در آن روز فرمود: «ملت رشید و غیور ایران ، مردم عزیز تهران . در دو روز گذشته که جمعی از اشرار با کمک و همراهی برخی از گروهک های سیاسی ورشکسته و با تشویق و پشتیبانی دشمنان خارجی در سطح تهران ، به فساد و تخریب اموال و ارعاب و عربده جویی پرداخته و موجب سلب امنیت و آسایش مردم شده اند، دشمنان زبون و حقیر اسلام و انقلاب گمان کرده اند انقلاب و مردم مؤمن و انقلابی به آنان اجازه خواهند داد که با فتنه انگیزی خود راه سلطه آمریکای جنایتکار را بر میهن عزیز ما هموار کنند.گروهک های وابسته و معاند، طبق تحلیل اربابان و معلمان خود، گمان کرده اند مردم ایران از اسلام و انقلاب دست برداشته اند و به خیال باطل خود می خواهند از انقلاب اسلامی انتقام بگیرند ولی غافل از اینکه ملت مؤمن و شجاع و هوشیار به آنان و اربابان و پشتیبانان آنان اجازه ادامه شرارت را نخواهند داد و نظام مقتدر اسلامی ، آنان را بشدت منکوب خواهد کرد… فرزندان بسیجی ام باید آمادگی های لازم را در خود حفظ کنند و با حضور خود در هر صحنه ای که حضور آنان لازم است ، دشمنان زبون را سرکوب و منکوب سازند.»
و سپس در آوردگاه 23 تیر سال 1378، اقیانوسی از یک ملت بیدار دل ، روانه کوچه و خیابان های کشوری به نام ایران شد تا بار دیگر اثبات نمایند که رهبری انقلاب و مردم هوشیار و هوشمند این نظام ، از چه ظرفیت های بی بدیل و شگفت آوری در تبدیل تهدیدها به فرصت ها برخوردارند. راهپیمایی میلیونی و حماسی ملت ایران در 23 تیر نشان داد که از حادثه تا حماسه راهی نیست به شرط آنکه گوش و دل را به امیر کاروان سپرده باشی و برای چنین ملتی سرافراز، هماره چنین بوده و هست و خواهد بود.
ان شالله
دوم . متن کامل بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار جمعى از دانشجویان به همراه اقشار مختلف مردم ،21/4/1378:
بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم
برادران و خواهران عزیز؛ خیلى خوش آمدید. حرفهاى گفتنى زیاد است؛ اما مطلبى که از نظر من مهمتر از همه است و ذهن مرا مشغول کرده، حمله به خوابگاه جوانان و دانشجویان است. این حادثه تلخ، قلب مرا جریحه دار کرد؛ حادثه غیرقابل قبولى در جمهورى اسلامى بود. حمله به منزل و مأوا و مسکنِ جمعى – بخصوص در شب یا در هنگام نماز جماعت – به هیچ وجه در نظام اسلامى قابل قبول نیست. جوانان این کشور – چه دانشجویان و چه غیر دانشجویان – فرزندان من هستند و هرگونه چیزى که براى این مجموعه ها مایه اضطراب و ناراحتى و اشتباه در فهم باشد، براى من بسیار سخت و سنگین است. هرکسى بوده، فرق نمى کند؛ چه در لباس نیروى انتظامى، چه در غیر آن. مسلماً با کسانى که در نظام جمهورى اسلامى تخلّف مى کنند، باید برخورد شود؛ اما با کسى که تخلّفى نکرده است؛ کسى که در خانه خود در حال استراحت است، آن هم در محیط جوان دانشجویى، کار بسیار خطا و ناروایى است اگر برخورد شود.
این که صد نفر یا دویست نفر از کوى دانشگاه خارج شدند و حرفهایى زدند و شعارهایى دادند، بهانه و مجوّزى نمى شود براى این که کسانى، در هر لباس و با هر نامى، وارد آن محیط شوند و کارهاى ناروایى انجام دهند؛ بخصوص وقتى که نام مقدّس نیروى انتظامى در میان مى آید، عملى که موجب شود نیروى انتظامى بدنام گردد، قضیه را سخت تر مى کند. شما مى دانید که امروز نیروى انتظامى در اطراف کشور، در جاده ها، در مرزها، در برخورد با اشرار، چه جانفشانیهایى مى کند و چه زحماتى مى کشد. چقدر از اینها براى حفظ امنیت ما، جان خود را از دست مى دهند. با این حال، به وسیله چند نفر عملى انجام شود که چهره این خدمتگزاران در نظر بعضى تیره گردد؛ آیا این انصاف است؟! یا آن طورى که نقل کرده اند، بعضى با آوردن نام مقدّس «یا حسین» و «یا زهرا» وارد اتاق دانشجوى بسیجى یا دانشجوى جانباز شوند و او را از خواب بپرانند، یا آن طور حوادثى را به وجود آورند؛ آیا این درست است؟! اینها قلب را مى فشارد. این همه جوان مؤمن، عاشقان امام حسین، عاشقان فاطمه زهرا، در همه جاى کشور، در خدمت اسلام، در خدمت کشور، در طول دوران دفاع مقدّس، در هر خطرى که این کشور را تهدید کند، سینه سپر مى کنند و وارد مى شوند؛ اما بعد کسانى با استفاده از این نامها حوادثى را به وجود آورند. براى من، حادثه خیلى تلخى بود. البته من تأکید کردم که اطراف این حادثه تحقیق شود و بروند حادثه را درست بسنجند. قرار شد رئیس جمهور محترم و مسؤولان، هیأت تحقیقى را تعیین کنند؛ من هم ممکن است خودم کسى را در این هیأت بگذارم.
من چند حرف دارم؛ یک حرف با دانشجویان، یک حرف با عموم ملت ایران، یک حرف، بخصوص با شما جوانان، یک حرف هم با دشمن. حرف من به دانشجویان این است که مراقب دشمن باشید؛ دشمن را خوب بشناسید؛ مبادا از شناسایى دشمن غفلت کنید. غریبه هایى را که در لباس خودى خودشان را در همه جا داخل مى کنند بشناسید؛ دستهاى پنهان را ببینید. هیچ کس به خاطر غفلت ستایش نمى شود. هیچ کس به خاطر چشمها را بر هم گذاشتن، مدح نمى شود. اگر بر آدم غافل ضربه اى وارد شد، اوّل کسى که مسؤول و مذموم است، خود اوست؛ مراقب باشید. دانشجو، قشر فاخر و با ارزشى است. دشمن، دانشجو را هدف گرفته است. چند سال است سعى مى کنند بلکه بتوانند دانشجویان را در مقابل نظام قرار دهند؛ اما موفّق نشدند؛ بعد از این هم موفّق نخواهند شد. اگر یک عدّه نفوذى خواستند از فرصتى استفاده کنند و از آب گل آلودى ماهى بگیرند – وارد اجتماع دانشجویان شدند و شعارهایى درست کردند و حرفهایى زدند – خیال نکنند که ما اشتباه خواهیم کرد؛ نه، ما اشتباه نخواهیم کرد. ما مخاطب و طرفِ خودمان را مى شناسیم. دانشجو، فرزند ماست؛ متعلّق به ماست؛ متعلّق به این کشور است. دشمن است که مى خواهد با نام دانشجو یا با نام نفوذ در میان دانشجویان، فساد و تباهى کند؛ خود دانشجویان بایستى هوشیارانه متوجّه باشند.
در یک چنین موقعیّت و فصل حسّاسى مثل این فصل سال – فصل امتحانات دانشجویى، فصل کنکور؛ که همه خانواده هایى که جوانى دارند، این فصل که مى شود، همه همّت خودشان را مى گذارند که جوانشان حواسش جمع باشد و بتواند در امتحان یا در کنکور موفّق شود – آن کدام دستى است، آن کدام دشمن آینده این مملکت و دانشگاه این مملکت است که این طور جوانان را به یک سمت انحرافى مى کشاند، سرگرمى درست مى کند و تشویق مى نماید به این که سراغ درس و سراغ امتحان نروید؛ اجتماع کنید؟! اوّل کسى که این جا باید هوشیارانه چشم خود را باز کند و تصمیم بگیرد، خودِ دانشجوست.
به ملت ایران هم عرض مى کنم: اى ملت بزرگ و شجاع که بیست سال است دشمنى را که انقلاب از این کشور بیرون راند، با قدرت پشت در نگه داشتید و نگذاشتید که این دشمن از هیچ منفذى وارد شود؛ بهوش باشید. این معناى حرفهاى مکرّرى است که من در این چند سال به ملت ایران و به مسؤولان عرض کرده ام که دشمن درصدد نفوذ است. هر پنجره اى پیدا کند، وارد خواهد شد؛ هوشیاریتان را بیشتر کنید. دشمن، امنیت ملى ما را هدف گرفته است. امنیت ملى براى یک ملت، از همه چیز واجبتر است. اگر امنیت ملى نباشد هیچ دولتى نمى تواند کار کند؛ براى سازندگى، هیچ سنگى روى سنگ گذاشته نخواهد شد. وقتى که هرج و مرج و ناامنى باشد، هیچ مشکلى از مشکلات مملکت حل نخواهد شد؛ نه اقتصاد مردم، نه فرهنگ مردم، نه مسائل اجتماعى مردم، نه مسائل سیاسى مردم. وقتى امنیت نبود، همه اینها از بین خواهد رفت. دشمن این را هدف گرفته است. این را ملت ایران در همه جاى کشور باید بفهمد؛ که البته مى فهمد و مى داند. بحمداللَّه ملت هوشیار است.
یک حرف هم به شما جوانان عرض مى کنم. جوانان عزیز! شما امیدهاى انقلاب و اسلامید. رفتار شما مى تواند این مملکت را در جهت شکوفایى، با سرعت به پیش ببرد. وقتى جوان مملکت هوشیارانه، با تدبیر، با حلم و با توجه به موقعیّتها، حرف بزند و تصمیم بگیرد و عمل کند، کشور گلستان خواهد شد. وقتى هیجانات کور، پا وسط بگذارند، دشمن فوراً استفاده خواهد کرد. بارها گفته ام، باز هم تکرار مى کنم؛ من معتقدم که جوان مملکت بایستى در همه میدانها حضور و آمادگى داشته باشد؛ منتها با انضباط. این گونه حرکاتى که ملاحظه شد کسانى به دانشگاه حمله کنند، ناشى از بى انضباطى است؛ با هر نامى انجام گیرد، غلط و محکوم است. اگر با نام دفاع از دین هم انجام گیرد، غلط است؛ اگر با نام دفاع از ولایت هم انجام گیرد، غلط است. مگر من بارها نگفته ام در اجتماعات کسانى که مخالفند، هیچ کس نباید رفتار خشونت آمیز داشته باشد؛ چون این، دشمن را خوشحال مى کند. بارها ما این حرف را گفتیم، چرا گوش نکردند؟! چرا گوش نمى کنند؟! حتّى اگر یک حرفى که خون شما را به جوش مى آورد به زبان آورند – مثلاً فرض کنید اهانت به رهبرى کردند – باز هم باید صبر و سکوت کنید. اگر عکس مرا هم آتش زدند و یا پاره کردند، باید سکوت کنید. نیرویتان را براى آن روزى که کشور به آن نیازمند است، براى آن روزى که نیروى جوان و مؤمن و حزب الّلهى باید در مقابله با دشمن بایستد، حفظ کنید، والاّ حالا فرض کنیم یک جوان، یا یک دانشجوى فریب خورده اى هم حرفى زد و کارى کرد؛ چه اشکالى دارد؟ من از او صرف نظر مى کنم.
و اما یک مطلب به دشمن مى گویم؛ هر که هست و هرجا هست. دشمنان اصلى ما در سازمانهاى جاسوسى، طرّاحان این قضایا هستند. این پولى که مجلس امریکا تصویب کرد که باید براى مبارزه با نظام ایران صرف شود، این پول و چندین برابر این پولها کجا مصرف شد؟! معلوم است؛ براى همین طور طرّاحیهایى مصرف مى شود؛ شکّى نیست. این دشمنان بدانند که خواب برگشتن امریکا به این مملکت، یک خواب پریشان و غیرقابل تعبیر است. این عناصر داخلىِ حقیر، این عناصر سیاسىِ مطرود و منفور، که ملت اینها را مثل دندان فاسدى بیرون آورد و به یک طرف پرتاب کرد، هجده، نوزده سال است که کمین گرفته اند تا از ملت و از امام و از نام امام و از راه امام انتقام بکشند. اینها هم بدانند که اشتباه کردند؛ در همین قضیه هم اشتباه کردند، خودشان را لو دادند و چهره خودشان را مشخص کردند. درست است که به دستگاه اطّلاعاتى ما آن ضربه ناجوانمردانه را وارد کردند؛ به دستگاه انتظامى ما هم در این جا این ضربه را وارد کردند، اما عناصر خدمتگزار و سربازان مخلص و بدون نام و نشان جمهورى اسلامى، اطّلاعات را کسب مى کنند و مى فهمند که چه کسى در کجاست و چه کار مى کند. نمى توانند این ملت را با این روشها از صحنه مبارزه در راه استقلالشان، در راه اسلام عزیزشان و در راه مبارزه با دشمنانشان عقب برانند.
یک نکته هم به این خطّ و خطوط سیاسى عرض کنیم. آقایانى که سردمداران خطوط سیاسى و گرایشهاى سیاسى هستید، حالا برسید به این حرفى که ما مى گوییم شما خودیها وقتى سر قضایاى بیهوده این طور با هم درگیر مى شوید، دشمن سوء استفاده مى کند؛ بفرمایید، این یک نمونه؛ دیدید دشمن چطور استفاده کرد؟! دیدید دشمن چگونه نیش خود را زد؟! این مسائل را کنار بگذارید. البته ما اصرار نداریم که همه یک طور فکر کنند؛ اما براى کار سیاسى و درگیرى سیاسى، حدّى قائل شوید و خطّ قرمزى بگذارید. بى حساب و کتاب با هم مبارزه نکنید که آن قدر مشغول شوید که به دشمن اجازه دهید این طور بیاید و داخلِ این میدانها بشود. سرِ این قضیه قانون مطبوعات و سرِ قضایاى گوناگون دیگر، چه جنجال و چه دعوایى به راه افتاد! همه اش مسائل خطّ و خطوط! براى چه؟ براى این که قانونى در مجلس تصویب مى شود! من به یک جریان سیاسى خاص اشاره نمى کنم؛ خطاب من به همه است. براى من، آن خطّ و این خط و هر خطّ سیاسى و سلیقه سیاسى دیگر، تفاوت نمى کند. براى من، مناط و ملاک، راه خدا و راه امام و راه اسلام و حفظ کشور و رعایت مصالح مردم و حفظ آینده کشور مطرح است. براى من فرقى نمى کند که فلان کس متعلق به خطّ «الف» است، فلان کس متعلّق به خط «ب» است. من به همه عرض مى کنم؛ شما هم هشیار باشید.
آخرین جمله را هم به امام و مقتداى خودمان ولىّ عصر ارواحنافداه عرض کنیم: اى سیّد و مولاى ما! پیش خداى متعال گواهى بده که ما در راه خدا تا آخرین نفس ایستاده ایم. بزرگترین آرزو و افتخار بنده این است که در این راهِ پُرافتخار و پُرفیض و پُربهجت، جان خودم را تقدیم کنم. ان شاءاللَّه خداوند متعال شما را موفّق و مؤیّد بدارد. والسّلام علیکم و رحمةاللَّه و برکاته
پیام مقام معظم رهبری به به ملت رشید ایران ، 22/4/1387
بسم اللَّه الرّحمن الرّحیم
ملت رشید و غیور ایران، مردم عزیز تهران
دو روز است که جمعى از اشرار با کمک و همراهىِ برخى از گروهکهاى سیاسىِ ورشکسته و با تشویق و پشتیبانى دشمنان خارجى در سطح تهران، به فساد و تخریب اموال، و ارعاب و عربده جویى پرداخته و موجب سلب امنیت و آسایش مردم شده اند. دشمنان زبون و حقیر اسلام و انقلاب گمان کرده اند، انقلاب و مردم مؤمن و انقلابى به آنان اجازه خواهند داد که با فتنه انگیزى خود، راه سلطه ى امریکاى جنایتکار را بر میهن عزیز ما هموار کنند. گروهکهاى وابسته و معاند، طبق تحلیل اربابان و معلمان خود، گمان کرده اند مردم ایران از اسلام و انقلاب، دست برداشته اند، و به خیال باطل خود مى خواهند از انقلاب اسلامى انتقام بگیرند؛ ولى غافل از این که ملت مؤمن و شجاع و هوشیار به آنان و اربابان و پشتیبانان آنان اجازه ى ادامه ى شرارت را نخواهند داد و نظامِ مقتدر اسلامى، آنان را به شدت منکوب خواهد کرد.
به مسؤولان در دولت و بخصوص مسؤولان امنیت عمومى تأکید شده است که با درایت و قدرت، عناصر مفسد و محارب را بر جاى خود بنشانند و بى شک کسانى که چشم به فتنه انگیزیهاى این روسیاهان دوخته اند، مأیوس خواهند شد. ملت بزرگ ایران مخصوصاً جوانان عزیز باید در کمال هوشیارى مراقب حرکات دشمن باشند و به طور کامل با مأموران، همکارى کنند و عرصه را بر عناصر مزدور و خودفروخته ى دشمن، تنگ نمایند. و به خصوص فرزندان بسیجى ام باید آمادگى هاى لازم را در خود حفظ کنند و با حضور خود در هر صحنه یى که حضور آنان در آن لازم است، دشمنان زبون را مرغوب و منکوب سازند.
تأیید اسلام و مسلمین را از خداوند متعال مسألت مى کنم. سیّد على خامنه اى – 22/04/1378
جهت مطالعه بیشتر ر.ک :
1. برای تاریخ، فرهاد نظری .