طلسمات

خانه » همه » مذهبی » علت و فلسفه اذان و وضو چیست؟

علت و فلسفه اذان و وضو چیست؟

قبل از آن که فلسفه وضو واذان را بیان کنیم توضیح مختصرى راجع به اصل فلسفه احکام ذکر مى نماییم تا مسأله روشن تر گردد.
اولا: فلسفه همه احکام و جزئیات آنها به طور تفصیلى روشن نیست و آگاهى از آن دانشى فراتر از تنگناهاى معارف عادى بشرى مى طلبد. لیکن بطور اجمالى روشن است که همه احکام الهى تابع مصالح و مفاسد واقعى در متعلق آنهاست. بنابراین در صورتى که فلسفه حکمى را بالخصوص ندانیم بنابر قاعده کلى فوق از آن باید پیروى کرد. زیرا یقین به وجود مصلحتى در آن هست هر چند بر ما ناشناخته باشد.
ثانیا: در جست و جوى فلسفه احکام نباید همیشه به دنبال علوم تجربى رفت و دلیلى مادى و فیزیولوژیک برایش جست و جو نمود. این فرایند که همواره در پى یافتن مصلحت یا مفسده اى طبى یا… باشیم برخاسته از نگرشى مادى گرایانه است. در حالى که بسیارى از احکام مصالحى معنوى دارند که در حوزه هیچ یک از علوم بشرى و محاسبات عادى قابل تحقیق نیست و آنها با متد تجربى خود قادر به حکمى نفیا یا اثباتا پیرامون آن نیستند و یا اگر نظرى بدهند بسیار سطحى است و چه بسا مساءله حکمتى برتر و بالاتر داشته باشد. چنان که در مورد روزه علوم به خواص بهداشتى آن پرداخته اند ولى قرآن مجید فلسفه اى بالاتر را بیان فرموده و آن «تقوایابى» است.
درباره فلسفه وضو به طور خلاصه مى توان مطالب زیر را بیان کرد:
1ـ طهارت و پاکیزگى ظاهرى.
2ـ طهارت باطنى؛ چون شخص وضو گیرنده، وقتى به نیت عبادت و اطاعت خداوند و شکل معین شده در شریعت وضو مى گیرد قهراً در مسیر طهارت باطنى و عبودیت خداوند گام برمى دارد و اثر معنوى و تربیتى ویژه اى مى پذیرد.
3ـ وضو عملى است که از سر تا قدم انسان را در برمى گیرد و شستن و مسح اعضا، نوعى تذکر و یادآورى به او در مورد مسؤولیت اعضا و جوارح است.
4ـ تقویت روحیه بندگى و تعبد.
از حضرت رضا(ع) رسیده که آن حضرت فرمود: «بدان جهت به گرفتن وضو امر شده که بنده آن گاه که در حضور خداوند جبار براى مناجات با او مى ایستد طاهر و پاکیزه باشد: و در آن چه او فرموده مطیع و از پلیدى ها و نجاست ها پاک باشد. گذشته از این، وضو کسالت و خواب را از آدمى دور مى کند و دل را براى قیام در حضور حضرت پروردگار پاکیزه مى سازد، و امّا این که وضو بر صورت و دست ها و سر و پاها واجب گشته بدان خاطر است که این اعضاء در نماز به کار گرفته مى شود، با صورت سجده مى کند و خضوع مى نماید. با دست از ذات ذوالجلال درخواست مى کند و در رحمت و معرفت او رغبت مى نماید و با سر در رکوع و سجود به خدا رو مى آورد و با پاها برمى خیزد و مى نشیند» (اسرار الصلوه، میرزا جوادآقا ملکى تبریزى، ترجمه رضا رجب زاده، ص 56).
همه ى دستورات دینى براى تطهیر است. انسان نماز مى خواند. روزه مى گیرد. زکات مى پردازد (توبه، آیه 103) و…. براى آن که طاهر شود حتّى دستور به ازدواج (بقره، آیه 232 – نور، آیه 33) و یا جهاد زمینه سازی براى پاک شدن وتربیت وتزکیه است. وضو نیز از جمله دستورات دینى است که احکامى ظاهرى و اسرارى باطنى دارد که حکمت مهم آن ایجاد طهارت در جسم و مهم تر از آن در روان انسان است و این طهارت زمانی حاصل می شود که انسان هنگام وضو در غسل متوجه باشد برای ایستادن در پیشگاه حضرت حق تبارک و تعالی و کسب آمادگی روحی این کار را انجام می دهد (مائده، آیه 6 – انفال آیه 11 – فرقان، آیه 48).
براى این که بدانیم چه وضویى مورد قبول خداوند متعال است، به عبارت دیگر براى این که در مناجات به روى ما گشوده شود باید در هر دو زمینه یاد شده جدیّت و تلاش کنیم. یعنى شرایط ظاهرى و باطنى وضو باید حفظ شود. یکى از نشانه هاى وضوى مقبول، اقبال و حضور قلب در نماز است. به طورى که وقتى از معصوم پرسیده مى شود چه کنیم تا در نماز حضور قلب داشته باشیم، دستور این است که سعى کنیم وضوى با نشاط بسازید.
فلسفه اذان
اذان، یکی از شعارهای مهم اسلام است که ضمن اشاره به اهمیت نماز، وجه ممیز و فصل مشخص دین اسلام از سایر ادیان است.
تاریخ تشریع اذان: اذان در اسلام پس از هجرت پیامبر اکرم(ص) به مدینه و مداین شهر تشریع شد، پس از هجرت پیامبر اسلام به مدینه و فزونی مسلمانان، نیاز به وسیله ای برای اعلام وقت نماز و تجمع مسلمانان برای برپایی این فریضه بزرگ بود.
پیامبر اسلام(ص) در فکر اتخاذ تصمیمی در این مورد بود تا این که این امر از طریق وحی و تشریع اذان حل شد (دوماهنامه مسجد، مرداد و شهریور 1374، ش 21، ص 34).
اهمیت اذان: اذان شعاری سکوت شکن، موزون، کوتاه، پرمحتوا و سازنده است که دربردارنده اساسی ترین پایه های اعتقادی و جهت گیری عملی مسلمانان است.
اذان در اسلام، سرود الهی، شعار و ندایی جهت معرفی امت واحد اسلامی است.
اذان، اعلام موجودیت اسلام، معرفی عقاید و اعمال مسلمانان و فریاد علیه معبودهای خیالی است.
اذان، نشانه باز بودن فضای تبلیغات و اعلام مواضع فکری مسلمانان به صورت روشن و صریح است و همیشه نشانه هشیاری و بیداری از غفلت است.
اذان، آماده ساختن روح، دل و جان برای ورود به «نماز» و فریادی است که طنین ملکوتی آن در فضا، دل مؤمنان را به سوی خدا می کشد و بر وحشت و خشم کافران می افزاید. هم چنان که این وحشت را در جملات «گلاستون» سیاست مدار و صهیونیست انگلیسی مشاهده می کنیم.
وی در پارلمان می گوید: «تا هنگامی که نام محمد در مأذنه ها بلند است و کعبه پابرجاست و قرآن راهنما و پیشوای مسلمان است، امکان ندارد پایه های سیاست ما در سرزمین های اسلامی استوار و برقرار گردد» (آیت الله مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ج 4، ص 438).
نمونه این وحشت در رفتار مشرکان و منافقان عصر پیامبر اکرم نیز دیده می شود؛ هم چنان که در آیه 58 سوره مائده آمده است: «آنان هنگامی که اذان می گوید و مردم را به نماز فرا می خوانید آن را مسخره و بازی می گیرند این به خاطر آن است که آنان جمعی نابخردند».
فلسفه تکرار اذان: از مطالب یاد شده تا حدود زیاید راز و فلسفه تکرار اذان روشن شد. افزون بر آن گفتنی است اساسا هر گروه، جمعیت و ملتی برای معرفی خود آگاهاندن مردم برای امری و تجمع در جایی، از سرود یا شعار و یا وسیله ای استفاده می کنند. ناقوس کلیسا در مسیحیت، سرود ملی هر کشور و شیپور در برخی شهرها از آن جمله است.
در اسلام نیز برای این امر مهم، اذان تشریع شد تا نشانه ای برای تجمع مردم و آمادگی آنان برا ی نماز باشد؛ ضمن آن که اذان برخلاف ناقوس کلیسا دارای محتوایی بس عمیق است که حتی تکرار آن در نمازهای فرادا، انسان را از غفلت بیدار کرده و او را به توحید و عقاید اساسی اسلام هشیار می سازد.
فلسفه تشریع اذان و تکرار آن، در حدیثی طولانی از امام رضا(ع) چنین بیان شده است: «مردم که مأمور به اذان شدند علت های فراوان دارد از جمله، آن کسی را که سهو کرده، یادآور باشد و آن را که غافل است متنبه سازد و کسی که وقت را نمی داند و از آن غافل است هشیار سازد. اذان گو با اذانش مردم را به پرستش خالق دعوت می کند، به آن ترغیب می کند، خود اقررا به توحید دارد، ایمان و اسلام را آشکار می سازد و آن را که فراموشش کرده یادآوری می کند…» (شیخ صدوق، علل الشرایع، مکتبه الداوری، ج 1، ص 258).
همچنین امام خمینی در این باره می فرمایند: «بدان که سالک الی الله در اذان، باید قلب که سلطان قوای ملکوتیه و ملکیه است و دیگر جنود منتشره و جهات متشتته ملک و ملکوت را اعلان حضور در محضر دهد و چون وقت حضور و ملاقات نزدیک گردیده، آنها را مهیای زایدی اگر از مشتاقان و عاشقان است به جلوه ناگهانی دامن از دست ندهد و اگر از محجوبان است بی تهیه اسباب و آداب وارد محضر مقدس نگردد. پس سر اجمال اذان، اعلان قوای ملکوتیه و ملکیه و جیوش الهیه برای حضور است و ادب اجمالی آن، تنبیه به بزرگی مقام وخطر آن و عظمت محضر و حاضر و تذلل و فقر و فاقه و نقص و عجز ممکن از قیام به امر و قابلیت حضور در محضر است» (امام خمینی، آداب الصلوه، مؤسسه نشر آثار امام خمینی، ص 121).
افزون بر موارد یاد شده، شاید یکی دیگر از مصلحت های تکرار اذان همان فلسفه تکرار نماز باشد، امام صادق(ع) در فلسفه وجوب و تکرار نماز می فرمایند: … خدای تبارک و تعالی چنین خواست که مسلمانان نام و یاد محمد و دین او را از یاد نبرند؛ از این رو نماز را برایشان واجب فرمود تا روزی پنج مرتبه به یاد او باشند و نامش را به زبان آورند و نماز و یاد خدا از آنان خواسته شد تا مبادا از یاد خدا غافل شوند و فراموش کنند و در نتیجه یاد و نامش محو شود» (ری شهری، میزان الحکمه، ترجمه حمید رضا شیخ، حدیث شماره 10526).
در پایان تذکر این نکته شایسته است که علل یاد شده در روایات و یا دریافت های عقلی در زمینه فلسفه احکام نوعا حکمت های احکام هستند نه فلسفه و علت تام آنها.
اگر نکته دریافت شده، علت تامه حکمی باشد با وجود آن حکم است و با نبودش نیز حکم از بین خواهد رفت اما اگر حکمت باشد بود و نبود آن تنها به عنوان جزیی از علت نقشی خواهد داشت و چه بسا افزون بر آن حکمت های دیگری برای حکم باشد که ما از آن بی خبریم.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد