خانه » همه » مذهبی » فردی هستم که می خواهم به سیره و روش پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) زندگی کنم و حضرت علی(ع) را الگوی خود قرار دهم و مطابق فرمایشات مقام معظم رهبری عمل نماییم و بتوانم سنت های غلط رایج در جامعه مثل مهریه های سنگین و گناه و موسیقی حرام و … را اصلاح کنم چطور می توانم انجام دهم؟

فردی هستم که می خواهم به سیره و روش پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) زندگی کنم و حضرت علی(ع) را الگوی خود قرار دهم و مطابق فرمایشات مقام معظم رهبری عمل نماییم و بتوانم سنت های غلط رایج در جامعه مثل مهریه های سنگین و گناه و موسیقی حرام و … را اصلاح کنم چطور می توانم انجام دهم؟

باید توجه داشت که تغییر سنت های غلط کار آسانی نیست واختیار مردم دست ما نیست.بنابراین راه صحیح آنست که از خودمان شروع کنیم ودرحد توان اطرافیان را تحت تاثیر قرار دهیم.یعنی خودما نمونه ای از جامعه مطلوب مورد نظر را در خانواده وفامیل ایجاد کنیم وسعی کنیم این فکر رواج پیدا کندتا به تدریج به دیگران هم سرایت کندوزمینه پیدایش آن جامعه ایده ال فراهم گردد.درنتیجه آنچه از ما ساخته است این است که الگوی عملی از جامعه سالم را در خانه خود پیاده کنیم تاثمرات آنرا دیگران مشاهده کنند وبطرف ایجاد چنین جامعه ای تشویق شوند.ولازم است درحد توان هم در اشاعه افکار خود ومبارزه با سنت های غلط کوشش کرد,تا بقول معروف این فکر نهادینه شود.
برادر گرامی! منظور از الگو قرار دادن معصومین(ع) این است که برنامه زندگی واخلاق و کردار و بینش و منش خود را هماهنگ و در راستای اخلاق و رفتار و نوع باور و اندیشه آنها قرار دهیم و سعی کنیم از مسیر تعالیم و هدایت ها و خواست های آنها که تنها راه رسیدن به سعادت واقعی و ابدی است منحرف نگردیم و باید توجه داشت که الگوگیری از ایشان به این معنا نیست که باید در معرفت و تقوا و بندگی و عبادت خداوند و صفات انسانی و اخلاق الهی همپایه و هم رتبه آنان باشیم چون این برای ما امکان پذیر نمی باشد و اوج معرفت و کمالات آنان اختصاص به خود آن بزرگواران دارد.
مهم این است که به اندازه ای که در وسع ما و متناسب با دارایی و ظرفیت ماست به صفات و اخلاق آنها آراسته گردیم و به طناب محکم ولایت و ارادت و محبت آنان چنگ بزنیم و با آنان همراه و همگام باشیم ولی همراهی هرگز به معنای هم رتبه بودن نیست. مثلا دانش آموزی که خوب درس می خواند و خوب درس را فرا می گیرد و اهل کوشش و تلاش است با استاد و معلمش همراه و در مسیر اوست ولی مسلما هم رتبه او نمی باشد.
از ما خواسته اند که چون آنان عفیف و بزرگوار و شکیبا و صبور و اهل گذشت و بخشش و کرم باشیم؛ بنده خدا باشیم و مطیع و پرهیزگار؛ به نماز و انجام واجبات دین ودوری از محرمات اهمیت دهیم ولی بدون شک تمام این امور متناسب با ظرفیت و توانایی ما است و هرگز خداوند بندگانش را بیش از طاقت و توانایی تکلیف نمی کند و از آنها چیزی فوق قدرتشان نمی خواهد. در روان شناسی به این مسأله توجه شده که انسان احتیاج به الگوی رفتار و نمونه عمل دارد و این مطلب به تجربه نیز ثابت شده است و می بینیم که در کارها هر انسانی به دنبال الگو می گردد و در پی شخصیت برجسته ای است که به او دل بندد و ارادت بورزد. در بین بچه ها و جوانان معمول است که اگر امتیازاتی در فردی ببینند و به او علاقمند شوند در همه کارها و حتی نوع و شکل لباس و آرایش از او تقلید می کنند. وجود الگوهای رفتار و شخصیت های نمونه و مربی نقش بسیار مهمی در سازندگی انسان ها دارد.
قرآن کریم می فرماید: «لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه لمن کان یوجوا الله والیوم الاخر و ذکر الله کثیرا؛ برای شما در زندگی و عملکرد پیامبر(ص) سرمشق نیکویی بود برای آنها که امید به رحمت خدا و روز رستاخیز دارند و خدا را بسیار یاد می کنند» (احزاب، آیه 21).
روحیات عالی، استقامت و شکیبایی پیامبر، هوشیاری و درایت و اخلاص و توجه به خدا و تسلط او بر حوادث و زانو نزدن در برابر سختی ها و مشکلات هر کدام می تواند الگو و سرمشقی برای همه مسلمین باشد.
به دلیل اسوه و الگو بودن پیامبران و رهبران الهی برای امت ها و به دلیل این که مهمترین و مؤثرترین بخش تبلیغ و دعوت انبیا(ع) دعوت عملی آنهاست. دانشمندان اسلام معصوم بودن را شرط قطعی مقام نبوت دانسته اند، چون کسی که می خواهد الگو و مقتدای انسان ها باشد باید از هرگونه خطا و گناه و حتی اندیشه آن مصون و محفوظ باشد و حتی از نسیان و سهو نیز بر کنار باشد، چون فردی گنه کار و در معرض لغزش و سهو و خطا چگونه می تواند الگو و اسوه دیگران باشد و مردم به راحتی به او سر بسپرند و به او دل ببندند و عمل و رفتار او را الگوی خود قرار دهند؟
اهل بیت به تصریح قرآن کریم دارای مقام عصمت بوده و از هرگونه آلودگی پاک و پیراسته می باشند: «انما یریدالله لیذهب عنکم الرجس اهل البیت و یطهرکم تطهیرا ؛ خداوند فقط می خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور کند و کاملا شما را پاک سازد» (احزاب، آیه 33).
امامان معصوم و نیز حضرت زهرا(س) تمام شرایط الگو بودن و مقتدا بودن را دارا می باشند و عقل حکم می کند انسان دنباله رو کسانی باشد که به گواهی تاریخ و اعتراف دوست و دشمن گوی سبقت را در میدان کمالات و فضایل و خوبی از همه ربوده اند و همه خوبان و پاکان و صاحبان کمال ریزه خوار سفره خصال نیکوی آنها می باشند. راهبرانی که با علم خداداد و لدنی کاملا با پیچ و خم راه سعادت آشنایند و خود این راه را تا آخر پیموده اند و با علم و قدرت الهی، توانایی دستگیری و راهنمایی رهروان این راه را دارند.
در الگوگیری، حضور یا عدم حضور افراد چندان مهم نیست ; بلکه چه بسا کسانی که در گذشته ای دور زندگی می کردند, بهتر از بسیاری از مصاحبان بتوانند الگو واقع شوند; لیکن برای این کار باید از طریق بررسی تاریخ زندگی درس های لازم را فرا گرفت . گذشت چهارده قرن هم چیزی را عوض نمی کند; زیرا محور اصلی در الگوگیری اصول کلی تربیتی و ارزش های اخلاقی است که با مرور زمان پوسیده و کهنه نمی شود.
زندگی ائمه(ع) برای ما الگو است و پذیرش این مطلب و بیان این سخن گزاف و بیهوده نیست و لذا هم گوشه گوشه زندگی آنها برای ما روشن است و بیان شده و هم می توان همچنان از آنها الگو گرفت و پیروی نمود. و برای رسیدن به آن می توان کتب مشتمل بر معارف دین را که بسیار فراوان است مورد مطالعه قرار داد. نماز شب حضرت زهرا(س)، ساده زیستی آن حضرت، برخورد وی با نامحرم , پیروی کامل از فرامین دین، بها دادن به ارزشهای انسانی و معنوی در برابر معیارهای دنیوی و مادی و از خودگذشتگی و خود را فراموش کردن و هزار نکته دیگر که تنها یک دستورالعمل نیست بلکه بنیان رفتار فاطمی است برای همیشه می تواند سرمشق زندگی باشد.
سخنان ائمه(ع) در مورد کیفیت و شکل زندگی [نه سخنان معرفتی و تحلیلی آنها] برای هر انسانی قابل فهم و راهگشاست، کافی است به کتاب هایی که در مورد زندگانی ائمه(ع) نوشته شده مراجعه کنید و یا از کلمات گهربار آنها فیض ببرید تا زندگی شما رنگ دینی و الهی بگیرد. به هرحال در این مورد می توانید به کتاب های سیری در سیره ائمه(ع) تعلیم و تربیت، انسان کامل و سیری در سیره نبوی , نوشته شهید مطهری , مراجعه و از آنها بهره مند شوید همین طور مطالعه کتب معتبر زندگانی ائمه هدی (ع) به خصوص کتابهای جناب آقای شهیدی و آقای آیتی و آقای سیدمهدی شمس الدین و یا کتب روائی که سخنان ائمه را جمع آوری نموده مانند کتاب فرهنگ سخنان حضرت زهرا(س) و یا نهج البلاغه، نهج الفصاحه، اصول کافی و تحف العقول استفاده کنید. شما با ترجمه این کتب می توانید خود از آن بهره برده و برنامه زندگانی خود را تنظیم کنید. پرواضح است که هر چه بیشتر به حق عمل کنید راه آگاهی جدیدتری به روی شما گشوده خواهد شد و به معرفت علمی و عملی شما افزوده می گردد.
نکته ای که در اینجا مهم و اساسی است این است که هر چند کامل بودن و بی عیب و نقص و کاستی بودن الگو در تربیت و رهبری انسان ها بسیار مؤثر است چون انسان به راحتی به آنها سر می سپرد و از آنها اطاعت می کند ولی وجود زمینه ها و بسترهای مناسب در فرد الگو گیرنده نیز دارای اهمیت ویژه ای است بنابراین باید خود انسان با سعی و تلاش و مجاهده و با پیروی از حجت و پیامبر و واعظ درونی اش یعنی عقل این زمینه را فراهم سازد تا سخنان و رفتار حجت بیرونی و خارجی یعنی پیامبران و امامان و بزرگان اهل کمال و معرفت در او تأثیرگذار باشند وگرنه در خود زمان پیامبر و امامان(ع) کم نبوده اند کسانی که دایما با آنها در تماس بوده اند و با آنها انس و معاشرت داشته اند ولی سرسخت ترین دشمنان آنها به شمار می آمدند و بالاترین مخالفت ها و عنادها را با حق و حقیقت داشته اند. پس الگو داشتن لازم ولی غیر کافی است.
به عبارت دیگر باید هم فاعل (یعنی الگو) در فاعلیتش کامل باشد و هم قابل (یعنی الگو قرار دهنده) در قابلیتش کامل باشد تا الگو سازی مفید و نتیجه بخش باشد و چون الگوهای رفتاری ما یعنی اولیای الهی در فاعلیت و تأثیرگذاری کامل و بی نقص می باشند، این ما هستیم که باید قابلیت پذیرش در خود ایجاد کنیم تا بتوانیم خود را در معرض وزش نسیم رحمت و هدایت آنها قرار دهیم و غنچه وجود خود را شکوفا سازیم:
گوهر پاک بباید که شود لایق فیض ورنه هر سنگ و گلی لؤلؤ و مرجان نشود

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد