طلسمات

خانه » همه » مذهبی » قسمت و تقدیر در مرگ

قسمت و تقدیر در مرگ


قسمت و تقدیر در مرگ

۱۳۹۸/۰۵/۰۱


۸۸۹۲ بازدید

آیا اشتباهات پزشکی منجر به فوت که قابل اثبات نباشد از طرف خانواده متوفی جز مشیت و تقدیر الهی است؟یعنی فوت باید اتفاق می افتاده یا خیر

تعیین مصداق یا تشخیص خطای دیگران مستلزم تخصص و شورای تخصصی است . لذا از عهده این مرکز خارج است . علاوه بر درخواست مطالعه مجدد پاسخ مندرج ؛ مطلب زیر نیز تقدیم میگردد:
تقدیر به تعبیر ساده ی آن یعنی آن اموری که خداوند برای انسان رقم می زند. که در عرف عوام ، نگرشی جبر آمیز به این تقدیر وجود دارد اما در نگرش دقیق دینی و فلسفی این طور نیست. درست است که هر چه برای انسان پیش می آید بی شک همان خواسته حق تعالی است لکن این پیش آمدها ، آنجا که مربوط به افعال ارادی انسان می شوند ، از انسان سلب اختیار و مسئولیت نمی کنند. زیرا آنچه را خداوند در این حیطه اراده نموده فعل اختیاری انسان است ؛ فعلی که از روی آگاهی و خواست انسان و بدون جبر و اجباری از سوی دیگری تحقق می یابد.به تعبیر دیگر خدا اراده نموده که انسان افعال ارادی خود را با اختیار خویش انجام دهد و آینده ی اختیاری خویش را خودش رقم بزند. لذا خواست خدا بی چون و چرا تحقّق خواهد یافت و محال است که انسان آینده ی خویش را به دست خود نسازد.
آفریدگار عالم به انسان نیروی عقل و خرد را ارزانی داشته و او را موجودی مختار آفریده و انسان را به نحوی خلق کرده است که با این نیروی اختیار خود می تواند حتی وجود خدا را نیز انکار نماید و در مقابل فرستادگان او دست به مخالفت بزند. لذا او با اختیار خود ، هم می تواند خود را به تباهی و ویرانی بکشد ، هم می تواند در راه تقرب به درگاه الهی گام بردارد و به مقام و جایگاهی برسد که جز انسان کسی را توان راه یافتن بدان جا نیست.لذا خداوند متعال فرمود:«إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَ إِمَّا کَفُورًا – ما راه را به او نشان داده ایم. یا سپاسگزار باشد یا ناسپاس.»(الانسان:3)
بنا بر این تقدیر شوم آن تقدیری است که انسان با اختیار خود آن رقم می زند و آن سر نوشتی است که انتهای آن جهنّم می باشد.
2ـ البته افراد دنیا بین که برد بینایی فکری آنها از عالم مادّه فراتر نمی رود خیال می کنند که هر رخداد ناگواری مساوی با شومی و بدبختی است. در حالی که حقیقت غیر از این است. دنیا اصالتاً نه جای سعادت است و نه جای شقاوت. دنیا محلّ خود سازی و عاقبت سازی و جایگاه رقم زدن سرنوشت ابدی است. دنیا مانند جلسه ی امتحانی است که سوالات آن را خدا طرح نموده و پاسخ آن را انسان باید بدهد. و آنچه تعیین کننده ی عاقبت انسان می باشد ، پاسخهاست نه پرسشها. لکن برخی افراد پرسشها را ملاک خوشبختی و بدبختی قرار داده و راه به خطا می برند. اگر بنا بود ناگوریهای دنیا را بدبختی تفسیر کنیم ، در آن صورت ـ معاذ الله ـ انبیا و ائمه علیهم السلام باید در اوج بدبختی می بودند.آیا ناگواری بالاتر از مصیبت عاشورا؟ آیا ناگواری بالاتر از جریاناتی که بر امیرمؤمنان و فاطمه زهرا سلام الله علیها گذشت؟ و … . پس باید توجّه داشت که این ناگواریها سوالات سختی می باشند نه تقدیرهای شوم ؛ و البته سوالات سخت اوّلاً نشان از استعداد بالای امتحان شونده دارد ؛ چون خدا بر اساس استعدادها امتحان می کند. ثانیاً سوالات سخت ترقّی های بزرگی نیز در پی دارند.لذا خداوند متعال فرمود: « وَ عَسى أَنْ تَکْرَهُوا شَیْئاً وَ هُوَ خَیْرٌ لَکُمْ وَ عَسى أَنْ تُحِبُّوا شَیْئاً وَ هُوَ شَرٌّ لَکُمْ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُون ــ و چه بسا چیزى را ناخوش بدارید در حالی که برای شما خیر است و شاید چیزى را دوست داشته باشید در حالی که برایتان شرّ است؛ خدا مى داند و شما نمى دانید.» (بقره:216)
خلاصه ی مطلب اینکه:
الف ـ پاره ای از پیش آمدها که برای ما رخ می دهند و خارج از اختیار ما هستند ، سوالات امتحانی خدا هستند که نحوه ی پاسخ ما به آنها تعیین کننده ی سرنوشت حقیقی ماست.امّا نحوه ی پاسخ گویی به این سوالات امتحانی را دین تعیین می کند. یعنی در این امور باید مطابق حکم دین برخورد نمود.
ب ـ پاره ای از این پیش آمدها نیز اگر چه از اختیار ما خارجند ولی مربوط به افعال اختیاری سابق ما هستند. یعنی نحوه ی عملکرد ما در نوع سوالات امتحانی بعدی که با آن مواجه می شویم نقش دارد. لذا هر چه ما دیندارتر و دین مدارتر باشیم ، سوالات بعدی که از ما می شود سعادت افزایی آنها بیشتر خواهدشد و امدادهای الهی نیز در پاسخ دادن به آنها بیشتر خواهد شد. خداوند متعال فرمود: « یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَتَّقُوا اللَّهَ یَجْعَلْ لَکُمْ فُرْقاناً ـ اى کسانى که ایمان آورده اید، اگر از خدا بترسید شما را بصیرت شناخت حق از باطل دهد» ( الأنفال : 29 ) و فرمود: « مَنْ یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَلْ لَهُ مَخْرَجاً ـ هر که از خدا بترسد، براى او راهى براى بیرون شدن قرار خواهد داد» (الطلاق : 2 ) و فرمود: «وَ مَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْری فَإِنَّ لَهُ مَعیشَةً ضَنْکاً وَ نَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیامَةِ أَعْمى ـ و هر کس که از یاد من اعراض کند، زندگیش تنگ شود و در روز قیامت نابینا محشورش سازیم » ( طه : 124 ) البته توجّه شود که زندگی تنگ لزوماً به معنی فقر و سختی ظاهری نیست بلکه احساس ضیق درونی است که مومنان حقیقی از آن آزادند و حتّی در بدترین شرائط ظاهری نیز درونی آرام دارند.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد