۱۳۹۶/۰۵/۳۰
–
۱۲۶۸ بازدید
سلام- آیا بنده هر نوع عمل و عبادتی که برای خدا انجام میدهم باید از آن لذت ببرم ؟ مثلا پول به فقیری می دهم باید از آن لذت ببرم و اگر نبرم گناه کرده ام ؟ یا نه خیلی از اعمال هست اگر لذتی در کار نباشد اشکال ندارد ؟ از دید وظیفه حکم چیست ؟ اگر حتما باید لذت ببرم از هر نوع عبادتی لطفا راهش را بفرمایید.
باسلام واحترام حضورپرسشگرگرامی؛
درپاسخ به سوال شما باید اشاره کرد که لذت انواعی دارد، باید به درون خود مراجعه کنید وببینید لذت شما از اعمال و عباداتتان چه نوع لذتی است؟ لذت کاذب است یا واقعی؟ مادی است یا معنوی؟
**لذت واقعی ، ویژگیهایی دارد که بعضی از آن عبارت است از : 1- آنی ولحظه ای نباشد بلکه بادوام وهمیشگی باشد 2- رنج و درد در دنبالش نباشد 3-خیالی و موهومی نباشد بلکه حقیقی باشد اگر این سه ویژگی را بررسی کنیم ،خواهیم دید که لذات دنیوی وجسمانی ،هیچ کدام از سه خصوصیت را ندارد ؛ اولا درلذات جسمانی خوشی وفرحی نیست چون خیالی و موهومی است وبه دنبالش رنج ودرد است ،زیرا لذت حقیقى وقتى است که هیچگونه شایبه المى در آن نباشد، و تمام لذایذ جسمى دنیوى ،مشوب به انواع مکاره و تعب نفس در تحصیل مقدمات آن وپس ازآن، خواهد بود. ثانیا: لذات جسمانیه، وقتی حاصل شد، باقی ماندنش ممنوع است، زیرا مثلا لذت غذا، به سیرى، فانى شود. ثالثا: لذات دنیایی هر چه التذاذش کثیر باشد ،حسرتی که از ترس فوتش حاصل می شود ،اشدّ و اکثراست. رابعا: لذات جسمانیه دفع درد و مرض است، زیرا گرسنگى و تشنگى و شهوت تماما در واقع مرضى باشد که عارض شود،(به خلاف لذات روحانیه و کمالات معنویه؛ از ایمان و علم و عمل ،حقیقتا، براى اهلش لذتى دارد که دنیا و لذات آن به پاى آن نخواهد رسید.) لذات دنیا ، لذّت خالص نیست لذت موهومى است و رفع الم است نه لذت حقیقى که روح و روان انسان را محظوظ گرداند.پس فرح به واسطه لذات جسمانیه ناپسندیده است، و خوشحالى و خرسندى به کمالات معنویه که لذات روحانى است کمال شایستگى دارد، بلکه تعبیر به لذت در جسمانیات مجاز است.
اگر لذت ترک لذت بدانی——————- دگر شهوت نفس، لذت نخوانی
هزاران در از خلق بر خود ببندی ————- گرت باز باشد دری آسمانی
سفرهای علوی کند مرغ جانت—————- گر از چنبر آز بازش پرانی
ولیکن تو را صبر عنقا نباشد ———– که در دام شهوت به گنجشک مانی
دوست گرامی. باید عرض کنیم که فلسفه عبادت و بندگی لذت بردن نیست. ما عبادت نمی کنیم که لذت ببریم. عبادت پیمان بندگی با خدا است و انسان از طریق خداپرستی به او نزدیک می شود و به کمال می رسد. اما لذت بردن از عبادت نشان ازارتباط خوب و موثر با خداوند دارد. انسان هایی که می توانند با خدای متعال رابطه نزدیکی برقرار کنند از این رابطه لذت می برند.
برای اینکه از مناجات و عبادت لذت ببریم ، ابتدا باید بدانیم که عبادت چیست، چگونه ارتباطی است و سپس حقیقت عبادت را در خودمان محقق کنیم و به ارتباط خود با خدای متعال عمق ببخشیم و سجاده را به می عشق حق تعالی رنگین سازیم تا از آنها لذت ببریم و برای رسیدن به این هدف باید نسبت به موارد ذیل مراقبت نمود. الف- بالا بردن سطح معرفت خود نسبت خدای تعالی بی شک هنگام صحبت کردن با فردی بزرگوار و دارای مقامات عالی , اگر انسان نسبت به او شناخت نداشته باشد , نه تنها از هم صحبتی با او لذت نمی برد , بلکه ادب حضور و هم کلامی با او را نیز رعایت نمی کند. آیا تا به حال از خود پرسیده ایم که شناخت ما از خدای خویش چقدر است ؟ آیا نسبت به صفات الهی آگاهی داریم ؟ الرحمن یعنی چه ؟ الرحیم به چه معناست ؟ حمد و سپاس چرا باید مخصوص پروردگار باشد ؟ و … چرا امثال ما از نماز لذت نمی بریم , در حالی که معصومین ( علیهم السلام ) نماز را نور چشم خود می دانستند ؟ امام صادق – علیه السلام – تشریح این موضوع فرموده اند : « چون تکبیر (نماز) راگفتی ، آنچه را که ما بین آسمان و زمین است درمقابل کبریای خدا کوچک و ناچیز شمار که اگر خداوند بر قلب بنده زمانی که تکبیر می گوید، بنگرد و در دل او چیزی باشدکه از حقیقت معنای تکبیر بازش می دارد، به او گوید: (ای دروغگو آیا مرا می فریبی ؟ به عزت وجلالم سوگند که از شیرینی یاد خود محرومت کنم و از قرب به خودو شادمانی مناجاتم محجوبت سازم ) پس به هنگام نمازگزاردنت دل خود را بیازما، اگر شیرینی نماز را و در (عمق ) جان سرور و بهجت (حاصل از) آن را می یابی و دلت از راز و نیازبا او شادمان است و از گفتگو با او لذت می برد، بدان که خداوند تو را در تکبیری که بر زبان رانده ای تصدیق فرموده است وگرنه ، بدان که فقدان لذت مناجات و محرومیت از شیرینی عبادت دلیل بر این است که خداوند تو را (در تکبیرت ) دروغگو دانسته و از درگاه خود رانده است.»( مصباح الشریعة ، باب 13، بحارالانوار، ج 81، ص 230) مطالعه ی کتاب های خداشناسی , پرسش از علما و صاحب نظران در این خصوص و همنشینی با صاحب نفسان و اهل تقوا , کمک زیادی در این زمینه خواهد کرد. ب- توجه ویژه در مناجات و عبادات به نماز برای این امر در چند چیز باید توجه کامل داشته باشید: 1- تفکر و مطالعه در مورد نماز هر یک از مقدمات و ارکان و اجزاء نماز , دارای فلسفه و حقیقتی است که درک و آگاهی نسبت به آنها در خارج شدن نماز از یک عادت و بهره بردن و حظ معنوی از نماز , مؤثر است. مطالعه ی کتب بزرگان و اهل سلوک , از قبیل اسرار الصلوة مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی ( رضوان الله تعای علیه ) کتب تفسیری درباه ی سوره ی حمد و توحید , در فهم حقیقت نماز و انس با آن بسیار مؤثر است. 2- توجه به معانی نماز ( هم از جهت معنوی و هم از جهت کاربردی ) اگر قبل از هر عبارت نماز , معنای آن را در ذهن تداعی کنید و سپس الفاظ عربی آن را بیان کنید ( معنی لغوی ) ملاحظه خواهید کرد که دیگر نمازتان نمازی بی روح و کسالت آور نخواهد بود ؛ بویژه اگر پس از تمرین و ممارست در توجه به معانی لغوی عبارات نماز , به معنای کاربردی آن توجه کنید , از نمازتان لذت خواهید برد . مثلاًوقتی عبارت الحمد لله رب العالمین را بر زبان جاری می کنید به یاد نعمتهای الهی افتاده و لطف پروردگار را در احسان و بخشش او در نعمتهای بی شمارش متذکر شوید ؛ در این صورت ارتباطی لذت بخش بین شما خدای متعال برقرار خواهد شد. 3 – خواندن نماز در اول وقت مداومت بر نماز اول وقت , کم کم انس با نماز را ایجاد خواهد کرد. کسی که هر کاری را بر نماز ترجیح می دهد , نماز خواندن را برای اوقات بی کاری خود می گذارد و هنگام نزدیک شدن به طلوع یا غروب آفتاب نمازش را می خواند , هیچ گاه از نماز خواندن , لذت نخواهد برد. 4- خواندن نماز با حضور قلب حضور قلب داشتن روح عبادت و نماز و مهمترین عامل رسیدن به لذت معنوی است. برای مطالعه در این زمینه چون کمی مفصل است, به سایت مراجعه کنید. ج- پرهیز از دنیا دوستی انسان همیشه به چیزی توجه دارد که نسبت به او محبت دارد. کسی که همه ی توجهش به دنیا و زرق و برق آنست چگونه می تواند از مناجات و عبادت لذت ببرد ؟ ما دو نوع لذت داریم، لذت های مادی و لذت های معنوی. لذت از مناجات و عبادت جزء لذت های معنوی انسان است. کسی که از لذت های مادی مانند موسیقی و فیلم و ماهواره و زن و خانه و ماشین و شهوات و مانند آن بیش از آن مقداری که مورد تایید دین است، لذت می برد و عادت هم کرده است، اگر بخواهد از معنویات لذت ببرد باید از اینگونه لذت ها فاصله بگیرد و کم کم موضوع لذت هایش را عوض کند و سعی کند از نماز و عبادت و مناجات حق تعالی لذت ببرد تا مذاق جانش عوض شود و به جای لذت های مادی لذت های معنوی جایگزین شود. اگر در زندگی به ضرورت از دنیا استفاده کنیم و به آن دل نبندیم , بسیاری از مشکلات ما حل خواهد شد. ز- یاد خدا در همه حال اگر انسان , در هر موقعیتی خدا را ناظر بر اعمال و رفتار خویش ببیند و این ذکر و یاد را در درون خود تقویت کند , کم کم نسبت به خداوند محبت پیدا کرده و با یاد او انس می گیرد ؛ لذا چنین کسی وقتی در معرض شنیدنیها , دیدنیها , خوردنیها و … قرار می گیرد اول از خود سؤال می کند : آیا خدای من که ناظر من است از این کار من راضی است ؟ بنابراین با یاد خدا از حرامها اجتناب کرده و با یاد خدا به واجباتش عمل می کند. این فرد به تدریج به یاد خدا دل می بندد و اوقات نماز را بهترین زمان برای معاشقه با محبوبش می داند. براى تقویت این حرکت و رشد آن توجه به چند نکته لازم است: 1- پرهیز از مجالست و همنشینى با اهل دنیا و دور از معنویت. چه آنکه از رسول اکرم(ص) نقل شده است که فرمود: «به خاطر برخورد با اهل دنیا قلبم زنگار گرفته و مکدر مى شود و براى جبران آن روزى هفتاد مرتبه استغفار مى کنم». خداوند نیز در سوره «نجم آیه 29»مى فرماید: فاعرض عن من تولى عن ذکرنا و لم یرد الا الحیوه الدنیا؛ پس از کسانى که از یاد ما روى گرداندند و جز زندگى دنیا را نخواستند اعراض کن و روى بگردان. 2- محاسبه نفس که هر شب یا هر هفته و یا لااقل هر ماه گذشته خود را بررسى نماید و به تعبیرى به خود نمره بدهد. اگر کار شایسته اى انجام داده سپاسگزار بوده و از خداوند ادامه توفیق را بخواهد و اگر مرتکب خلافى شده استغفار نموده و تصمیم بر ترک آن بگیرد. 3- بهره گیرى از ثقل اکبر و قرآن کریم و انس با آن. چه این که هم تلاوت و حفظ قرآن به انسان نورانیت بخشیده و معنویت مى دهد و هم آشنایى با معارف آن (هرکسى در حد خودش حتى در حد ترجمه) موجب رشد روحى مى باشد. زیرا معارف قرآن و آیاتش نسخه هایىاست براى درمان دردها و مشکلات. گرچه در برداشت از آیات متشابه باید جانب احتیاط را پیشه کرد و آن را به اهلش واگذار نمود و گرنه ممکن است خود آن موجب گرفتارى گردد. 4- بهره گیرى از ثقل اصغر و ائمه هدا(ع) و توسل به ایشان. باید توجه داشت که توسل به حضرات معصومین(ع) هم خود توجه به حق تعالى و عالم ملکوت است و هم زمینه ساز بهره گیرى بیشتر از فیض ربوبى و کسب توفیقات بیشتر. بنابراین نمى توان چنین پنداشت که به ائمه(ع) توسل داشته ایم ولى جوابى نگرفته ایم. زیرا همان توفیق توسل خود توجه به حق بوده است و مایه دورى از غفلت. پس خود جواب بوده است و چه بسا که همین روحیه کمال خواهى و به دنبال معنویت بودن از آثار و برکات همان توسلات باشد که باید ادامه یابد. چه بسیارند کسانى که از غفلت خود نیز غافلند و یا پس از توجه در صدد درمان بر نمى آیند. از این رو باید سپاسگزار نعمت ها و معنویات به دست آمده بود و درخواست استمرار و افزایش آن را از خداوند داشت. 5- گزینش مکان مناسب، دورى ازجاهاى شلوغ و پر سر و صدا و پرهیز از هر آنچه که موجب انحراف توجه از خداوند شود. 6- حتى الامکان در بهترین وقت عبادت کند؛ مثلاً، با کسالت – خستگى و خواب آلودگى – وارد نماز نشود. 7- تا حد امکان در مسجد و با جماعت نماز خواندن و دعا کردن (به ویژه در جماعاتى که بعد معنوى بیشترى دارد). 8- قبل از عبادت انسان خود را مستعد و مهیا سازد؛ یعنى، قدرى به خود تلقین کند من در صدد نیایش و نماز هستم و سعى کند افکار متفرق را از ذهنش دور کند. 9- در حین عبادت مصمّم بر مراقبت باشد و اگر احیاناً افکار دیگرى به او هجوم آورد، همین که متوجه شد، سعى کند خود را از دام آن افکار برهاند.
بعد از هر نماز از خدا بخواهید تا لذت عبادت را از شما نگیرد. در روایات آمده که اولین چیزی که خداوند از گناهکار می گیرد لذت عبادت است و این بالاترین تنبیه خدا است. ان شا الله مورد توجه ویژه خداوند و امام زمان سلام الله علیه قرار بگیرید.
موفق ومؤید باشید.
درپاسخ به سوال شما باید اشاره کرد که لذت انواعی دارد، باید به درون خود مراجعه کنید وببینید لذت شما از اعمال و عباداتتان چه نوع لذتی است؟ لذت کاذب است یا واقعی؟ مادی است یا معنوی؟
**لذت واقعی ، ویژگیهایی دارد که بعضی از آن عبارت است از : 1- آنی ولحظه ای نباشد بلکه بادوام وهمیشگی باشد 2- رنج و درد در دنبالش نباشد 3-خیالی و موهومی نباشد بلکه حقیقی باشد اگر این سه ویژگی را بررسی کنیم ،خواهیم دید که لذات دنیوی وجسمانی ،هیچ کدام از سه خصوصیت را ندارد ؛ اولا درلذات جسمانی خوشی وفرحی نیست چون خیالی و موهومی است وبه دنبالش رنج ودرد است ،زیرا لذت حقیقى وقتى است که هیچگونه شایبه المى در آن نباشد، و تمام لذایذ جسمى دنیوى ،مشوب به انواع مکاره و تعب نفس در تحصیل مقدمات آن وپس ازآن، خواهد بود. ثانیا: لذات جسمانیه، وقتی حاصل شد، باقی ماندنش ممنوع است، زیرا مثلا لذت غذا، به سیرى، فانى شود. ثالثا: لذات دنیایی هر چه التذاذش کثیر باشد ،حسرتی که از ترس فوتش حاصل می شود ،اشدّ و اکثراست. رابعا: لذات جسمانیه دفع درد و مرض است، زیرا گرسنگى و تشنگى و شهوت تماما در واقع مرضى باشد که عارض شود،(به خلاف لذات روحانیه و کمالات معنویه؛ از ایمان و علم و عمل ،حقیقتا، براى اهلش لذتى دارد که دنیا و لذات آن به پاى آن نخواهد رسید.) لذات دنیا ، لذّت خالص نیست لذت موهومى است و رفع الم است نه لذت حقیقى که روح و روان انسان را محظوظ گرداند.پس فرح به واسطه لذات جسمانیه ناپسندیده است، و خوشحالى و خرسندى به کمالات معنویه که لذات روحانى است کمال شایستگى دارد، بلکه تعبیر به لذت در جسمانیات مجاز است.
اگر لذت ترک لذت بدانی——————- دگر شهوت نفس، لذت نخوانی
هزاران در از خلق بر خود ببندی ————- گرت باز باشد دری آسمانی
سفرهای علوی کند مرغ جانت—————- گر از چنبر آز بازش پرانی
ولیکن تو را صبر عنقا نباشد ———– که در دام شهوت به گنجشک مانی
دوست گرامی. باید عرض کنیم که فلسفه عبادت و بندگی لذت بردن نیست. ما عبادت نمی کنیم که لذت ببریم. عبادت پیمان بندگی با خدا است و انسان از طریق خداپرستی به او نزدیک می شود و به کمال می رسد. اما لذت بردن از عبادت نشان ازارتباط خوب و موثر با خداوند دارد. انسان هایی که می توانند با خدای متعال رابطه نزدیکی برقرار کنند از این رابطه لذت می برند.
برای اینکه از مناجات و عبادت لذت ببریم ، ابتدا باید بدانیم که عبادت چیست، چگونه ارتباطی است و سپس حقیقت عبادت را در خودمان محقق کنیم و به ارتباط خود با خدای متعال عمق ببخشیم و سجاده را به می عشق حق تعالی رنگین سازیم تا از آنها لذت ببریم و برای رسیدن به این هدف باید نسبت به موارد ذیل مراقبت نمود. الف- بالا بردن سطح معرفت خود نسبت خدای تعالی بی شک هنگام صحبت کردن با فردی بزرگوار و دارای مقامات عالی , اگر انسان نسبت به او شناخت نداشته باشد , نه تنها از هم صحبتی با او لذت نمی برد , بلکه ادب حضور و هم کلامی با او را نیز رعایت نمی کند. آیا تا به حال از خود پرسیده ایم که شناخت ما از خدای خویش چقدر است ؟ آیا نسبت به صفات الهی آگاهی داریم ؟ الرحمن یعنی چه ؟ الرحیم به چه معناست ؟ حمد و سپاس چرا باید مخصوص پروردگار باشد ؟ و … چرا امثال ما از نماز لذت نمی بریم , در حالی که معصومین ( علیهم السلام ) نماز را نور چشم خود می دانستند ؟ امام صادق – علیه السلام – تشریح این موضوع فرموده اند : « چون تکبیر (نماز) راگفتی ، آنچه را که ما بین آسمان و زمین است درمقابل کبریای خدا کوچک و ناچیز شمار که اگر خداوند بر قلب بنده زمانی که تکبیر می گوید، بنگرد و در دل او چیزی باشدکه از حقیقت معنای تکبیر بازش می دارد، به او گوید: (ای دروغگو آیا مرا می فریبی ؟ به عزت وجلالم سوگند که از شیرینی یاد خود محرومت کنم و از قرب به خودو شادمانی مناجاتم محجوبت سازم ) پس به هنگام نمازگزاردنت دل خود را بیازما، اگر شیرینی نماز را و در (عمق ) جان سرور و بهجت (حاصل از) آن را می یابی و دلت از راز و نیازبا او شادمان است و از گفتگو با او لذت می برد، بدان که خداوند تو را در تکبیری که بر زبان رانده ای تصدیق فرموده است وگرنه ، بدان که فقدان لذت مناجات و محرومیت از شیرینی عبادت دلیل بر این است که خداوند تو را (در تکبیرت ) دروغگو دانسته و از درگاه خود رانده است.»( مصباح الشریعة ، باب 13، بحارالانوار، ج 81، ص 230) مطالعه ی کتاب های خداشناسی , پرسش از علما و صاحب نظران در این خصوص و همنشینی با صاحب نفسان و اهل تقوا , کمک زیادی در این زمینه خواهد کرد. ب- توجه ویژه در مناجات و عبادات به نماز برای این امر در چند چیز باید توجه کامل داشته باشید: 1- تفکر و مطالعه در مورد نماز هر یک از مقدمات و ارکان و اجزاء نماز , دارای فلسفه و حقیقتی است که درک و آگاهی نسبت به آنها در خارج شدن نماز از یک عادت و بهره بردن و حظ معنوی از نماز , مؤثر است. مطالعه ی کتب بزرگان و اهل سلوک , از قبیل اسرار الصلوة مرحوم میرزا جواد آقا ملکی تبریزی ( رضوان الله تعای علیه ) کتب تفسیری درباه ی سوره ی حمد و توحید , در فهم حقیقت نماز و انس با آن بسیار مؤثر است. 2- توجه به معانی نماز ( هم از جهت معنوی و هم از جهت کاربردی ) اگر قبل از هر عبارت نماز , معنای آن را در ذهن تداعی کنید و سپس الفاظ عربی آن را بیان کنید ( معنی لغوی ) ملاحظه خواهید کرد که دیگر نمازتان نمازی بی روح و کسالت آور نخواهد بود ؛ بویژه اگر پس از تمرین و ممارست در توجه به معانی لغوی عبارات نماز , به معنای کاربردی آن توجه کنید , از نمازتان لذت خواهید برد . مثلاًوقتی عبارت الحمد لله رب العالمین را بر زبان جاری می کنید به یاد نعمتهای الهی افتاده و لطف پروردگار را در احسان و بخشش او در نعمتهای بی شمارش متذکر شوید ؛ در این صورت ارتباطی لذت بخش بین شما خدای متعال برقرار خواهد شد. 3 – خواندن نماز در اول وقت مداومت بر نماز اول وقت , کم کم انس با نماز را ایجاد خواهد کرد. کسی که هر کاری را بر نماز ترجیح می دهد , نماز خواندن را برای اوقات بی کاری خود می گذارد و هنگام نزدیک شدن به طلوع یا غروب آفتاب نمازش را می خواند , هیچ گاه از نماز خواندن , لذت نخواهد برد. 4- خواندن نماز با حضور قلب حضور قلب داشتن روح عبادت و نماز و مهمترین عامل رسیدن به لذت معنوی است. برای مطالعه در این زمینه چون کمی مفصل است, به سایت مراجعه کنید. ج- پرهیز از دنیا دوستی انسان همیشه به چیزی توجه دارد که نسبت به او محبت دارد. کسی که همه ی توجهش به دنیا و زرق و برق آنست چگونه می تواند از مناجات و عبادت لذت ببرد ؟ ما دو نوع لذت داریم، لذت های مادی و لذت های معنوی. لذت از مناجات و عبادت جزء لذت های معنوی انسان است. کسی که از لذت های مادی مانند موسیقی و فیلم و ماهواره و زن و خانه و ماشین و شهوات و مانند آن بیش از آن مقداری که مورد تایید دین است، لذت می برد و عادت هم کرده است، اگر بخواهد از معنویات لذت ببرد باید از اینگونه لذت ها فاصله بگیرد و کم کم موضوع لذت هایش را عوض کند و سعی کند از نماز و عبادت و مناجات حق تعالی لذت ببرد تا مذاق جانش عوض شود و به جای لذت های مادی لذت های معنوی جایگزین شود. اگر در زندگی به ضرورت از دنیا استفاده کنیم و به آن دل نبندیم , بسیاری از مشکلات ما حل خواهد شد. ز- یاد خدا در همه حال اگر انسان , در هر موقعیتی خدا را ناظر بر اعمال و رفتار خویش ببیند و این ذکر و یاد را در درون خود تقویت کند , کم کم نسبت به خداوند محبت پیدا کرده و با یاد او انس می گیرد ؛ لذا چنین کسی وقتی در معرض شنیدنیها , دیدنیها , خوردنیها و … قرار می گیرد اول از خود سؤال می کند : آیا خدای من که ناظر من است از این کار من راضی است ؟ بنابراین با یاد خدا از حرامها اجتناب کرده و با یاد خدا به واجباتش عمل می کند. این فرد به تدریج به یاد خدا دل می بندد و اوقات نماز را بهترین زمان برای معاشقه با محبوبش می داند. براى تقویت این حرکت و رشد آن توجه به چند نکته لازم است: 1- پرهیز از مجالست و همنشینى با اهل دنیا و دور از معنویت. چه آنکه از رسول اکرم(ص) نقل شده است که فرمود: «به خاطر برخورد با اهل دنیا قلبم زنگار گرفته و مکدر مى شود و براى جبران آن روزى هفتاد مرتبه استغفار مى کنم». خداوند نیز در سوره «نجم آیه 29»مى فرماید: فاعرض عن من تولى عن ذکرنا و لم یرد الا الحیوه الدنیا؛ پس از کسانى که از یاد ما روى گرداندند و جز زندگى دنیا را نخواستند اعراض کن و روى بگردان. 2- محاسبه نفس که هر شب یا هر هفته و یا لااقل هر ماه گذشته خود را بررسى نماید و به تعبیرى به خود نمره بدهد. اگر کار شایسته اى انجام داده سپاسگزار بوده و از خداوند ادامه توفیق را بخواهد و اگر مرتکب خلافى شده استغفار نموده و تصمیم بر ترک آن بگیرد. 3- بهره گیرى از ثقل اکبر و قرآن کریم و انس با آن. چه این که هم تلاوت و حفظ قرآن به انسان نورانیت بخشیده و معنویت مى دهد و هم آشنایى با معارف آن (هرکسى در حد خودش حتى در حد ترجمه) موجب رشد روحى مى باشد. زیرا معارف قرآن و آیاتش نسخه هایىاست براى درمان دردها و مشکلات. گرچه در برداشت از آیات متشابه باید جانب احتیاط را پیشه کرد و آن را به اهلش واگذار نمود و گرنه ممکن است خود آن موجب گرفتارى گردد. 4- بهره گیرى از ثقل اصغر و ائمه هدا(ع) و توسل به ایشان. باید توجه داشت که توسل به حضرات معصومین(ع) هم خود توجه به حق تعالى و عالم ملکوت است و هم زمینه ساز بهره گیرى بیشتر از فیض ربوبى و کسب توفیقات بیشتر. بنابراین نمى توان چنین پنداشت که به ائمه(ع) توسل داشته ایم ولى جوابى نگرفته ایم. زیرا همان توفیق توسل خود توجه به حق بوده است و مایه دورى از غفلت. پس خود جواب بوده است و چه بسا که همین روحیه کمال خواهى و به دنبال معنویت بودن از آثار و برکات همان توسلات باشد که باید ادامه یابد. چه بسیارند کسانى که از غفلت خود نیز غافلند و یا پس از توجه در صدد درمان بر نمى آیند. از این رو باید سپاسگزار نعمت ها و معنویات به دست آمده بود و درخواست استمرار و افزایش آن را از خداوند داشت. 5- گزینش مکان مناسب، دورى ازجاهاى شلوغ و پر سر و صدا و پرهیز از هر آنچه که موجب انحراف توجه از خداوند شود. 6- حتى الامکان در بهترین وقت عبادت کند؛ مثلاً، با کسالت – خستگى و خواب آلودگى – وارد نماز نشود. 7- تا حد امکان در مسجد و با جماعت نماز خواندن و دعا کردن (به ویژه در جماعاتى که بعد معنوى بیشترى دارد). 8- قبل از عبادت انسان خود را مستعد و مهیا سازد؛ یعنى، قدرى به خود تلقین کند من در صدد نیایش و نماز هستم و سعى کند افکار متفرق را از ذهنش دور کند. 9- در حین عبادت مصمّم بر مراقبت باشد و اگر احیاناً افکار دیگرى به او هجوم آورد، همین که متوجه شد، سعى کند خود را از دام آن افکار برهاند.
بعد از هر نماز از خدا بخواهید تا لذت عبادت را از شما نگیرد. در روایات آمده که اولین چیزی که خداوند از گناهکار می گیرد لذت عبادت است و این بالاترین تنبیه خدا است. ان شا الله مورد توجه ویژه خداوند و امام زمان سلام الله علیه قرار بگیرید.
موفق ومؤید باشید.