خانه » همه » مذهبی » لطفا شرحی درباره وقایع روی داده در جنگ های صلیبی را بیان کنید.

لطفا شرحی درباره وقایع روی داده در جنگ های صلیبی را بیان کنید.

در کتاب تمدّن اسلام و عرب، حدود 27 صفحه درباره جنگهاى صلیبى نگاشته شده است و خلاصه آن چنین است که پس از آن که بیت المقدس در زمان عمر به دست مسلمانان فتح شد و از دست مسیحیان بیرون آمد، مسیحیان گاه و بیگاه به زیارت بیت المقدّس مى آمدند تا زمان هارون الرشید که کاروانهایى بزرگ از مسیحیان آزادانه بدان جا سفر مى کردند. علّت آن بود که میان هارون الرشید که و شارلمان، روابط حسنه برقرار شده بود. سپس، اندک اندک شام به تصرف ترکمانان در آمد و مسلمانان از دست آنان در آزار افتادند. مسیحیان به حساب گذشته، آزادانه مى خواستندبه بیت المقدس در آیند، ولى ترکمانان مانع مى شدند و مى گفتند باید اجازه بگیرید و با خوارى و زبونى زیارت کنید و به وطن خود باز گردید. مسیحیان از این کار ناراحت بودند. در این میان شخصى به نام «پیر»، که بسیار پست بود برخى او را دیوانه مى دانند، تصمیم گرفت با مسلمانان بجنگد. این ماجرا در حدود قرن یازدهم میلادى روى داد. جمعیتى بسیار در حدود یک میلیون و سیصد هزار نفر برای جنگ با مسلمانان هم سوگند شدند و مانند سیل به سوى شرق سرازیر گشتند. این نخستین جنگ بود و پس از آن هفت بار دیگر جنگ در گرفت که آنها را جنگهاى صلیبى مى نامند و در حدود دویست سال طول کشید و سرانجام مسیحیان با یک میلیون تلفات بیت المقدس را گشودند پس از چند سال، مسلمانان بیت المقدّس را از مسیحیان باز گرفتند و دیگر مسیحیان نتوانستند آن جا را باز پس گیرند.
قلم از نوشتن جنایاتى که مسیحیان به مسلمانان روا کردند، شرم دارد. «روبرت» راهب مسیحى، درباره جنایات صلیبیان در شهر«مارا»،که خود به چشم دیده است، چنین مى نویسد: سپاهیان ما درگذرها و میدانها و پشت مابمها در گشت و حرکت بودند و مانند شیر ماده اى که توله اش را ربوده اند، از قتل عام لذّت مى بردند. کودکان را پاره پاره مى کردند و جوان و پیر را در یک ردیف از دم شمشیر مى گذرانیدند و هیچ کس را باقى نمى گذاشتند و براى این که به کار خویش شتاب دهند، چندین نفر را با یک ریسمان به دار مى آویختند. من از دیدن این کارها در شگفت بودم که این جماعت با این که شمارشان بسى بیشتراست و بسیارى از آنان مسلح اند، چرا بدون هیچ دفاعى، جان خود را در کف گذاشته، به قربانگاه حاضر مى شوند. سپاهیان ما هر چه را مى یافتند، بى درنگ مى ربودند، شکم مردگاه را مى دریدند و پول و جواهراتشان را از لباسهایشان بیرون مى آوردند. امان از حرص و طمع! در کوچه هاى شهر نهرهاى خون جارى بود و از چهار سو، لاشه هاى کشتگان روى هم انباشته و سربازان روى آنها مى گذشتند.
سرانجام «بوآمون» تمام کسانى را که در صحن قصر گردآورده بود، احضار کرد و زنان و مردان پیر و بیمار را از دم شمشیر گذرانید و دیگران را، که جوان و توانمند بودند، براى فروش به بازار انطاکیه فرستاد. این قتل عام در روز یکشنبه، دوازدهم دسامبر روى داد، ولى چون تمام آنان را نمى توانستند در یک روز بکشند، ناچار باقیمانده را روز دوم به قتل رسانیدند. این که اقوام شرقى، که در آن زمان بسیار بافضیلت و شایسته بودند، درباره چنین دشمنى چه در ذهن داشتند، تصورش چندان مشکل نیست، چنانکه مى بینیم تاریخ آنان پر است از تنفّرى ژرف از صلیبیان و درباره همینان است که سعدى شیرازى مى گوید:« نشاید که نامش نهند آدمى».در ضمن بدانید که تاریخ گواه است براین که مسلمانان به هنگام فتح بیت المقدس هیچ گاه دست خویش به جنایت نیالودند و به ویژه با اسیران جنگى با مهربانى و مدارا رفتار مى کردند. به نقل از سایت تبیان

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد