۱۳۹۷/۰۵/۲۶
–
۵۵۹۱ بازدید
مستضعفین درایه ۵سوره قصص کی هستند؟
مفسران اهل سنت و شیعه با توجه به تحلیل درون متن آیه 5 قصص و روایات، دو مصداق متفاوت ذیل این فراز از آیه بیان کردهاند: 1٫ بنی اسرائیل 2٫ امامان معصوم که در رأس آنها حضرت بقیت الله(عج) هستند.آیه 5 قصص تنها به گذشته مربوط نیست و به بنی اسرائیل اختصاص ندارد؛ بلکه این آیه از یک قانون الاهی سخن میگوید که همیشه و در همه جا در جریان است و مصادیق مختلفی را شامل میشود. بارزترین و مهمترین مصداق این آیه شریفه اهل بیت: و در رأس آنها، امام زمان(عج) هستند که سرانجام بعد از تحمل این همه سختی و اذیتی که از دشمنان فرعون صفتشان دیدهاند، با ظهور امام زمان به پیروزی وامنیت واقعی میرسند و دشمنان را برای همیشه از صفحه روزگار محو میکنند؛ انتقام خود را از دشمنان میگیرند و خود وارث همه زمین میشوند و همچنین پیشوا و امام مردم.علامه طباطبائی نیز در این باره چنین میفرماید:در این که آیه مذکور در باره ائمه اهل بیت: است، روایات بسیارى از طریق شیعه رسیده است، و از این روایت برمى آید که همه روایات این باب از قبیل جرى و تطبیق مصداق بر کلى است (طباطبایی،1417، ج16: 15).شاید بتوان گفت تفسیر «الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا» به “بنی اسرائیل” تفسیری است که از ظاهر آیه 5 قصص برداشت میشود و همچنین تفسیر «الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا» به “امامان معصوم” تفسیری است که از باطن این آیه برداشت میشود؛ چرا که تمام آیات قرآن دارای ظاهر و باطن هستند.واژه” مستضعف” از ماده” ضعف” است؛ اما چون به باب استفعال برده شده، به معنى کسى است که او را به ضعف کشانده اند و در بند و زنجیر کرده اند.
” مستضعف” کسى نیست که ضعیف و ناتوان و فاقد قدرت و نیرو باشد؛ بلکه مستضعف کسى است که نیروهاى بالفعل و بالقوه دارد؛ اما از ناحیه ظالمان و جباران سخت در فشار قرار گرفته؛ با این حال، در برابر بند و زنجیر که بر دست و پاى او نهاده اند، ساکت و تسلیم نیست. پیوسته تلاش مى کند تا زنجیرها را بشکند و آزاد شود؛ دست جباران و ستمگران را کوتاه سازد و آیین حق و عدالت را برپا کند. خداوند به چنین گروهى وعده یارى و حکومت در زمین داده است؛ نه به افراد بى دست و پا و جبان و ترسو که حتى حاضر نیستند فریادى بکشند، چه رسد به اینکه در میدان مبارزه پا بگذارند و قربانى دهند.
در قرآن مجید آیاتی وجود دارند که از آینده جهان خبر میدهند و سرنوشت نهایی زمین و اهلش را تعیین میکنند؛ از جمله آیه 105 انبیاء، 55 نور، آیه مورد بحث(5 قصص). در هر یک از این آیات گروه خاصی به عنوان وارثان حقیقی زمین (به خصوص در آخرالزمان) معرفی شدهاند که عبارتند از:
1٫ ” عِبَادِىَ الصَّلِحُون “: «وَ لَقَدْ کَتَبْنَا فىِ الزَبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِىَ الصَّلِحُون» (انبیاء: 105)
2٫ ” الَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنکمُ ْ وَ عَمِلُواْ الصَّلِحَتِ “: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنکمُ ْ وَ عَمِلُواْ الصَّلِحَتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فىِ الْأَرْضِ » (نور: 55)
3٫ ” الَّذِینَ اسْتُضْعِفُواْ فىِ الْأَرْضِ “: «وَ نُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلىَ الَّذِینَ اسْتُضْعِفُواْ فىِ الْأَرْضِ وَ نجعَلَهُمْ أَئمَّهً وَ نجعَلَهُمُ الْوَارِثِین » (قصص: 5)
بر اساس این آیات، پیروزی نهایی برای دو گروه است: بندگان نیکوکار و صالح و مستضعفان.
البته« مستضعف» انواعی دارد: مستضعف فکرى و فرهنگى، مستضعف اقتصادى، مستضعف اخلاقى، مستضعف سیاسى و آنچه قرآن روى آن تأکید بیشتری کرده است مستضعفین سیاسى و اخلاقى است.
بدون شک جباران مستکبر براى تحکیم پایه هاى سیاست جابرانه خود قبل از هر چیز سعى مى کنند قربانیان خود را به استضعاف فکرى و فرهنگى بکشانند سپس به استضعاف اقتصادى، تا قدرت و توانى براى آنها باقى نماند، تا فکر قیام و گرفتن زمام حکومت را در دست و در مغز خود نپرورانند.
بنابراین، آیه اختصاص به زمان خاصی ندارد و با توجه به فعل مضارع در آیه، حکایت از استمرار سنت الهی دارد. همچنین منظور از وارثین روی زمین، مستضعفان یعنی کسانی که نیروهای بالفعل و بالقوه دارند، ولی از سوی ظالمان و جباران سخت در فشار قرار گرفتهاند؛ هستند که در هر عصر و زمانی مصداق خاصی دارد.(1)
پاورقی:
(1) المیزان، علامه طباطبایی؛، ج 16، ص 9 و 10،
” مستضعف” کسى نیست که ضعیف و ناتوان و فاقد قدرت و نیرو باشد؛ بلکه مستضعف کسى است که نیروهاى بالفعل و بالقوه دارد؛ اما از ناحیه ظالمان و جباران سخت در فشار قرار گرفته؛ با این حال، در برابر بند و زنجیر که بر دست و پاى او نهاده اند، ساکت و تسلیم نیست. پیوسته تلاش مى کند تا زنجیرها را بشکند و آزاد شود؛ دست جباران و ستمگران را کوتاه سازد و آیین حق و عدالت را برپا کند. خداوند به چنین گروهى وعده یارى و حکومت در زمین داده است؛ نه به افراد بى دست و پا و جبان و ترسو که حتى حاضر نیستند فریادى بکشند، چه رسد به اینکه در میدان مبارزه پا بگذارند و قربانى دهند.
در قرآن مجید آیاتی وجود دارند که از آینده جهان خبر میدهند و سرنوشت نهایی زمین و اهلش را تعیین میکنند؛ از جمله آیه 105 انبیاء، 55 نور، آیه مورد بحث(5 قصص). در هر یک از این آیات گروه خاصی به عنوان وارثان حقیقی زمین (به خصوص در آخرالزمان) معرفی شدهاند که عبارتند از:
1٫ ” عِبَادِىَ الصَّلِحُون “: «وَ لَقَدْ کَتَبْنَا فىِ الزَبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِىَ الصَّلِحُون» (انبیاء: 105)
2٫ ” الَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنکمُ ْ وَ عَمِلُواْ الصَّلِحَتِ “: «وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ ءَامَنُواْ مِنکمُ ْ وَ عَمِلُواْ الصَّلِحَتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فىِ الْأَرْضِ » (نور: 55)
3٫ ” الَّذِینَ اسْتُضْعِفُواْ فىِ الْأَرْضِ “: «وَ نُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلىَ الَّذِینَ اسْتُضْعِفُواْ فىِ الْأَرْضِ وَ نجعَلَهُمْ أَئمَّهً وَ نجعَلَهُمُ الْوَارِثِین » (قصص: 5)
بر اساس این آیات، پیروزی نهایی برای دو گروه است: بندگان نیکوکار و صالح و مستضعفان.
البته« مستضعف» انواعی دارد: مستضعف فکرى و فرهنگى، مستضعف اقتصادى، مستضعف اخلاقى، مستضعف سیاسى و آنچه قرآن روى آن تأکید بیشتری کرده است مستضعفین سیاسى و اخلاقى است.
بدون شک جباران مستکبر براى تحکیم پایه هاى سیاست جابرانه خود قبل از هر چیز سعى مى کنند قربانیان خود را به استضعاف فکرى و فرهنگى بکشانند سپس به استضعاف اقتصادى، تا قدرت و توانى براى آنها باقى نماند، تا فکر قیام و گرفتن زمام حکومت را در دست و در مغز خود نپرورانند.
بنابراین، آیه اختصاص به زمان خاصی ندارد و با توجه به فعل مضارع در آیه، حکایت از استمرار سنت الهی دارد. همچنین منظور از وارثین روی زمین، مستضعفان یعنی کسانی که نیروهای بالفعل و بالقوه دارند، ولی از سوی ظالمان و جباران سخت در فشار قرار گرفتهاند؛ هستند که در هر عصر و زمانی مصداق خاصی دارد.(1)
پاورقی:
(1) المیزان، علامه طباطبایی؛، ج 16، ص 9 و 10،