خانه » همه » مذهبی » من قبلا از یکی از طلبه ها شنیده بودم که می گفت «بیشتر مداحان جهنمی هستند» (اینم بگم که من شنیدم و در بحث آنها نبودم) من بعدا که شنیدم گفتم مگر بر این نیست که اگر شخصی بگرید و بگریاند کسی را، بهشت بر او واجب می شود و اون طلبه هم اینقدر با معرفت بود که بحث نکرد. حالا که ۲ سال از اون زمان می گذرد و من درس اخلاق خوندم و با ارتباطاتی که با مداحان داشتم و در حالات آنها توجه کردم به حرف اون طلبه رسیدم. خیلی خوشحال می شم در این زمینه روایاتی که اگر هست بفرمایید؟

من قبلا از یکی از طلبه ها شنیده بودم که می گفت «بیشتر مداحان جهنمی هستند» (اینم بگم که من شنیدم و در بحث آنها نبودم) من بعدا که شنیدم گفتم مگر بر این نیست که اگر شخصی بگرید و بگریاند کسی را، بهشت بر او واجب می شود و اون طلبه هم اینقدر با معرفت بود که بحث نکرد. حالا که ۲ سال از اون زمان می گذرد و من درس اخلاق خوندم و با ارتباطاتی که با مداحان داشتم و در حالات آنها توجه کردم به حرف اون طلبه رسیدم. خیلی خوشحال می شم در این زمینه روایاتی که اگر هست بفرمایید؟

پیرامون برخی آسیب هایی که متأسفانه برخی مداحان را تهدید کرده و می نماید نکاتی بیان می شود: مداحی و روضه خوانی هنری اسلامی و مقدس است که از جایگاه ویژه ای برخوردار است. مداحی و مجالس ذکر عاملی است برای پیوند مردم با مکتب اهل بیت(ع) و زمینه ای است برای آشنایی بیشتر با اهداف و روش زندگی آن بزرگواران از این رو هر آهنگ و شعر و سرودی مناسب این مجالس نیست و ممکن است سبب دور شدن از اهداف اصلی آن شود، نه تنها سبب آگاهی و هدایت نیست بلکه عاملی برای انحراف و کجروی است. متأسفانه در چند سال اخیر شاهد برپایی مجالسی هستیم که از آهنگ و اشعار و الفاظی استفاده می شود که مناسب این گونه مجالس نیست و این امر موجب ناراحتی و اعتراض مراجع عظام تقلید شده است. حضرت آیت الله مکارم شیرازی فرمودند: «عده ای در عصر و زمان ما پیدا شده اند که به نام اهل بیت(ع) کارهای خلاف شرع می کنند مثلا موسیقی های لهوی به کار می برند همچنین اخیرا عده ای غلات از ناحیه مداحان بی سواد و غیر متعهد پیدا شده است و در مورد ائمه و امام زمان(عج) و حضرت زینب(س) غلو می کنند که ظاهرالفساد است. زمان گذشته غلو یک اشکال داشت ولی امروزه علاوه بر غلو به مذهب هم ضربه می زند و دست آویزی برای دشمن است همان گونه که باید مراقب دشمن بود باید مراقب دوستان نادان هم باشیم و آنها را هدایت کنیم تا کار به غلو نکشد که موجب فساد می شود»(1).
در استفتائی که در این زمینه مطرح شده آمده است برخی از ذاکران در مدایح اهل بیت تعبیراتی مانند «مست مستم من هر چه بادا باد علی پرستم من» یا «همچو مادرت زهراء مادرت از همه خوشگلتر است»، «رقاصم و رقاصم عاشق عباسم» یا «لا اله الا فاطمه، لا اله الا زینب»‌ و … را به کار می برند که به نظر می رسد با شأن اهل بیت(ع) منافات دارد به کار بردن این الفاظ چه صورتی دارد؟ در پاسخ مراجع عظام چنین فرمودند:
– مقام معظم رهبری: معلوم نیست ظاهر این الفاظ مرادشان باشد و در هر صورت الفاظ خوب و اشعار بهتر فراوان است آنها را بخوانند.
– حضرت آیت الله فاضل لنکرانی: نباید مسائلی که خلاف شأن ائمه اطهار است و موجب هتک حرمت آنان می شود بیان شود.
– حضرت آیت الله صافی گلپایگانی: باید در مدایح اهل بیت از بهترین و رساترین مدایح که مشتمل بر مضامین صحیح و اقتباس از آیات و احادیث و نکات شعری ادیبانه و دور از غلو است استفاده شود.
– حضرت آیت الله بهجت: البته با الفاظی که در شأن آن بزرگواران نیست نباید مدح کنند.
– حضرت‌ آیت الله تبریزی: به کار بردن تعبیراتی که در بین مردم سبک محسوب می شود در مورد ائمه معصومین اشکال دارد.
– حضرت آیت الله مکارم شیرازی: این گونه تعبیرات مناسب نیست هیچ کس حق ندارد کلمات کفر آمیز را در مراسم اهل بیت(ع) یا غیر آن به زبان بیاورد(2).
در زمینه آهنگ نیز در صورتی که آهنگ لهوی و مطرب باشد تفاوتی بین مجالس اهل بیت(ع) و دیگر مجالس نیست. مقام معظم رهبری در این مورد به مداحان فرمودند: «هر آهنگ و آوازی به درد شما نمی خورد، آهنگ و آواز خاصی به درد شما می خورد»(3).
بنابراین اشکال علماء به آهنگ ها و اشعار و الفاظی است که مناسب این مجالس نیست و زمینه انحراف کجروی در این مجالس را ایجاد می نماید علاوه بر این که دستاویزی برای دشمنان و مخالفان در زشت جلوه دادن مذهب تشیع می شود گرایش جوانان به این مجالس نیز اگر به شکل صحیح و منطقی باشد قابل قبول است اما اگر با آهنگ نامناسب و یا اشعار و الفاظ غیر صحیح همراه باشد در حقیقت جوانان را جذب آن آهنگ و یا اشعار نموده ایم نه جذب فرهنگ و مکتب اهل بیت(ع). البته این به معنای استفاده نکردن از روش های جذاب و نو نیست بلکه به معنای رعایت و توجه به معیارهای اسلامی و هدایت و راهنمایی و جهت دهی صحیح جوانان است که به یقین گرایش و توجه جوانان را به همراه خواهد داشت کما این که شاهد آن هستیم.
در پایان تقاضا می شود در صورتی که شبهه ای برای شما باقی است در مکاتبات بعدی به صورت شفاف مطرح نموده تا پاسخ مناسب دریافت نمایید.
———————–
پی نوشت ها:
1. درس خارج فقه حضرت آیت الله مکارم شیرازی، 8/7/83.
2. سایت نشریه هیئت، استفتاآت، سؤال 47.
3. حدیث ولایت، ج 6، ص 150.
[پایان کد انتخابی][کامل از کد87538]خواندن اشعاری که منافات با توحید و یگانگی خداوند متعال و صفات ثبوتیه و سلبیه او داشته باشد و یا موجب غلو و بالا بردن رتبه پیامبر یا امام به حد خدایی گردد «لا اله الا علی, لا اله الا زهرا, من حسین اللهیم و …» یا موجب توهین نسبت به پیامبران الهی و ائمه علیهم السلام باشد حرام است و باید از شرکت در جلسات و تبلیغ گویندگان چنین کلمات و دیدن چنین برنامه هایی اجتناب نمود و در حد ممکن آنها را نهی از منکر نمود. از اظهار نظر در مورد شخص خاص معذوریم.
بطور کلی هر یک از مداحان که اشعار و یا روش خواندن و اداره مجلس آنها مناسب با مجالس اهلبیت نباشد و یا موجب وهن مذهب باشد مورد تایید نیستند.
البته ممکن است بعضی از مطالب و مجالس یک مداح خاص مفید و ارزنده و بعضی دیگر غیر مفید یا مضر باشد, لذا شاید قضاوت کلی راجع به اشخاص صحیح نباشد. البته لازم به ذکر است در مورد مداحی های بی مورد که گاهی موجب وهن اسلام و معصومین(ع) می شود مراجع عظام تقلید مخالفت خویش را به صورت فتوا اعلام نموده اند (مسائل جدید از دیدگاه مراجع تقلید، سید محسن محمودی، انتشارات صاحب الزمان، 1380). به عنوان نمونه در استفتائی که در این زمینه مطرح شده آمده است برخی از ذاکران در مدایح اهل بیت تعبیراتی مانند «مست مستم من هر چه بادا باد علی پرستم من» یا «همچو مادرت زهراء مادرت از همه خوشگلتر است»، «رقاصم و رقاصم عاشق عباسم» یا «لا اله الا فاطمه، لا اله الا زینب»‌ و … را به کار می برند که به نظر می رسد با شأن اهل بیت(ع) منافات دارد به کار بردن این الفاظ چه صورتی دارد؟ در پاسخ مراجع عظام چنین فرمودند: – مقام معظم رهبری: معلوم نیست ظاهر این الفاظ مرادشان باشد و در هر صورت الفاظ خوب و اشعار بهتر فراوان است آنها را بخوانند. – حضرت آیت الله فاضل لنکرانی: نباید مسائلی که خلاف شأن ائمه اطهار است و موجب هتک حرمت آنان می شود بیان شود. – حضرت آیت الله صافی گلپایگانی: باید در مدایح اهل بیت از بهترین و رساترین مدایح که مشتمل بر مضامین صحیح و اقتباس از آیات و احادیث و نکات شعری ادیبانه و دور از غلو است استفاده شود.
– حضرت آیت الله بهجت: البته با الفاظی که در شأن آن بزرگواران نیست نباید مدح کنند. – حضرت‌ آیت الله تبریزی: به کار بردن تعبیراتی که در بین مردم سبک محسوب می شود در مورد ائمه معصومین اشکال دارد. – حضرت آیت الله مکارم شیرازی: این گونه تعبیرات مناسب نیست هیچ کس حق ندارد کلمات کفر آمیز را در مراسم اهل بیت(ع) یا غیر آن به زبان بیاورد(سایت نشریه هیئت، استفتاآت، سؤال 47. 3). در زمینه آهنگ نیز در صورتی که آهنگ لهوی و مطرب باشد تفاوتی بین مجالس اهل بیت(ع) و دیگر مجالس نیست. مقام معظم رهبری در این مورد به مداحان فرمودند: «هر آهنگ و آوازی به درد شما نمی خورد، آهنگ و آواز خاصی به درد شما می خورد»(حدیث ولایت، ج 6، ص 150.).
متاسفانه علیرغم رعایت این مسأله از سوی برخی مداحان متأسفانه باز هم شاهد روندی می باشیم که مراسم مداحی و عزاداری اهل بیت(ع) را به جای این که در جهت بسط معارف اسلام و اهداف والای اهل بیت(ع) و تبیین سیره اجتماعی و فردی آنان، به کار برده شود، به صورت مجالسی صرفا احساسی و با حرکات وهن آلود و به دور از نتایج مثبت، درآمده است و متأسفانه برخی دستگاه ها نظیر صدا و سیما تا حدودی در دامن زدن به این جریان دخیل بوده اند (حجت الاسلام و المسلمین مروی، معاون دفتر مقام معظم رهبری، به نقل از سایت بازتاب 3/8/82). و این رسانه ملی علیرغم دقت در بسیاری از برنامه های خویش، در پخش این قبیل برنامه ها و اثرات و پیامدهای آن در جامعه، دقت لازم را نداشته است (ر.ک: از افراط در عزاداری تا جسارت به اهل بیت(ع)، محمد صادق متقی، سایت بازتاب 30/1/83).
راه حل این قضیه هم این است که دستگاه های فرهنگی کشور به فعالیت مثبت فرهنگی در میان مداحان و چهره های دینی بپردازند تا احساس نشود که برای مداح شدن، تنها صدای خوب لازم است، بلکه باید علاوه بر آن به آموزش و دانسته های مذهبی و فرهنگی و شخصیت اجتماعی مداحان و ذاکرین اهل بیت(ع) توجه جدی شود.
در ادامه بخشی از دیدگاههای مقام معظم رهبری در مورد بایسته های مداحی که در دیدار مداحان اهل بیت (ع) در سالروز تولد حضرت زهرا«س» ایراد شده ، آورده می شود:
«…مطلب دیگر این است که ما این بزرگوار را با زبان هاى ناقصِ خودمان توصیف مى کنیم. امروز هم شعراى عزیز ما همین مضمون را بارها تکرار کردند، که ما با این بیان ناقص و با این دید قاصر، فاطمه ى زهرا (سلام اللَّه علیها) را توصیف مى کنیم. این دید، ناظر به آن مقامات معنوى نیست. چون به آنها دسترسى نداریم، آنها را نمى فهمیم و درک نمى کنیم. گاهى تعبیراتى گفته مى شود که خیلى هم دقیق نیست. مثلاً «عرش خدا زیر پاى تو» یعنى چه؟ عرش خدا چیست؟ اینها خیلى روشن نیست؛ همین طور یک تعبیرى است. چون مى خواهند تکریم و تعظیم کنند، اما واقعیت مطلب در ذهن کوچک ما نمى گنجد، از چنین تعبیراتى استفاده مى شود؛ گاهى خوب است، گاهى هم خوب نیست؛ گاهى درست است، گاهى هم درست نیست.
بخشى از قضیه براى ما قابل فهم است. من مى خواهم روى نکته ى کوتاهى از این بخش تکیه کنم. مى خواهم عرض کنم که ارزش فاطمه ى زهرا (سلام اللَّه علیها) به عبودیت و بندگى خداست. اگر بندگى خدا در فاطمه ى زهرا (سلام اللَّه علیها) نبود، او صدیقه ى کبرى نبود. صدّیق یعنى چه؟ صدّیق کسى است که آنچه را مى اندیشد و مى گوید، صادقانه در عمل آن را نشان دهد. هرچه این صدق بیشتر باشد، ارزش انسان بیشتر است؛ مى شود صدّیق؛ «اولئک مع الذین انعم اللَّه علیهم من النبیین و الصدیقین». «صدّیقین» پشت سر «نبیین»اند. این بزرگوار صدیقه کبرى است؛ یعنى برترین زن صدیق. این صدیق بودن به بندگى خداست. اگر بندگى خدا نمى کرد، صدّیقه ى کبرى نمى شد. اساس، بندگى خداست. نه فقط فاطمه ى زهرا (سلام اللَّه علیها)، بلکه پدر فاطمه هم – که مبدأ و سرچشمه ى فضائل همه ى معصومین اوست و امیرالمؤمنین و فاطمه ى زهرا (سلام اللَّه علیها) قطره هایى هستند از دریاى وجود پیغمبر – ارزشش پیش خدا به خاطر عبودیت است؛ «اشهد ان محمداً عبده و رسوله»؛ اول، عبودیت اوست؛ بعد رسالت او. اصلاً رسالت – این منصب والا – به او داده شد، به خاطر عبودیت؛ چون خدا صنیعِ دست و مخلوقِ خود را مى شناسد.
مگر در زیارت حضرت زهرا عرض نمى کنیم: «امتحنک اللَّه الذى خلقک قبل ان یخلقک»؟ در علم خداى متعال معلوم است که عمل من و شما چیست. ما در مقابل گناه و هوس و پول و نام نیک قرار مى گیریم؛ آیا به خاطر به دست آوردن اینها حاضریم از شرف و ایمان و تکلیفِ خود و امر و نهى الهى درباره ى خود صرف نظر کنیم یا نه؟ این اختیار ماست. چه راهى را انتخاب خواهیم کرد؟ وقتى گفتن سخنى براى انسان ضرر مادى دارد، وقتى حرکتى هوس هاى گناه آلود انسان را برآورده مى کند، ما سر دو راهى قرار مى گیریم. کدام راه را انتخاب خواهیم کرد؟ راه هوس و گناه و پول را، یا راه پاکدامنى و تقوا و بندگى خدا را؛ یکى از این دو را انتخاب خواهیم کرد. انتخاب و اختیارِ ماست، اما خداى متعال مى داند که ما چه راهى را اختیار خواهیم کرد؛ این در علم الهى هست.
اگر شما انسانى هستید که این قدرت در شما وجود دارد که در مقابل کوهى از ارزش هاى مادى و برآورنده ى هوس ها محکم بایستید و تکان نخورید، خداوند براى شما شایستگى هایى در نظر مى گیرد. «و مریم ابنة عمران التى احصنت فرجها فنفخنا فیه من روحنا»؛ خداى متعال بیهوده به مریم این قدر لطف نمى کند. این، کلام قرآن است. او با همه ى وجود پاکدامنى خود را حفظ کرد، لذا شایسته ى این شد که مادر عیسى شود. حضرت یوسف در عین جمال و جوانى و برخوردارى از عزت مادى در خانه ى عزیز مصر، روى هوس خود پا گذاشت؛ لذا شایسته ى مقام والایى شد که خدا به او داد؛ یعنى پیغمبرى. خدا این را مى داند که این بنده چنین جوهرى دارد و این چنین اراده ى خود را صرف راه او خواهد کرد؛ لذا براى او مسؤولیت هاى بزرگ و سنگین دیگرى – که هر کدام باز به نوبه ى خود اجرهاى بزرگى دارد – در نظر مى گیرد. «امتحنک اللَّه الذى خلقک قبل ان یخلقک فوجدک لما امتحنک صابرة»؛ خداى متعال مى داند که فاطمه ى زهرا در دوران زندگى چگونه انتخاب و اختیار خواهد کرد و چگونه قدم خواهد برداشت. عبودیت خدا معیار است. این شد براى ما خط روشن.
برادران و خواهران عزیز! من و شما باید دنبال عبودیت خدا باشیم. تمجید از فاطمه ى زهرا نتیجه اش باید این باشد. شما برادران عزیز مداح کسانى هستید که از زبان و حنجره ى شما امواج نورانى و معطر مدیحه ى دختر پیغمبر و ائمه ى هدى (علیهم السلام) ساطع مى شود و در دل مخاطبانتان مى نشیند؛ این خیلى ارزش است. الان بیست وچند سال است که ما این جلسه را با همین دوستان آقاى سازگار و بقیه ى دوستان داریم؛ به نظرم از سال 62 و 63 این جلسه هر سال در چنین روزى برقرار است. من بارها این مطلب را به شما عرض کرده ام که رتبت مداحى و منبر مداحى یکى از باشرافت ترین رتبه ها و منبرهاست. در این زمینه ما خیلى صحبت کرده ایم، که دیگر نمى خواهیم تکرار کنیم. امروز هم بحمداللَّه اقبال مردم و جوان ها به نواى مداحان، اقبال خوبى است.
مى بینید مردم، استقبال مى کنند، علاقه نشان مى دهند، اجتماع مى کنند، صحبت مى کنند، پول مى دهند؛ این یک موقعیت است. موقعیت وقتى حساس شد، وظیفه حساس و خطیر مى شود. اول جلسه، قارى عزیزمان آیاتى را تلاوت کردند که خیلى مهم است و من چند آیه قبل از آن را عرض مى کنم. «یا نساء النبى من یأت منکنّ بفاحشة مبیّنة یضاعف لها العذاب ضعفین» – خطاب به زنان پیغمبر است – هر که از شما گناه کند، عذابش دو برابر است.چرا؟ زن پیغمبر چون زن پیغمبر است، اگر گناه کرد، عذابش دو برابر است. «و کان ذلک على اللَّه یسیرا». «و من یقنُت منکنّ للَّه و رسوله و تعمل صالحا نؤتها اجرها مرّتین»؛ آن طرف قضیه هم همین طور است: اگر عبادت کردید، اگر کار خوب کردید، اگر عمل صالح انجام دادید، دو برابر مردمِ دیگر به شما اجر مى دهیم. یعنى نماز زن پیغمبر به طور معمولى دو برابر نماز دیگران اجر دارد؛ عبادتش دو برابر عبادت دیگران اجر دارد. اگر هم خداى نکرده غیبت کسى را بکند، غیبتش دو برابر غیبت دیگران گناه دارد. بعد، آیه یى که این قارى خواندند، از این جا شروع مى شود: «یا نساء النّبى لستنّ کأحد من النّساء اِن اتّقیتن»؛ شما اگر تقوا پیشه کنید، مثل دیگر زنها نیستید؛ از بقیه ى زنهاى دیگر امتیاز دارید. آن وقت بعد دنباله اش مى فرماید: «فلا تخضعن بالقول فیطمع الّذى فى قلبه مرض و قلن قولا معروفا». این، خطاب به زنهاى پیغمبر است. اما زنهاى پیغمبر خصوصیتى ندارند؛ خصوصیت زنهاى پیغمبر، انتصاب به پیغمبر است. من و شما هر کدام انتصاب بیشتر و موقعیت خطیر و ممتازى در جامعه داشته باشیم، همین خصوصیت در ما هم هست. البته نمى گویم دو برابر – این را ادعا نمى کنم – اما با دیگر مردم فرق داریم، و من از شما بیشتر. اگر ما خطایى انجام دهیم، خطاى ما مثل خطاى مردمِ عادى نیست؛ سنگین تر و سخت تر است.
اگر ما خداى نکرده کسى را به وادى ضلالت و گمراهى انداختیم، با عمل مشابهِ دیگرى تفاوت دارد. مداح ها بدانند چه مى خوانند و چه مى گویند. صداى خوش، آهنگ قشنگ، موقعیت ممتاز، تریبون خوب، اقبال فراوان؛ امروز هم که جوانها بحمداللَّه جامعه و کشور ما را با صفاى دلِ خودشان مصفا کرده اند – این همه جوان در این کشور وجود دارد – همه متوجه شماست. شما چه مى خواهید به مردم بدهید؟ این که من همیشه روى آنچه مى خوانید و آن چنان که مى خوانید – در جلسه ى مداح ها و با افراد گوناگون – تأکید مى کنم، به خاطر این حساسیت است.
چیز دیگرى که بنده در بعضى از خوانندگان جلسات مداحى اطلاع پیدا کردم، استفاده ى از مدح ها و تمجیدهاى بى معناست، که گاهى هم مضر است. فرض کنید راجع به حضرت اباالفضل (سلام اللَّه علیه) صحبت مى شود؛ بنا کنند از چشم و ابروى آن بزرگوار تعریف کردن؛ مثلاً قربون چشمت بشم! مگر چشم قشنگ در دنیا کم است؟ مگر ارزش اباالفضل به چشمهاى قشنگش بوده؟! اصلاً شما مگر اباالفضل را دیده اید و مى دانید چشمش چگونه بوده؟! اینها سطح معارف دینى ما را پایین مى آورد. معارف شیعه در اوج اعتلاست. معارف شیعى ما معارفى است که یک فیلسوفِ در غرب پرورش یافته ى با مفاهیم غربى و بزرگ شده ى آشناى با معارف فلسفىِ غرب مثل هانرى کُربن را مى آورد دو زانو جلوى علامه ى طباطبایى مى نشاند؛ او را خاضع مى کند و مى شود مروج شیعه و معارف آن در اروپا. مى شود معارف شیعه را در همه ى سطوح عرضه کرد؛ از سطوح ذهن متوسط و عامى بگیرید تا سطوح بالاترین فیلسوف ها. ما با این معارف نباید شوخى کنیم. ارزش اباالفضل العباس به جهاد و فداکارى و اخلاص و معرفت او به امام زمانش است؛ به صبر و استقامت اوست؛ به آب نخوردن اوست در عین تشنگى و بر لب آب، بدون این که شرعاً و عرفاً هیچ مانعى وجود داشته باشد.
ارزش شهداى کربلا به این است که از حریم حق در سخت ترین شرایطى که ممکن است انسان تصورش را بکند، دفاع کردند. انسان حاضر است در یک جنگ بزرگ و مغلوبه برود و احیاناً در حرارت جنگ کُشته هم بشود – که البته مقام خیلى والایى است، همه هم حاضر نیستند، شهدا و مجاهدان فى سبیل اللَّه معدودند؛ در زمان ما هم بحمداللَّه شهداى برجسته یى داشته ایم – اما شهید شدنِ این طورى در آن میدان جنگ، با شهید شدن در صحنه ى کربلا، با آن غربت، با آن فشار، با آن تشنگى، با آن تهدید به اذیت و آزار کسان انسان، خیلى تفاوت دارد. انسان خیلى اوقات مى گوید من حاضرم در این میدان جانم را بدهم؛ اما چه کار کنم، بچه ام دارد از گرسنگى یا از بى دارویى مى میرد؛ این مى شود یک بهانه براى انسان. انسان گاهى ملاحظه ى ناموس خودش را بیشتر از جانش مى کند؛ ملاحظه ى بچه ى شیرخوارش را بیشتر از جانش مى کند.
انسان در این میدان برود، بچه ى شیرخوارش هم باشد، زنش هم باشد، مادرش هم باشد، ناموس اش هم باشد، همه ى اینها هم در معرض خطر قرار بگیرند و پایش نلرزد؛ ارزش اباالفضل، ارزش حبیب بن مظاهر، ارزش جُون در اینهاست، نه در قد رشیدش یا بازوى پیچیده اش. قد رشید که خیلى در دنیا هست؛ ورزشکارهاى زیبایى اندام که خیلى هستند؛ اینها که در معیار معنوى ارزش نیست. گاهى روى این تعبیرها تکیه هم مى شود! حالا یک وقت شاعرى در یک قصیده ى سى، چهل بیتى اشاره یى هم به جمال حضرت اباالفضل مى کند؛ آن یک حرفى است؛ ما نباید خیلى خشکى به خرج دهیم و سختگیرى کنیم؛ اما این که ما همه اش بیاییم روى ابروى کمانى و بینى قلمى و چشم خمار این بزرگواران تکیه کنیم، این که مدح نشد؛ در مواردى ضرر هم دارد؛ در فضاهایى این کار خوب نیست.
نباید بگذارید منبرِ ده دقیقه یى یا بیست دقیقه یى شما از معارف خالى بماند. امسال دیدم بعضى از برادران مداح در ماه محرم و در دهه ى فاطمیه بحمداللَّه این نکته را رعایت کرده بودند. در منبر مداحى حتماً در اول، فصلى اختصاص بدهید به نصیحت یا بیان معارف به زبان زیباى شعر. اصلاً رسم مداحى از قدیم این طورى بوده است؛ الان یک مقدار آن رسم ها کم شده. مداح در اول منبر یک قصیده، یک ده بیت شعر – کمتر، بیشتر – فقط در نصیحت و اخلاق، با الفاظ زیبا خطاب به مردم بیان مى کرد؛ مردم هم مى فهمیدند و اثر هم مى گذارد. من یک وقت گفتم که گاهى شعر یک مداح از یک منبر یک ساعتىِ ما اثرش بیشتر است. البته همیشگى نیست؛ گاهى است.اگر خوب انتخاب و اجرا شود، این طورى خواهد بود.
یک وقت یکى از برادران مداح مى گفت ما اگر از شعرهاى خوب و شعراى بزرگ شعرى انتخاب کنیم، مردم نمى فهمند؛ بنابراین مجبوریم از این شعرها استفاده کنیم. این طورى نیست؛ من این را قبول ندارم. وقتى با زبان شعر با مردم حرف بزنید، هرچه شعر پیچیده هم باشد، وقتى مداح با هنر مداحى خود توانست این را کلمه کلمه به مردم القاء و مخاطبه کند، در دل مردم اثر مى گذارد. ما غزلیات زیادى داریم. شما به دیوان صائب نگاه کنید. من یک وقت چند بیت از این اشعار را تصادفى انتخاب کردم و به بعضى از برادرهاى مداح گفتم روى اینها کار کنید. دیوان صائب غزلهاى بسیار خوب و مفیدى دارد که در دلها اثر مى گذارد. دیگران هم از این گونه اشعار دارند. بعضى از شعرا – که امروز هم بحمداللَّه در شعرها آمده بود – درباره ى عبادت و خضوع و جهاد و تضرع و انفاق و جهاد ائمه (علیهم السّلام) بیانات خیلى خوب و زیبایى داشتند. شعر را از لحاظ هنرى، سطح خوب انتخاب کنید؛ چون اثرگذار است. شعر خوب و شعر هنرى، همان خاصیت عمومى هنر را دارد. خاصیت عمومى هنر این است که بدون این که خود گوینده حتّى در خیلى از موارد توجه داشته باشد و غالباً بدون این که مستمع توجه داشته باشد، اثر مى گذارد.
تأثیر شعر، نقاشى، بقیه ى انواع هنر، صداى خوش و آهنگ هاى خوب – که اینها همه هنر است – روى ذهن مخاطب، من حیث لایشعر به وجود مى آید؛ یعنى بدون این که مخاطب متوجه باشد، آن اثر را در او مى بخشد؛ این بهترین نوع اثرگذارى است. شما ببینید خداى متعال براى بیان عالى ترین معارف، فصیح ترین بیان را انتخاب کرد؛ یعنى قرآن. مى شد خداى متعال مثل حرفهاى معمولى، قرآن و معارف اسلامى را با بیان معمولى بگوید؛ اما نه، خدا این را در قالب فصیح ترین و زیباترین بیان هنرى ریخته، که خود قرآن هم مى گوید نمى توانید مثل لفظ و ساخت هنرىِ آن را بیاورید؛ معنایش که معلوم است.
به خطبه هاى نهج البلاغه نگاه کنید؛ آیت زیبایى است. امیرالمؤمنین مى شد معمولى حرف بزند؛ اما نه، از بیان هنرى استفاده مى کند؛ «و بعد فنحن امراء الکلام». خود این بزرگوارها گفته اند که ما امیران سخن ایم. واقعاً هم امیر سخن بوده اند. امیر سخن، یعنى بیان را به بهترین و شیواترین وجه انتخاب کنید؛ شعر خوب، شاعر خوب – که الحمدللَّه کم هم نداریم – مفاهیم خوب.
نکته ى آخر هم آهنگ است. من شنیده ام در مواردى از آهنگ هاى نامناسب استفاده مى شود. مثلاً فلان خواننده ى طاغوتى یا غیرطاغوتى شعر عشقىِ چرندى را با آهنگى خوانده؛ حالا ما بیاییم در مجلس امام حسین و براى عشاق امام حسین، آیات والاى معرفت را در این آهنگ بریزیم و بنا کنیم آن را خواندن؛ این خیلى بد است. خودتان آهنگ بسازید. این همه ذوق و این همه هنر وجود دارد. یقیناً در جمع علاقه مندان به این جریان کسانى هستند که مى توانند آهنگ هاى خوبِ مخصوص مداحى بسازند؛ آهنگ عزا، آهنگ شادى.
این را هم عرض بکنم که آهنگ شادى از آهنگ عزا جداست. الان معمول شده که براى روزهاى عید جلساتى تشکیل مى دهند. بنده مخالف این کار نیستم؛ بد هم نیست که دست مى زنند. البته اگر از رادیو بشنویم – که بنده خودم گاهى از رادیو شنیده ام – و شعر را درست گوش نکنیم، خیال مى کنیم دارند سینه مى زنند! هم لحن، سینه زنى است؛ هم آن دستى که مى زنند، مثل زدن روى سینه است. این چه شادى یى شد؟! اگر براى روزهاى شادى، آهنگ هاى مناسب – نه آهنگ هاى مبتذل، نه آهنگ هاى طاغوتى، نه آهنگ هاى حرام – و شیوه هاى خوب انتخاب کنند، مؤثرتر و بهتر است. این طور نباشد که چون به روضه خوانى عادت کرده ایم، روز شادى هم که مى خواهیم حرف بزنیم، لحنمان بشود لحن روضه خوانى. قدیم ها مى گفتند فلانى هرچه مى خواند، مثنوى درمى آید؛ هر آهنگى را که شروع کند، مثنوى مى شود! این طورى نباشد.
به هرحال میدان شما، میدان وسیعى است؛ میدان کار و اثرگذارى است. امروز مداحان جوان بحمداللَّه خیلى هستند؛ اقبال جوانها هم خیلى زیاد است. این مزرع، بسیار مستعد و قابل بذرافشانى است. اگر خوب بذرافشانى شود، تأثیرات و محصولش فوق العاده باارزش خواهد بود. از این فرصت استفاده کنید، استفاده کنیم، نظام اسلامى استفاده کند – شعر خوب، آهنگ خوب، مضمون خوب، اجراى خوب، صداى خوب – این یک چیز استثنایى و فوق العاده خواهد بود…»
(بیانات مقام معظم رهبرى در دیدار مداحان اهل بیت (ع)،05/ 05/ 84 )

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد