طلسمات

خانه » همه » مذهبی » موارد جوازدروغ

موارد جوازدروغ


موارد جوازدروغ

۱۳۹۷/۰۲/۰۶


۴۱۵ بازدید

سلام.اگر دروغی که جنبه مصلحتی داشته بگویی، آیا گناه دارد و اگر توبه کنی کفایت میکند ؟لازم نیست به آن اشخاص حقیقت را بگویی؟

الف ) دروغ
دروغ و واژه‌های معادل آن در زبان عربی، از قبیل کذب، افتراء، افک، به معنای خبر مخالف با واقع به کار می‌روند. دروغ در اصطلاح دانشمندان اخلاق و فقیهان و نزد عرف نیز به همین معناست. راستی و صدق نیز که نقطه‌ی مقابل دروغ است به خبر مطابق با واقع تعریف شده است.انسان از اینکه به او دروغ گفته شود، نا خشنود می‌شود و احساس بیزاری می‌کند و این بهترین گواه بر آن است که سرشت پاک بشری از این عمل، تنفر داشته، از آن می‌پرهیزد. طبیعت و فطرت انسانی با دروغ ناسازگار بوده، در برابر این عمل، نوعی مقاومت و بازدارندگی از خود نشان می‌دهد که از آن با عنوان قبح عقلی یاد می‌شود. (اخلاق الهی/ آفات زبان/ آیة الله مجتبی تهرانی )
دروغ گفتن حرام است الا در موارد خاصی که موارد آن در شرع مقدس اسلام مشخص شده است . «دروغ مصلحتى» به معناى رایج نزد مردم – که در واقع «دروغ منفعتى» است – حرام است.

ب ) موارد جواز دروغ
گاهی دروغ در موارد خاصی غیبت مجاز یا واجب می گردد و این در جایی است که پای مصلحت مهمتری در کار باشد به گونه ای که حفظ آن مصلحت بر مفاسد بزرگ دروغ غالب و چیره گردد. از جمله مواردی که داخل در این استثناء است موارد زیر است:
1 . نجات جان مومن
اگر جان شخصی در خطر باشد واگر ما راست بگوئیم آن شخص کشته خواهد شد در اینجا دروغ گفتن جایز حواهد بود .
2 . نیرنگ زدن در جنگ
3 . اصلاح و سازش میان دو نفر
4 . دروغ گفتن به زن
این دروغ در موردی است که مصلحت در کار باشد، نه این که همیشه می توان به زن دروغ گفت. به عنوان مثال زن می گوید فلان وسیله را برای خانه خریداری کن و مرد با وجودی که امکانات مالی آن را ندارد وعده مثبت می دهد، زیرا مقابله آشکار با درخواست زن غالباً موجب نزاع و درگیری خانوادگی می شود اما می توان با پذیرش درخواست آن از نزاع و درگیری جلوگیری کرد، سپس به تدریج او را از خواسته خود منصرف ساخت و یا در شکل ممکن آن را عملی ساخت.
روایت :
امام صادق(ع) می فرماید : « کل کذب مسؤول عنه صاحبه یوماً الا (کذباً) فی ثلاثة : رجل کائد فی حربه فهو موضوع عنه او رجل اصلح بین اثنین تلقی هذا بغیر ماتلقی به هذا یرید بذلک الاصلاح ما بینهما، او رجل وعد اهله شیئاً و هو لایرید ان یتم لهم »
ترجمه :
هر دروغی روزی از گوینده اش بازخواست شود مگردروغی که در سه جا گفته شود، مردی که در جنگ نیرنگ زند که بر او گناهی نیست، یا مردی که میان دو نفر اصلاح و سازش دهد با این یکی برخورد می کند و با آن دیگری برخورد دیگری و هدفش از این کار آشتی دادن میان آن دو است، یا مردی که به زن (یا خانواده) خود وعده ای دهد و قصد انجام آن را نداشته باشد»، (ترجمه میزان الحکمه، ج 11، محمد محمدی ری شهری، دارالحدیث، نقل از کافی)
د ) راه فرار از دروغ
اسـلام حتى در مواردى که ضرورت ایجاب مى کند که انسان دروغ بگوید , دستور توریه داده است و در میان دانشمندان و فقهاى ما این فتوا مشهور است. مـنـظور از توریه این است که در موارد ضرورى به جاى دروغ گفتن , جمله اى گفته شود که شـنـونده به گمان خود از آن مطلبى استفاده کند در حالى که منظور گوینده چیز دیگرى بوده است ; مثلا : کسى از ما بپرسد آیا فلان کس درباره من چنین حرف بدى زده ؟ ما در جواب بگوییم : نه و منظورمان این باشد که به این عبارت نگفته -اگر چه همان مطلب را به عبارت دیگر گفته است- ولى شنونده از کلمه نه چنین مى پندارد که اصلا آن حرف درباره او گفته نشده است . ناگفته نماند, در مواردى که وظیفه انسان توریه یا دروغ مصلحت آمیز باشد, اگر راست بگوید گناه کرده و هر فسادى به وجود بیاید مسئول است.

نتیجه :
بنابراین اگر دروغ مصلحتی باشد و در موارد جواز دروغ قرارگیرد ،گناه نبوده ونیاز به توبه ندارد ، اما درصورتی که دروغ مصلحتی نباشد ، گناه بوده و باید از آن توبه کرد .

توبه از دروغ
دروغ حق الله است نه حق الناس، لیکن اگر به واسطه دروغ گفتن، حق دیگران ضایع شود و ضرر مالی متوجه شخص دیگری شود، دروغ علاوه بر جنبه حق الله، جنبه حق الناس نیز پیدا می کند.
توبه در حقیقت پشیمان شدن از گناه و بازگشتن از راهی است که انسان در گذشته بر خلاف رضای پروردگار رفته است . توبه حقیقی نیز همان توبه نصوح است؛ یعنی توبه و پشیمانی بدون بازگشت. اگر کسی احساس کند که واقعا از گذشته خود نادم و پشیمان گشته و راه خود را به سوی خداوند عوض کرده، باید بداند که اهل توبه واقعی است و اینچنین توبه ای هرگز رد نمی شود.

الف . حق الله
فطرت پاک و سالمی که خداوند در نهاد انسان قرار داده، اعضاء و جوارح و نعمتهای فراوان مادی و معنوی، پانزده میلیارد سلولی که در مغز اوست و سرانجام «ارسال رسل و انزال کتب» همه برای پویایی و سعادت اوست، اما با تأسف آدمی بر اثر تأثیرپذیری از عوامل درونی و بیرونی، همه این نعمتها را نادیده انگاشته و راه تمرد و عصیان را در پیش می گیرد! اما راه کاری که برای این دسته گناهان وجود دارد این که: اگر شرک و کفر صورت گرفته، باید «توحید» و یکتاپرستی را جایگزین آن نمود، و اگر در احکام و فروع دین کوتاهی و تعلل شده, باید به تکمیل و جبران آنچه از دست رفته اقدام کرد. نمازها وروزه های قضا شده از این نمونه است .

ب . حق الناس
شرایط توبه در «حق الناس» سنگین تر از توبه در «حق الله» است و این گناه, یعنی تجاوز به حقوق دیگران را امام علی(علیه السلام) از آن به مظالم العباد (کلینی، اصول کافی، ج2، ص443) و امام زین العابدین(علیه السلام) به «تضییع حقوق الاخوان» (مجلسی، بحارالانوار، ج72، ص415) یاد کرده اند.
در روایت آمده: پیامبراکرم(صلی الله علیه و اله) به خانه کعبه نگاه کرد، آن را مورد تعظیم قرار داد و سپس ادامه داد: حق واحترام یک مؤمن از تو بالاتر است، چون خداوند خانه کعبه را دارای یک احترام و عظمت دانست و از مؤمن سه چیز را: «مال-خون-سوءظن» (همان، ج67، ص71)

احکام و مسائل مربوط به حق الناس دو قسم است:
1. امور مالى (مانند بدهى، مظالم، خمس، زکات و…) 2 . امور غیرمالى (مانند غیبت، تهمت، هتک حرمت و…).

1 . امور مالى (مانند بدهى، مظالم، خمس، زکات و…)،
اگر حق الناس از امور مالی است، مثلاً در معاملات و یا معاشرت هاى دیگر خداى ناکرده مالى از کسى تلف یا غصب کرده و یا کلاه بردارى و دزدى انجام داده باید مثل آن را اگر مثلی است و قیمت آن را اگر قیمتی است به صاحبانش برگرداند و می تواند به واسطه شخص دیگر و یا پست یا در حساب جاری آنها واریز کند و یا رضایت آنها را به نحوی کسب کند و اگر از امور اخلاقی است مثلا با تهمت یا غیبت آبروی کسی را برده باید توبه کند و تحصیل رضایت او لازم نیست.
اگر صاحب مال و حق مالی را نمی شناسیم و یا اگر از دنیا رفته، بازماندگان آنها را نمی شناسیم و به ورثه او دسترسی نداریم باید با اجازه از مرجع تقلید از طرف او به فقیر صدقه دهیم. البته لازم نیست مبلغ سنگینی را یک دفعه صدقه بدهید؛ بلکه متناسب با وضع مالیتان به تدریج از طرف صاحب حق صدقه بدهید.

2 . امور غیرمالى (مانند غیبت، تهمت، هتک حرمت ، دروغ و…)
اگربواسطه دروغ ذهنیتی در دیگران نسبت به شخص مورد اتهام ایجاد کرده، باید سعی نماید ، باید ذهنیّت منفی دیگران را که با سخنان او ایجاد شده، برطرف نماید . در مواردی که چاره ای جز اعتراف وجود ندارد مثل جایی که شهادت دروغ داده ، باید با اعتراف به دروغ ، اشتباه خود را جبران کند.
در حقوق مردم که غیر مالی است مانند غیبت و دروغ و … اگر کسب حلالیت ملازم فساد و ناراحتی بیشتر است و امکان پذیر نیست, طلب بخشش از خداوند و انجام خیرات از طرف او کافی است و لازم نیست حتما کسب حلالیت صورت گیرد.
دروغ حرام و از مهم ترین گناهان است . خطرات زیادى براى هر انسانى از نظر مادى و معنوى، فردى و اجتماعى دارد .

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد