احسان انصاری: افزایش قیمت کالاهای مورد نیاز مردم و روند تصاعدی گرانیها چه پیامدهای اجتماعی برای جامعه خواهد داشت؟ «آرمان ملی» برای پاسخ به این سؤال و تحلیل و بررسی پیامدهای گرانیها با دکتر مجید ابهری جامعهشناس و رفتارشناس اجتماعی گفتوگو کرده است. دکتر ابهری معتقد است: « برخی نخبگان، اندیشمندان و دلسوزان که امروز در حاشیه نشستهاند باید به میدان بیایند تا مشکلات مردم را حل کنند. امروز مسأله اصلی کشور قوت لایموت و سلامتی مردم است. معیشت مردم نباید فدای سلایق سیاسی شود. همه ما در یک کشتی نشستهایم. به همین دلیل اگر این کشتی سوراخ شود، هیچ فردی جان سالم به در نخواهد برد.» در ادامه ماحصل این گفتوگو را میخوانید.
نوسان قیمتها و افزایش گرانیها چه پیامدهای اجتماعی به همراه خواهد داشت و چالشهای اقتصادی چالشهای اجتماعی را افزایش خواهد داد؟
واقعیت این است که گرانیها، زندگی مردم را سخت و چالشهای زیادی را در زندگی آنها ایجاد کرده است. امروز تعداد فقرا نسبت به گذشته بیشتر شده و بسیاری از افراد که تا دیروز در وضعیت مناسبی زندگی میکردند، به دلیل گرانیها با چالشهای جدیدی مواجه شدهاند. اگر واقعا مسئولان با دوراندیشی چنین تصمیمهایی میگیرند، باید نخبگان جامعه را از جزئیات تصمیمات خود آگاه کنند تا نخبگان در جریان روند امور باشند. متأسفانه عدهای اجازه نمیدهند وعدههای انتخاباتی آقای رئیسی در زمینههای مختلف بهخصوص اقتصادی محقق شود. شعارهای مهم آقای رئیسی در انتخابات مبارزه با فساد، مقابله با گرانی و جلوگیری از رشد بیرویه ارزاق عمومی بود اما گرانی وجود دارد و اکنون به نان رسیده است. برخی باید بدانند که نمیتوان با نان به عنوان قوت اصلی مردم، شوخی کرد. این در حالی است که نباید تصمیماتی گرفته شود که نگرانی مردم را بیشتر کند بلکه باید نگرانیهای مردم را کاهش داد.
فشار و نگرانیهای ناشی از مشکلات اقتصادی چه تأثیری در رفتار اجتماعی آنها خواهد داشت؟
برخی اخبار سبب نگرانی و استرس مردم میشود و این نگرانیها در رفتار اجتماعی آنها تأثیر منفی میگذارد. بهعنوان نمونه هنگامی که خبری منتشر میشود، مبنی بر اینکه در یک کارخانه ماکارونی 670 تن ماکارونی احتکار شده، تأثیر منفی بر روح و روان مردم میگذارد و مردم را نسبت به آینده بدبین میکند. آیا مدیران یک کارخانه باید به خود اجازه دهند که اقلام موردنیاز مردم را احتکار کنند تا سود بیشتری به دست بیاورند و آیا چنین افرادی به پیامدهایی این اقدام فکر کردهاند که ممکن است چه پیامدهایی برای زندگی مردم داشته باشد. واقعیت این است که برخی مفسدان اقتصادی با سرنوشت سیاسی جامعه بازی میکنند. نکته قابل تأمل اینکه برخی کشورهای همسایه ما نیز تورم و گرانی دارند. در برخی مواقع حتی میزان گرانیهای آنها از ایران نیز بیشتر است. با این وجود به دلیل اینکه شبکههای معاند رسانهای علیه آنها تبلیغ نمیکند، کسی از وضعیت آنها مطلع نیست. این در حالی است که شبکههای معاند خارجی شبانهروز وضعیت بازار ایران را آشفته و خراب نشان میدهند که این موضوع آسیبهای زیادی به روان مردم وارد میکنند. شرایط به نحوی است که گرانیها و وضعیت اقتصادی مردم دیگر مسائل جامعه را نیز تحت تأثیر قرار داده است. بهعنوانمثال آلودگی هوا که آسیبهای زیادی به سلامتی مردم میزند، کمتر مورد توجه است این در حالی است که آلودگی هوا که بیشتر ناشی از عدم برنامهریزی و تصمیمات نادرستی بوده که درگذشته گرفته شده و سلامتی مردم را با مخاطره مواجه میکند. باید بهجای حرف زدن، تعارف و تبلیغ، از نخبگان و متخصصان استفاده شود تا مشکلات کاهش پیدا کند.
آیا این اتفاق در دولت سیزدهم رخداده است؟
اگر دولت میخواهد مشکلات مردم را حل کند باید بدون توجه به سلیقه سیاسی نخبگان و تنها بر اساس تخصصی که دارند از آنها استفاده کند. امروز ما با گرانیهای لحظهای مواجه هستیم. در مرحله نخست ما باید ریشههای این گرانیها را پیدا کنیم و سپس برای آن برنامهریزی کنیم. بدون تردید پیدا کردن ریشههای این گرانیها کار سختی نیست. با اینوجود پیدا کردن راهحل برای این گرانیها مستلزم این است که برنامهریزی دقیق و بلندمدتی وجود داشته باشد. نخبگان، اندیشمندان و دلسوزان که امروز در حاشیه نشستهاند باید به میدان بیایند تا مشکلات مردم را حل کنند. امروز مسأله اصلی کشور قوت لایموت و سلامتی مردم است. نباید موضوعات معیشتی فدای سلایق سیاسی شود. همه ما در یک کشتی نشستهایم. به همین دلیل اگر این کشتی سوراخ شود یا اینکه شکسته شود اینکه کسی از آن جان سالم به در ببرد، دشوار خواهد بود. انتشار برخی اخبار درباره ارقام اختلاسها و خروج ارز از کشور در شرایط کنونی موجب ناراحتی مردم میشود. بسیاری از مردم به دنبال امنیت غذایی هستند.
مهمترین پیامدهای اجتماعی فقر در جامعه چیست؟
افزایش قیمت کالاهای مورد نیاز مردم بهخصوص در دو سال اخیر که کشور با شیوع ویروس کرونا مواجه بوده و بسیاری از مشاغل تعطیل شدند باعث شده تعداد فقرا در جامعه بیشتر شود و این مسألهای غیرقابل کتمان است. زمانی میتوانیم ادعا کنیم که فقر در جامعه کاهش پیدا کرده که اقشار آسیبپذیر جامعه بتوانند با دستمزدی که میگیرند حداقل نیازهای اولیه خود را تأمین کنند. فقر یک مقیاس چندبعدی است که بر اساس شرایط فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی یک جامعه تعریف میشود. خط فقر یک مرزبندی فرضی بین توانستن و نتوانستن در تأمین نیازهای اساسی و اصلی است و در جوامع مختلف همراه با مفاهیم دیگری مطرح میگردد. در کشور ما به علت شدت و ضعف وضعیت اقتصادی ناشی از عوارض جنگ تحمیلی و سالها تحریمهای ظالمانه و غیرانسانی، به مرزبندی فرضی خط فقر محور دیگری به نام خط فقر مطلق نیز افزوده شده است. در جوامع دیگر معمولا سه لایه اقتصادی ضعیف، متوسط و خوب مورد بحث و بررسی قرار میگیرد که متأسفانه به خاطر رخدادها و شرایط یاد شده در کشور ما، فقط دوطبقه غنی و فقیر وجود داشته و تقریبا اکثر نظریهپردازان جامعهشناسی اقتصادی، این طبقهبندی نظری را پذیرفتهاند. معمولا نهادهای اقتصادی و سازمانهای متولی در این زمینهها در هر فصل، سطح درآمد برای تبیین این طبقات را تعیین و اعلام میکنند. در حال حاضر بر اساس اعلام نهادهای یادشده، میزان حقوق و درآمد ماهیانه برای قرار گرفتن در مرزبندی خط فقر 11 میلیون تومان تعیین گردیده است. تعیینکنندگان این میزان از حقوق بسیاری از افراد شاغل و بازنشسته اطلاع ندارند وگرنه باید متوجه میشدند که بازنشستگان که سهم مهمی در میان اقشار اجتماعی را دارند، حقوقشان کفاف زندگیشان را نمیدهد. علاوه بر نکات تأسفآور یاد شده از آنجا که سنین سالمندی دوران آشکار شدن و بیماریهای مختص این سنین مثل فشارخون، دیابت، دردهای استخوانی و بیماریهای عصبی و قلبی است که هزینههای آنها مزید بر مخارج دیگر است. بر اساس واقعیتهای ملموس و موجود، اینک خط فقر مطلق نیز به شاخصهای یادشده افزوده شده است. اگر همین یازده میلیون تومان را مرز خط فقر بپذیریم، 60درصد جمعیت کشور زیرخط فقر قرار دارد.
در این زمینه چه توصیهای به مسئولان دارید؟
خط و خط کشیهای اقتصادی معمولا بر اساس استانداردها و تعاریف ثابت علمی تبیین و عرضه میگردد. یکی از این معیارها که شرایط اقتصادی یک کشور، بانی تعیین آن است، خط فقر است. در تمام کشورها نهادها و سازمانهای پولی و اقتصادی، متولی تعیین این خط مهم بوده و تولید ناخالص ملی، درآمد سرانه و شاخصهای مالی دیگر مثل قدرت خرید، شاخصهای عمده و خردهفروشی و نرخ تورم نیز در این محورها در نظر گرفته میشود. در برخی مقاطع برخی از این معیارها دستخوش تعیین و عرضه شخصی شده و با قطعیت یافتن، برای مدتی مشخص و محدود کاربرد پیدا میکنند. تعیین و اعلام خط فقر اگر بدون توجه به شرایط ملموس و واقعیات جامعه باشد مشکلات جدیدی در جامعه به وجود میآورد. بسیاری از آسیبهای اجتماعی امروز جامعه ایران ناشی از گرانی است. اقشار بیکار، کمدرآمد و بازنشسته تأثیرپذیری بیشتری را از گرانی و تورم لجامگسیخته در جامعه خواهند داشت. 70 درصد از اضطرابها در میان اقشار کمدرآمد ناشی از گرانی است. وقتی نانآور خانواده توانایی تأمین نیازهای یک خانواده را ندارد، هنگام بازگشت به خانه دچار اضطراب و استرس میشود. در پاسخگویی به همسر و فرزندان هم این استرس به سراغ آنها میآید. فشارهای روحی و روانی باعث بروز تنشهای رفتاری میشود، اینگونه افراد با کوچکترین تنش اجتماعی از کوره درمیروند. نزاعهایی مانند بوق زدن و دعوا بر سر جای پارک ناشی از فشارهای روحی و عصبی است و هیچکسی دلیل خود را مطرح نمیکند. بر سر بهانههای کوچک همانند سوار و پیاده شدن از ماشین، انتظار برای سوارشدن در تاکسی درگیری لفظی و فیزیکی آغاز میشود. بسیاری از زوجها بهویژه کسانی که تازه ازدواج کردهاند به فرزندآوری تمایل ندارند و خانوادههای تکفرزند هم به فرزندآوری بیشتر فکر نمیکنند. وقتی اقلام بهداشتی یا شیر خشک نوزادان با قیمت گزاف عرضه میشوند، خانوادهها حتی اگر پدر و مادر هر دو شاغل باشند نمیتوانند هزینهها را تأمین کنند.