۱۳۹۶/۱۲/۰۳
–
۲۰۲۲ بازدید
آیا برای انسان ترس از مرگ و قبر بخاطر تجسم اعمال ، برطرف میشود ؟
معصومین علیهم السلام کسانی را که در طول زندگی خود همواره به یاد مرگ هستند را از عاقل ترین و زیرک ترین افراد بر شمرده اند (1) و آثار و خواص دنیوی و اخروی متعددی نیز برای آن نقل نموده اند (2)؛ از جمله اینکه همواره به یاد مرگ بودن موجب محشور شدن با شهیدان ، پاک شدن گناهان و بی رغبتی به دنیا (3) و ایجاد آرامش روحی به هنگام تنگناهای زندگی (4) می شود به علت گرفتار شدن مومنین به ابتلائات و بیماریها ( که ممکن است قبل از مرگ این اتفاق بیفتد ) در منابع روایی شیعه دلایل متعددی مطرح گردیده است ؛ که در اینجا به جهت اختصار تنها به دو مورد اشاره می کنیم
الف : کفّاره گناهان و پاکی مومنان از گناهان از پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلم روایت است که فرمود: خداوند سوگند یاد کرده که: هر گاه بخواهد بنده اى را از دنیا ببرد در حالیکه او را بیامرزد، و گناهانش را بریزد، در اینصورت یا بیمارش مى کند و یا روزیش را کم مى نماید و یا او را به ترسى مبتلا مى سازد؛ و اگر گناهى باقى بماند، مرگ را بر او سخت مى گرداند، تا گناهانش پاک گردد و با پاکى او را به بهشت داخل نماید. (ارشاد القلوب-ترجمه سلگى ج 1ص 473 )
ب : ارتقاء مقام و درجه مومنین اگر مومنی اهل گناه نبوده باشد در اینصورت خداوند وی را به بیماری ها و بلاها مبتلا می نماید تا اجر و قرب او در نزد خداوند بیشتر گردد .امام صادق علیه السّلام فرمودنده اند : « إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَیَتَعَاهَدُ الْمُؤْمِنَ بِالْبَلَاءِ إِمَّا بِمَرَضٍ فِی جَسَدِهِ أَوْ بِمُصِیبَةٍ فِی أَهْلٍ أَوْ مَالٍ أَوْ مُصِیبَةٍ مِنْ مَصَائِبِ الدُّنْیَا لِیَأْجُرَهُ عَلَیْهَا، خداوند متعال مؤمن را به مصیبت و بلاء گرفتار مى کند و او را به بیمارى در بدن مبتلا مى سازد و یا در مصیبت اهل و فرزند قرار مى دهد و یا یکى از مصیبت هاى دنیا را متوجه او مى کند تا او را پاداش دهد. » ( بحار الأنوار ، ج 64، ص 237)و فرمودند: « إِنَّ فِی الْجَنَّةِ لَمَنْزِلَةً لَا یَبْلُغُهَا الْعَبْدُ إِلَّا بِبَلَاءٍ فِی جَسَدِه ، در بهشت مقامى هست که هیچ کس به آن جایگاه نمى رسد مگر اینکه در بدن خود ناراحتى و گرفتارى داشته باشد. » ( بحار الأنوار ، ج 64، ص 237) بنابراین بر اساس آنچه که از معصومین علیهم السلام به ما رسیده ، دچار شدن افراد مومن به درد و بیماری قبل از مرگشان موجب پاک شدن گناهانشان می گردد و در صورتی که گناهی نداشته باشند منزلت آنها در نزد خداوند بالا خواهد رفت و به مقامهای والای بهشتی دست خواهند یافت .
بالاترین نوع مرگ ، شهادت در راه خدا می باشد ؛ بنابراین بهتر است ما در دعاهایمان از خداوند مرگ با شهادت در راه دینش را مسئلت کنیم همچنانکه همه ائمه معصومین علیهم السلام با شهادت از دنیا رفتند.حضرت سجاد در خصوص جایگاه کسانیکه مرگ شان ؛ شهادت در راه خدا می باشد فرموده اند : «براى شهید هفت خصلت و امتیاز است:1- اول قطره خونى که از بدنش جارى شود تمام گناهانش آمرزیده مى شود.2- همسران بهشتى اش سرش را به دامن مى گیرند و غبار از چهره اش پاک مى کنند و به او مى گوید: آفرین بر تو باد.3- از لباسهاى بهشتى مى پوشد.4- خزانه داران بهشت در استقبال او با عطرهاى مینوئى و بوهاى خوش با یک دیگر مسابقه مى گذارند تا از دست کدام، گلهاى بهشتى را بگیرد5- منزل و مکانش را در بهشت مشاهده مى کند6- به روان پاکش مى گویند در هر جاى بهشت که مى خواهى استراحت کن.7- شهید به وجه الله نظر می کند و آن براى پیامبر و شهیدان سبب آرامش و راحت است. (ارمغان شهید 12 خطبة امیر المؤمنین(علیه السلام) فی یوم الحرب: ….. ص : 10)
نکات مهم :
اول : برخی از گناهان همچون حق الناس به هیچ عنوان پاک شدنی نیستند حتی اگر فردی قبل از مرگش بیمار شود و یا با شهادت در راه خدا از دنیا برود مگر اینکه ‹ صاحب حق› راضی شود . امام صادق ( علیه السلام ) فرموده اند : شهادت در راه حق کفاره هر گناهى است مگر وام که کفاره اى ندارد جز ، بدهکار آن را اداء کند ، یا رفیقش از جانب او بپردازد ، یا طلبکار از آن گذشت کند . (خصال صدوق-ترجمه کمره اى ج 1 ص 68 )
دوم : در روایات دینی ما برای افرادی اجر شهید ذکر گردیده ، با اینکه در میدان جهاد به شهادت نرسیده اند .حضرت علی علیه السلام فرموده اند : شیعه ما اگر به مرگ خدائى هم بمیرد (صدیق) (راستى پیشه) و شهید است، چرا که ولایت ما را تصدیق کرده، دوستى و دشمنیش براى خدا در راه ما بوده و به خدا و رسول ایمان داشته. ( تحف العقول-ترجمه جنتى متن 189 آدابى که حضرت على علیه السلام براى اصحابش بیان فرموده ص : 155)در روایتی آمده است: «المؤمن علی ای حال مات و فی ای ساعه قبض، فهو شهید»؛ «مؤمن در هر حال و زمانی که بمیرد، شهید است. (میزان الحکمه، ج 5، ح 9803). یا در روایتى دیگر از رسول خدا(ص) نقل شده است که حضرت فرمود: مَن عاشَ مداریاً مات شهیداً هر کس طورى زندگى کند که مردم از او آزارى نبینند و در حال مداراى با مردم از دنیا برود، شهید از دنیا رفته است(کنزالعمّال، حدیث 7173 و 7171).از حضرت رسول ( صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) پرسیدند: «آیا کسى با شهیدان محشور خواهد شد (که در درجه شهیدان باشد)؟» فرمود: «آرى کسى که شبانه روزى بیست بار از مرگ یاد کند». (مجموعه ورام، آداب و اخلاق در اسلام 486 یاد مرگ ….. ص : 486)و یا در روایت دیگری از رسول خدا ( صلّى اللَّه علیه و آله ) نقل شده که فرمود: «هر آن کس که (با دلى) راستین (از خداوند) شهادت بخواهد، آن را (به او) مى دهم، اگر چه شهید نشود». (5) (پیام پیامبر ترجمه فارسى ص 559 )
سوم : بر اساس دستورات دینی برخی از اعمال باعث می شود تا انسان مرگی آسان و بی درد سر داشته باشد که به تعدادی از آنها اشاره می نمائیم :
1- پوشاندن لباس بر مسلمان برهنه(ارشاد القلوب-ترجمه سلگى-ج 1 ص396)
2- قناعت در زندگی (ارشاد القلوب-ترجمه رضایى- ج 1 ص152 )
3- صله ارحام (آداب معاشرت-ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار – ج 1 ص52 )
4 – خوشرفتاری با والدین (آداب معاشرت-ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار – ج 1 ص52 )
5- دوستی امیرالمومنین علی ( علیه السلام ) (ایمان و کفر-ترجمه الإیمان و الکفر بحار الانوار -ج 1-ص254
6- یاد مرگ (کتاب الروضة در مبانى اخلاق ص46 – باب – 2
از جمله: شیخ صدوق از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده که فرمود:
« هر کس می خواهد که حق تعالی بر او آسان کند سکرات مرگ را، پس باید که صله ی ارحام و خویشان خود کند و به پدر و مادر خود نیکی و احسان نماید، پس هرگاه چنین کند، خداوند بر او آسان کند دشواری های مرگ را، و در حیات خود فقر به او نرسد هرگز». (بحارالأنوار،ج74،ص66،ح33)
…. مؤلّف گوید: خوب در این حدیث تأمّل کن، ببین اثر عقوق چه اندازه است که این جوان با آن که از صحابه شمرده می شود و مثل پیغمبر رحمت صلّی الله علیه و آله و سلّم به عیادت او آمده و به بالین او نشسته و خود آن جناب کلمه ی شهادت تلقین او فرموده، نتوانست به آن کلمه تلفّظ کند مگر وقتی که مادرش از او راضی شد، آن وقت زبانش باز شد و کلمه ی شهادت گفت.
و دیگر از حضرت صادق علیه السّلام مروی است که: « هر کس بپوشاند برادر خود را به جامه ی زمستانی یا تابستانی، حق است بر خداوند تعالی که او را بپوشاند از جامه های بهشت و آن که آسان کند بر او (از) سکرات مرگ را و گشاد کند بر او قبر او را… ».(بحارالأنوار، ج74،ص379،ح83)
و از حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم منقول است که: « هر کس بخوراند برادر خود را حلوایی، حق تعالی بر طرف کند از او تلخی مرگ را ». (بحارالأنوار،ج75،ص456،ح33)
و دیگر از چیزهایی که برای تعجیل راحت محتضر نافع است، خواندن سوره ی یس و الصّافّات و کلمات فرج است نزد او ». (بحارالأنوار،ج81،ص238،ح240)/
( کلمات فرج: «لا اله الاّ الله الحلیم الکریم…» تا آخِر که در قنوت نماز ها خوانده می شود.)
و شیخ صدوق از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده که : «هر کس یک روز از آخِر ماه رجب روزه بگیرد، حق تعالی او را ایمن گرداند از شدّت سکرات مرگ و از هول بعد از مرگ و از عذاب قبر ». (بحارالأنوار،ج97،ص32،ح6)
و بدان که از برای روزه گرفتن بیست و چهار روز از رجب ثواب زیادی رسیده؛ از جمله آن که : ملک الموت به صورت جوانی اَمرَد با لباس خوبی با قدحی از شراب بهشت، وقت قبض روح او حاضر شود و آن شراب را به او بیاشامد تا سکرات مرگ بر او آسان شود.(امالی صدوق،مجلس80،ح1)
و از حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم مروی است که : « هر کس در شب هفتم رجب چهار رکعت نماز کند، در هر رکعت بخواند حمد یک مرتبه و توحید سه مرتبه و فلق و ناس و بعد از فراغ ده مرتبه صلوات بفرستد و ده مرتبه تسبیح اربع بخواند، حق تعالی او را در سایه ی عرش جای دهد و عطا کند به او ثواب روزه دار ماه رمضان و استغفار کند برای او ملائکه تا فارغ شود از این نماز و آسان کند بر او جان دادن و فشار قبر را و از دنیا بیرون نرود تا جای خود را در بهشت ببیند و ایمن گرداند او را حق تعالی از فَزَع اکبر.»
… شیخ کلینی رحمه الله از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده که فرمود : « ملول نشوید از قرائت « إذا زلزلت الأرض زلزالها »؛ زیرا که هر کس این سوره را در نوافل خود بخواند، نرساند حق تعالی به او زلزله ابداً، و نمیرد به زلزله و نه به صاعقه و نه به آفتی از آفات دنیا تا بمیرد، و در وقت مردن او مَلَکی کریم از نزد حق تعالی بر او نازل شود و بنشیند نزد سر او و بگوید : ای ملک الموت! رفق و مدارا کن به ولی الله؛ زیرا که او مرا بسیار یاد می کرد.» (اصول کافی،ج2،ص626،ح24)
منازل الآخره (زندگی پس از مرگ) / حاج شیخ عبّاس قمی رحمه الله/ فصل اوّل/ مرگ
ب- سختی و آسانی حسابرسی در قیامت
از مجموع روایات و حتی از اشاراتی که در بعضی از آیات قرآن آمده، به خوبی استفاده می شود که حساب روز قیامت فوق العاده دقیق است. در حدیثی از امام صادق (ع) می خوانیم که به مردی فرمود: «چرا با برادر مسلمانت این چنین رفتار می کنی»؟ عرض کرد: «فدایت شوم، حقی بر او داشتم و تا آخر از او گرفتم»! امام فرمود: بگو ببینم اینکه خدا می فرماید: گروهی از بدی حساب می ترسند «و یخافون سوء الحساب» آیا فکر می کنی از ظلم و ستم خداوند بیمناکند؟ نه والله! از این می ترسند که در حساب آنها دقت شود و تا آخرین مرحله حساب از آنها بگیرند (پس سوء الحساب چیزی جز این نیست).
در حدیث دیگری از امام باقر(ع) می خوانیم که فرمود: “انما یداق الله العباد فی الحساب یوم القیامه علی قدر ما آتاهم من العقول فی الدنیا”: «خداوند در قیامت، نسبت به حساب هر کسی به مقدار عقلی که در دنیا به او داده دقت و سختگیری می کند»، و از این تعبیر به خوبی استفاده می شود که رابطه نزدیکی در میان «میزان فهم و شعور» و «مسئولیتها» است چرا که حساب الهی به نسبت مسئولیتها صورت می گیرد! ولی در مقابل این گروه که در حسابشان سختگیری و مناقشه می شود، گروهی هستند که حساب برای آنها بسیار آسان است، همانها که قرآن درباره آنان می گوید: “فاما من اوتی کتابه بیمینه فسوف یحاسب حسابا یسیرا” «اما کسی که نامه اعمالش به دست راستش داده شده به زودی حساب آسانی برای او می شود» (انشقاق/ آیه 7 و 8 )؛ و در حدیثی از رسول خدا (ص) می خوانیم: “ثلاث من کن فیه حاسبه الله حسابا یسیرا و ادخله الجنه برحمته”: «سه چیز است در هر کس باشد خداوند حساب او را آسان می کند و او را به رحمتش در بهشت وارد می سازد» عرض کردند: ای رسول خدا! آنها چه چیز است؟ فرمود: “تعطی من حرمک، و تصل من قطعک، و تعفو عمن ظلمک”: «عطا کنی به کسی که تو را محروم کرده، و پیوند برقرار کنی با کسی که از تو بریده، و عفو کنی کسی را که به تو ستم کرده است»، و نیز از روایات استفاده می شود که «حسن خلق» باعث آسانی حساب در قیامت است.
در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله می خوانیم: “حسن خلقک یخفف الله حسابک”: «اخلاق خود را نیکو کن تا خداوند حسابت را آسان کند». به هرحال از مجموع این مدارک اسلامی استفاده می شود که مردم در مورد حساب الهی کاملا با هم متفاوتند. گروهی نسبت به حسابشان بسیار سختگیری می شود، آنها کسانی هستند که در دنیا در حساب بندگان خدا سخت می گرفتند، و یا کج خلق و ظالم و ستمگر بودند. گروه دیگری حسابشان بسیار آسان است، به خاطر اعمال نیک و خوشرفتاری و آسان گرفتن بر بندگان خدا، به خاطر اینکه اصولا آلوده به مال و مقام دنیا کمتر بوده اند. اما گروه سومی هستند که بدون حساب وارد بهشت می شوند چنانکه در حدیثی از پیغمبر اکرم(ص) می خوانیم که در تقسیم گروههای مردم در قیامت فرمود: “و منهم الذین یدخلون الجنه بغیر حساب، لانهم لم یلبسوا من امرالدنیا بشی ء، و انما الحساب هناک علی من تلبس بها هیهنا”: «کسانی هستند که بدون حساب داخل بهشت می شوند زیرا آلوده به چیزی از امور دنیا نبودند، حساب در آنجا مخصوص کسانی است که در اینجا آلوده به امور دنیا باشند»، و در مقابل کسانی نیز هستند که بدون حساب وارد دوزخ می شوند! چنانکه در حدیثی از پیغمبر اکرم(ص) می خوانیم: “ان الله عزوجل یحاسب کل خلق الا من اشرک بلله عزوجل فانه لا یحاسب و یومر به الی النار”: «خدای متعال حساب همه مردم را رسیدگی می کند مگر کسی که برای خدا همتائی قرار دهد، بدون حساب به سوی آتش فرستاده می شود»! و نیز از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: “و اما الثلاثه الذین یدخلهم النار بغیر حساب فامام جاور و تاجر ککذوب و شیخ زان”: «سه طایفه اند که بدون حساب وارد دوزخ می شوند، پیشوای ستمگر، تاجر دروغگو، و پیرمرد زنا کار»!
از رسول خدا (ص) نقل شده است که فرمود: “سته یدخلون النار بغیر حساب الامراء بالجور، والعرب بالعصبیه، و الدهاقین بالکبر، والتجاربالکذب، و العلماء بالحسد، والاغنیاء بالبخل: «شش گروهند که بدون حساب وارد دوزخ می شوند، فرمانروایان به خاطر ستم، و عرب به خاطر شدت تعصب، و کدخدایان (خوانین) به خاطر تکبر، و تجار به خاطر دورغ، و علماء به خاطر حسد و ثروتمندان به خاطر بخل»! .
الف : کفّاره گناهان و پاکی مومنان از گناهان از پیامبر صلّى اللَّه علیه و آله و سلم روایت است که فرمود: خداوند سوگند یاد کرده که: هر گاه بخواهد بنده اى را از دنیا ببرد در حالیکه او را بیامرزد، و گناهانش را بریزد، در اینصورت یا بیمارش مى کند و یا روزیش را کم مى نماید و یا او را به ترسى مبتلا مى سازد؛ و اگر گناهى باقى بماند، مرگ را بر او سخت مى گرداند، تا گناهانش پاک گردد و با پاکى او را به بهشت داخل نماید. (ارشاد القلوب-ترجمه سلگى ج 1ص 473 )
ب : ارتقاء مقام و درجه مومنین اگر مومنی اهل گناه نبوده باشد در اینصورت خداوند وی را به بیماری ها و بلاها مبتلا می نماید تا اجر و قرب او در نزد خداوند بیشتر گردد .امام صادق علیه السّلام فرمودنده اند : « إِنَّ اللَّهَ تَبَارَکَ وَ تَعَالَى لَیَتَعَاهَدُ الْمُؤْمِنَ بِالْبَلَاءِ إِمَّا بِمَرَضٍ فِی جَسَدِهِ أَوْ بِمُصِیبَةٍ فِی أَهْلٍ أَوْ مَالٍ أَوْ مُصِیبَةٍ مِنْ مَصَائِبِ الدُّنْیَا لِیَأْجُرَهُ عَلَیْهَا، خداوند متعال مؤمن را به مصیبت و بلاء گرفتار مى کند و او را به بیمارى در بدن مبتلا مى سازد و یا در مصیبت اهل و فرزند قرار مى دهد و یا یکى از مصیبت هاى دنیا را متوجه او مى کند تا او را پاداش دهد. » ( بحار الأنوار ، ج 64، ص 237)و فرمودند: « إِنَّ فِی الْجَنَّةِ لَمَنْزِلَةً لَا یَبْلُغُهَا الْعَبْدُ إِلَّا بِبَلَاءٍ فِی جَسَدِه ، در بهشت مقامى هست که هیچ کس به آن جایگاه نمى رسد مگر اینکه در بدن خود ناراحتى و گرفتارى داشته باشد. » ( بحار الأنوار ، ج 64، ص 237) بنابراین بر اساس آنچه که از معصومین علیهم السلام به ما رسیده ، دچار شدن افراد مومن به درد و بیماری قبل از مرگشان موجب پاک شدن گناهانشان می گردد و در صورتی که گناهی نداشته باشند منزلت آنها در نزد خداوند بالا خواهد رفت و به مقامهای والای بهشتی دست خواهند یافت .
بالاترین نوع مرگ ، شهادت در راه خدا می باشد ؛ بنابراین بهتر است ما در دعاهایمان از خداوند مرگ با شهادت در راه دینش را مسئلت کنیم همچنانکه همه ائمه معصومین علیهم السلام با شهادت از دنیا رفتند.حضرت سجاد در خصوص جایگاه کسانیکه مرگ شان ؛ شهادت در راه خدا می باشد فرموده اند : «براى شهید هفت خصلت و امتیاز است:1- اول قطره خونى که از بدنش جارى شود تمام گناهانش آمرزیده مى شود.2- همسران بهشتى اش سرش را به دامن مى گیرند و غبار از چهره اش پاک مى کنند و به او مى گوید: آفرین بر تو باد.3- از لباسهاى بهشتى مى پوشد.4- خزانه داران بهشت در استقبال او با عطرهاى مینوئى و بوهاى خوش با یک دیگر مسابقه مى گذارند تا از دست کدام، گلهاى بهشتى را بگیرد5- منزل و مکانش را در بهشت مشاهده مى کند6- به روان پاکش مى گویند در هر جاى بهشت که مى خواهى استراحت کن.7- شهید به وجه الله نظر می کند و آن براى پیامبر و شهیدان سبب آرامش و راحت است. (ارمغان شهید 12 خطبة امیر المؤمنین(علیه السلام) فی یوم الحرب: ….. ص : 10)
نکات مهم :
اول : برخی از گناهان همچون حق الناس به هیچ عنوان پاک شدنی نیستند حتی اگر فردی قبل از مرگش بیمار شود و یا با شهادت در راه خدا از دنیا برود مگر اینکه ‹ صاحب حق› راضی شود . امام صادق ( علیه السلام ) فرموده اند : شهادت در راه حق کفاره هر گناهى است مگر وام که کفاره اى ندارد جز ، بدهکار آن را اداء کند ، یا رفیقش از جانب او بپردازد ، یا طلبکار از آن گذشت کند . (خصال صدوق-ترجمه کمره اى ج 1 ص 68 )
دوم : در روایات دینی ما برای افرادی اجر شهید ذکر گردیده ، با اینکه در میدان جهاد به شهادت نرسیده اند .حضرت علی علیه السلام فرموده اند : شیعه ما اگر به مرگ خدائى هم بمیرد (صدیق) (راستى پیشه) و شهید است، چرا که ولایت ما را تصدیق کرده، دوستى و دشمنیش براى خدا در راه ما بوده و به خدا و رسول ایمان داشته. ( تحف العقول-ترجمه جنتى متن 189 آدابى که حضرت على علیه السلام براى اصحابش بیان فرموده ص : 155)در روایتی آمده است: «المؤمن علی ای حال مات و فی ای ساعه قبض، فهو شهید»؛ «مؤمن در هر حال و زمانی که بمیرد، شهید است. (میزان الحکمه، ج 5، ح 9803). یا در روایتى دیگر از رسول خدا(ص) نقل شده است که حضرت فرمود: مَن عاشَ مداریاً مات شهیداً هر کس طورى زندگى کند که مردم از او آزارى نبینند و در حال مداراى با مردم از دنیا برود، شهید از دنیا رفته است(کنزالعمّال، حدیث 7173 و 7171).از حضرت رسول ( صلّى اللّه علیه و آله و سلّم ) پرسیدند: «آیا کسى با شهیدان محشور خواهد شد (که در درجه شهیدان باشد)؟» فرمود: «آرى کسى که شبانه روزى بیست بار از مرگ یاد کند». (مجموعه ورام، آداب و اخلاق در اسلام 486 یاد مرگ ….. ص : 486)و یا در روایت دیگری از رسول خدا ( صلّى اللَّه علیه و آله ) نقل شده که فرمود: «هر آن کس که (با دلى) راستین (از خداوند) شهادت بخواهد، آن را (به او) مى دهم، اگر چه شهید نشود». (5) (پیام پیامبر ترجمه فارسى ص 559 )
سوم : بر اساس دستورات دینی برخی از اعمال باعث می شود تا انسان مرگی آسان و بی درد سر داشته باشد که به تعدادی از آنها اشاره می نمائیم :
1- پوشاندن لباس بر مسلمان برهنه(ارشاد القلوب-ترجمه سلگى-ج 1 ص396)
2- قناعت در زندگی (ارشاد القلوب-ترجمه رضایى- ج 1 ص152 )
3- صله ارحام (آداب معاشرت-ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار – ج 1 ص52 )
4 – خوشرفتاری با والدین (آداب معاشرت-ترجمه جلد شانزدهم بحار الانوار – ج 1 ص52 )
5- دوستی امیرالمومنین علی ( علیه السلام ) (ایمان و کفر-ترجمه الإیمان و الکفر بحار الانوار -ج 1-ص254
6- یاد مرگ (کتاب الروضة در مبانى اخلاق ص46 – باب – 2
از جمله: شیخ صدوق از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده که فرمود:
« هر کس می خواهد که حق تعالی بر او آسان کند سکرات مرگ را، پس باید که صله ی ارحام و خویشان خود کند و به پدر و مادر خود نیکی و احسان نماید، پس هرگاه چنین کند، خداوند بر او آسان کند دشواری های مرگ را، و در حیات خود فقر به او نرسد هرگز». (بحارالأنوار،ج74،ص66،ح33)
…. مؤلّف گوید: خوب در این حدیث تأمّل کن، ببین اثر عقوق چه اندازه است که این جوان با آن که از صحابه شمرده می شود و مثل پیغمبر رحمت صلّی الله علیه و آله و سلّم به عیادت او آمده و به بالین او نشسته و خود آن جناب کلمه ی شهادت تلقین او فرموده، نتوانست به آن کلمه تلفّظ کند مگر وقتی که مادرش از او راضی شد، آن وقت زبانش باز شد و کلمه ی شهادت گفت.
و دیگر از حضرت صادق علیه السّلام مروی است که: « هر کس بپوشاند برادر خود را به جامه ی زمستانی یا تابستانی، حق است بر خداوند تعالی که او را بپوشاند از جامه های بهشت و آن که آسان کند بر او (از) سکرات مرگ را و گشاد کند بر او قبر او را… ».(بحارالأنوار، ج74،ص379،ح83)
و از حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم منقول است که: « هر کس بخوراند برادر خود را حلوایی، حق تعالی بر طرف کند از او تلخی مرگ را ». (بحارالأنوار،ج75،ص456،ح33)
و دیگر از چیزهایی که برای تعجیل راحت محتضر نافع است، خواندن سوره ی یس و الصّافّات و کلمات فرج است نزد او ». (بحارالأنوار،ج81،ص238،ح240)/
( کلمات فرج: «لا اله الاّ الله الحلیم الکریم…» تا آخِر که در قنوت نماز ها خوانده می شود.)
و شیخ صدوق از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده که : «هر کس یک روز از آخِر ماه رجب روزه بگیرد، حق تعالی او را ایمن گرداند از شدّت سکرات مرگ و از هول بعد از مرگ و از عذاب قبر ». (بحارالأنوار،ج97،ص32،ح6)
و بدان که از برای روزه گرفتن بیست و چهار روز از رجب ثواب زیادی رسیده؛ از جمله آن که : ملک الموت به صورت جوانی اَمرَد با لباس خوبی با قدحی از شراب بهشت، وقت قبض روح او حاضر شود و آن شراب را به او بیاشامد تا سکرات مرگ بر او آسان شود.(امالی صدوق،مجلس80،ح1)
و از حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم مروی است که : « هر کس در شب هفتم رجب چهار رکعت نماز کند، در هر رکعت بخواند حمد یک مرتبه و توحید سه مرتبه و فلق و ناس و بعد از فراغ ده مرتبه صلوات بفرستد و ده مرتبه تسبیح اربع بخواند، حق تعالی او را در سایه ی عرش جای دهد و عطا کند به او ثواب روزه دار ماه رمضان و استغفار کند برای او ملائکه تا فارغ شود از این نماز و آسان کند بر او جان دادن و فشار قبر را و از دنیا بیرون نرود تا جای خود را در بهشت ببیند و ایمن گرداند او را حق تعالی از فَزَع اکبر.»
… شیخ کلینی رحمه الله از حضرت صادق علیه السّلام روایت کرده که فرمود : « ملول نشوید از قرائت « إذا زلزلت الأرض زلزالها »؛ زیرا که هر کس این سوره را در نوافل خود بخواند، نرساند حق تعالی به او زلزله ابداً، و نمیرد به زلزله و نه به صاعقه و نه به آفتی از آفات دنیا تا بمیرد، و در وقت مردن او مَلَکی کریم از نزد حق تعالی بر او نازل شود و بنشیند نزد سر او و بگوید : ای ملک الموت! رفق و مدارا کن به ولی الله؛ زیرا که او مرا بسیار یاد می کرد.» (اصول کافی،ج2،ص626،ح24)
منازل الآخره (زندگی پس از مرگ) / حاج شیخ عبّاس قمی رحمه الله/ فصل اوّل/ مرگ
ب- سختی و آسانی حسابرسی در قیامت
از مجموع روایات و حتی از اشاراتی که در بعضی از آیات قرآن آمده، به خوبی استفاده می شود که حساب روز قیامت فوق العاده دقیق است. در حدیثی از امام صادق (ع) می خوانیم که به مردی فرمود: «چرا با برادر مسلمانت این چنین رفتار می کنی»؟ عرض کرد: «فدایت شوم، حقی بر او داشتم و تا آخر از او گرفتم»! امام فرمود: بگو ببینم اینکه خدا می فرماید: گروهی از بدی حساب می ترسند «و یخافون سوء الحساب» آیا فکر می کنی از ظلم و ستم خداوند بیمناکند؟ نه والله! از این می ترسند که در حساب آنها دقت شود و تا آخرین مرحله حساب از آنها بگیرند (پس سوء الحساب چیزی جز این نیست).
در حدیث دیگری از امام باقر(ع) می خوانیم که فرمود: “انما یداق الله العباد فی الحساب یوم القیامه علی قدر ما آتاهم من العقول فی الدنیا”: «خداوند در قیامت، نسبت به حساب هر کسی به مقدار عقلی که در دنیا به او داده دقت و سختگیری می کند»، و از این تعبیر به خوبی استفاده می شود که رابطه نزدیکی در میان «میزان فهم و شعور» و «مسئولیتها» است چرا که حساب الهی به نسبت مسئولیتها صورت می گیرد! ولی در مقابل این گروه که در حسابشان سختگیری و مناقشه می شود، گروهی هستند که حساب برای آنها بسیار آسان است، همانها که قرآن درباره آنان می گوید: “فاما من اوتی کتابه بیمینه فسوف یحاسب حسابا یسیرا” «اما کسی که نامه اعمالش به دست راستش داده شده به زودی حساب آسانی برای او می شود» (انشقاق/ آیه 7 و 8 )؛ و در حدیثی از رسول خدا (ص) می خوانیم: “ثلاث من کن فیه حاسبه الله حسابا یسیرا و ادخله الجنه برحمته”: «سه چیز است در هر کس باشد خداوند حساب او را آسان می کند و او را به رحمتش در بهشت وارد می سازد» عرض کردند: ای رسول خدا! آنها چه چیز است؟ فرمود: “تعطی من حرمک، و تصل من قطعک، و تعفو عمن ظلمک”: «عطا کنی به کسی که تو را محروم کرده، و پیوند برقرار کنی با کسی که از تو بریده، و عفو کنی کسی را که به تو ستم کرده است»، و نیز از روایات استفاده می شود که «حسن خلق» باعث آسانی حساب در قیامت است.
در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله می خوانیم: “حسن خلقک یخفف الله حسابک”: «اخلاق خود را نیکو کن تا خداوند حسابت را آسان کند». به هرحال از مجموع این مدارک اسلامی استفاده می شود که مردم در مورد حساب الهی کاملا با هم متفاوتند. گروهی نسبت به حسابشان بسیار سختگیری می شود، آنها کسانی هستند که در دنیا در حساب بندگان خدا سخت می گرفتند، و یا کج خلق و ظالم و ستمگر بودند. گروه دیگری حسابشان بسیار آسان است، به خاطر اعمال نیک و خوشرفتاری و آسان گرفتن بر بندگان خدا، به خاطر اینکه اصولا آلوده به مال و مقام دنیا کمتر بوده اند. اما گروه سومی هستند که بدون حساب وارد بهشت می شوند چنانکه در حدیثی از پیغمبر اکرم(ص) می خوانیم که در تقسیم گروههای مردم در قیامت فرمود: “و منهم الذین یدخلون الجنه بغیر حساب، لانهم لم یلبسوا من امرالدنیا بشی ء، و انما الحساب هناک علی من تلبس بها هیهنا”: «کسانی هستند که بدون حساب داخل بهشت می شوند زیرا آلوده به چیزی از امور دنیا نبودند، حساب در آنجا مخصوص کسانی است که در اینجا آلوده به امور دنیا باشند»، و در مقابل کسانی نیز هستند که بدون حساب وارد دوزخ می شوند! چنانکه در حدیثی از پیغمبر اکرم(ص) می خوانیم: “ان الله عزوجل یحاسب کل خلق الا من اشرک بلله عزوجل فانه لا یحاسب و یومر به الی النار”: «خدای متعال حساب همه مردم را رسیدگی می کند مگر کسی که برای خدا همتائی قرار دهد، بدون حساب به سوی آتش فرستاده می شود»! و نیز از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: “و اما الثلاثه الذین یدخلهم النار بغیر حساب فامام جاور و تاجر ککذوب و شیخ زان”: «سه طایفه اند که بدون حساب وارد دوزخ می شوند، پیشوای ستمگر، تاجر دروغگو، و پیرمرد زنا کار»!
از رسول خدا (ص) نقل شده است که فرمود: “سته یدخلون النار بغیر حساب الامراء بالجور، والعرب بالعصبیه، و الدهاقین بالکبر، والتجاربالکذب، و العلماء بالحسد، والاغنیاء بالبخل: «شش گروهند که بدون حساب وارد دوزخ می شوند، فرمانروایان به خاطر ستم، و عرب به خاطر شدت تعصب، و کدخدایان (خوانین) به خاطر تکبر، و تجار به خاطر دورغ، و علماء به خاطر حسد و ثروتمندان به خاطر بخل»! .