اعمالی که ما انجام می دهیم در صورتی که نیکو باشد و عمل صالح محسوب شود، حتما مورد رضایت خداوند نیز هست. نیکویی و حسن بر دو نوع است حسن فاعلی و حسن فعلی. حسن فاعلی به نیت انسان باز می گردد و حسن فعلی به نحوه عمل و صحت آن. در صورت که انسان کارش مطابق احکام شرعی و اخلاقی اسلام باشد و آن را با نیت رسیدن به قرب الهی انجام دهد، این کار دارای حسن و مورد قبول و رضایت خداوند است.
توضیح بیشتر:
حسن و قبح و به عبارتی خوبی و بدی دو قسم است: الف) حسن و قبح فعلی ب) حسن و قبح فاعلی حسن و قبح فعلی بدین معنا است که کاری دارای ثمرات مطلوب و یا نامطلوب باشد بدون اینکه به انگیزه و غرض انجام دهند (فاعل) کاری داشته باشیم. مثلا کسی که به درخت تشنه ای آب می دهد و یا سنگی را از محل عبور مردم کنار می زند عملش نیک است ولو اینکه غرضش این باشد که بر اثر زیاد آب خوردن درخت فاسد شود و یا سنگ به پای کسی بخورد. ب) حسن فاعلی یعنی اینکه شخصی هدفش خوب و قبح فاعلی یعنی شخصی غرض و هدفش بد باشد. حامل یک عمل ممکن است هم حسن فعلی و هم فاعلی داشته باشد و یا هیچیک را نداشته باشد و یا فقط حسن فعلی و یا فقط حسن فاعلی داشته باشد.
ترتب ثواب تابع حسن فاعلی است که چنین شخصی فاقد آن است. اما آیات؛ به یک آیه بسنده می کنیم. خداوند متعال در سوره ابراهیم آیه 18 می فرماید: «مثل الذین کفروا بربهم اعمالهم کرماد اشتدت به الریح فی یوم عاصف» مثل کافران اینگونه است که کارهای ایشان همچون توده خاکستر است که در یک روز طوفانی دستخوش باد سختی گردد. اما اگر شخص کافر، کافر عنود نیست لیکن حقیقت به او نرسیده است، ولی ضمیری پاک دارد و اهل تسلیم است که اگر حقیقت به او واصل شود و روشن شود می پذیرد. با توجه به مقدماتی که گفتیم حقیقت اسلام روحیه تسلیم مقابل حق است و اینکه این چنین شخصی دارای حسن فاعلی است و عمل را نه برای خود بلکه به غرض خدمت به خلق و به انگیزه وجدان انجام می دهد از روایات زیادی که در دست است می توان استفاده کرد که خداوند آنها را بی اجر نمی گذارد و باعث تخفیف در عذاب آنها می شود. چنانچه پیامبر اکرم – صلی الله علی و آله – در باره یکی از کفار معروف جاهلیت که اهل احسان بود به نام عبدالله ابن جدعان فرمود: سبک عذاب ترین اهل دوزخ ابن جدعان است. عرض شد یا رسول الله چرا؟ فرمود: انه کان یطعم الطعام (او مردم گرسنه را سیر می کرد.)(بحار الانوار، ج3 ص382) استاد مطهری در توجیه این قضیه مطلب جالبی دارند که ذکرش بصورت خلاصه خالی از لطف نیست. می فرماید: به نظر من اگر افرادی یافت شوند که نیکی به انسانهای دیگر را … بدون هیچ چشم انتظاری انجام دهند … بلکه طوری انگیزه احسان و خدمت در آنها قوی باشد که اگر بدانند هیچ سودی عائد آنها نمی شود … باز هم آن کار خیر را انجام می دهند … باید گفت در عمق ضمیر این انسانها نوری از معرفت خدا هست … و علاقه به احسان … نشانه ای از علاقه و محبت ذات خداوند است. (مجموعه آثار، ج1 ص309) اما در باره سؤال دوم؛ نص صریح قرآن کریم این است که دینی غیر از اسلام مقبول نیست. «ومن یبتغ غیر الاسلام فلن یقبل منه» و هر کس غیر از اسلام دینی بجوید هرگز از او پذیرفته نیست.(آل عمران، 85) پس کثرت گرائی در دین که توسط بعضی روشنفکران مطرح می شود به نص قرآن کریم مردود است.
اخلاص و ریا چیست:
ریا چیست؟
ریا گرفته شده از رؤیت است و تعریف آن عبارت است از: طلب منزلت و مقام در قلب هاى مردم به وسیله عبادات و طاعات خداوند متعال. این گونه ریا که در مقابل اخلاص در نیت مطرح می شود، به لحاظ شرعی شرک در عبادت و حرام است و سبب باطل شدن عبادت نیز مى شود . شخص ریاکار نزد مردم چنین نشان مى دهد که مخلص و مطیع واقعى خداوند است در صورتى که در حقیقت چنین نیست.
در مورد تحقق ریا باید توجه داشت:
اولا تحقق ریا مشروط به قصد ریا است .
ثانیا وابسته به داشتن غرضى از اغراض دنیوى نظیر کسب محبوبیت نزد مردم و از این طریق کسب ثروت و ریاست بر ایشان مى باشد.
ثالثا مربوط به حوزه عبادت و پرستش است.
رابعا در عبادت های مستحب بیشترامکان تحقق دارد .
بنابراین هر نشان دادنی ریا نیست ، گاهی حساسیت نسبت به این موضوع برای برخی از جوانان به صورت وسواس در می آید و آنها خیال می کنند که آدم های بسیار ریا کاری هستند و از این موضوع بسیار هم ناراحت می شوند، این گروه باید بدانند که تصور ریا خصوصا برای جوانان، بسیار نادر است ، چرا باید یک جوان ریا کند؟ شاید این موضوع بیشتر نسبت به بزرگسالان مصداق داشته باشد تا جوانان و دانشجویان.
بسیاری از مواقع انسان کار اخلاقی خوبی انجام می دهد که اطلاع از آن باعث تشویق دیگران برای انجام کار نیک می شود، بدون اینکه شخص بخواهد قصد قربتش را نسبت به خدای تعالی خدشه دار نماید، اگر انسان در باطن برای خدای متعال کار می کند، اشکالی ندارد که در ظاهر دیگران مطلع شوند . کسی که حقیقتا در مسیر الهی و قرب به خداوند حرکت می کند، رفتار آشکار او حتی ممکن است نوعی امر به معروف حساب شود و در افراد دیگر انگیزه کار نیک را فراهم می آورد.
گاهی انسان در جامعه که حضور می یابد، سعی می نماید همواره آبروی خویش را حفظ کند و مواردی را رعایت می کند که ممکن است در زندگی خصوصی خود رعایت نکند . عاقلانه نیست که آدمی هر کاری که در محدوده خصوصی زندگی خویش انجام می دهد یا احیانا برخورد نامناسبی که در خانه دارد ، در جامعه نیز آن را بنمایاند و این کار را به عنوان بی ریا و صاف بودن توجیه نماید .
از نظر اخلاقی در صورتی که انسان شخصیت اجتماعی خود را نیک و سالم بنماید و سعی کند رفتار خویش را در مرعی و منظر دیگران کنترل نماید، نه تنها خلاف اخلاق و دین نیست و در اصطلاح ریا به حساب نمی آید ، بلکه اصولا وظیفه چنین اقتضایی را دارد .
تعریف اخلاص: اخلاص ضد ریا است و آن عبارت است از خالص ساختن و قصد از غیرخدا و پرداختن نیت از ماسوى اللّه ، (معراج السعاده، ملا احمد نراقى، بحث اخلاص).
امام صادق(ع) مى فرمایند: «لابد للعبد من خالص النیه فى کل حرکه و سکون اذ لو لم یکن بهذا المعنى یکون غافلاً والغافلون قد وصفهم الله تعالى بقوله: ان هم الا کالانعام بل هم اضلّ و قال: اولئک هم الغافلون…؛ براى بنده (خدا) در هر حرکت و سکونى از خالص ساختن نیت (براى خدا) چاره و گریزى نیست زیرا اگر چنین نباشد غافل است و غافلان را خداوند تعالى اینگونه توصیف فرموده: اینان مانند چهارپایان بلکه گمراه تر هستند و نیز فرموده: اینان همان کسانى هستند که غافلند»، (میزان الحکمه، محمد محمدى رى شهرى، ج 3، روایت 4748).
مراحل اخلاص:
1- اخلاص در نیت:
اخلاص در این مرحله، به معنی خالص نمودن نیت از هرگونه شائبه شرک و ریا و اهداف غیر الهی است. انسان در زندگی خود سر دو راهی انتخاب بسر می برد، راهی به سوی معنویت، باطن هستی، خدای متعال و جهت تجردی عالم و راهی به سوی مادیت، دنیا، ظاهر هستی و جهت مادی حیات..
پیراستن نفس از همه تعلقات و انگیزه هاى غیر الهى است و نه تنها همه اعمال را براى خدا انجام دادن، که حتى وجود خویش را نیز براى خدا خواستن. در روایتى از پیامبر (ص) خطاب به ابوذر آمده است:. و ما بلغ عبد حقیقةالاخلاص حتى لایحب ان یحمد على شى ء من عمل للَّه. بنده هرگز به حقیقت اخلاص نمى رسد، جز آن که دوست نداشته باشد او را بر عمل خدایى بستایند بحارالانوار، ج 82، ص 204 و ج 51، باب 116
اولیاء الهی نه تنها نیت خویش را از انگیزه های دنیوی و مادی تخلیه می نمودند، بلکه حتی انگیزه عبادت خود را از ترس از جهنم و طمع بهشت نیز خالص می ساختند. آنها تنها و تنها خدای را از روی محبت و به این دلیل که شایسته عبادت است، عبادت می نمودند و این در حقیقت اوج اخلاص است
امام صادق (ع) مى فرمایند: ولابدّ للعبد من خالص النیة فى کل حرکة و سکون لانه اذا لم یکن هذا المعنى یکون غافلاً والغافلون قد وصفهم اللَّه تعالى فقال: « أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» و قال: «اولئک هم الغافلون». براى بنده (خدا) در هر حرکت و سکونى از خالص ساختن نیت (براى خدا) چاره و گریزى نیست زیرا اگر چنین نباشد، غافل است و غافلان را خداوند تعالى این گونه توصیف فرموده: اینان مانند چهارپایان بلکه گمراه تر هستند و نیز فرموده: اینان همان کسانى هستند که غافلند»، . میزان الحکمه، محمد محمدى رى شهرى، ج 3، روایت 4748)
2- اخلاص در عمل:
اخلاص در عمل به معنی خالص شدن اعمال از گناهان و رسیدن انسان به ملکه تقوی و ورع است و مراتبى دارد:
مرتبه اول ترک محرمات و انجام واجبات است.
مرتبه دوم ترک مکروهات و انجام مستحبات به ویژه اهتمام به نماز شب است.
مرتبه سوم ترک آنچه موجب اشتغال قلب به غیر خداى مى شود مانند بسیارى از مباحات، و همواره در جست و جوى خدا بودن و التزام به آنچه که باعث تقرّب درگاه الهى است.
بهترین راه شروع براى ورزیدگى در اخلاص، نماز است که کون جامع و عبادت تام است و اگر بتوان در آن اخلاص داشت و همواره آن را قربة الى اللَّه به جاى آورد، این خود آمادگى و تمرین مى شود که انسان در تمام شؤونات زندگى، اخلاص را رعایت کند.
اگر کسى این مراحل را به طور جدى پشت سر گذاشت، یک قدم به پیش برداشته و آن تسلیم نمودن اقالیم سبعه تن، تحت فرمان الهى است.
3-تصفیه دل:
یکی از مراحل مهم اخلاص هم بیرون راندن تمام رذایل نفسانى ، حب دنیا ، لذت ها و آرزوهای دنیوی، از نهان خانه دل است . آن کس که بتواند شیطان و نفس اماره را از خانه دل بیرون افکند، آن گاه خواهد دید که خداى سبحان- که صاحبخانه است- فضاى دل او را چگونه پر خواهد نموده . در حدیث قدسى آمده است که: قلب المؤمن عرش الرحمان عرش خدای رحمان نشیمن گاه خدای سبحان است.
درمان ریا و کسب اخلاص:
مبارزه با این پدیده و در حقیقت کسب اخلاص در نیت و عمل، از دشوارترین گردنه های راه ایمان است.کوتاهترین راه عقلى براى رسیدن به اخلاص و ریشه کن کردن «ریا» تقویت توحید در دل خود مى باشد. منظور از توحید در این مقام، توحید افعالى مى باشد یعنى، انسان باور کند که فاعل و مؤثرى در عالم جز خداوند نیست لا مؤثر فى الوجود الا اللَّه. اگر براى ما روشن شود که هیچ کس به غیر از خدا منشأ اثرى نیست و بفهمیم که رزق، عطا، منع، غنا، فقر، مرض، سلامتى، ذلت، عزت، زندگى، مردن و. همه در دست خداوند است و هر آنچه در جهان هست مقهور امر حاکم بى شریک مى باشد، دیگر دل به دیگران نمى بندیم و خودنمایى در مقابل دیگران برایمان لذتى نخواهد داشت. زیرا ریشه «ریا» یا طمع در مال و منافع دیگر انسان ها است، و یا محبت و دوست داشتن مدح و ستایش انسان ها، و یا خوش نداشتن و کراهت از مذمت و ملامت مردم است.
اگر ریاکار این سه مشکل را حل نماید، دیگر دلیلى براى خودنمایى در مقابل انسان ها وجود نخواهد داشت.
انسان عاقل رغبت به کارى که براى او نفعى ندارد پیدا نمى کند و به امرى که به حال وى ضرر رساند بى میل مى باشد. ریا همان ضرر و نبود نفع است زیرا دل بستن به تعریف یا دل گیر شدن از نکوهش مردم نفعى به حال انسان ندارد بلکه ریا موجب بطلان عبادت و مضرّ مى باشد. علاوه این که نظر مردم به اندک چیزى متغیر مى شود.
رضا و خشنودى آدمیان زودگذر و ناپایدار است و شخص ریاکار مضطرب، دل نگران، متزلزل و مشوش است. در مقابل، اخلاص و چشم نداشتن به مخلوقات، اطمینان و آرامش دل را افزون مى کند.
براى رسیدن به اخلاص و درک توحید افعالى، راه هاى زیر توصیه مى شود:
الف) مطالعه و تفکر راجع به یگانگى مطلق خداوند.
ب) توجه به عجز و ناتوانى مخلوقات.
ج) تلقین این مطلب که مؤثرى در جهان غیر از خداوند نیست.
د) تفویض و توکل به خداوند در کارها و تمرین در جهت تقویت آن.
ه) توجه به بی اعتباری و آفات امور دنیوی از قبیل مال و جاه و بیرون نمودن محبت دنیا و متعلقات آن از دل.
و) مبارزه با حبّ نفس (زیرا ما خود را دوست داریم و همیشه مى خواهیم خواسته هایمان برآورده شود و مورد تکریم و ستایش دیگران واقع شویم).
ز) توجه به اینکه ریا عمل و عبادت انسان را بی اثر می نماید و بلکه اثر سوء پدید می آورد و صفت زشت نفاق را در دل مى پرورد.
علماى علم اخلاق در این زمینه ها توصیه هایى نموده اند:
1 – تقویت مبانى توحیدى در ابعاد مختلف و درک این حقیقت که مؤثر اصلى تنها خداست و مبدء و مرجع اوست و همه فقیر درگاه اویند و او غنى بالذات است. یا أَیُّهَا اَلنَّاسُ أَنْتُمُ اَلْفُقَراءُ إِلَى اَللَّهِ وَ اَللَّهُ هُوَ اَلْغَنِیُ
2- قطع طمع از مردم و توجه به فقر و نیازمندى همه آنان به درگاه خداوند.
3- پناه بردن به خداوند از شر شیطان و نفس اماره.
4- اخفاى عمل در حد ممکن به خصوص در مستحبات. لازم به ذکر است واجبات بهتر است به صورت علنى انجام گردد، زیرا این کار خود موجب تزویج عمل خیر است.
5- تلاوت قرآن و توجه به معانى آن به خصوص آیات توحیدى.
6- توجه دائمى به الگوهاى اخلاص و سعى در تشابه آنها. این کار با مطالعه زندگى اولیاى الهى میسر است.
تذکر:گاهى عملى خالصانه انجام مى گیرد، ولى بعد از اتمام عمل، صاحب عمل کارى مى کند و یا سخنى مى گوید که به دیگران بفهماند فلان عمل را انجام داده ام، این نوع ریا اگرچه شرعا مبطل عمل عبادى نیست، ولی به لحاظ اخلاقی ریا محسوب می شود و عمل انسان را از شرایط تاثیر گذاری مثبت می اندازد.
براى آگاهى بیشتر ر. ک:
1- آسمان معرفت حسن زاده آملى
2- نشان از بى نشان هامقدادى
3- فضیلت هاى فراموش شده تربتى
4- مجموعه دیدار با ابرار
5- اربعین حدیث (حدیث 2) امام خمینى (ره
6- نقطه هاى آغاز در اخلاق عملى آقاى کنى، ص 427 و 426
7- «عجب و ریا» سید احمد فهرى.
توضیح بیشتر:
حسن و قبح و به عبارتی خوبی و بدی دو قسم است: الف) حسن و قبح فعلی ب) حسن و قبح فاعلی حسن و قبح فعلی بدین معنا است که کاری دارای ثمرات مطلوب و یا نامطلوب باشد بدون اینکه به انگیزه و غرض انجام دهند (فاعل) کاری داشته باشیم. مثلا کسی که به درخت تشنه ای آب می دهد و یا سنگی را از محل عبور مردم کنار می زند عملش نیک است ولو اینکه غرضش این باشد که بر اثر زیاد آب خوردن درخت فاسد شود و یا سنگ به پای کسی بخورد. ب) حسن فاعلی یعنی اینکه شخصی هدفش خوب و قبح فاعلی یعنی شخصی غرض و هدفش بد باشد. حامل یک عمل ممکن است هم حسن فعلی و هم فاعلی داشته باشد و یا هیچیک را نداشته باشد و یا فقط حسن فعلی و یا فقط حسن فاعلی داشته باشد.
ترتب ثواب تابع حسن فاعلی است که چنین شخصی فاقد آن است. اما آیات؛ به یک آیه بسنده می کنیم. خداوند متعال در سوره ابراهیم آیه 18 می فرماید: «مثل الذین کفروا بربهم اعمالهم کرماد اشتدت به الریح فی یوم عاصف» مثل کافران اینگونه است که کارهای ایشان همچون توده خاکستر است که در یک روز طوفانی دستخوش باد سختی گردد. اما اگر شخص کافر، کافر عنود نیست لیکن حقیقت به او نرسیده است، ولی ضمیری پاک دارد و اهل تسلیم است که اگر حقیقت به او واصل شود و روشن شود می پذیرد. با توجه به مقدماتی که گفتیم حقیقت اسلام روحیه تسلیم مقابل حق است و اینکه این چنین شخصی دارای حسن فاعلی است و عمل را نه برای خود بلکه به غرض خدمت به خلق و به انگیزه وجدان انجام می دهد از روایات زیادی که در دست است می توان استفاده کرد که خداوند آنها را بی اجر نمی گذارد و باعث تخفیف در عذاب آنها می شود. چنانچه پیامبر اکرم – صلی الله علی و آله – در باره یکی از کفار معروف جاهلیت که اهل احسان بود به نام عبدالله ابن جدعان فرمود: سبک عذاب ترین اهل دوزخ ابن جدعان است. عرض شد یا رسول الله چرا؟ فرمود: انه کان یطعم الطعام (او مردم گرسنه را سیر می کرد.)(بحار الانوار، ج3 ص382) استاد مطهری در توجیه این قضیه مطلب جالبی دارند که ذکرش بصورت خلاصه خالی از لطف نیست. می فرماید: به نظر من اگر افرادی یافت شوند که نیکی به انسانهای دیگر را … بدون هیچ چشم انتظاری انجام دهند … بلکه طوری انگیزه احسان و خدمت در آنها قوی باشد که اگر بدانند هیچ سودی عائد آنها نمی شود … باز هم آن کار خیر را انجام می دهند … باید گفت در عمق ضمیر این انسانها نوری از معرفت خدا هست … و علاقه به احسان … نشانه ای از علاقه و محبت ذات خداوند است. (مجموعه آثار، ج1 ص309) اما در باره سؤال دوم؛ نص صریح قرآن کریم این است که دینی غیر از اسلام مقبول نیست. «ومن یبتغ غیر الاسلام فلن یقبل منه» و هر کس غیر از اسلام دینی بجوید هرگز از او پذیرفته نیست.(آل عمران، 85) پس کثرت گرائی در دین که توسط بعضی روشنفکران مطرح می شود به نص قرآن کریم مردود است.
اخلاص و ریا چیست:
ریا چیست؟
ریا گرفته شده از رؤیت است و تعریف آن عبارت است از: طلب منزلت و مقام در قلب هاى مردم به وسیله عبادات و طاعات خداوند متعال. این گونه ریا که در مقابل اخلاص در نیت مطرح می شود، به لحاظ شرعی شرک در عبادت و حرام است و سبب باطل شدن عبادت نیز مى شود . شخص ریاکار نزد مردم چنین نشان مى دهد که مخلص و مطیع واقعى خداوند است در صورتى که در حقیقت چنین نیست.
در مورد تحقق ریا باید توجه داشت:
اولا تحقق ریا مشروط به قصد ریا است .
ثانیا وابسته به داشتن غرضى از اغراض دنیوى نظیر کسب محبوبیت نزد مردم و از این طریق کسب ثروت و ریاست بر ایشان مى باشد.
ثالثا مربوط به حوزه عبادت و پرستش است.
رابعا در عبادت های مستحب بیشترامکان تحقق دارد .
بنابراین هر نشان دادنی ریا نیست ، گاهی حساسیت نسبت به این موضوع برای برخی از جوانان به صورت وسواس در می آید و آنها خیال می کنند که آدم های بسیار ریا کاری هستند و از این موضوع بسیار هم ناراحت می شوند، این گروه باید بدانند که تصور ریا خصوصا برای جوانان، بسیار نادر است ، چرا باید یک جوان ریا کند؟ شاید این موضوع بیشتر نسبت به بزرگسالان مصداق داشته باشد تا جوانان و دانشجویان.
بسیاری از مواقع انسان کار اخلاقی خوبی انجام می دهد که اطلاع از آن باعث تشویق دیگران برای انجام کار نیک می شود، بدون اینکه شخص بخواهد قصد قربتش را نسبت به خدای تعالی خدشه دار نماید، اگر انسان در باطن برای خدای متعال کار می کند، اشکالی ندارد که در ظاهر دیگران مطلع شوند . کسی که حقیقتا در مسیر الهی و قرب به خداوند حرکت می کند، رفتار آشکار او حتی ممکن است نوعی امر به معروف حساب شود و در افراد دیگر انگیزه کار نیک را فراهم می آورد.
گاهی انسان در جامعه که حضور می یابد، سعی می نماید همواره آبروی خویش را حفظ کند و مواردی را رعایت می کند که ممکن است در زندگی خصوصی خود رعایت نکند . عاقلانه نیست که آدمی هر کاری که در محدوده خصوصی زندگی خویش انجام می دهد یا احیانا برخورد نامناسبی که در خانه دارد ، در جامعه نیز آن را بنمایاند و این کار را به عنوان بی ریا و صاف بودن توجیه نماید .
از نظر اخلاقی در صورتی که انسان شخصیت اجتماعی خود را نیک و سالم بنماید و سعی کند رفتار خویش را در مرعی و منظر دیگران کنترل نماید، نه تنها خلاف اخلاق و دین نیست و در اصطلاح ریا به حساب نمی آید ، بلکه اصولا وظیفه چنین اقتضایی را دارد .
تعریف اخلاص: اخلاص ضد ریا است و آن عبارت است از خالص ساختن و قصد از غیرخدا و پرداختن نیت از ماسوى اللّه ، (معراج السعاده، ملا احمد نراقى، بحث اخلاص).
امام صادق(ع) مى فرمایند: «لابد للعبد من خالص النیه فى کل حرکه و سکون اذ لو لم یکن بهذا المعنى یکون غافلاً والغافلون قد وصفهم الله تعالى بقوله: ان هم الا کالانعام بل هم اضلّ و قال: اولئک هم الغافلون…؛ براى بنده (خدا) در هر حرکت و سکونى از خالص ساختن نیت (براى خدا) چاره و گریزى نیست زیرا اگر چنین نباشد غافل است و غافلان را خداوند تعالى اینگونه توصیف فرموده: اینان مانند چهارپایان بلکه گمراه تر هستند و نیز فرموده: اینان همان کسانى هستند که غافلند»، (میزان الحکمه، محمد محمدى رى شهرى، ج 3، روایت 4748).
مراحل اخلاص:
1- اخلاص در نیت:
اخلاص در این مرحله، به معنی خالص نمودن نیت از هرگونه شائبه شرک و ریا و اهداف غیر الهی است. انسان در زندگی خود سر دو راهی انتخاب بسر می برد، راهی به سوی معنویت، باطن هستی، خدای متعال و جهت تجردی عالم و راهی به سوی مادیت، دنیا، ظاهر هستی و جهت مادی حیات..
پیراستن نفس از همه تعلقات و انگیزه هاى غیر الهى است و نه تنها همه اعمال را براى خدا انجام دادن، که حتى وجود خویش را نیز براى خدا خواستن. در روایتى از پیامبر (ص) خطاب به ابوذر آمده است:. و ما بلغ عبد حقیقةالاخلاص حتى لایحب ان یحمد على شى ء من عمل للَّه. بنده هرگز به حقیقت اخلاص نمى رسد، جز آن که دوست نداشته باشد او را بر عمل خدایى بستایند بحارالانوار، ج 82، ص 204 و ج 51، باب 116
اولیاء الهی نه تنها نیت خویش را از انگیزه های دنیوی و مادی تخلیه می نمودند، بلکه حتی انگیزه عبادت خود را از ترس از جهنم و طمع بهشت نیز خالص می ساختند. آنها تنها و تنها خدای را از روی محبت و به این دلیل که شایسته عبادت است، عبادت می نمودند و این در حقیقت اوج اخلاص است
امام صادق (ع) مى فرمایند: ولابدّ للعبد من خالص النیة فى کل حرکة و سکون لانه اذا لم یکن هذا المعنى یکون غافلاً والغافلون قد وصفهم اللَّه تعالى فقال: « أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ» و قال: «اولئک هم الغافلون». براى بنده (خدا) در هر حرکت و سکونى از خالص ساختن نیت (براى خدا) چاره و گریزى نیست زیرا اگر چنین نباشد، غافل است و غافلان را خداوند تعالى این گونه توصیف فرموده: اینان مانند چهارپایان بلکه گمراه تر هستند و نیز فرموده: اینان همان کسانى هستند که غافلند»، . میزان الحکمه، محمد محمدى رى شهرى، ج 3، روایت 4748)
2- اخلاص در عمل:
اخلاص در عمل به معنی خالص شدن اعمال از گناهان و رسیدن انسان به ملکه تقوی و ورع است و مراتبى دارد:
مرتبه اول ترک محرمات و انجام واجبات است.
مرتبه دوم ترک مکروهات و انجام مستحبات به ویژه اهتمام به نماز شب است.
مرتبه سوم ترک آنچه موجب اشتغال قلب به غیر خداى مى شود مانند بسیارى از مباحات، و همواره در جست و جوى خدا بودن و التزام به آنچه که باعث تقرّب درگاه الهى است.
بهترین راه شروع براى ورزیدگى در اخلاص، نماز است که کون جامع و عبادت تام است و اگر بتوان در آن اخلاص داشت و همواره آن را قربة الى اللَّه به جاى آورد، این خود آمادگى و تمرین مى شود که انسان در تمام شؤونات زندگى، اخلاص را رعایت کند.
اگر کسى این مراحل را به طور جدى پشت سر گذاشت، یک قدم به پیش برداشته و آن تسلیم نمودن اقالیم سبعه تن، تحت فرمان الهى است.
3-تصفیه دل:
یکی از مراحل مهم اخلاص هم بیرون راندن تمام رذایل نفسانى ، حب دنیا ، لذت ها و آرزوهای دنیوی، از نهان خانه دل است . آن کس که بتواند شیطان و نفس اماره را از خانه دل بیرون افکند، آن گاه خواهد دید که خداى سبحان- که صاحبخانه است- فضاى دل او را چگونه پر خواهد نموده . در حدیث قدسى آمده است که: قلب المؤمن عرش الرحمان عرش خدای رحمان نشیمن گاه خدای سبحان است.
درمان ریا و کسب اخلاص:
مبارزه با این پدیده و در حقیقت کسب اخلاص در نیت و عمل، از دشوارترین گردنه های راه ایمان است.کوتاهترین راه عقلى براى رسیدن به اخلاص و ریشه کن کردن «ریا» تقویت توحید در دل خود مى باشد. منظور از توحید در این مقام، توحید افعالى مى باشد یعنى، انسان باور کند که فاعل و مؤثرى در عالم جز خداوند نیست لا مؤثر فى الوجود الا اللَّه. اگر براى ما روشن شود که هیچ کس به غیر از خدا منشأ اثرى نیست و بفهمیم که رزق، عطا، منع، غنا، فقر، مرض، سلامتى، ذلت، عزت، زندگى، مردن و. همه در دست خداوند است و هر آنچه در جهان هست مقهور امر حاکم بى شریک مى باشد، دیگر دل به دیگران نمى بندیم و خودنمایى در مقابل دیگران برایمان لذتى نخواهد داشت. زیرا ریشه «ریا» یا طمع در مال و منافع دیگر انسان ها است، و یا محبت و دوست داشتن مدح و ستایش انسان ها، و یا خوش نداشتن و کراهت از مذمت و ملامت مردم است.
اگر ریاکار این سه مشکل را حل نماید، دیگر دلیلى براى خودنمایى در مقابل انسان ها وجود نخواهد داشت.
انسان عاقل رغبت به کارى که براى او نفعى ندارد پیدا نمى کند و به امرى که به حال وى ضرر رساند بى میل مى باشد. ریا همان ضرر و نبود نفع است زیرا دل بستن به تعریف یا دل گیر شدن از نکوهش مردم نفعى به حال انسان ندارد بلکه ریا موجب بطلان عبادت و مضرّ مى باشد. علاوه این که نظر مردم به اندک چیزى متغیر مى شود.
رضا و خشنودى آدمیان زودگذر و ناپایدار است و شخص ریاکار مضطرب، دل نگران، متزلزل و مشوش است. در مقابل، اخلاص و چشم نداشتن به مخلوقات، اطمینان و آرامش دل را افزون مى کند.
براى رسیدن به اخلاص و درک توحید افعالى، راه هاى زیر توصیه مى شود:
الف) مطالعه و تفکر راجع به یگانگى مطلق خداوند.
ب) توجه به عجز و ناتوانى مخلوقات.
ج) تلقین این مطلب که مؤثرى در جهان غیر از خداوند نیست.
د) تفویض و توکل به خداوند در کارها و تمرین در جهت تقویت آن.
ه) توجه به بی اعتباری و آفات امور دنیوی از قبیل مال و جاه و بیرون نمودن محبت دنیا و متعلقات آن از دل.
و) مبارزه با حبّ نفس (زیرا ما خود را دوست داریم و همیشه مى خواهیم خواسته هایمان برآورده شود و مورد تکریم و ستایش دیگران واقع شویم).
ز) توجه به اینکه ریا عمل و عبادت انسان را بی اثر می نماید و بلکه اثر سوء پدید می آورد و صفت زشت نفاق را در دل مى پرورد.
علماى علم اخلاق در این زمینه ها توصیه هایى نموده اند:
1 – تقویت مبانى توحیدى در ابعاد مختلف و درک این حقیقت که مؤثر اصلى تنها خداست و مبدء و مرجع اوست و همه فقیر درگاه اویند و او غنى بالذات است. یا أَیُّهَا اَلنَّاسُ أَنْتُمُ اَلْفُقَراءُ إِلَى اَللَّهِ وَ اَللَّهُ هُوَ اَلْغَنِیُ
2- قطع طمع از مردم و توجه به فقر و نیازمندى همه آنان به درگاه خداوند.
3- پناه بردن به خداوند از شر شیطان و نفس اماره.
4- اخفاى عمل در حد ممکن به خصوص در مستحبات. لازم به ذکر است واجبات بهتر است به صورت علنى انجام گردد، زیرا این کار خود موجب تزویج عمل خیر است.
5- تلاوت قرآن و توجه به معانى آن به خصوص آیات توحیدى.
6- توجه دائمى به الگوهاى اخلاص و سعى در تشابه آنها. این کار با مطالعه زندگى اولیاى الهى میسر است.
تذکر:گاهى عملى خالصانه انجام مى گیرد، ولى بعد از اتمام عمل، صاحب عمل کارى مى کند و یا سخنى مى گوید که به دیگران بفهماند فلان عمل را انجام داده ام، این نوع ریا اگرچه شرعا مبطل عمل عبادى نیست، ولی به لحاظ اخلاقی ریا محسوب می شود و عمل انسان را از شرایط تاثیر گذاری مثبت می اندازد.
براى آگاهى بیشتر ر. ک:
1- آسمان معرفت حسن زاده آملى
2- نشان از بى نشان هامقدادى
3- فضیلت هاى فراموش شده تربتى
4- مجموعه دیدار با ابرار
5- اربعین حدیث (حدیث 2) امام خمینى (ره
6- نقطه هاى آغاز در اخلاق عملى آقاى کنى، ص 427 و 426
7- «عجب و ریا» سید احمد فهرى.