۱۳۹۸/۰۳/۲۱
–
۳۶۴۰ بازدید
با سلام و درود لطفا درخصوص رمز وراز اعدادکه دراثار بعضی از عارفان ذکر شده چیست به عنوان مثال درفواید شصت قاف(درسورمختلف قران مجید)ذکر شده :درشصت قاف فوایدبسیار است که درکتب مربوطه مسطوراست برای۲/۶۱/۳۱/۵۲/۴۱/۱۲/۳۲/۱۱/۱
با تشکر
1. واقعیت این است که اسرار و خواص این اعداد به خوبی برای ما روشن نیست هر چند در مورد هر کدام احتمالاتی داده شده است ولی حقیقت آن را به درستی نمی دانیم.
2. علم اعداد از جمله علوم غریبه است و امری تخصصی است که عده معدودی از اسرار ان باخبرند .
3. عدد در هر موضوعی تاثیر خاص خود را دارد . مثلا عدد شوط های طواف، هفت مرتبه است و عدد رمی جمرات و سعی صفا و مروه، عدد زمین و آسمان نیز هفت است. تعداد روزهای هفته نیز هفت است. یعنی مجذور عمر انسان است و انسان به نیابت هر روز هفته یک شوط طواف (تولی) و یا یک سنگ به شیطان (تبری) و یک سعی میان صفا و مروه (فرار از غیر خدا به سوی خدا) دارد. پرسش شما تنها در عدد هفت خلاصه نمی شود، همین پرسش نسبت به اعداد ۴۰، ۵ ، ۱۲ و هفتاد نیز مطرح است. ممکن است چون عدد ۷ در مورد برخی امور واقعی و تکوینی مثل طبقات آسمان و زمین به کار رفته است، سعی شده در امور تشریعی نیز این سنخیت و هماهنگی حفظ شود و به ویژه در فرهنگ ملی و آداب و سنن ملی مثل سفره هفت سین شاید این احتمال قوی تر باشد.
عدد ۱۲ ریشه قرآنی و روایی دارد. حضرت موسی(ع) با زدن عصا به سنگ، ۱۲ چشمه برای طوایف دوازده گانه بنی اسرائیل جاری ساخت. عدد اسباط (فرزندان یعقوب) ۱۲ نفر بوده. حواریون حضرت عیسی(ع) نیز دوازده نفر بوده اند، جانشینان پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز ۱۲ نفرند.
در مورد عدد ۵، انبیاء بزرگ و صاحب شریعت ۵ تا است و اصحاب کساء نیز ۵ تن می باشد.
در مورد عدد ۴۰ شاید توجه به این ویژگی باشد که «چهل» بار تکرار کاری موجب ریشه دار شدن و ملکه شدن آن در وجود انسان می گردد حدیثی از پیامبر گرامی اسلام(ص) رویات شده که می فرماید: من اخلص لله اربعین یوما فجرالله ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه؛ هر کس چهل روز تنها برای خداوند متعال اخلاص ورزد، خداوند چشمه های حکمت را از قلب بر زبانش جاری می سازد» (میزان الحکمه، ج ۴، ص ۱۹۳۰). و در حدیثی دیگر می فرماید: «هر کس برای نفع امت من چهل حدیث حفظ کند، خداوند او را در روز حساب فقیه و دانشمند بر می انگیزد» (همان، ص ۱۹۳۱).
عدد ۷۰ معمولا برای تکثیر و فراوانی و زیادی به کار می رود. خداوند متعال درباره منافقین در آیه ۸۰ سوره مبارکه توبه می فرماید:«ان تستغفرلهم سبعین مره فلن یغفر الله لهم؛ حتی اگر هفتاد بار برای آنها استغفار کنی هرگز خداوند آنها را نمی آمرزد. این گونه تعبیر در واقع برای تأکید مطلب است، یعنی هر قدر برای آنها استغفار کنی خداوند آنها را نمی آمرزد و منظور تعداد و شمارش نیست که معنا و مفهوم آیه این باشد که اگر مثلا ۷۱ بار استغفار کردی، خداوند آنها را می آمرزد، درست مثل این که کسی به دیگری می گوید: اگر صد بار هم اصرار کنی قبول نخواهم کرد، مفهوم این سخن آن نیست که اگر ۱۰۱ بار اصرار کنی می پذیرم بلکه منظور این است که مطلقا و هرگز نخواهم پذیرفت.
شاید راز عدد هفت در حج، و سایر امور عبادی و تشریعی به تجدید خاطره هاجر(ع) و جنبه تاریخی صفا و مروه باز گردد، زیرا می دانیم که هاجر(ع) برای رسیدن به آب، هفت بار از کوه صفا به مروه و از مروه به صفا آمد و ذکر « هل بالوادی من انیس» بر لب داشت، و به همین دلیل خداوند بر هر فردی از زائران خانه اش واجب کرده با لباس و وضع مخصوص وعاری از هر گونه امتیاز و تشخص، هفت مرتبه برای تجدید آن خاطره ها بین این دو کره را بپیماید.(برای آگاهی بیشتر ر.ک: ناصر مکارم شیرازی و…، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب، ۱۳۷۴، ج ۱، ص ۵۴۲).
با توجه به آنچه بیان شد، درباره عدد هفت در حج می توان گفت: حقیقت و کنه و عمق اسرار را کسی جز خداوند متعال و پیامبر اکرم(ص) و معصومان(س) نمی داند. اعتقاد به این سخن به این معنا نیست که درباره اسرار حج نمی توان سخن گفت؛ زیرا آغاز گر این مباحث خود قرآن و معصومان(س) هستند؛ بلکه به عنوان احتمال – نه ادعای انحصار درباره عدد هفت در حج می توان گفت: عدد هفت در اعمال حج اعم از طواف، سعی و رمی جمرات، عدد تکثیر است نه عدد تحقیق؛ یعنی دلالت بر زیادی، کثرت و فراوانی می کند. بنابراین هفت بار طواف گرد خانه کعبه یعنی: انسان باید همه عمرش و برای همیشه (معنای عدد تکثیر) خدا محور باشد نه زر و زور، قدرت و شهرت و شهوت محور، خدا محور باشد نه هوی محور، در همه زمینه ها و برای همیشه.(حج صالحان، تألیف علی محیطی، ص ۲۸).
هفت بار سعی بین صفا و مروه یعنی انسان باید همیشه بین حالت خوف و رجاء باشد.(کافی، ج ۷، ص ۳۴۰).
انسان همیشه باید از هوی و هوس فرار کند.(بحارالانوار، ج۱۱، ص۸۲۴). نسان همیشه و در همه عمر باید برای یافتن محبوب و بریدن اوهام و خیالات و شک و تردید تلاش نماید.(حج در کلام و پیام امام خمینی(ره)، ص ۱۸). و اگر انسان با دیده دقت بنگرد، خواهد دید همه چیز سراب است – جوانی، قدرت، زر، زور، شهرت و … – و انسان باید برای یافتن حقیقت تلاش و سعی نماید، همان طور که حضرت هاجر(س) سراب می دید و به دنبال حقیقت آن (آب) می دوید.(حج صالحان، تألیف علی محیطی، ص ۳۶).
هفت با رمی جمرات:یعنی انسان باید همیشه و در همه عمر با شیطان و دشمن در هر چهره باشد چه شیطان جنی یا شیطان انسی به هر صورت باشد، به صورت زر، زور، تزویر و … مبارزه کند و این مبارزه همیشگی و تا پایان امر است.
امام صادق(ع): رمی جمرات، رمی شهوات و پستی ها و زشتی هاست.(مصباح الشریعه، ص ۷۶).
امام سجاد(ع): رمی جمرات رمی جهل و نادانی است(فتوحات المکیه، ج ۱، ص ۶۷۸).
رمی جمر کردی، زدی بر دیو درون سنگ هم بر سر نفس شریر پرفسون سنگ
؛(مرحوم الهی قمشه ای، عرفان اسلامی، ج ۷، ص ۱۸۰).
(حج صالحان، تألیف علی محیطی، ص ۱۰۹).
این اعداد مذکور کم و بیش در ادیان دیگر مانند مسیحیت و یهودیت نیز وجود دارد. نکته شایان توجه این است که :
۱. چنین اعدادی چندان رسمیت و موضوعیت ندارند. ۲. سر و رمز استفاده از آن برای ما معلوم و آشکار نیست. ۳. شاید تقدس آنها به خاطر تقدس کارهایی باشد که این اعداد به آنها تعلق گرفته است. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: ۳۰/۲۰۰۴۰۱)
2. علم اعداد از جمله علوم غریبه است و امری تخصصی است که عده معدودی از اسرار ان باخبرند .
3. عدد در هر موضوعی تاثیر خاص خود را دارد . مثلا عدد شوط های طواف، هفت مرتبه است و عدد رمی جمرات و سعی صفا و مروه، عدد زمین و آسمان نیز هفت است. تعداد روزهای هفته نیز هفت است. یعنی مجذور عمر انسان است و انسان به نیابت هر روز هفته یک شوط طواف (تولی) و یا یک سنگ به شیطان (تبری) و یک سعی میان صفا و مروه (فرار از غیر خدا به سوی خدا) دارد. پرسش شما تنها در عدد هفت خلاصه نمی شود، همین پرسش نسبت به اعداد ۴۰، ۵ ، ۱۲ و هفتاد نیز مطرح است. ممکن است چون عدد ۷ در مورد برخی امور واقعی و تکوینی مثل طبقات آسمان و زمین به کار رفته است، سعی شده در امور تشریعی نیز این سنخیت و هماهنگی حفظ شود و به ویژه در فرهنگ ملی و آداب و سنن ملی مثل سفره هفت سین شاید این احتمال قوی تر باشد.
عدد ۱۲ ریشه قرآنی و روایی دارد. حضرت موسی(ع) با زدن عصا به سنگ، ۱۲ چشمه برای طوایف دوازده گانه بنی اسرائیل جاری ساخت. عدد اسباط (فرزندان یعقوب) ۱۲ نفر بوده. حواریون حضرت عیسی(ع) نیز دوازده نفر بوده اند، جانشینان پیامبر گرامی اسلام(ص) نیز ۱۲ نفرند.
در مورد عدد ۵، انبیاء بزرگ و صاحب شریعت ۵ تا است و اصحاب کساء نیز ۵ تن می باشد.
در مورد عدد ۴۰ شاید توجه به این ویژگی باشد که «چهل» بار تکرار کاری موجب ریشه دار شدن و ملکه شدن آن در وجود انسان می گردد حدیثی از پیامبر گرامی اسلام(ص) رویات شده که می فرماید: من اخلص لله اربعین یوما فجرالله ینابیع الحکمه من قلبه علی لسانه؛ هر کس چهل روز تنها برای خداوند متعال اخلاص ورزد، خداوند چشمه های حکمت را از قلب بر زبانش جاری می سازد» (میزان الحکمه، ج ۴، ص ۱۹۳۰). و در حدیثی دیگر می فرماید: «هر کس برای نفع امت من چهل حدیث حفظ کند، خداوند او را در روز حساب فقیه و دانشمند بر می انگیزد» (همان، ص ۱۹۳۱).
عدد ۷۰ معمولا برای تکثیر و فراوانی و زیادی به کار می رود. خداوند متعال درباره منافقین در آیه ۸۰ سوره مبارکه توبه می فرماید:«ان تستغفرلهم سبعین مره فلن یغفر الله لهم؛ حتی اگر هفتاد بار برای آنها استغفار کنی هرگز خداوند آنها را نمی آمرزد. این گونه تعبیر در واقع برای تأکید مطلب است، یعنی هر قدر برای آنها استغفار کنی خداوند آنها را نمی آمرزد و منظور تعداد و شمارش نیست که معنا و مفهوم آیه این باشد که اگر مثلا ۷۱ بار استغفار کردی، خداوند آنها را می آمرزد، درست مثل این که کسی به دیگری می گوید: اگر صد بار هم اصرار کنی قبول نخواهم کرد، مفهوم این سخن آن نیست که اگر ۱۰۱ بار اصرار کنی می پذیرم بلکه منظور این است که مطلقا و هرگز نخواهم پذیرفت.
شاید راز عدد هفت در حج، و سایر امور عبادی و تشریعی به تجدید خاطره هاجر(ع) و جنبه تاریخی صفا و مروه باز گردد، زیرا می دانیم که هاجر(ع) برای رسیدن به آب، هفت بار از کوه صفا به مروه و از مروه به صفا آمد و ذکر « هل بالوادی من انیس» بر لب داشت، و به همین دلیل خداوند بر هر فردی از زائران خانه اش واجب کرده با لباس و وضع مخصوص وعاری از هر گونه امتیاز و تشخص، هفت مرتبه برای تجدید آن خاطره ها بین این دو کره را بپیماید.(برای آگاهی بیشتر ر.ک: ناصر مکارم شیرازی و…، تفسیر نمونه، تهران: دارالکتب، ۱۳۷۴، ج ۱، ص ۵۴۲).
با توجه به آنچه بیان شد، درباره عدد هفت در حج می توان گفت: حقیقت و کنه و عمق اسرار را کسی جز خداوند متعال و پیامبر اکرم(ص) و معصومان(س) نمی داند. اعتقاد به این سخن به این معنا نیست که درباره اسرار حج نمی توان سخن گفت؛ زیرا آغاز گر این مباحث خود قرآن و معصومان(س) هستند؛ بلکه به عنوان احتمال – نه ادعای انحصار درباره عدد هفت در حج می توان گفت: عدد هفت در اعمال حج اعم از طواف، سعی و رمی جمرات، عدد تکثیر است نه عدد تحقیق؛ یعنی دلالت بر زیادی، کثرت و فراوانی می کند. بنابراین هفت بار طواف گرد خانه کعبه یعنی: انسان باید همه عمرش و برای همیشه (معنای عدد تکثیر) خدا محور باشد نه زر و زور، قدرت و شهرت و شهوت محور، خدا محور باشد نه هوی محور، در همه زمینه ها و برای همیشه.(حج صالحان، تألیف علی محیطی، ص ۲۸).
هفت بار سعی بین صفا و مروه یعنی انسان باید همیشه بین حالت خوف و رجاء باشد.(کافی، ج ۷، ص ۳۴۰).
انسان همیشه باید از هوی و هوس فرار کند.(بحارالانوار، ج۱۱، ص۸۲۴). نسان همیشه و در همه عمر باید برای یافتن محبوب و بریدن اوهام و خیالات و شک و تردید تلاش نماید.(حج در کلام و پیام امام خمینی(ره)، ص ۱۸). و اگر انسان با دیده دقت بنگرد، خواهد دید همه چیز سراب است – جوانی، قدرت، زر، زور، شهرت و … – و انسان باید برای یافتن حقیقت تلاش و سعی نماید، همان طور که حضرت هاجر(س) سراب می دید و به دنبال حقیقت آن (آب) می دوید.(حج صالحان، تألیف علی محیطی، ص ۳۶).
هفت با رمی جمرات:یعنی انسان باید همیشه و در همه عمر با شیطان و دشمن در هر چهره باشد چه شیطان جنی یا شیطان انسی به هر صورت باشد، به صورت زر، زور، تزویر و … مبارزه کند و این مبارزه همیشگی و تا پایان امر است.
امام صادق(ع): رمی جمرات، رمی شهوات و پستی ها و زشتی هاست.(مصباح الشریعه، ص ۷۶).
امام سجاد(ع): رمی جمرات رمی جهل و نادانی است(فتوحات المکیه، ج ۱، ص ۶۷۸).
رمی جمر کردی، زدی بر دیو درون سنگ هم بر سر نفس شریر پرفسون سنگ
؛(مرحوم الهی قمشه ای، عرفان اسلامی، ج ۷، ص ۱۸۰).
(حج صالحان، تألیف علی محیطی، ص ۱۰۹).
این اعداد مذکور کم و بیش در ادیان دیگر مانند مسیحیت و یهودیت نیز وجود دارد. نکته شایان توجه این است که :
۱. چنین اعدادی چندان رسمیت و موضوعیت ندارند. ۲. سر و رمز استفاده از آن برای ما معلوم و آشکار نیست. ۳. شاید تقدس آنها به خاطر تقدس کارهایی باشد که این اعداد به آنها تعلق گرفته است. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها، کد: ۳۰/۲۰۰۴۰۱)