طلسمات

خانه » همه » مذهبی » پاسخ به پرسش

پاسخ به پرسش


پاسخ به پرسش

۱۳۹۷/۰۷/۲۰


۲۵۳ بازدید

مشهور است که امام رضا(علیه السلام) در پاسخ دهی به پرسش مخالفان، زبانزد دوست و دشمن بودند. در این باره چه اطلاعات دقیقی وجود دارد؟

بر طبق گزارش مورخان، هر چه از امام پرسیده می شد، ایشان جواب می دادند و هیچ پرسشی را بدون پاسخ نمی گذاشتند. نکته ی درخور توجه آن است که تمام آنچه در پاسخ بیان می فرمودند، مستند به قرآن بود. خود حضرت می فرمودند: «در مدینه، در روضه ی حضرت رسول(صلی الله علیه و آله و سلم) می نشستم و علما هم در آنجا زیاد بودند. هرگاه آنان در مسئله ای درمی ماندند، به طرف من اشاره می کردند و مسائل خود را از من می پرسیدند و من نیز به تمام سؤالات آن ها پاسخ می گفتم.»[ إعلام الورى بأعلام الهدى، ص 328.]اسحاق بن موسی از توصیه ی پدر گرامی خود، امام کاظم(علیه السلام)، یاد می کند که می فرمود: «مسائل خود را از برادرتان علی، بپرسید و مطالب او را نگهداری کنید.»[ بحار الأنوار، ج49، ص 100. ]به گفته ی ابراهیم بن عباس، امام از هرچیز از گذشته تا روزگار خویش، بسیار آگاه بودند؛ مأمون نیز با پرسیدن هر چیز، ایشان را می آزمود و حضرت پاسخ کامل می دادند که البته، بیشترین گفتار و پاسخ هایی که می دادند، با استناد به آیات قرآنی بود.[ ابن فتال، روضة الواعظین، ترجمه مهدوى دامغانى، ص 377. ]مأمون حتی دانشمندان دیگر ادیان، همچون: جاثلیق[ عنوانی است که برای رهبر ارشد کلیسایی به کار می رود.] و رأس الجالوت[ مقصود، رئیس یهودیان است.] و سران صابئین، مانند عمران صابی، هربذ اکبر[ عنوان پیشوایان بزرگ زرتشتیان است.]، ابواسماعیل سندی و نیز متکلمان مسلمانی مانند: سلیمان مروَزی را جمع می کرد و آن گاه حضرت رضا(علیه السلام) را نیز احضار می ساخت. آنان به نظر خودشان اشکال های سخت از حضرت رضا(علیه السلام) مطرح می کردند و آن حضرت یکی پس از دیگری، آنان را با پاسخ های قاطع خود شکست می دادند.[ عیون أخبار الرضا(علیه السلام)، ج1، ص 154.]
محمد بن عیسی یقطینی نیز خاطرنشان کرده است: «مسائل پرسش شده از آن حضرت را گرد آوردم که شمارِ آن ها 18هزار مسئله بود.»
حسن بن محمد نوفلی به ماجرایی اشاره می کند که آن ماجرا گواه اعجاب دوست و دشمن از دانش بیکران حضرت است. او این گزارش را پس از موفقیت حضرت در مناظره با دانشمندان، به خصوص با عمران صابی، نقل می کند:
همین که دانشمندان و متکلمان مغلوب شدند و اسلام آوردند، عمران را مشاهده کردند که جزو مناظره کنندگانِ مغلوب شده بود؛ با این که کسی را یارای بحث و مناظره با او نبود و کسی تاکنون او را مغلوب نکرده بود. دیگر کسی جرئت اشکال گرفتن و به سُخریه گرفتن نداشت. شب که شد، مأمون و حضرت رضا(علیه السلام) از جای حرکت کرده و داخل منزل رفتند و مردم نیز متفرق شدند. من با چندنفر از دوستان بودم که محمد بن جعفر (عموی حضرت رضا(علیه السلام)) از پی من فرستاد. نزد او رفتم. گفت: «دیدی دوست تو چه کرد؟ به خدا، گمان نمی کردم علی بن موسی الرضا(علیه السلام) تاکنون در این مسائل بحث کرده باشد. او سابقه ی این کارها را نداشت. گاهی در مدینه از او سؤال می کردند و او جواب می داد. آیا متکلمان در آنجا پیش او اجتماع می کردند؟»
در پاسخ گفتم: «حاجیان که رهسپار مکه بودند، از مسائل حلال و حرام می پرسیدند و حضرت به آن ها پاسخ می دادند. برخی هم که اهل بحث و مناظره بودند، امام با آن ها مناظره می کردند.» محمد بن جعفر گفت: «می ترسم مأمون بر او رَشک بَرد و عاقبت، او را با سَم از میان بردارد یا بلایی بر سرش درآورد. به او گوشزد کن تا از این کارها خودداری کند.» گفتم: «از من نمی پذیرد. مأمون می خواهد او را آزمایش کند و ببیند از علوم اجدادش بهره ای دارد [یا نه].» گفت: «بگو عمویت از این کار خوشش نمی آید و مایل است به دلایل بسیاری، در این کارها خوددار باشی.» وقتی خدمت حضرت رضا(علیه السلام) در منزلشان رسیدم، پیغام عمویشان را نقل کردم؛ اما امام لبخندی زده و فرمودند: «خدا عمویم را حفظ کند. خوب او را می شناسم. چرا کار مرا دوست نمی دارد؟»
حضرت رضا(علیه السلام) مذاکره ی علم و گفت وگو در مباحث علمی را عبادت می شمارند.[ طوسی، امالی، ج2، ص 102. ] هم ایشان از جدّشان رسول خدا(صلی الله علیه و آله و سلم) روایت کردند:
«العلم خزائن و مفاتیحه السؤال، فاسئلوا یرحمکم اللّه فانه یوجر فیه أربعة: السائل و المعلّم و المستمع و المجیب له»[ عیون أخبار الرضا(علیه السلام)، ج2، ص 28.]؛ «دانش مانند گنجی است که کلید آن سؤال است. خداوند شما را رحمت کند، هرچه می خواهید بپرسید و بر دانش خود بیفزایید. به درستی که در پرسش های علمی، چهار نفر اجر می برند: سؤال کننده، معلم، شنونده و پاسخ دهنده».

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد