خانه » همه » مذهبی » چرا دخترها از ۹ سالگی مکلف می شوند اما پسرها از ۱۵ سالگی؟ در پیشگاه خدا برابر و یکسان نیستند؟

چرا دخترها از ۹ سالگی مکلف می شوند اما پسرها از ۱۵ سالگی؟ در پیشگاه خدا برابر و یکسان نیستند؟

بدون شک همه تکالیف شرعى منوط به قدرت مکلفند و قدرت اقسامى دارد؛ از جمله قدرت عقلى و جسمى. نتیجه تحقیقات کارشناسان نشان مى دهد که بلوغ عقلى و حتى جسمى در دختران خیلى زودتر از پسران است (هر چند ضعف هایى هم ممکن است داشته باشد) و همین بلوغ عقلى قدرت تکلیف پذیرى را در او بسیار پیش از پسران تقویت مى کند و خداوند نیز با توجه به همین خصوصیت او را زودتر مکلف نموده است. ضمنا با توجه به نکته فوق روشن مى شود که اگر مثلا کسى بر اثر ناتوانى جسمى قادر به انجام تکلیفى؛ مانند روزه گرفتن نباشد آن تکلیف از او ساقط است و براى آن راه حل هایى در شریعت مقدس اسلامى پیش بینى شده است. در عین حال برخى از مجتهدین شرط بلوغ دختران را بیش از 9 سال مى دانند.
مستند نظر کسانى که نه سال را سن تکلیف دختر مى دانند روایات است نه اجماع، مانند این روایت: «امام صادق(ع) فرمود: دختر زمانى که به نُه سال رسید… حد بر او جارى مى شود» ، (وسائل الشیعه، ج 1، ص 43).
هم چنین مستند کسانى که 13 سال و یا حیض شدن را مبدأ تکلیف مى دانند روایت است مانند این روایت: «امام صادق(ع) فرمود:… اگر دختر به 13 سال رسید و یا قبل از آن حیض شد نماز بر او واجب و تکلیف بر عهده او مى آید» ، (وسائل الشیعه، ج 1، ص 45).
اولا؛ بلوغ و تکلیف دختران پیش از آن که مسائله ای تشریعی و اعتباری باشد حقیقتی تکوینی و فیزیولوژیک است . به عبارت دیگر ساختار وجودی دختران بگونه ای است که پیش از پسران به مراحلی از رشد و کمال جسمی (فیزیولوژیک ) و روحی و روانی (پسیکولوژیک ) می رسند.

از طرف دیگر احکام شرعی همه متناسب با توانایی ها و قابلیتهای انسان وضع گردیده است . و چون از نظر جسمی و عقلی دختران رشد سریعتری دارند قابلیت تکلیف پذیری نیز در آنان زودتر پدید می اید و از همین رو تکالیف شرعی بر آنان مقرر می گردد. شاهد مطلب آن است که این مسئله فقط در بعد تکالیف نیست بلکه اسلام شخصیت و هویت نوینی برای دختران قایل می شود که در پسران دیررستر است . مثلا دختری که 9 سال او تمام است از نظر احکام دینی شهادتش مسموع است پشت سر او می توان نماز خواند – براساس فتوا به جواز اقتدای زن به زن – استقلال اقتصادی و حق تصرف در مال خود را دارا است و … در حالی که این امور در پسران چند سال متاخر تر است . بنابر این باید دختران بدانند که هر چند از نظر سنی کوچکتر از پسران می باشند ولی از نظر شخصیت بزرگتراند.
ثانیا؛ مسأله سن بلوغ دختر و پسر مربوط به فروع دین و انجام و ترک واجبات و محرمات است که از آن به بلوغ شرعی تعبیر می شود و آنچه که در اصول دین و پذیرفتن اصل شریعت و دین مطرح است بلوغ عقلی است – یعنی شخص به سنی برسد که قدرت تشخیص خوب و بد – و حق و باطل را داشته باشد گاهی این مرحله از رشد در دختران و پسران قبل از سن بلوغ شرعی است و گاهی سال ها بعد از بلوغ شرعی.

به همین دلیل برخی از علماء قائلند بچه بعد از رسیدن به بلوغ شرعی از نظر رفتار مسلمین با او (ارث و کفن و دفن در قبرستان مسلمانان و امثال آن…) ملحق به اسلام است تعیین سن بلوغ و علایم آن از مسایل عمده ای است که در عرصه فقه و حقوق معرکه آراء قرار گرفته است و مورد اتفاق علما نیست و لذا برخی ده سالگی و برخی هم سیزده سالگی را سن بلوغ دختران دانسته اند. کارشناسان نیز آن را قابل بررسی می دانند و یا دست کم در هر شرایطی به صورت یک قانون کلی آن را نمی پذیرند. ریشه یابی این موضوع بحثی بسیار مفصلی را می طلبد ولی در این مقام به حقیقت بلوغ، علایم و نشانه های آن، عوامل مؤثر در بلوغ شرعی اشاره کنیم:
1. حقیقت بلوغ و عوامل مؤثر در آن
بلوغ عبارتست از رسیدن به حدی از رشد جسمی و جنسی که در آن حد از رشد، آمادگی و استعداد تولید مثل در دختر و پسر پیدا می شود. روانشناسان نیز در این زمینه گفته اند: « نقطه زمانی پیدایش غریزه جنسی را در کودک، شروع بلوغ می گویند. این دوره منشاء تغییرات زیادی در وجود شخص است.»(ویلیام النسون وایت، روانشناسی بلوغ، ترجمه فضل الله و …، تهران، انتشارات حسام) بنابراین، بلوغ یک امر تکوینی در انسانها، اعم از دختر و پسر، است.

صاحب جواهر نیز در این زمینه می فرماید: « بلوغ، مانند عبادات، امری شرعی نیست بلکه پدیده ای طبیعی است که باید از راه لغت و عرف آن را شناخت.»(جواهر الکلام/ج26 ص5) سپس اگر بلوغ امری تکوینی و طبیعی است و نه تعبدی نمی توانیم یک ضابطه کلی برای سن بلوغ تعیین کنیم که مثلا اگر دختر نه ساله شد بالغ است، در همه جا و در همه شرایط و در هر حال. حتی آنهایی که می گویند سیزده سال سن بلوغ دختر است نیز مقبول نیست، زیرا چه بسا در مناطق گرمسیری مانند عربستان دختری در نه سالگی رشد جسمی بیابد به هر صورت چون بلوغ امری تکوینی است،‌ شرایط منطقه ای، شرایط آب و هوا و نوع تغذیه در سرعت رشد جسمی و جنسی یا کندی آن تأثیر می گذارد.

در این باره یکی از صاحب نظران می نویسد: « نژاد،‌ تغذیه و عوامل فیزیکی و روانی موجود در محیط زندگی نیز در زمان ظهور بلوغ و میزان ترشح هورمونهای مربوط اثر می گذارد. مثلا ویتامین(E) را از جمله عوامل تغذیه ای مؤثر به شمار می آورند. همچنین نژاد و عوامل فیزیکی، محیط جغرافیایی در بعضی اقوام مناطق گرمسیر نزدیک خط استوا موجب بلوغ زودرس می شود.(دکتر احمد صبور اردوبادی، بلوغ، ص149)
2. علایم و نشانه های بلوغ
روانشناسان، بلوغ را با دگرگونی های مختلف همراه می دانند. قسمتی پنهان و قسمتی آشکار. در کتاب روان شناسی رشد کودک و نوجوان آمده است: « نشانه های مهم بلوغ در دختران، افزایش طول قد، بزرگ شدن سینه، لگن خاصره و سرانجام عادت ماهانه است. همه این نشانه ها دلیل بر آن است که دختر نوجوان قادر به تولیدمثل است.»(روان شناسی رشد کودک و نوجوان، دکتر محمد پارسا، تهران، انتشارات بعثت، ص23).

اما نشانه های بلوغ در فقه عبارتند از: احتلام، قاعدگی، برآمدن موی زهار و سن نه سالگی در دختران و پانزده سال در پسران و برخی از فقها سن را به عنوان یک اماره بلوغ می پندارند و برخی هم موضوعیت قائل است.
3. بلوغ شرعی
مشهور فقهای امامیه، براساس روایاتی، سن بلوغ دختر را «نه سال» تمام قمری قرار داده اند.(وسایل الشیعه، ج1 باب 4 حدیث2 و 3 و باب 44 حدیث14) تنها ممکن است از یک روایت «سیزده سال» استفاده شود.(وسایل الشیعه، ج1، باب4، حدیث12) اما قدر متیقن از روایات رسیده از ائمه(ع) این است که سن بلوغ دختر، نه سال تمام است و این می تواند مبین این معنا باشد که دختر امکان دارد، در این سن به این حدی از رشد جسمی و جنسی برسد به عبارت دیگر روایات متضمن حداقل سن بلوغ است، و بدین ترتیب شارع خواسته است ملاک قانون گذاری در مسایل اجتماعی، حقوقی و مجازات ها را بیان و آن را مشخص کند. حال اگر کسی در شرایط خاصی، مثلا شرایط جغرافیایی، جسمی، روحی و … در این سن به حد بلوغ و توانایی جسمی و جنسی نرسید، اسلام راهکارهای مناسب دیگری را در نظر گرفته است،‌ مانند قاعده عسر و لاحرج که تکلیف را از افراد فاقد شرایط برمی دارد. از همین رو حضرت علی(ع) فرموده است:« یجب الصلوه علی الصبی اذا عقل و الصوم اذا طاق، نماز و روزه که در صدر شریعت و اساس مذهب قرار گرفته است، توأم با عقل و طاقت است.»(جامع احادیث، شیعه، ج1، ص351)

با توجه به آنچه گفته شد، معلوم می گردد بلوغ یک امر تعبدی نیست، بلکه یک موضوع خارجی و طبیعی است که شرع مقدس، علایمی مانند احتلام، قاعدگی، موی زهار و سن برای آن بیان داشته است که همه از حقیقت واحدی به نام بلوغ حکایت دارد. ثانیا زن ومرد درپیشگاه خداوند برابر ومساوی اند وتکالیف الهی براساس شرایط وتوانمندی های هر کدام مقرر ووضع شده است،
برای آگاهی بیشتر ر.ک:( مهدی مهریزی، رساله های فقهی، بلوغ دختران، قم، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ اول، 1376)

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد