روح انسان در هنگام خواب به تدبیر و اداره امور بدن مشغول است اما ارتباط دیگر خود با جسم یعنی ارتباط تعلقی را محدود کرده است. به عبارتی دیگر وقتی انسان به خواب می رود روح از تعلقات مادی این جهان می رهد و به زادگاه اصلی خویش یعنی عالم مجردات روی می کند. با کنده شدن از قیود عالم مادی که روح را پایبند زمان و مکان کرده است، روح می توان آزادی بیشتری پیدا کند و راحت تر به سیر در جهان بپردازد. اما هنگامی که انسان بیدار است روح انسان می بایست به تدبیر کامل جسم بپردازد و کاملا به آن تعلق داشته باشد زیرا اگر اندکی از توجه به جسم باز بماند، جسم به کالبدی مرده تبدیل می شود. ولی باید توجه داشت که اگر روح انسان قوی و متکامل گردد، در هنگام بیداری هم می تواند علاوه بر تدبیر و توجه به جسم و حیات بخشیدن به آن از طریق آگاهی شگرف خود در سراسر جهان حرکت کند و از حقایق آن آگاه گردد.