نماز داراى حدود و معیارهایى است که رعایت آنها و محافظت بر آنها، به حضور قلب در نماز کمک مى کند. هر نمازگزارى باید این حدود را بشناسد؛ چنان که امام على علیه السلاممى فرماید: «مَنْ اَتَى الصَّلاةَ عارِفَاً بِحَقِّها غَفَرالله لَهُ»[1] ؛ «کسى که نماز به جاى آورد؛ در حالى که عارف به حق آن باشد، خداوند او را مى آمرزد».در واقع حق نماز، به معناى به جاى آوردن آن، با شرایط و آداب کامل است و این نماز کامل و تمام است که معراج انسان و موجب صعود روح او به درجات عالى است. حضرت على بن الحسین علیه السلام حق نماز را چنین بیان فرمود: «حق نماز این است که بدانى نماز، در آمدن به پیشگاه معبود یگانه است و تو در نماز پیش روى وى ایستاده اى؛ پس آن گاه که بر این حقیقت آگاه گردیدى، سزاوار آنى که در نماز بایستى، ایستادن کسى که خواهنده و ترسنده، بیمناک و امیدوار و مستمند و زارى کننده است و خداى را بزرگ مى دارد».[2]
امام صادق علیه السلام نیز درباره حدّ و حدود نماز مى فرماید: «نماز، کامل نمى شود؛ جز از کسى که داراى وضوى کاملى بوده و نماز را بى کم و کاستى تمام کند و هیچ گونه بیگانگى و دورویى و انحراف در او نباشد. خدا را بشناسد و با شناخت کامل، مقابل او بایستد. خاضع و افتاده و استوار باشد. میان امیدوارى و ناامیدى، شکیبایى و نگرانى قرار گیرد؛ یعنى، در چنان حالى باشد که گویا وعده هاى خداوند برایش عملى مى شود و از او طلب کمک و یارى و بخشش کند. این نماز است که انسان را از بدى ها و زشتى ها دور مى کند».[3]
پاورقی:
1- بحارالانوار، ج 82، ص 207؛ تحف العقول، ص 117.
2- ر.ک: تحف العقول، ص 258؛ مستدرک سفینة البحار، ج 6، ص312.
3- بحارالانوار، ج 84، ص 250.
امام صادق علیه السلام نیز درباره حدّ و حدود نماز مى فرماید: «نماز، کامل نمى شود؛ جز از کسى که داراى وضوى کاملى بوده و نماز را بى کم و کاستى تمام کند و هیچ گونه بیگانگى و دورویى و انحراف در او نباشد. خدا را بشناسد و با شناخت کامل، مقابل او بایستد. خاضع و افتاده و استوار باشد. میان امیدوارى و ناامیدى، شکیبایى و نگرانى قرار گیرد؛ یعنى، در چنان حالى باشد که گویا وعده هاى خداوند برایش عملى مى شود و از او طلب کمک و یارى و بخشش کند. این نماز است که انسان را از بدى ها و زشتى ها دور مى کند».[3]
پاورقی:
1- بحارالانوار، ج 82، ص 207؛ تحف العقول، ص 117.
2- ر.ک: تحف العقول، ص 258؛ مستدرک سفینة البحار، ج 6، ص312.
3- بحارالانوار، ج 84، ص 250.