خانه » همه » مذهبی

مذهبی

037

موضوع: مقولات عشر علامه در این مرحله از مقولات عشر سخن می گوید. مقولات در لغت همان گونه که در منطق آمده است به معنای محمولات است یعنی هرچیزی که بر چیزی حمل شود چه ذاتی باشد چه عرضی. اما در اینجا معنای خاصی از آنها مراد است و آن محمول هایی است که به عنوان ذاتی بر اشیاء حمل ...

ادامه مطلب »

038

موضوع: انواع جوهر و توضیح جسم گفتیم: ماهیّت تقسیم می شود به جوهر و نه مقوله از عرض. اکنون علامه در توضیح اقسام جوهر می فرماید: جوهر در تقسیم اولیه به پنج نوع تقسیم می شود. البته جوهر تقسیمات دیگری هم دارد که به عنوان تقسیم ثانویه به حساب می آیند. این پنج نوع عبارتند از: ماده، صورت، جسم، نفس ...

ادامه مطلب »

039

موضوع: معنای جسم گفتیم در مورد جسم پنج قول وجود دارد. دو قول را قبلا مطرح کردیم که مربوط به این بود که جسم همان گونه که در حس، متصل است (مثلا آن را متصل می بینیم) در واقع هم متصل می باشد. با این فرق که قائل به قول اول می گفت که جسم را می توان به مقداری ...

ادامه مطلب »

040

موضوع: ماده و صورت در بحث جوهر و عرض گفتیم که جوهر بر پنج قسم است: جسم، ماده، صورت، عقل و نفس. اکنون در فصل رابع به دومین و سومین قسم جوهر رسیده ایم که ماده و صورت می باشد. علامه می فرماید: هر جسمی که در نظر گرفته می شود در آن دو حیث یافت می شود. به این ...

ادامه مطلب »

041

موضوع: تلازم ماده و صورت و احتیاج هر یک به دیگری فصل ششم در مورد این مسأله است که ماده و صورت با هم متلازم اند یعنی هر جا در عالم ماده ای هست صورت دارد و هر صورت مادی حتما باید با ماده همراه باشد. اما اینکه هر جا ماده باشد صورت هم وجود دارد برای این است که ...

ادامه مطلب »

042

موضوع: احتیاج ماده و صورت به هم و اثبات نفس سخن در این است که هم صورت در دو جهت احتیاج به ماده دارد و هم ماده احتیاج به صورت دارد. همچنین گفتیم که ماده چون قوه ی محض است و از خودش فعلیتی ندارد، باید فعلیتی باید که در قالب آن موجود شود. همچنین گفتیم این صورت هر چه ...

ادامه مطلب »

043

موضوع: اثبات عقل و مبحث کم سخن در قسم پنجم جوهر است که عقل نام دارد. چهار مورد قبل یا خودشان ثابت بودند و یا اثبات شدند. اما عقل: عقل موجودی است که ذاتا و فعلا مجرد است. دو دلیل بر وجود آن اقامه شده است:   دلیل اول: در بحث علم و عالم و معلوم خواهد آمد که نفس ...

ادامه مطلب »

044

موضوع: تقسیمات کم، خواص کم و تعریف کیف علامه بعد از آنکه کم را تعریف کرده است و فرموده است که کم، عرضی است که قسمت را بالذات و توهما قبول می کند و تقسیم هایی از آن را بیان فرمود و آن اینکه کم یا قار است و یا غیر قار. اکنون به سراغ کم متصل قار می رود ...

ادامه مطلب »

045

موضوع: کیف محسوس و مقولات نسبیه (أین، متی، وضع، جده و اضافه) بحث در جوهر و عرض و اقسام مقولات است. بعد از آنی که مبحث جواهر تمام شد به سراغ اعراض رفتیم و مبحث کیف رسیده ایم که عرضی است که قسمت و نسبت را قبول نمی کند. بعد علامه اضافه کرده است که کیف بر چهار قسم است: ...

ادامه مطلب »

046

موضوع: اضافه، فعل و انفعال و اثبات علیّت و معلولیّت سخن در مقولات نسبی است و به اضافه رسیده ایم. علامه بعد از آنکه اضافه را تعریف کرده است می فرماید: اضافه دو طرف دارد که متضایفین یا اضافین نامیده می شود که هم کفو و هم شأن هم هستند از این جهت که اگر یکی موجود باشد دیگری هم ...

ادامه مطلب »

047

موضوع: تقسیمات علت فصل دوم در انقسامات علت علامه بعد از آنکه علت را معنا کرده است و فرمود علت، چیزی است که وجود شیء بر آن متوقف است اضافه می کند: علت، تقسیماتی دارد: یکی از تقسیمات، تقسیم علت به تامه و ناقصه زیرا آن چیزی که معلول بر آن متوقف است یا همه ی چیزی است که معلول ...

ادامه مطلب »

048

موضوع: وجوب وجود معلول هنگام وجود علت تامه اش فصل سوم: وجوب وجود معلول هنگام وجود علت تامه مرحوم علامه بعد از آنی که علت و معلول را تعریف کرد و وجود علیت در عالم را اثبات کردند و سپس در فصل دوم، بخشی از تقسیمات مختلفی که برای علت بود را ذکر کردند. در این فصل به مسأله ی ...

ادامه مطلب »

049

موضوع: الواحد لا یصدر عنه الا الواحد علامه در ادامه ی بحث علت و معلول به بیان قاعده ی الواحد می پردازد. این قاعده در واقع متشکل از دو قاعده است که عکس هم هستند. این قاعده عبارتند از: الواحد لا یصدر عنه الا الواحد و الواحد لا یصدر الا من الواحد. هر دو قاعده با یک برهان اثبات می ...

ادامه مطلب »

050

موضوع: بطلان تسلسل و اقسام علل فاعلیه علامه فرمودند که تسلسل در علل محال است یعنی سلسله ی علت و معلول نمی تواند تا بی نهایت ادامه پیدا کند. در جلسه ی قبل اولین برهان که برهان (وسط و طرف) ابو علی سینا بود را بیان کردیم. این دلیل سه گونه تسلسل را ابطال می کند. چه تسلسلی که از ...

ادامه مطلب »

051

موضوع: اقسام علت فاعلی بحث در این است که فاعل که یکی از اقسام علت است و چیزی است که به معلول هستی می دهد بر اقسامی تقسیم می شود. علامه ابتدا تقسیمی اجمالی از آن ارائه کرد و بعد تفصیلا وارد هر قسم شده است. فاعلی که کارش را عالمانه انجام می دهد، یعنی به فعلش علم دارد، گاه ...

ادامه مطلب »

052

موضوع: تقسیمات علت فاعلی و توضیح علت غایی گفتیم که فاعل که یکی از انواع علت است به هشت قسم تقسیم می شود. اگر فاعلی است که کاری که انجام می دهد از روی علم انجام نمی دهد این خود بر دو قسم است: گاهی کاری که انجام می دهد به مقتضای طبعش است و گاه نیست. قسم اول را ...

ادامه مطلب »

053

موضوع: جواب شبهاتی که به علت غایی وارد شده است علامه در این فصل، به دنبال بحث علت غایی، شبهاتی که درباره ی اینکه هر فاعلی در فعل خود علت غایی دارد بیان می کند و از آنها جواب می دهد. شبهه ی اول این است که بعضی گفته اند که علت غایی که لازم است در افعال وجود داشته ...

ادامه مطلب »

054

موضوع: شبهه ی علت غایی این بحث آخرین بحث در مورد علت غایی است و آن اینکه شبهه ای شده است که بعضی تصور کرده اند که بین علت غایی و فاعل و فعلش در بعضی از موارد رابطه ی ضروری نیست یعنی آن شیء می تواند غایت نباشد زیرا غایت آنی است که رابطه ی ضروری با فعل و ...

ادامه مطلب »

055

موضوع: علت صوریه و مادیه و علت جسمانی علت بر چهار قسم است: علت فاعلی و غایی (که بحث آنها گذشت) و بعلت صوری و مادی که در این فصل مطرح می شود. علت صوری همان صورت در اجسام است. سابقا هم گفتیم که هر جسمی مرکب از علت و صورت است. صورت هر جسم همان علت صوری آن است. ...

ادامه مطلب »

056

موضوع: تقسیم وجود به واحد و کثیر علامه در اول کتاب فرموند که فلسفه علمی است که از احوال موجود بما هو موجود بحث می کند. قهرا یک سری از مباحث فلسفی مباحث تقسیمی است که وجود را به اقسامی تقسیم می کند. یکی از این مباحث بحث انقسام موجود به واحد و کثیر است. هر موجودی که در نظر ...

ادامه مطلب »

057

موضوع: جواب اشکال سابق و تقسیمات واحد گفتیم که وجود با وحدت مساوق است یعنی هر موجودی از همان حیث که موجود است واحد می باشد و هر واحدی از همان حیث که واحد است موجود می باشد. بعد اشکال شد که اگر چنین است پس تقسیم وجود به واحد و کثیر با این در تناقض خواهد بود زیرا وقتی ...

ادامه مطلب »

058

موضوع: اقسام واحد و حمل اولی ذاتی این فصل در اقسام واحد است و گفتیم که در تقسیم اول، واحد به حقه و غیر حقه تقسیم می شود. واحد حقه آنی بود که ذاتش نفس وحدت است نه اینکه بین ذات و صفتش به عنوان وحدت دوگانگی باشد. اما در وحدت غیر حقه ذاتی است که موصوف به وحدت است ...

ادامه مطلب »

059

موضوع: حمل شایع و اقسام آن و غیریت و تقابل علامه بعد از آنکه وحدت و پاره از احکام وحدت و کثرت را ذکر کردند فرمودند که یکی از آثار وحدت، حمل است زیرا همان به معنای این همانی است از این رو باید بین این و آن وحدتی باشد تا بتوان این دو را با هم حمل کرد. همچنین ...

ادامه مطلب »

060

موضوع: اقسام تقابل و توضیح تقابل تضایف و تضاد گفتیم از آثار کثرت، غیریت و تقابل می باشد یعنی هر جا کثرت باشد دوگانگی و مغایرت هم وجود دارد. غیریت گاه ذاتیه است و گاه غیر ذاتیه. غیریت ذاتیه را تقابل می نامند و عبارت است از اینکه یک شیء به خاطر ذاتش با چیز دیگری مغایرت دارد ولی غیریت ...

ادامه مطلب »

061

موضوع: تقابل تضاد و تقابل عدم و ملکه گفتیم که غیریت از آثار کثرت است. غیریت تقسیم می شود به غیریت ذاتیه که نامش تقابل است و غیر ذاتیه که نامش تخالف است. تقابل به چهار قسم تقسیم می شود. به این که یا دو امر مزبور وجودی اند و یا یکی وجودی و دیگری عدمی. اگر دو امر وجودی ...

ادامه مطلب »

062

موضوع: تقابل تناقض فصل هفتم در تقابل تناقض. نام دیگر تقابل تناقض، تقابل ایجاب و سلب است و همان گونه که از نامش مشخص است در جایی است که ایجاب و سلب معنا داشته باشد. واضح است که این معنا در مفردات راه ندارد و فقط قضیه است که می تواند موجبه و یا سالبه باشد زیرا اگر در آن ...

ادامه مطلب »

063

موضوع: تقابل واحد و کثیر گفتیم از عوارض وحدت، هو هویت و حمل است و از عوارض کثرت غیریت می باشد. بعد گفتیم که غیریت یا غیریت ذاتی است که در جایی است که دو شیء ذاتا یکدیگر را طرد کنند و یا غیریت غیر ذاتی است که دو شیء در عین اینکه از هم بیگانه اند ولی این دوگانگی ...

ادامه مطلب »

درس بدایة الحکمة استاد فیاضی

موضوع: اقسام سبق و لحوقبحث در سبق و لحوق است که گفتیم در جایی است که دو امر داریم که با یک مبدایی ارتباط دارند در عین حال رابطه ی یکی با مبدأ قوی تر و به آن نزدیک تر است. با استقراء هشت مورد از سبق و لحوق پیدا کردیم که در جلسه ی قبل یکی از آنها را ...

ادامه مطلب »

بنا بر آيات قرآن آيا قوم ثمود بوسيله “زمين لرزه” نابود شدند يا”صاعقه”؟

بنا بر آيات قرآن آيا قوم ثمود بوسيله “زمين لرزه” نابود شدند يا”صاعقه”؟ (فَأَخَذَتْهُمُ الرَّجْفَةُ فَأَصبَحُوا فى دَارِهِمْ جَثِمِينَ)(سرانجام زمين لرزه آنها را فرا گرفت و صبحگاهان (تنها) جسم بيجانشان در خانه هاشان باقى مانده بود!)  در اينجا يك سؤال پيش مى آيد و آن اينكه از آيه فوق استفاده مى شود كه وسيله نابودى اين قوم سركش،زلزله بود، اما ...

ادامه مطلب »

بني اسرائيل چگونه حرمت «يوم السبت» را شكستند؟

  در اينكه اين جمعيت، قانون شكنى را از كجا شروع كردند، در ميان مفسران گفتگو است،از بعضى از روايات چنين استفاده مى شود كه نخست دست به حيله به اصطلاح شرعى زدند،در كنار دريا حوضچه هائى ترتيب دادند و راه آنرا به دريا گشودند،روزهاى شنبه راه حوضچه ها را باز مى كردند،و ماهيان فراوان همراه آب وارد آنها مى ...

ادامه مطلب »

مسخ حرمت شكنان «يوم السبت»[بني اسرائيل] جسماني بوده يا روحاني؟

طبق آيه166سوره اعراف مسخ آن دسته از بني اسرائيل كه حرمت روز شنبه را شكستند جسماني بوده يا روحاني؟ (فَلَمَّا عَتَوْا عَن مَّا نهُوا عَنْهُ قُلْنَا لهَُمْ كُونُوا قِرَدَةً خَسِئِينَ)  (مسخ ) يا به تعبير ديگر تغيير شكل انسانى به صورت حيوان مسلما موضوعى بر خلاف جريان عادى طبيعت است ، البته (موتاسيون ) و جهش و تغيير شكل حيوانات ...

ادامه مطلب »

سه نعمت بزرگ براي آنها كه در راه رضاي خدا گام بر مي دارند

سوره مائده، آيه 16: «يَهْدِى بِهِ اللَّهُ مَنِ اتَّبَعَ رِضوَنَهُ سبُلَ السلَمِ وَ يُخْرِجُهُم مِّنَ الظلُمَتِ إِلى النُّورِ بِإِذْنِهِ وَ يَهْدِيهِمْ إِلى صرَطٍ مُّستَقِيمٍ» اين آيه به كسانى كه در راه تحصيل رضاى خدا گام برمى دارند نويد مى دهد كه در پرتو قرآن سه نعمت بزرگ به انها داده مى شود: نخست هدايت به جاده سلامت؛ كه شامل سلامت فرد، سلامت اجتماع، ...

ادامه مطلب »

طبق آيه32سوره مائده چگونه قتل يك انسان مساوي باقتل همه انسانها ونجات يك نفرمساوي نجات همه انسانهاست؟

  (مِنْ أَجْلِ ذَلِك كتَبْنَا عَلى بَنى إِسرءِيلَ أَنَّهُ مَن قَتَلَ نَفْسا بِغَيرِ نَفْسٍ أَوْ فَسادٍ فى الاَرْضِ فَكَأَنَّمَا قَتَلَ النَّاس جَمِيعاً وَ مَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَا أَحْيَا النَّاس جَمِيعاً وَ لَقَدْ جَاءَتْهُمْ رُسلُنَا بِالْبَيِّنَتِ ثُمَّ إِنَّ كَثِيراً مِّنْهُم بَعْدَ ذَلِك فى الاَرْضِ لَمُسرِفُونَ) آنچه مى توان در پاسخ سؤ ال فوق گفت اين است كه : قرآن در اين آيه ...

ادامه مطلب »

منظور از «يوم يأتيهم العذاب» چه روزى است؟

منظور از «يوم يأتيهم العذاب» چه روزى است؟ در اين كه منظور از اين روز كدام روز است؟ مفسران سه احتمال داده اند: نخست، اين كه: روز قيامت و رستاخيز است. دوم، اين كه: روز فرا رسيدن مرگ است، كه مقدمه مجازات هاى الهى از همان روز به سراغ ظالمان مى آيد. سوم، اين كه: منظور، روز نزول پاره اى ...

ادامه مطلب »

منظور از «اصحاب الميمنه»، چه كساني هستند؟

سوره واقعه/ آيه8: «فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ» منظور از «اصحاب الميمنه» كسانى هستند كه نامه اعمالشان را به دست راستشان مى دهند و اين امر در قيامت رمزى و نشانه اى براى مؤمنان نيكوكار و اهل نجات است، چنانكه بارها در آيات قرآن به آن اشاره شده . يا اينكه «ميمنه» از ماده «يمن» به معنى سعادت و خوشبختى گرفته شده و ...

ادامه مطلب »

منظور از”نوجواناني”كه گرداگرد مقربان دربهشت مي گردند چه كساني هستند؟

(يَطوف عَلَيهِمْ وِلْدَنٌ مخَلَّدُونَ)(واقعه/17) ترجمه (نوجوانانى جاودانى (در شكوه و طراوت ) پيوسته گرداگرد آنها مى گردند). در اينكه اين نوجوانان كيانند؟ تفسيرهاى گوناگونى براى آن ذكر كرده اند: بعضى گفته اند آنها فرزندان مردم  دنيا هستند كه پيش از بلوغ چشم از دنيا بسته ، و چون كار نيك و بدى نداشته اند به لطف پروردگار چنين منصبى را يافته اند، ...

ادامه مطلب »

“سابقون”كه درآيه 10سوره واقعه آمده چه كساني هستند؟

(سابقون ) كسانى هستند كه نه تنها در ايمان پيشگامند، كه در اعمال خير و صفات و اخلاق انسانى نيز پيشقدمند، آنها (اسوه ) و (قدوه ) مردمند، و امام و پيشواى خلقند، و به همين دليل مقربان درگاه خداوند بزرگند. بنابراين اگر بعضى از مفسران پيشگام بودن آنها را تنها به سبقت در طاعة الله (اطاعت خدا) يا نمازهاى ...

ادامه مطلب »

درآيه 24سوره صافات (آنها را متوقف سازيدكه بايدبازپرسى شوند)درآنجاپيرامون چه چيزي مي پرسند؟

(وَ قِفُوهُمْ إِنهُم مَّسئُولُونَ). بعضى گفته اند از بدعتهائى كه گذارده اند. بعضى ديگر گفته اند: از اعمال زشت و خطاهايشان . بعضى افزوده اند: از توحيد و لا اله الا الله . بعضى گفته اند از نعمتها: از جوانى ، تندرستى ، عمر، مال و مانند اينها. و در روايت معروفى كه از طرق اهل سنت و شيعه نقل ...

ادامه مطلب »

چرا نخست ازظالمان ،سپس ميانه روان ،و بعدسابقين سخن مى گويد، درحالى كه ازجهاتى عكس آن اولي است؟

(ثمَّ أَوْرَثْنَا الْكِتَب الَّذِينَ اصطفَيْنَا مِنْ عِبَادِنَا فَمِنْهُمْ ظالِمٌ لِّنَفْسِهِ وَ مِنهُم مُّقْتَصِدٌ وَ مِنهُمْ سابِقُ بِالْخَيرَتِ بِإِذْنِ اللَّهِ ذَلِك هُوَ الْفَضلُ الْكبِيرُ)(فاطر/32) چرا درآيه 32سوره فاطر نخست از گروه ظالمان،سپس ميانه روان،و بعد سابقين بالخيرات سخن مى گويد،در حالى كه از جهاتى عكس آن اولى به نظر مى رسد؟! بعضى مفسران بزرگ در پاسخ اين سؤ ال گفته اند ...

ادامه مطلب »

منظور از” أُوتُوا الْعِلْمَ “درآيه 6سوره سبا چه كساني هستند؟

(وَ يَرَى الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِى أُنزِلَ إِلَيْك مِن رَّبِّك هُوَ الْحَقَّ وَ يَهْدِى إِلى صِرَطِ الْعَزِيزِ الحْمِيدِ) بعضى از مفسران (الذين اتوا العلم ) را در اين آيه به آن دسته از علماى اهل كتاب تفسير كرده اند كه با مشاهده آثار حقانيت قرآن مجيد در پيشگاه آن خاضع مى شوند و اعتراف به حق بودن آن مى كنند.مانعى ...

ادامه مطلب »

منظور از” أَصحَب الاَيْكَةِ” وَ “قَوْمُ تُبَّعٍ” درآيه14سوره ق چه كساني هستند؟

(وَ أَصحَب الاَيْكَةِ وَ قَوْمُ تُبَّعٍ كلُّ كَذَّب الرُّسلَ فحَقَّ وَعِيدِ)(ق/14) (ايكه)به معنى درختان فراوان و در هم پيچيده،و يا به تعبير ديگر بيشه مانند است،و اصحاب الايكه گروهى از قوم شعيب هستند كه در غير شهر مدين زندگى مى كردند،شهرى كه داراى درختان بسيار بود. و منظور از (قوم تبع) گروهى از مردم يمن است زيرا (تبع) لقبى است ...

ادامه مطلب »

بااينكه خداوندهمه اعمال نيك رامى پذيردچرامى گويد: (بهترين اعمال آنها را پذيرا مى شويم)؟!(احقاف/16)

(أُولَئك الَّذِينَ نَتَقَبَّلُ عَنهُمْ أَحْسنَ مَا عَمِلُوا وَ نَتَجَاوَزُ عَن سيِّئَاتهِمْ فى أَصحَبِ الجنَّةِ وَعْدَ الصدْقِ الَّذِى كانُوا يُوعَدُونَ) آنها كسانى هستند كه ما بهترين اعمالشان را قبول مى كنيم،و از گناهانشان مى گذريم،و در ميان بهشتيان جاى دارند، اين وعده صدقى است كه وعده داده مى شدند. در پاسخ اين سؤ ال جمعى از مفسران گفته اند: منظور از ...

ادامه مطلب »

منظور از (..فَاعْتَبرُوا يَأُولى الاَبْصرِ)در آيه دوم سوره حشر چيست؟و”اولي الابصار”چه كساني هستند؟

(…. فَاعْتَبرُوا يَأُولى الاَبْصرِ) (اعتبروا) از ماده (اعتبار) در اصل از (عبور) گرفته شده كه به معنى گذشتن از چيزى است به سوى چيز ديگر،و اينكه به اشك چشم (عبرة) گفته مى شود به خاطر عبور قطرات اشك از چشم است،و (عبارت) را از اين رو عبارت مى گويند كه مطالب و مفاهيم را از كسى به ديگرى منتقل مى ...

ادامه مطلب »

چه كسي فريفته شيطان شد و در نيمه راه، شيطان نيز از او برائت جست؟

سوره حشر/ آيه 16: «كَمَثَلِ الشيْطنِ إِذْ قَالَ لِلانسنِ اكفُرْ فَلَمَّا كَفَرَ قَالَ إِنى بَرِى ءٌ مِّنك إِنى أَخَاف اللَّهَ رَب الْعَلَمِينَ»؛ (كار آنها همچون شيطان است كه به انسان گفت: «كافر شو (تا مشكلات تو را حل كنم)!» امّا هنگامي كه كافر شد گفت: «من از تو بيزارم، من از خداوندي كه پروردگار عالميان است بيم دارم!) در تفسير ...

ادامه مطلب »

منظور از “اتقى” در (سيجنبها الاتقى)در آيه 17سوره ليل چه كسي است؟

فخر رازى مى گويد: مفسران اهل سنت عموما معتقدند كه منظور از اتقى در سيجنبها الاتقى ابو بكر است ، و شيعه عموما اين حديث را انكار مى كنند و مى گويند در حق على بن ابيطالب (عليه السلام ) نازل شده است . سپس او در يك تحليل مخصوص به خود چنين مى گويد: امت اسلامى (اعم از اهل ...

ادامه مطلب »

كلمه «سائل»، ناظر به فقر مالي است يا علمي؟

سوره ضحي، آيه 10: ( «وَ أَمَّا السائلَ فَلا تَنهَرْ») در اينكه منظور از سائل در اينجا چه كسى است؟ چند تفسير وجود دارد: نخست اينكه منظور كسانى است كه سؤالاتى در مسائل علمى و اعتقادى و دينى دارند، به قرينه اينكه اين دستورتفريعى است بر آنچه در آيات قبل آمده «و وجدك ضالا فهدى»؛ خداوند تو را گمشده يافت و ...

ادامه مطلب »

اگر خدا انسان را براى سعادت آفريده، چرا در طبيعت او شر قرار داده؟

اگر خداوند انسان را براى سعادت و كمال آفريده چگونه در طبيعت او شر و بدى قرار داده است؟ وانگهى آيا ممكن است خداوند چيزى را با صفتى بيافريند، و سپس ‍ آفرينش خود را مذمت كند؟ و از همه اينها گذشته قرآن در آيه 4 سوره (تين) صريحا مى گويد: لقد خلقنا الانسان فى احسن تقويم : (ما انسان ...

ادامه مطلب »

درآيه 24سوره صافات (آنها را متوقف سازيدكه بايدبازپرسى شوند)درآنجاپيرامون چه چيزي مي پرسند؟

(وَ قِفُوهُمْ إِنهُم مَّسئُولُونَ). بعضى گفته اند از بدعتهائى كه گذارده اند. بعضى ديگر گفته اند: از اعمال زشت و خطاهايشان . بعضى افزوده اند: از توحيد و لا اله الا الله . بعضى گفته اند از نعمتها: از جوانى ، تندرستى ، عمر، مال و مانند اينها. و در روايت معروفى كه از طرق اهل سنت و شيعه نقل ...

ادامه مطلب »

منظور از” أُوتُوا الْعِلْمَ “درآيه 6سوره سبا چه كساني هستند؟

(وَ يَرَى الَّذِينَ أُوتُوا الْعِلْمَ الَّذِى أُنزِلَ إِلَيْك مِن رَّبِّك هُوَ الْحَقَّ وَ يَهْدِى إِلى صِرَطِ الْعَزِيزِ الحْمِيدِ) بعضى از مفسران (الذين اتوا العلم ) را در اين آيه به آن دسته از علماى اهل كتاب تفسير كرده اند كه با مشاهده آثار حقانيت قرآن مجيد در پيشگاه آن خاضع مى شوند و اعتراف به حق بودن آن مى كنند.مانعى ...

ادامه مطلب »

سلام و تحيت ازمنظرقرآن چه جايگاهي دارد؟

   سلام، هم از طرف خداست، «سلام قولاً من ربّ رحيم»يس 58  هم از سوى فرشتگان است، «سلام عليكم بما صبرتم»رعد24  هم نشانه‏ ى سلامتى است، «ادخلوها بسلام آمنين»حجر46  هم سخن رسمى بهشتيان است. «قيلاً سلاماً سلاماً»واقعه26 منبع: كتاب 400نكته ازتفسيرنور، نوشته حجة الاسلام قرائتي

ادامه مطلب »