خانه » برچسب: حضور و تجلی خدا در هستی

آرشیو برچسب: حضور و تجلی خدا در هستی

خداوند متعال «صرف الوجود و الحقیقه است» چرا که همانطور که در فلسفه اثبات شده است حقیقت صرف تکرار نشده و ثانی ندارد: «صرف الحقیقة لایتکرر و لایتثنى» و وجودی که صرف الوجود و حقیقت محض است برای دانستن خودش نیازی به چیزی دیگری ندارد. بعبارتی علم او به ذاتش علم حضوری است و موجودات نزد ذات پاکش حاضرند و گرنه تسلسل لازم می‌آید، چرا که اگر علم او حضوری نباشد، باید به آن علم نیز علمی داشته باشد و همین طور برای علم بعدی و این منجر به تسلسل محال می‌شود. سوال. اینکه موجودات در نزد ذات پاکش حاضرن رو کملا درک کردم فقط سوالم اینه. ایا موجودات که در نزد ذات خداوند حاظرن آیا زنده و موجود و حی هستن ولو با واسطه ؟ یعنی آیا موجودات در نزد ذات خداوند به وجود خودشون علم دارن یا فقط خداوند در ذات خودش به موجوداتی که قراره بیافرینه قبل از آفرینشون علم داره؟ تو رو خدا سوالم رو متوجه بشید با تشکر؟ پس س.ال به صورت کلی این د آیا ما موجودات و آفریده های خداوند زمانی که درون وجود بسیط حضرت حق بودیم آیا به وجود خودمون علم داشتیم؟ آیا حی و زنده بودیم؟ آیا اختیار داشتیم؟ اگر پاسختو ناینه که بله در مقام فنا فی الله و بقا بالله بودیم لطفا توضیح بدید یعنی مختار و عالم بودیم؟ در کمال عشق و لذت بودیم؟ حدود این حی بودن رو لطفا توضیح بدید؟ آیا در ذات خداوند به شکل معصومانه و بدون گناه حضور داشتیم یا صرفا اون فعلیتی که قرار بوده در طول زندگی مادی از ابتدا تا انتها کسب کنیم رو داشتیم؟ یعنی در ذات خدا شمر به صورت شمر حضور داشت و حضرت عباس سلام الله با فعلیت لحظه آخر شهادت(کمال انتهایی کسب شده تمام موجودات تا لحظه مرگ دنیوی شون). یا حق

پاسخ کوتاه: اصل مساله این است که ما تجلی خداوند هستیم، نه آنکه ما درون خداوند مانند داخل بودن اشیای مادی در ظروف مادی باشیم. همچنین ما در حیطه وجودی خدا هستیم و خدا به تار و پود وجود ما احاطه قیومیه دارد، بدون آنکه ما جزئی از خداوند باشیم، و نه خدا جزئی از ما است، بلکه یعنی خداوند در همة هستی ما حضور و بر آن احاطه وجودی دارد. وجود خداوند اصلی و حقیقی است و وجود موجودات ما، تبعی و ظلی است نه حقیقی، و این معنا به عبارتی یعنی تجلی.

ادامه مطلب »