من سی دو سال پیش دختر چادری را به همسری خود انتخاب کردم ولی بعد از گذشت چندسال علی رغم سلیقه و اعتقاد من (باعنوان دست پاگیر بودن) چادر را گذاشته زمین شده مانتویی. البته لا ابالی نیست ولی در اینجور مسائل تنش داریم اوقات فراغتش معمولا" ترانه گوش میکنه اهل نمازو روزه ام هست البته بغیر از نماز صبح که همیشه قضاست بخوام تذکربدم به مجادله میکشه بخوام همینجوری بگذره برنمی تابم خودم فشارخونی میشم . چه کنم خودم سیدم در جامعه اعتباردارم پسر جوان دارم توخونه اونم مثل مادرش شده یه جورایی عذاب میکشم چاره ام چیست؟ دغدغه دین و آخرت دارم.
ادامه مطلب »