۱۳۹۳/۱۰/۱۱
–
۱۲۴۵ بازدید
چرا شکر عملی ما باعث افزایش نعمت های خداوند می شود؟
شکر عملى آن است که درست بیندیشیم که هر نعمتى براى چه هدفى به ما داده شده است آن را در مورد خودش صرف کنیم که اگر نکنیم کفران نعمت کرده ایم، همانگونه که بزرگان فرموده اند: الشکر صرف العبد جمیع ما انعمه اللَّه تعالى فیما خلق لاجله.راستى چرا خدا به ما چشم داد؟ و چرا نعمت شنوایى و گویایى بخشید؟
آیا جز این بوده که عظمت او را در این جهان ببینیم، راه زندگى را بشناسیم و با این وسائل در مسیر تکامل گام برداریم؟ حق را درک کنیم و از آن دفاع نمائیم وبا باطل بجنگیم، اگر این نعمتهاى بزرگ خدا را در این مسیرها مصرف کردیم، شکر عملى او است، و اگر وسیله اى شد براى طغیان و خودپرستى و غرور و غفلت و بیگانگى و دورى از خدا، این عین کفران است، امام صادق ع مى فرماید:
ادنى الشکر رؤیة النعمة من اللَّه من غیر علة یتعلق القلب بها دون اللَّه، و الرضا بما اعطاه، و ان لا تعصیه بنعمة و تخالفه بشى ء من امره و نهیه بسبب من نعمته:کمترین شکر این است که نعمت را از خدا بدانى، بى آنکه قلب تو مشغول به آن نعمت شود، و خدا را فراموش کنى، و همچنین راضى بودن به نعمت او و اینکه نعمت خدا را وسیله عصیان او قرار ندهى، و اوامر و نواهى او را با استفاده از نعمتهایش زیر پا نگذارى « سفینة البحار جلد اول صفحه 710».
و از اینجا روشن مى شود که شکر قدرت و علم و دانش و نیروى فکر و اندیشه و نفوذ اجتماعى و مال و ثروت و سلامت و تندرستى هر کدام از چه راهى است؟ و کفران آنها چگونه است؟
– حدیثى که از امام صادق ع در تفسیر نور الثقلین نقل شده نیز دلیل روشنى بر این تفسیر است، آنجا که مى فرماید: شکر النعمة اجتناب المحارم شکر نعمت آنست که از گناهان پرهیز شود « نور الثقلین جلد 2 /529».
و نیز از اینجا رابطه میان شکر و فزونى نعمت روشن مى شود، چرا که هر گاه انسانها نعمتهاى خدا را درست در همان هدفهاى واقعى نعمت صرف کردند، عملا ثابت کرده اند که شایسته و لایقند و این لیاقت و شایستگى سبب فیض بیشتر و موهبت افزونتر مى گردد. زیرا خداوند به ما هستی و وجود را ارزانی داشته است ، ما را از عدم ونیستی به وجود و هستی در آورده است و هر لحظه ما را مشمول فیض و اعطای خود قرار می دهد. ما چونان لامپ های برقی هستیم که از منبع برق نور و انرژی می گیریم و این اتصال و دریافت لحظه به لحظه استمرار دارد که اگر تنها یک لحظه این جریان قطع گردد لامپ ها به ناگه در تاریکی فرو می روند.
حال خداوند به ما وجود داده است و در واقع ما را ایجاد و هست نموده است و شرایطی را فرا روی ما قرار داده تا بتوانیم در آن بستر رشد و نمو کنیم و همواره رحمت بیکرانش را شامل حال ما نموده است. حال چگونه ما می توانیم شکر چنین نعمتی را بجا آوریم؟ آیا اگر مادرمان چیزی را به عنوان هدیه به ما بدهد آیا باید گفت چون او مادر ماست و ما را دوست دارد و این دوست داشتنش نیز امری غریزی و طبیعی است دیگر ما نباید از او تشکر کنیم؟ آیا اصلا چنین حرفی را عاقلی می پذیرد؟
عقل خود را بکار گیرید واستفاده درست ببرید,اگر در راه منفی بکار بردید شما مستحق مجازات هستید,واین دلیل نمی شود که شاکر او نباشید.خداوند ما را آفرید و نعمت بی کرانش را به ما ارزانی داشت و در مسیری قرارمان داد تا با پیمودن آن سرانجام به قرب و نزدیکی او برسیم. او ما را مورد آزمایش قرار داد تا طلای وجودمان را پاک و خاص گرداند و شایسته ورود به درگاهش گردیم درست همانطور که انسانها در معدن طلا ، سنگهای معدنی را در فرایندی سخت و دشوار در معرض پاکسازی قرار می دهند تا طلای آن را از ناخالصی هایش جدا سازند.
ذرست است که خداوند ما را با چیزهای مختلف آزمایش می کند اما این آزمایش های او همگی اموری اند که باعث پاک شدن و خلوص ما می گردد و د واقع آزمایشهای او تماما لطف و رحمت است.
خلاصه ، هستی بخشی او لطف و نعمت است و ساختن بستری مناسب برای رشد و پیمودن این مسیر خود نیز لطفی دیگر است و همین آزمایشهای او در راه پاکسازی ما نیز خود لطفی دیگر است. حال ما در مقابل این همه لطف و نعمت کمترین چیزی که متقابلا میتوانیم انجام دهیم تشکر یست که به صورت نماز وسایر عبادات باید انجام دهیم.درمقابل باز هم خداوندنعمتهایش رابر ما افزایش میدهد.
ببینید ,خداوند نعمتهائی به شما داده که باید قدردان بود وشکر کرد ,اینکه از این نعمت می شود سوءاستفاده کرد ودر مسیر غیر صحیح بکار برد ,این ما هستیم که مقصریم ,مگر هر کس قیافه زیبا دارد برای انحراف آفریده شده است؟بنابر این باید شکر نعمت نمود وشکرش به اینست که در راه خوب بکار ببریم واستفاده مفید از آن نعمت داشته باشیم. اگر کسی مبلغی پول به شما داد راه انصاف آنست که از او تشکرکنید,حال اینکه می شود با این پول کارهای مختلف انجام داد این دیگر به شما مربوط است
آیا جز این بوده که عظمت او را در این جهان ببینیم، راه زندگى را بشناسیم و با این وسائل در مسیر تکامل گام برداریم؟ حق را درک کنیم و از آن دفاع نمائیم وبا باطل بجنگیم، اگر این نعمتهاى بزرگ خدا را در این مسیرها مصرف کردیم، شکر عملى او است، و اگر وسیله اى شد براى طغیان و خودپرستى و غرور و غفلت و بیگانگى و دورى از خدا، این عین کفران است، امام صادق ع مى فرماید:
ادنى الشکر رؤیة النعمة من اللَّه من غیر علة یتعلق القلب بها دون اللَّه، و الرضا بما اعطاه، و ان لا تعصیه بنعمة و تخالفه بشى ء من امره و نهیه بسبب من نعمته:کمترین شکر این است که نعمت را از خدا بدانى، بى آنکه قلب تو مشغول به آن نعمت شود، و خدا را فراموش کنى، و همچنین راضى بودن به نعمت او و اینکه نعمت خدا را وسیله عصیان او قرار ندهى، و اوامر و نواهى او را با استفاده از نعمتهایش زیر پا نگذارى « سفینة البحار جلد اول صفحه 710».
و از اینجا روشن مى شود که شکر قدرت و علم و دانش و نیروى فکر و اندیشه و نفوذ اجتماعى و مال و ثروت و سلامت و تندرستى هر کدام از چه راهى است؟ و کفران آنها چگونه است؟
– حدیثى که از امام صادق ع در تفسیر نور الثقلین نقل شده نیز دلیل روشنى بر این تفسیر است، آنجا که مى فرماید: شکر النعمة اجتناب المحارم شکر نعمت آنست که از گناهان پرهیز شود « نور الثقلین جلد 2 /529».
و نیز از اینجا رابطه میان شکر و فزونى نعمت روشن مى شود، چرا که هر گاه انسانها نعمتهاى خدا را درست در همان هدفهاى واقعى نعمت صرف کردند، عملا ثابت کرده اند که شایسته و لایقند و این لیاقت و شایستگى سبب فیض بیشتر و موهبت افزونتر مى گردد. زیرا خداوند به ما هستی و وجود را ارزانی داشته است ، ما را از عدم ونیستی به وجود و هستی در آورده است و هر لحظه ما را مشمول فیض و اعطای خود قرار می دهد. ما چونان لامپ های برقی هستیم که از منبع برق نور و انرژی می گیریم و این اتصال و دریافت لحظه به لحظه استمرار دارد که اگر تنها یک لحظه این جریان قطع گردد لامپ ها به ناگه در تاریکی فرو می روند.
حال خداوند به ما وجود داده است و در واقع ما را ایجاد و هست نموده است و شرایطی را فرا روی ما قرار داده تا بتوانیم در آن بستر رشد و نمو کنیم و همواره رحمت بیکرانش را شامل حال ما نموده است. حال چگونه ما می توانیم شکر چنین نعمتی را بجا آوریم؟ آیا اگر مادرمان چیزی را به عنوان هدیه به ما بدهد آیا باید گفت چون او مادر ماست و ما را دوست دارد و این دوست داشتنش نیز امری غریزی و طبیعی است دیگر ما نباید از او تشکر کنیم؟ آیا اصلا چنین حرفی را عاقلی می پذیرد؟
عقل خود را بکار گیرید واستفاده درست ببرید,اگر در راه منفی بکار بردید شما مستحق مجازات هستید,واین دلیل نمی شود که شاکر او نباشید.خداوند ما را آفرید و نعمت بی کرانش را به ما ارزانی داشت و در مسیری قرارمان داد تا با پیمودن آن سرانجام به قرب و نزدیکی او برسیم. او ما را مورد آزمایش قرار داد تا طلای وجودمان را پاک و خاص گرداند و شایسته ورود به درگاهش گردیم درست همانطور که انسانها در معدن طلا ، سنگهای معدنی را در فرایندی سخت و دشوار در معرض پاکسازی قرار می دهند تا طلای آن را از ناخالصی هایش جدا سازند.
ذرست است که خداوند ما را با چیزهای مختلف آزمایش می کند اما این آزمایش های او همگی اموری اند که باعث پاک شدن و خلوص ما می گردد و د واقع آزمایشهای او تماما لطف و رحمت است.
خلاصه ، هستی بخشی او لطف و نعمت است و ساختن بستری مناسب برای رشد و پیمودن این مسیر خود نیز لطفی دیگر است و همین آزمایشهای او در راه پاکسازی ما نیز خود لطفی دیگر است. حال ما در مقابل این همه لطف و نعمت کمترین چیزی که متقابلا میتوانیم انجام دهیم تشکر یست که به صورت نماز وسایر عبادات باید انجام دهیم.درمقابل باز هم خداوندنعمتهایش رابر ما افزایش میدهد.
ببینید ,خداوند نعمتهائی به شما داده که باید قدردان بود وشکر کرد ,اینکه از این نعمت می شود سوءاستفاده کرد ودر مسیر غیر صحیح بکار برد ,این ما هستیم که مقصریم ,مگر هر کس قیافه زیبا دارد برای انحراف آفریده شده است؟بنابر این باید شکر نعمت نمود وشکرش به اینست که در راه خوب بکار ببریم واستفاده مفید از آن نعمت داشته باشیم. اگر کسی مبلغی پول به شما داد راه انصاف آنست که از او تشکرکنید,حال اینکه می شود با این پول کارهای مختلف انجام داد این دیگر به شما مربوط است