طلسمات

خانه » همه » مذهبی » آداب استخاره

آداب استخاره


آداب استخاره

۱۳۹۵/۰۱/۲۵


۶۶۷ بازدید

تا چه حد به استخاره میشه اعتنا کرد؟آداب استخاره رو هم بیان بفرمایید

پرسشگرمحترم با سلام وتشکرازارتباطتان بااین مرکز.بایدعرض کرد:اسلام دین تفکر و تعقل است در موارد تصمیم گیری در زندگی انسان، اسلام نقش اول را بر عهده حجت باطن (عقل) گذاشته است و ارزش آن را بالاتر از عبادت دانسته، پیروانش را به تفکر و تعقل در همه امور تشویق کرده است تا در همه کارها با اندیشه و فکر تصمیم گیری کنند. و از نظر قرآن، بدترین موجودات کسانی هستند که کارهایشان از روی تعقل نیست. از نظر امام علی علیه السلام، اساساً یکی از مهم ترین علل بعثت پیامبران، شکوفاسازی عقل های آدمیان بوده است. همچنین در آموزه های دینی به عوامل دیگری که در تصمیم سازی خردمندانه دخیل اند تأکید فراوان شده است که مهم ترین آنها «مشورت» است. با مشورت، نقص عقل فردی تا حدود زیادی جبران می شود و مجموعه ای از اطلاعات و تجربیات گران بها که دیگران در طی سال های بسیار بدان ها دست یافته اند، به آسانی در دسترس قرار می گیرد. اما گاهی با مشورت کردن نیز تردید ها بر طرف نمی شود و نمی توان تصمیم گیری کرد در این مرحله است که روایات ما برای از بین بردن تردید، استخاره را پیشنهاد می کنند. «استخاره» در لغت، به معناى طلب خیر از خداوند متعال است که دانا به امور و عواقب کارها است. در کنار این معنا، گاهى استخاره به معناى نوعى قرعه در هنگام تحیّر است که همراه با دعا و درخواست از خداوند متعال به کار برده مى شود. این نوع استخاره معمولاً با تسبیح و قرآن انجام مى شود. درروایات، استخاره به معناى طلب خیر از خداوند متعال، بسیار مورد سفارش قرار گرفته است، و ائمه اطهارعلیهم السلام شیعیان را ترغیب کرده اند کارهاى خود را بر اساس استخاره انجام دهند. امام باقرعلیه السلام فرموده است: «کُنَّا نَتَعَلَّمُ الاِسْتِخَاره کَمَا نَتَعَلَّمُ السُّورَه مِنَ الْقُرْآنِ»(1) «ما استخاره را آموزش مى دهیم، همان گونه که سوره قرآن را آموزش مى دهیم». روایت دوم تصریح دارد که پس از طلب خیر از خداوند متعال، هر اتفاقى که براى استخاره کننده بیفتد، مى بایست از آن راضى باشد. امام صادق علیه السلام نیز فرموده است: «کُنَّا نَتَعَلَّمُ الاِسْتِخَارَهَ کَمَا نَتَعَلَّمُ السُّورَهَ مِنَ الْقُرْآنِ ثُمَّ قَالَ مَا أُبَالِى إِذَا اسْتَخَرْتُ اللَّهَ عَلَى أَىِّ جَنْبِى وَقَعْتُ»(2) «ما استخاره را آموزش مى دهیم، همان گونه که سوره قرآن را آموزش مى دهیم. سپس فرمود: آن گاه که استخاره کردم، باکى ندارم که چه بر من واقع مى شود». دلیل این امر را بایست در این نکته جست و جو کرد که استخاره کننده، خود را به خدا سپرده و خداوند متعال نیز به خیر او آگاه تر است. بنابراین در صورت عمل بر اساس استخاره، هر اتفاقى که بیفتد، باید ایمان داشته باشد که خیر او در آن بوده است.
اما آداب استخاره در روایات، متفاوت و متنوع است غسل استخاره، نماز استخاره، دعاهاى متعدد و مختلف براى استخاره در حالات و ساعات متعدد و استخاره با قرآن یا تسبیح، از جمله روش هاى استخاره است. از آنجا که معناى اصلى استخاره، طلب خیر از خداوند متعال است، بهترین روش آن، دعا است زیرا در حقیقت استخاره نوعى دعا و طلب خیر از پیشگاه خداوند متعال است که عالم به همه امور است و خیر و شرّ ما نیز در دست او است. دعاهاى متعددى براى استخاره نقل شده از جمله:
1 امام باقرعلیه السلام مى فرماید: «من هرگاه در کار مهمى اراده استخاره دارم در حال نشسته صد بار با دعاى زیر، از خدا طلب خیر مى کنم. اما براى خرید چیزى و کارهاى شبیه آن سه بار این دعا را در حال نشسته مى خوانم:
«اللَّهُمَّ إِنِّى أَسْأَلُکَ بِأَنَّکَ عَالِمُ الْغَیْبِ وَ الشَّهَادَهِ إِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّ کَذَا وَ کَذَا خَیْرٌ لِى فَخِرْهُ لِى وَ یَسِّرْهُ وَ إِنْ کُنْتَ تَعْلَمُ أَنَّهُ شَرٌّ لِى فِى دِینِى وَ دُنْیَاىَ وَ آخِرَتِى فَاصْرِفْهُ عَنِّى إِلَى مَا هُوَ خَیْرٌ لِى وَ رَضِّنِى فِى ذَلِکَ بِقَضَائِکَ فَإِنَّکَ تَعْلَمُ وَ لاَ أَعْلَمُ وَ تَقْدِرُ وَ لاَ أَقْدِرُ وَ تَقْضِى وَ لاَ أَقْضِى إِنَّکَ عَلاَّمُ الْغُیُوب)»(3).
2 در صحیفه سجادیه آمده است: «اللَّهُمَّ إِنِىِّ أَسْتَخِیرُکَ بِعِلْمِکَ، فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ، وَ اقْضِ لِى بِالْخِیَرَهِ وَ أَلْهِمْنَا مَعْرِفَهَ الاِخْتِیَارِ، وَ اجْعَلْ ذَلِکَ ذَرِیعَهً إِلَى الرِّضَا بِمَا قَضَیْتَ لَنَا وَ التَّسْلِیمِ لِمَا حَکَمْتَ فَأَزِحْ عَنَّا رَیْبَ الاِرْتِیَابِ، وَ أَیِّدْنَا بِیَقِینِ الْمُخْلِصِینَ. وَ لَا تَسُمْنَا عَجْزَ الْمَعْرِفَهِ عَمَّا تَخَیَّرْتَ فَنَغْمِطَ قَدْرَکَ، وَ نَکْرَهَ مَوْضِعَ رِضَاکَ، وَ نَجْنَحَ إِلَى الَّتِى هِىَ أَبْعَدُ مِنْ حُسْنِ الْعَاقِبَهِ، وَ أَقْرَبُ إِلَى ضِدِّ الْعَافِیَهِ حَبِّبْ إِلَیْنَا مَا نَکْرَهُ مِنْ قَضَائِکَ، وَ سَهِّلْ عَلَیْنَا مَا نَسْتَصْعِبُ مِنْ حُکْمِکَ وَ أَلْهِمْنَا الِانْقِیَادَ لِمَا أَوْرَدْتَ عَلَیْنَا مِنْ مَشِیَّتِکَ حَتَّى لَا نُحِبَّ تَأْخِیرَ مَا عَجَّلْتَ، وَ لاَ تَعْجِیلَ مَا أَخَّرْتَ، وَ لاَ نَکْرَهَ مَا أَحْبَبْتَ، وَ لاَ نَتَخَیَّرَ مَا کَرِهْتَ. وَ اخْتِمْ لَنَا بِالَّتِى هِىَ أَحْمَدُ عَاقِبَهً، وَ أَکْرَمُ مَصِیراً، إِنَّکَ تُفِیدُ الْکَرِیمَهَ، وَ تُعْطِى الْجَسِیمَهَ، وَ تَفْعَلُ مَا تُرِیدُ، وَ أَنْتَ عَلَى کُلِّ شَىْ ءٍ قَدِیرٌ».(4)
استخاره با قرآن
یکى از روش هاى استخاره، استخاره با قرآن است. در روایات به این نوع روش نیز در کنار روش هاى دیگر اشاره شده است. در روایتى آمده است: «الْیَسَعِ الْقُمِّىِّ قَالَ قُلْتُ لِأَبِى عَبْدِ اللَّهِ «علیه السلام» أُرِیدُ الشَّىْ ءَ وَ أَسْتَخِیرُ اللَّهَ فِیهِ فَلَا یُوَفَّقُ فِیهِ الرَّأْىُ إِلَى أَنْ قَالَ فَقَالَ: افْتَتِحِ الْمُصْحَفَ فَانْظُرْ إِلَى أَوَّلِ مَا تَرَى فَخُذْ بِهِ إِنْ شَاءَ اللَّهُ»(5) «الیسع قمى مى گوید: به
امام صادق علیه السلام عرض کردم: کارى مى خواهم انجام دهم و در آن کار از خدا نیز استخاره مى کنم اما به نظر ثابتى موفق نمى شوم. آن حضرت فرمود: قرآن را بگشا و به نخستین آیه که مى بینى نگاه کن و آن را بگیر که اگر خدا بخواهد [خیر تو در آن است ]».
اما درباره چگونگى فهم خیر از آیات قرآن، دعاهاى مختلفى وارد شده که یکى از آنها به پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه وآله منسوب است. آن حضرت مى فرماید: هنگامى که خواستى به کتاب خدا تفأل بزنى و از تحیّر بیرون بیایى، سه بار سوره اخلاص (توحید) را بخوان و سه صلوات بر پیامبر اکرم و آل او بفرست و سپس این دعا را بخوان: «اللَّهُمَّ إِنِّى تَفَألْتُ بِکِتَابِکَ وَ تَوَکَّلْتُ عَلَیْکَ فَأَرِنِى مِنْ کِتَابِکَ مَا هُوَ الْمَکْتُومُ مِنْ سِرِّکَ الْمَکْنُونِ فِى غَیْبِکَ». سپس قرآن را باز کن و بدون اینکه خطوط و صفحات را بشمارى، از خط اول عاقبت کار را بخوان.(6)
روش استخاره
اما درباره استخاره و روش آن، رعایت پنج نکته ضروررى است:
1 استخاره هیچ گاه جاى اندیشه و مشورت را نمى گیرد بلکه استخاره پس از اندیشه و مشورت است یعنى، هر کارى را که مى خواهیم انجام بدهیم، ابتدا باید درباره آن بیندیشیم و سود و زیان آن را بسنجیم. در مرحله دوم با کسانى که در آن موضوع صاحب نظرند مشورت کنیم و آن گاه یکى از دعاهاى استخاره را تلاوت کنیم و اگر تحیّر ما برطرف نشد، با قرآن استخاره کنیم.
2 به رغم اینکه امروزه، استخاره با قرآن رواج بیشترى دارد اما بهترین راه و روش استخاره، قرائت دعاهاى استخاره است. در استخاره با قرآن نیز باید دقت کرد که هرکس حق ندارد فهم خود را بر قرآن تحمیل کند و بر اساس برداشت خود از قرآن و آیات آن عمل نماید. بهتر است در استخاره با قرآن، از علماى آشنا با قرآن، کمک گرفت تا خداى ناکرده دچار اشتباه کارى در فهم قرآن و تحمیل آنها به قرآن نشد زیرا الهام گیرى از آیات قرآن، کار آسانى نیست و نیاز به کسانى است که آگاهى و آشنایى تخصصى نسبت به قرآن دارند. پس نمى توان به خوب و بدى که در بالاى بعضى از قرآن ها نوشته شده اعتماد کرد.
3 خواندن دعاى استخاره براى هر کارى توصیه شده است زیرا خیر ما به دست خداوند متعال است و ما در هر کارى، باید خیر خود را از او بخواهیم. در این صورت استخاره با قرآن، نباید به صورت عادت و روش دائمى درآید و جایگزین اندیشه و مشورت و تحقیق شود.
4 همان گونه که در انجام دادن واجبات و ترک محرمات، استخاره نباید کرد در کارهایى که عقل آنها را تأیید مى کند و همه شواهد و قرائن به خوبى آن گواهى مى دهند نیز نباید استخاره کرد. به عبارت دیگر استخاره، نظیر قرعه اى است که به دنبال بررسى هاى همه جانبه و عدم کشف راه صحیح، انجام مى شود و هیچ گاه نقش اصلى را در تعیین وظایف و درستى یا خطاى راه ها ایفا نمى کند.
5 استخاره به معناى طلب خیر از خداوند متعال است اما تفأل به معناى فهم عاقبت کارها است. به این دلیل در روایتى از تفأل زدن به قرآن نهى شده است: «عَنْ أَبِى عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: لاَ تَتَفَألْ بِالْقُرْآنِ»(7) «امام صادق علیه السلام مى فرماید: به قرآن تفأل نزنید».
بر این اساس فهم عاقبت امور و استنباط آن، تنها بر اهلش میسر است و هر کسى نمى تواند از قرآن به چنین استنباطى برسد زیرا اگرچه استنباط عاقبت از آیات قرآن، براى کسى که اهلش باشد امکان دارد، اما همه کس را بدان راه نیست. پس اکثریت مردم در همان حد استخاره با قرآن، باید توقف کنند و اهل معرفت مى توانند به عواقب امور نیز پى ببرند.
____________________________
(1) وسائل الشیعه، ج 8، ص. 66
(2) همان.
(3) وسائل الشیعه، ج 8، ص. 75
(4) الصحیفه السجادیه، دعاى. 33
(5) وسائل الشیعه، ج 6، ص. 233
(6) مستدرک الوسائل، ج 4، ص. 304
(7) وسائل الشیعه، ج 6، ص 233 کافى، ج 2، ص 629، ح. 7

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد