طلسمات

خانه » همه » مذهبی » آداب اسلامی یا انسانی!

آداب اسلامی یا انسانی!


آداب اسلامی یا انسانی!

۱۳۹۴/۱۱/۱۰


۱۲۷ بازدید

همه می‌دانیم آداب معاشرت منحصر در آداب معاشرت اسلامی نیست؛ چون ما می‌بینیم کشورهای غربی هم بر اساس سبک زندگی خودشون دارای آداب مخصوصی هستند و زندگی روزمره اونها هم به خوبی سپری می‌شه. پس چه اصراری هست که بخواهیم فقط آداب معاشرت و سبک زندگی اسلامی رو تأیید کنیم؟

لازمه دست‌یابی به پاسخ این سؤال تبیین صحیح از «زندگی» است. در این‌باره نخست باید دانست؛ سبک زندگی هر جامعه‌ای تابع تفسیر آن جامعه از زندگی و همچنین هدف آنها از زندگی می‌باشد؛ مقام معظم رهبری، در این خصوص، می‌فرمایند: «رفتار اجتماعى و سبک زندگى، تابع تفسیر ما از زندگى است؛ هدف زندگى چیست؟ هر هدفى که ما براى زندگى معین کنیم، براى خودمان ترسیم کنیم، به طور طبیعى، متناسب با خود، یک سبک زندگى به ما پیشنهاد می‌شود».[ بیانات در دیدار دانشجویان خراسان شمالی، 23 مهر 1391.]
در جوامع امروزی نیز پیرامون تفسیر از زندگی و این‌که هدف از زندگی چیست؟ دو دیدگاه کلی وجود دارد که این دو دیدگاه کاملاً در تضاد و تقابل با همدیگر هستند؛ به طوری که اثبات و پذیرش یکی، ناخودآگاه، مساوی و ملازم با رد دیگری خواهد بود.
البته اندیشه‌ها و نظرگاه‌های دیگر بر حسب میزان برخورداری از شاخص‌های هر کدام از این دو دیدگاه با درجه‌ و زاویه‌ای از شدت و ضعف، به این دو دیدگاه دور و نزدیک می‌شوند، ولی تقابل اصلی میان دو دیدگاه است که عبارت‌اند از:

جهان‌بینی مادی

این جهان‌بینی بر اساس نگرش نفی خدا و قیامت از جهان هستی شکل گرفته است. در این جهان‌بینی، تمام هستی در جهان مادی و طبیعی خلاصه شده است و هر چه هست، در همین عالم ماده است و چیزی به نام خداوند و قیامت وجود ندارد.[ محمدتقی مصباح یزدی، آموزش عقاید، ج 1 و 2، صص 30 و 31.]
اصل اندیشه طرفداران این جهان‌بینی بر اساس سود و منفعت‌ است؛ بر حسب این دیدگاه، کار‌هایی از قبیل انفاق و ایثار و… حماقت است، در این دیدگاه اصالت به فرد داده می‌شود و کارهایی که به سود دیگران است معنی ندارد، مگر این‌که بیش از سودی که به طرف می‌رسد به خود شخص برسد. خروجی این سبک تفکر همان سبک زندگی غربی است.[ ازغدی رحیم‌پور، سخنرانی در دانشگاه امیرکبیر تحت عنوان «سبک زندگی» به همه مربوط است نه ارز و سکه، 8 آبان 1391.]
اینان اگرچه به مقتضای فطرت انسانی خود، اعمال انسان‌دوستانه و خیرخواهانه‌ انجام می‌دهند؛ اما آموزه‌های دینی و خدا و قیامت، جایگاهی تأثیر‌گذار در نظام تصمیم‌گیری‌شان ندارد. به خصوص در مواقعی که با منافع مادی‌شان در تضاد باشد.

جهان‌بینی الهی

این جهان‌بینی مبتنی بر سه اصل است:
1. اعتقاد به خدای یگانه
2. اعتقاد به معاد و زندگی ابدی برای هر فردی از انسان در عالم آخرت
3. اعتقاد به بعثت پیامبران توسط خدا برای هدایت بشر به سوی کمال نهایی و سعادت دنیا و آخرت.
این اصول سه‌گانه در واقع پاسخ‌هایی است به اساسی‌ترین سؤالاتی که برای هر انسان آگاهی مطرح می‌شود: مبدأ هستی کیست؟ پایان زندگی چیست؟ از چه راهی می‌توان بهترین برنامه‌زیستن را شناخت؟[ محمدتقی مصباح یزدی، آموزش عقاید، ج 1 و 2، ص 30.]
تعریفی که مطابق این جهان‌بینی از «زندگی» در دنیا می‌شود، تعریفی جامع و کامل است و اثر مستقیمی در آداب معاشرت با دیگران دارد که عمده آن‌ها به شرح ذیل است:

1. «قرب به خدا» رمز اصلی زندگی

در جهان بینی الهی، کمال انسان و مقصد عالی حیات؛ قرب به خدا است، خدای متعال کمال مطلق است و قرب به کمال مطلق به معنی شبیه شدن به خدا و کامل‌تر شدن است، با توجه به این‌که غیر خدا کسی از خود چیزی ندارد و هر کمالی که آفریدگان خدا دارند، اصالتاً از خدا و متعلق به او است، انسان هرچه به خدا نزدیک‌تر شود، وابستگی بیشتری به او خواهد داشت بنابراین هر کس که به خدا وابسته‌تر و فقیرتر باشد و بیشتر بتواند خدا را بنمایاند به خدا مقرب‌تر است.
قرب به خدا تنها در سایه اطاعت، بندگی و تقوای پروردگار حاصل می‌شود؛ همان‌گونه که خداوند متعال می‌فرماید:
(((إِنَّ أَکْرَمَکُمْ عِنْدَ اللَّهِ أَتْقاکُم )))[ حجرات (49)، آیه 13.]؛
«گرامى ترین شما نزد خداوند با تقواترین شماست»
عبودیت و تقوا نیز حاصل جمع ایمان و عمل صالح است، این هدف عالی آداب معاشرت و انضباط رفتاری خاصی را برای انسان مؤمن الزام می‌کند.

2. دنیا ابزار آخرت

در جهان‌بینی الهی، زندگی واقعی زندگی اخروی است و زندگی دنیوی همچون ابزار و مزرعه‌ای است که بایستی تا می‌توان در آن کاشت تا در جهان دیگر درو نمود و به هدف اصلی رسید. حضرت على(علیه السلام) در این باره می‌فرمایند:
«اجْعَلوا – عبادَ اللّهِ – اجتهادَکُمْ فی هذِه الدُّنیا التَّزَوُّدَ مِن یومِها القَصیرِ لیومِ الآخِرهِ الطّویلِ. فإنَّها دارُ عَمَلٍ و الآخِرهُ دار ُالقَرارِ و الجَزاءِ»[ الکافی، ج 8، ص 173.]؛ «بندگان خدا! بکوشید تا از چند روزه دنیا براى آخرت که دوره‌اش دراز و طولانى است، توشه بر گیرید؛ چه، دنیا سراى عمل است و آخرت سراى بقا و جزا».
بر اساس سبک زندگی دینی، اگر دنیا ارزشی دارد، از آن حیث است که می‌تواند ابزاری باشد برای نیل به سعادت اخروی و زندگی واقعی وگرنه به سبب زوال‌پذیری و توأم بودن آن با سختی‌ها و… ارزش واقعی ندارد و جز بازیچه‌­ای موقتی برای کسانی که از خدا غافل شده‌اند نیست. بر اساس چنین دیدگاهی است ایثار و گذشت و انفاق به دیگران و… معنا پیدا می‌کند.

3. اخلاق مهم‌تر از قدرت و ثروت

بر حسب جهان‌­بینی الهی، خوشی و ناخوشی دنیا تنها متأثر از بهره‌مندی یا فقدان امکانات مادی دنیوی نیست، بلکه اساساً خوشی و شیرینی زندگی در این دیدگاه تعریف دیگری دارد.
رسول اکرم(صلی الله علیه و آله و سلم) فرموده‌اند:
«مُداراهُ النّاسِ نِصفُ الإیمانِ و الرِّفقُ بِهِم نِصفُ العَیشِ»[ تحف العقول عن آل الرسول(صلی الله علیه و آله و سلم)، ص 42.]؛ «مدارا کردن با مردم نصف ایمان است و نرمى و مهربانى کردن با آنان نصف زندگى است».
امام صادق(علیه السلام) نیز فرموده‌اند:
«یعیشُ النّاسُ بإحسانِهِم أکثرَ مِمّا یعیشُونَ بأعمارِهِم و یموتُونَ بذُنوبِهِم أکثرَ مِمّا یموتُونَ بآجالِهِم»[ الدعوات (للراوندی) / سلوة الحزین، النص، ص 291.]؛ «مردم بیش از آن‌که با عمر خود زندگى کنند، با احسان و نیکوکارى خویش مى‌زیند و بیش از آن که به سبب فرا رسیدن اجل خود بمیرند، بر اثر گناهان خویش مى‌میرند».

4. هر زیستنی زندگی نیست!

در جهان‌بینی الهی هر زیستنی زندگی نیست، بلکه باید برخی اقتضائات مانند خداشناسی و توحید در آن موجود و برخی موانع همچون ذلت­‌پذیری و معصیت در آن مفقود باشد تا اسم زندگی بر آن صدق کند.
امام صادق(علیه السلام) فرموده‌اند:
«المَوتُ فی طاعهِ اللّه ِ أحَبُّ إلَی مِن الحیاهِ فی مَعصیهِ اللّهِ و الفَقرُ فی طاعهِ اللّه ِ أحَبُّ إلَی مِن الغِنى فی مَعصیهِ اللّه ِ و البلاءُ فی طاعهِ اللّه ِ أحَبُّ إلَی مِن الصِّحّهِ فی مَعصیهِ اللّه»[ أمالی المفید، ص 190.]؛ «مرگ در راه طاعت خدا را خوش‌تر دارم از زندگى آلوده به معصیت خدا و فقر در راه طاعت خدا را دوست‌تر دارم تا ثروت با نافرمانى خدا و بلا و سختى دیدن در راه طاعت خدا برایم خوشایندتر است از سلامت و عافیت در معصیت خدا».
امام حسین(علیه السلام) می فرمایند:
«مَوتٌ فی عِزٍّ خَیرٌ مِن حیاهٍ فی ذُلٍّ و أنشَأ(علیه السلام) یومَ قُتِلَ: الموتُ خیرٌ من رُکُوبِ العارِ و العارُ أولى من دُخُولِ النارِ»[ محمدباقر مجلسى، بحار الأنوار الجامعة لدرر أخبار الأئمة الأطهار، ج 44، ص 192.]؛ «مرگ با عزّت بهتر از زندگى با ذلّت است. آن حضرت در روز شهادت خود این شعر را مى‌خواند: مرگ بهتر است از ننگ و ننگ سزاوارتر از آتش [دوزخ] است، به خدا سوگند که نه ننگ را به خود راه دهم، نه آتش ‌را».
بر اساس آنچه در این مقدمه گفته شد معلوم می‌شود؛ در زمینه سبک زندگی، تضاد جدی بین فرهنگ غرب و فرهنگ اسلامی وجود دارد؛ تعریفی که فرهنگ اسلامی‌ از زندگی و خوب و بد بودن آن بر اساس آخرت‌گرایی و نقش مزرعه بودن زندگی دنیوی برای زندگی اخروی، که هدف اصلی و زندگی واقعی است، برایمان دارد؛ درست در نقطه مقابل فرهنگ غربی است که بر مبنای مکتب اومانیسم و لذت‌گرایی و هدف غایی بودن زندگی دنیوی استوار است. این دو جهان‌بینی دقیقاً در نقطه‌ مقابل هم قرار دارند و بی‌گمان این اختلاف دیدگاه در «سبک زندگی» و نحوه آداب معاشرت آن تأثیر تام و تمام خواهد گذارد؛ چه بسا بر اساس سبک زندگی اسلامی توجه به برخی رفتارها مورد توجه باشد یا حتی در اولویت باشد که در سبک زندگی غربی توجه به آن‌ها بی‌مورد باشد!
ناگفته نماند برخی از آداب معاشرت، ریشه در ویژگی‌های منطقه‌ای، نژادی، تاریخی، صنفی، جنسی و امثال این‌ها دارد مانند آداب احترام گذاشتن به هنگام ملاقات افراد با یکدیگر که ممکن است در جامعه‌ای به شکل برداشتن کلاه باشد و در جامعه دیگر به شکل دست به سینه گذاردن و در جامعه دیگر به صورت خم شدن باشد.
استاد مطهری(رحمت الله علیه) بر این باور بود که: «آداب ملی، آدابی است که در میان مردم… [وجود دارد.] اگر انسان آنها را درست انجام بدهد، حیاتی آباد نمی‌شود، اگر ترک هم بکند، جایی خراب نمی‌شود»[ اسلام و مقتضیات زمان، ص 290. (با تلخیص)].
برخی آداب نشأت گرفته از ادیان تحریف شده یا خرافی است، مانند رفتارهای شیطان پرستان و گروه‌های وابسته به آن که آرامش درونی و آسایش بیرونی را به پریشانی و ناهنجاری تبدیل می‌کنند. فاصله زیادی با حیات طیبه دارد و به هیچ عنوان نمی‌تواند تأمین کننده کرامت و حقوق اجتماعی اعضای جامعه باشد و آنها را به سعادت اخروی رهنمون نماید؛ به همین دلیل نمی‌توان این‌گونه آداب معاشرت‌ را مورد تأیید قرار داده و به عنوان الگو به جهانیان معرفی نمود بلکه بهترین نوع آداب معاشرت همان آداب معاشرت اسلامی می‌باشد که در تمامی ادوار می‌تواند کرامت و حقوق همه اقشار جامعه اعم از کوچک و بزرگ، زن و مرد، غنی و فقیر و… حفظ نموده و زمینه دست‌یابی آنها را به سعادت دنیا و آخرت فراهم نماید و ما نیز آن را با افتخار به عنوان الگو به جهانیان معرفی می‌نماییم.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد