خانه » همه » مذهبی » آداب سفر ومسافرت-گردشگری

آداب سفر ومسافرت-گردشگری


آداب سفر ومسافرت-گردشگری

۱۳۹۲/۱۲/۲۵


۲۴۳ بازدید

سلام آداب سفر درقران واحادیث چگونه است ونظر قران درمورد گردشگری چیست


پرسشگر محترم با سلام و تشکر از ارتباطتان با این مرکز.بایدعرض کرد دین مبین اسلام داراى آیینى است که آداب اجتماعى و سلوک با مردم را در قالب اخلاقى و رفتار اجتماعى به مسلمانان توصیه مى کند. از جمله این تعالیم آداب سفر است و ما مختصراً به گوشه هایى از آن اشاره مى کنیم:
1 صدقه دادن که در مجامع روایى، ائمه اطهار علیهم السلام فرموده اند:
امام صادق صلى الله علیه وآله: افتتح سفرک بالصدقه (1) «سفرت را با صدقه شروع کن».
و نیز الصدقه تدفع البلاء(2) «صدقه بلاها را دفع مى کند».
2 گفتن بسم اللَّه هنگام سوار شدن به وسیله نقلیه.
3 خواندن آیه الکرسى «اللّهُ لا إِلهَ إِلاّ هُوَ الْحَىُّ الْقَیُّومُ لا تَأْخُذُهُ سِنَهٌ وَ لا نَوْمٌ لَهُ ما فِى السَّماواتِ وَ ما فِى اْلأَرْضِ مَنْ ذَا الَّذى یَشْفَعُ عِنْدَهُ إِلاّ بِإِذْنِهِ یَعْلَمُ ما بَیْنَ أَیْدیهِمْ وَ ما خَلْفَهُمْ وَ لا یُحیطُونَ بِشَىْ ءٍ مِنْ عِلْمِهِ إِلاّ بِما شاءَ وَسِعَ کُرْسِیُّهُ السَّماواتِ وَ اْلأَرْضَ وَ لا یَؤُدُهُ حِفْظُهُما وَ هُوَ الْعَلِىُّ الْعَظیمُ. لا إِکْراهَ فِى الدِّینِ قَدْ تَبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَىِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطّاغُوتِ وَ یُؤْمِنْ بِاللّهِ فقد استَمْسَکَ بِالْعُرْوَهِ الْوُثْقى لاَ انْفِصامَ لَها وَ اللّهُ سَمیعٌ عَلیمٌ. اللّهُ وَلِىُّ الَّذینَ آمَنُوا یُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُماتِ إِلَى النُّورِ وَ الَّذینَ کَفَرُوا أَوْلِیاؤُهُمُ الطّاغُوتُ یُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُماتِ أُولئِکَ أَصْحابُ النّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ»(3).
4 خواندن این جملات از آیات کریمه قرآن جهت حفظ وسیله نقلیه «لِتَسْتَوُوا عَلى ظُهُورِهِ ثُمَّ تَذْکُرُوا نِعْمَهَ رَبِّکُمْ إِذَا اسْتَوَیْتُمْ عَلَیْهِ وَ تَقُولُوا سُبْحانَ الَّذى سَخَّرَ لَنا هذا وَ ما کُنّا لَهُ مُقْرِنینَ»(4).
5 کمک و یارى همسفران، این وظیفه اجتماعى آن قدر مهم است که در روایت در فضیلت این کار آمده است که:
حضرت زین العابدین علیه السلام با اشخاص مختلف و ناآشنا سفر مى کرد تا بتواند به آن ها یارى و اعانت کند.
6 مراقبت کند که همسفر او به زحمت و سختى نیافتد و شخصى را براى سفر انتخاب کند که چون او بتواند خرج کند تا از این بابت شرمنده نگردد.
7 با همسفران به خوشخویى و سازش رفتار کند و زحمت و رنج شان را تحمل نماید.
8 دقت و مواظبت بر انجام واجبات، مخصوصاً نمازهاى روزانه و ترک محرمات به خصوص غیبت کردن.
9 لقمان حکیم به فرزندش امر مى کند که به هنگام سفر، در هر کارى با همسفران خود هماهنگى داشته باشد و براى تصمیمات مختلف با آنان مشورت نماید و با لبخند و سعه صدر با یکدیگر برخورد کنند.(5)
10 فبذل الزاد قله الخلاف على من صحبک و کثره ذکر اللَّه حسن الخلق المزاح فى غیر المعاصى (6) «از آنچه به همراه دارید دوستان را بى بهره نسازید و دشوارى و تلخى هاى سفر را بازگو نکنید و مزاح و خوشرویى را فراموش نکنید».
11 هرگز در مسافرت چیزى را به فال بد نگیرید.
12 در انتهاى سفر سوغاتى هر چند اندک براى دوستان و آشنایان در نظر بگیرید.
1- میزان الحکمه، ج 2، ص 1308،. 1365
2-وسائل الشیعه، ج 2، ص. 433
 3- بقره ، 257-. 255
 4-زخرف  آیه. 13
 5-بحارالانوار، ج 76، ح. 271
6- میزان الحکمه، ج 2، ص. 1310
ولی نظر قران درمورد گردشگری
آیات قرآن را در پیوند با این موضوع می توان به سه دسته تقسیم کرد:
الف- آیاتی که ترک جهانگری را سرزنش می کنند:‍
آیه 44 سوره فاطر در این باره می فرماید: «اولم یسیروا فی الارض فینظروا کیف کان عاقبة الذین من قبلهم و کانوا أشد منهم قوة ؛ آیا در زمین گردش نمی کنند تا بنگرند به چگونگی سرانجام کسانی که پیش از ایشان زندگی می کردند و از ایشان نیرومندتر بودند» و آیه 46 سوره حج «افلم یسیروا فی الارض فتکون لهم قلوب یعقلون بها» سیر و سیاحت را سبب تعقل و اندیشه و بالا رفتن سطح آگاهی و بینش انسان دانسته یعنی همان عنصری که بی تردید سنگ بنا و شالوده رشد و توسعه زندگی انسان در ابعاد گوناگون فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و… است زیرا یک جامعه بسته و بی خبر از دیگر ملتها، هیچ زمینه ای رشد شایسته و بایسته ندارد و از تجربیات و دست آوردهای علمی و فکری و اجتماعی دیگران محروم است.[1]این پرسش ها، ضمن تحریک و ایجاد و انگیزه در مسلمانان برای حرکت و گردش در اطراف و اکناف زمین و گشتن در جهان و سیر و سفر در طبیعت و کوه و دشت این نکته را مطرح می کند که برای دریافت سنتهای تاریخی و نگرش به عاقبت و پایان کار تمدن های عظیم و بناهای تاریخی و جغرافیایی، نباید تنها به مطالعه آثار پرداخت بلکه باید همت کرد و به آن مکان ها سفر کرد تا به رمز پیشرفتها و تمدن ها دست یافت و از فروپاشی و سقوط آنها درس عبرت گرفت و تجربه آموخت.[2]ب- آیاتی که به این کار فرمان می دهند:‍
آیه 137 سوره آل عمران:
«قد خلت من قبلکم سنن سیروا فی الارض فانظروا کیف کان عاقبة المکذبین ؛
پیش از شما مللی بودند و رفتند، در اطراف زمین گردش کنید و ببینید که آنان که وعده های خدا را تکذیب کردند چگونه هلاک شدند»
در این آیه کلمه سنن جمع سنت است که به معنای طریقت و روشی است که باید در مجتمع سیر شود، و این که امر فرموده در زمین سیر کنند برای این است که از سرگذشت امتهای گذشته عبرت بگیرند. قرآن کریم در بررسی تاریخ گذشتگان دورانهای گذشته را با زمان حاضر و زمان را با تاریخ گذشته پیوند می دهد و پیوند فکری و فرهنگی نسل حاضر با گذشتگان و مسئولیت آیندگان روشن می شود در این سنن پیشرفت و تعالی افراد باایمان و مجاهد و متحد و بیدار پیش بینی شده و شکست و نابودی ملتهای پراکنده و بی ایمان و آلوده به گناه نیز پیش بینی گردیده که در تاریخ بشریت ثبت است. آری تاریخ برای هر قومی اهمیت حیاتی دارد، تاریخ خصوصیات اخلاقی و کارهای نیک و بد تفکرات گذشتگان را برای ما بازگو می کند و علل سقوط و سعادت کامیابی و ناکامی جامعه را در اعصار و قرون مختلف نشان می دهد و در حقیقت تاریخ گذشتگان آینده زندگی و روحی و معنوی جامعه های بشری و هشداری است برای آیندگان. لذا قرآن مجید دستور می دهد که مسلمانان در روی زمین به سیر و سیاحت بپردازند و آثار گذشتگان را در دل زمین یا در روی خاک به چشم خود ببینند و از مشاهده آن عبرت گیرند.
آری در اسلام جهانگری وجود دارد و به آن اهمیت زیادی داده شده است اما نه بسان توریستهای هوسران و هوسباز امروز بلکه برای تحقیق و بررسی آثار و سرنوشت پیشینیان و مشاهده آثار عظمت خداوند در نقاط مختلف جهان. این همان چیزی است که قرآن نام آن را سیروا فی الارض گذارده و طی آیات متعددی به آن دستور داده است.
یکی از واژه هایی که در رابطه با گردشگری و جهانگری در قرآن مطرح شده است واژه سیاحت است لغت شناسان در توضیح آن چنین نوشته اند سائح به کسی گفته می شود که در زمین می چرخد و گردشگری می کند اصل این کلمه به معنای حرکت و رفتن مدام است و از این رو به انسان روزه دار سائح گفته می شود؛ زیرا در فرمانبری و اطاعت از خداوند و دوری گزیدن از خواسته های نفسانی در طول روز پی گیر و استوار است اصل یگانه در معنای این واژه حرکت و جریانی است که همراه با تدبر و تفکر باشد و به همین جهت است که به آب روان نیز سیح گفته می شود به خاطر اینکه آب جاری نرم و آرام راه را می گشاید و حرکت انسان ها آن گاه که بر اساس اندیشه و توجه وظیفه شناسایی باشد از همین مقوله است.
و آیه 112 سوره توبه اشاره به این مطلب دارد:
«التائبون العابدون الحامدون السائحون الراکعون الساجدون الامرون بالمعروف و الناهون عن المنکر و الحافظون لحدود الله و بشر المؤمنین ؛
مؤمنان همان توبه کاران عابد و ستایشگر روزه دار و رکوع گذاران سجده گذارند که امر به معروف و نهی از منکر می کنند و حافظان حدود خدایند و مؤمنان را بشارت بده»
مقصود از سیاحت به معنای سیر و گردش در زمین است در اینجا آن معنایی که با سیاق ترتیب مناسب تر است سیر و رفت و آمد در جایگاه های عبادت و مساجد این آیه مؤمنین را به نیکو صفاتشان توصیف می کند اوصافی مانند توبه، عبادت، گردش و رکوع و سجود. این صفات فردی ایشان است و بعد صفات اجتماعی ایشان را که ناشی از ایمان آنان است ذکر نمود و این صفات صفاتی هستند که ایمان شخص با آن کامل می شود و مؤمن با داشتن آنها مستوجب وعده قطعی خدا به بهشت و آن بشارتی است که خدا و رسول دادند. داشتن این صفات ملازم با قیام به حق خداست و قیام به حق خدا باعث می شود که خدا به حقی که بر خود واجب کرده و به وعده هایی که داده عمل کند.
در قرآن درباره مسئله گردشگری و هدف از گردشگری آیه های دیگری آمده است از جمله آیه 20 سوره عنکبوت «قل سیروا فی الارض فانظروا کیف بدأ الخلق ثم لله ینشئ النشاة الاخرة ان الله علی کل شیء قدیر ؛ بگو در زمین بگردید و بنگرید خداوند چگونه آفریشن را آغاز کرده است، سپس خداوند به همین گونه، جهان را ایجاد می کند خداوند یقیناً بر هر چیز تواناست» در این آیه مردم به سیر آفاقی در مسأله معاد دعوت می شوند. این آیه دستور به مطالعه حالات اقوام و موجودات دیگر می دهد تا حیات نخستین را در چهره های مختلف در شرایط کاملاً متفاوت ببینند و به عمومیت قدرت خدا آشنا شوند و به توانایی او بر اعاده این حیات پی ببرند. در حقیقت همان گونه که اثبات توحید، گاه از مشاهده آیات انفسی است و گاه «آیات آفاقی» اثبات معاد از هر و طریق صورت می گیرد این آیه می تواند برای دانشمندان معنی دقیق و عمیق تری ارائه دهد و آن اینکه بروند و آثار موجودات زنده ی نخستین را به صورت فسیل و غیر آن در اعماق دریاها، در دل کوه ها و در لابه لای طبقات زمین ببینند و به گوشه ای از اسرار آغاز حیات در کره زمین و عظمیت و قدرت خدا، پی ببرند و بدانند او بر اعاده حیات قادر است. واژه نشأت در اصل به معنی ایجاد و تربیت چیزی است و گاه از دنیا به نشأة اولی و از قیامت به نشأة آخرت تعبیر می شود و این آیه ان الله علی کل شیء قدیر، دلالت بر مطالعه وسیع دارد.
آیه 122 سوره توبه می فرماید:
«و ما کان المؤمنون لینفروا کافة فلولا نفر من کل فرقة منهم طائفة لیتفقهوا فی الدین و لینذروا قومهم اذا رجعوا الیهم لعلهم یحذرون ؛
مؤمنان همگی نتوانند سفر کنند از هر گروه ایشان دسته ای سفر نکنند تا در کار دین، دانش اندوزند و چون بازگشتند قوم خویش را بیم دهند شاید آنان بترسند»
این آیه برای آموختن علم و دانش است.
آیه این نکته را بیان می کند که برای مؤمنین سائر شهرهای غیرمدینه جائز نیست که همگی به سوی جهاد بروند چرا از شهری یک عده به سوی مدینه الرسول کوچ نمی کنند تا در آنجا احکام دین را یاد گرفته و عمل کنند و در مراجعت هموطنان خود را با نشر معارف دین انذار نموده، آثار مخالفت با اصول و فروع دین را گوشزد ایشان بکنند تا شاید بترسند و به سوی تقوی بگرایند. اولاً مقصود از تفقه در دین فهمیدن همه معارف دینی از اصول و فروع آن است، نه خصوص احکام عملی که فعلاً در لسان علمای دین کلمه فقه اصطلاح در آن شده به دلیل اینکه می فرمایند: «ولینذورا قومهم ؛ و قوم خود را انذار کنند و معلوم است که انذار با بیان فقه اصطلاحی، یعنی با گفتن مسائل علمی صورت نمی بندد بلکه احتیاج به بیان اصول عقاید دارد.
ثانیاً معلوم می شود که وظیفه کوچ دادن برای جهاد از طلبه علوم دینی برداشته شده و آیه شریفه بخوبی بر این معنا دلالت دارد. و همچنین آیات بسیار دیگری وجود دارد که دلالت بر مسئله گردشگری می کند از جمله آیات 11 سوره انعام: «قل سیروا فی الارض ثم انظروا کیف کان عاقبة المکذبین» و آیه 109 سوره یوسف: «فلم یسیروا فی الارض» و آیه 36 سوره نحل: «فسیروا فی الارض فانظروا کیف کان عاقبة المکذبین» آیه 46 سوره حج: «افلم یسیروا فی الارض» آیه 69 سوره نمل: «قل سیروا فی الارض» و آیه 20 سوره عنکبوت و 44 سوره فاطر و آیه 82 سوره غافر و آیه های 10 و 21 سوره محمد .
ج- آیاتی که به سیاحت و جهانگردی شماری از انسان ها برگزیده الهی اشاره می کند:‍
1- حضرت ابراهیم: تاریخ نویسان برای حضرت ابراهیم سه هجرت و مسافرت نقل کرده اند: الف- از زادگاهش بابل به سوی شام ب- از شام به مصر ج- برگشت از مصر به شام.
2- سفرهای فرزندان حضرت یعقوب: الف- سفر از کنعان به مصر به اتفاق همه فرزندان به جز بنیامین. ب- سفر به اتفاق و همراهی برادر یازدهمی به نام بنیامین ج- فرزندان یعقوب به همراهی پدر برای دیدن یوسف.
3- موسی و خضر: الف- نخستین سفر موسی از مصر به مدائن انجام گرفت و پیش از نبوت. ب- دومین سفر موسی پس از ازدواج با دختر شعیب از مدائن به سوی مصر بود که در طی همین سفر به پیامبری رسید ج- سفر موسی همراه بنی اسرائیل به سوی بیت المقدس که به قدرت خداوند دریا شکافته شد و موسی و همراهیان از آن گذشتند و فرعونیان در کام امواج دریا فرو رفتند و این آیتی بود برای پندگیری آیندگان. د- چهارمین سفر سرنوشت ساز موسی که به گردشگری و جهانگری شباهت کامل دارد آن بود که موسی برای دیدار و ملاقات با بنده شایسته خداوند حضرت خضر به سوی مجمع البحرین حرکت کرد.
4- ذوالقرنین: علامه می گوید که ذوالقرنین همان کوروش یکی از پادشاهان هخامنشی در فارس است که 560-539 پیش از میلاد می زیسته و او بوده که امپراطوری ایران را تأسیس کرد و میان دو مملکت فارس و ماد را جمع کرد و بابل را مسخر کرد و با یهود اجازه مراجعت از بابل به اورشلیم را صادر کرد و در بنای هیکل کمکها کرده و مصر را تسخیر کرد. آن گاه یونان را تصرف و به طرف مغرب رهسپار شد و به سوی مشرق رفته تا اقصی نقطه مشرق پیش رفت. ذوالقرنین جهانگردی صاحب هنر و دیندار هدف دار بود و با عنایت و مدد خداوندی از وسیله سریع السیر و شتابنده ای برخوردار بوده که دشت هامون و کوه و کویر را درمی نوردیده و با این وسیله زمین پیما به شرق و غرب جهان آن روزگار گام نهاده است و زندگی پر تحرک و پر کاری داشته که گردشگری و سیر و سفر جزء اساسی و بنیادی آن را تشکیل داده است. در سفر به غرب منظره غروب خورشید در میان دریا او را به یاد کارگاه ذوب فلزات انداخته و همین نکته می رساند که او را هنرمندان و مهندسان زمان خویش بوده وقتی سفر خود را به غرب پایان داد سپس عزم شرق کرد. در این مسیر راه پیمود تا به خواستگاه خورشید رسید در این بخش از سفر به مردمی برخورد که در سطحی پایین تر از لحاظ فرهنگی می زیستند با پوشش اندکی که بدن آنها را در برابر آفتاب نمی پوشانید زندگی می کردند خانه و مسکن نداشتند و از امکانات نخستین زندگی محروم بودند و به این منوال زندگی می گذراندند. ذوالقرنین از شخصیتهای بوده که با عقل و درایت و مدیریت شایسته و بهره گیری از امکانات مادی و معنوی، بهترین و پیشرفته ترین استفاده ها را کرده و به سیر و سیاحت و گردشگری و جهانگری گامهای سودمند و سازنده ای در رفع محرومیت ها و دفع جنایتهای جامعه خویش برداشته است.
5- حضرت عیسی مصداق کامل و روشنی از گردشگران و جهانگردان دنیا به شمار میرود. امام صادق علی السلام درباره این ویژگی حضرت عیسی می فرمایند: گردش کردن و مسافرت در بین شهرها و آبادیها جزء شریعت حضرت عیسی به شمار رفته است.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد