۱۳۹۵/۰۶/۰۴
–
۴۹۸ بازدید
سلام.آیاانسان درطول عمربه بیشتررشته هاعلم پیداکندبهتراست یااینکه یک رشته راتخصصی بخواند؟درپیشگاه الهی کدام یکبهتره؟وفرق تخصص باافراط درچیست؟
پرسشگر گرامی، به نکات زیر توجه نمایید :
نکته اول
تخصصگرایی که امروزه ازضرورت های زندگی اجتماعی محسوب می شود به عنوان یک اصل عقلایی پذیرفته شده است و دلیل ان نیز این است که یک انسان به دلیل محدودیت عمر و توان فکری نمی تواند در همه زمینه های علمی تخصص پیدا کند پس به لحاظ عقلانی بهتر است هر فرد در یک یا چند زمینه محدود تخصص پیدا کند و دیگران از این تخصص او بهره برند و وقتی در جامعه هر فردی یک تخصص داشته باشد همه نیازهای عمومی جامعه پاسخ داده خواهد شد. این یک اصل عقلی است و در فقه شیعه نیز یکی از منابع استنباط عقل است و در اصطلاح فقها(کل ما حکم به العقل حکم به الشرع: هرچیزی عقل به ان حکم کند شرع نیز به ان حکم میکند).
نکته دوم
در منطق اسلام بین دو حوزه در رفتارانسانی تفاوت قائل شده اند زمینه اول مبانی نظری(اعتقادات) یک فرد مسلمان است که در این زمینه همه مسلمانان باید در ان تا حد زیادی اطلاعات داشته باشند دراین سطح فارغ از تخصص و موقعیت شغلی و اجتماعی هرفرد مسلمانا باید در اعتقادات و اصل دین با تحقیق و استدلال منطقی این اعتقادات را بپذیرد و با مطالعه و مشاوره این اصول را برای خود به روشنی تبیین کند.(دراین مرحله هیچ تفاوتی بین تخصص های مختلف نیست و همه مسلمانان باید در زمینه اعتقادات به صورت استدلالی مجهز باشند) اما در زمینه عملی (فروع دین) به دلیل اینکه در همه افعال ورفتارانسانها باید براساس حکم اسلامی باشد نیاز به متخصصانی است که درحوزه عملی وظیفه مکلف را بیان کنند این وظیفه تبیین عملی(فروع) برعهده متخصصانی است که سالها در مبانی دینی تحقیق میکنند و امروزه از انها به مراجع دینی و یا روحانیت یاد میکنیم در نتیجه در اسلام هرچند در اعتقادات همه افراد موظفند شخصا این اصول را به صورت استدلالی بررسی کنند اما در زمینه فروع دین به دلیل گستردگی ان باید به متخصصانی رجوع شود که در این زمینه تخصص دارند. با توجه به اینکه اسلام یک دین فردی و اجتماعی است و در هر زمینه باید نظر دین را در مورد ان موضوع دانست، مراجعه به روحانیت زیاد است و این به دلیل گستردگی حوزه مسائل دینی است و به معنای دخالت روحانیت در هر کاری نیست مثلا هیچ روحانی در کار تکنیکی یک مکانیک، خیاط، نجار و..نظر نمیدهد اما میتواند به مکانیک بگوید اگر کم کری کنی حرام است یا به بقال بگوید کم فروشی کردن حرام است. پس این دامنه گسترده احکام اسلامی در همه شئون فردی و اجتماعی موجب گستردگی وظیف روحانیت و مراجعه تقلید شده است تا وظیفه هر فرد مسلمان در هر شغلی را بیان کنند و این به معنای دخالت در غیر تخصص خودشان نیست.
نکته سوم
همان طور که هیچ فردی وقتی بیمارمی شود شک ندارد که باید به پزشک مراجعه کند و بعد از اینکه پزشک نسخه ای برای او فراهم کرد در عمل کردن به ان شک نمیکند و براساس دستور العمل پزشک درمانرا طی میکند در زمینه فروع دین و مسائل شرعی نیز مسلمانان باید به متخصص این مسائل(مراجع تقلید) رجوع کنند(بر اساس همان دلیل عقل که در هر زمینه ای غیر متخصص باید به متخصص مراجعه کند)
نکته چهارم
در اسلام هر چند تخصص پیدا کردن در یک زمینه و یا چند زمینه که انسان توانایی ان را دارد، به رسمیت شناخته شده است اما این تخصص گرایی به معنای عدم اطلاع از دیگر شرایط اجتماعی نیست بلکه یک انسان مسلمان باید زمان شناس، اسلام شناس و در مرحله بعد نیز برای امرار معاش در یک زمینه تکنیکی متخصص باشد اما این تخصص متاخر از مسلمان بودن اوست به این معنا که او ابتدائا مسلمان است و بعدا مکانیک یا معلم و …پس با توجه به مسلمان بودنش باید از شرایط اجتماعی و زمانه اگاهی داشته باشد و دراسلام اساسا انسان تک بعدی مطرح نیست بلکه توانایی بدنی و روحی انسان میتواند او را یک انسان چند وجهی بار اورد که علی رغم تخصص در یک یا چند زمینه از شرایط اجتماعی و مسائل عمومی جامعه نیز مطلع باشد. و درمورد ائمه(علیهم الاسلام) به دلیل اینکه نمونه یک انسان کامل اند و به علم الهی متصل اند ازهمه علوم کامل ترین بهره را دارند و نمونه ان امام صادق علیه الاسلام، که در زمینه های مختلف علمی(شیمی ، فیزیک و …) شاگردان زیادی داشت و یا ائمه دیگر که در سنین کودکی پاسخگوی پبهات اعتقادی زیادی بودند در نتیجه در اسلام هر مسلمان فارغ از تخصص حرفه ای خود باید در زمینه اعتقادات یک اسلام شناس باشد و در زمینه فروع دین به متخصصان ان(مراجع و روحانیت) مراجعه کند و با توجه به اقتضای زندگی امروزی هر فرد رو به یک تخصص میاورد که از نظر اسلام مسئله ای عقلانی و مورد پذیرش است اما اشتغال به این تخصص نباید او را ازاگاهی شرایط اجتماعی باز دارد بلکه باید یک مسلمان، زمان شناس و متخصص باشد و این اصل نیز که هرفرد در زمینه ای که تخصص ندارد به متخصص رجوع کند نیز به رسمیت شناخته شده است .
موفق و موید باشید، باز هم با ما سخن بگویید.
نکته اول
تخصصگرایی که امروزه ازضرورت های زندگی اجتماعی محسوب می شود به عنوان یک اصل عقلایی پذیرفته شده است و دلیل ان نیز این است که یک انسان به دلیل محدودیت عمر و توان فکری نمی تواند در همه زمینه های علمی تخصص پیدا کند پس به لحاظ عقلانی بهتر است هر فرد در یک یا چند زمینه محدود تخصص پیدا کند و دیگران از این تخصص او بهره برند و وقتی در جامعه هر فردی یک تخصص داشته باشد همه نیازهای عمومی جامعه پاسخ داده خواهد شد. این یک اصل عقلی است و در فقه شیعه نیز یکی از منابع استنباط عقل است و در اصطلاح فقها(کل ما حکم به العقل حکم به الشرع: هرچیزی عقل به ان حکم کند شرع نیز به ان حکم میکند).
نکته دوم
در منطق اسلام بین دو حوزه در رفتارانسانی تفاوت قائل شده اند زمینه اول مبانی نظری(اعتقادات) یک فرد مسلمان است که در این زمینه همه مسلمانان باید در ان تا حد زیادی اطلاعات داشته باشند دراین سطح فارغ از تخصص و موقعیت شغلی و اجتماعی هرفرد مسلمانا باید در اعتقادات و اصل دین با تحقیق و استدلال منطقی این اعتقادات را بپذیرد و با مطالعه و مشاوره این اصول را برای خود به روشنی تبیین کند.(دراین مرحله هیچ تفاوتی بین تخصص های مختلف نیست و همه مسلمانان باید در زمینه اعتقادات به صورت استدلالی مجهز باشند) اما در زمینه عملی (فروع دین) به دلیل اینکه در همه افعال ورفتارانسانها باید براساس حکم اسلامی باشد نیاز به متخصصانی است که درحوزه عملی وظیفه مکلف را بیان کنند این وظیفه تبیین عملی(فروع) برعهده متخصصانی است که سالها در مبانی دینی تحقیق میکنند و امروزه از انها به مراجع دینی و یا روحانیت یاد میکنیم در نتیجه در اسلام هرچند در اعتقادات همه افراد موظفند شخصا این اصول را به صورت استدلالی بررسی کنند اما در زمینه فروع دین به دلیل گستردگی ان باید به متخصصانی رجوع شود که در این زمینه تخصص دارند. با توجه به اینکه اسلام یک دین فردی و اجتماعی است و در هر زمینه باید نظر دین را در مورد ان موضوع دانست، مراجعه به روحانیت زیاد است و این به دلیل گستردگی حوزه مسائل دینی است و به معنای دخالت روحانیت در هر کاری نیست مثلا هیچ روحانی در کار تکنیکی یک مکانیک، خیاط، نجار و..نظر نمیدهد اما میتواند به مکانیک بگوید اگر کم کری کنی حرام است یا به بقال بگوید کم فروشی کردن حرام است. پس این دامنه گسترده احکام اسلامی در همه شئون فردی و اجتماعی موجب گستردگی وظیف روحانیت و مراجعه تقلید شده است تا وظیفه هر فرد مسلمان در هر شغلی را بیان کنند و این به معنای دخالت در غیر تخصص خودشان نیست.
نکته سوم
همان طور که هیچ فردی وقتی بیمارمی شود شک ندارد که باید به پزشک مراجعه کند و بعد از اینکه پزشک نسخه ای برای او فراهم کرد در عمل کردن به ان شک نمیکند و براساس دستور العمل پزشک درمانرا طی میکند در زمینه فروع دین و مسائل شرعی نیز مسلمانان باید به متخصص این مسائل(مراجع تقلید) رجوع کنند(بر اساس همان دلیل عقل که در هر زمینه ای غیر متخصص باید به متخصص مراجعه کند)
نکته چهارم
در اسلام هر چند تخصص پیدا کردن در یک زمینه و یا چند زمینه که انسان توانایی ان را دارد، به رسمیت شناخته شده است اما این تخصص گرایی به معنای عدم اطلاع از دیگر شرایط اجتماعی نیست بلکه یک انسان مسلمان باید زمان شناس، اسلام شناس و در مرحله بعد نیز برای امرار معاش در یک زمینه تکنیکی متخصص باشد اما این تخصص متاخر از مسلمان بودن اوست به این معنا که او ابتدائا مسلمان است و بعدا مکانیک یا معلم و …پس با توجه به مسلمان بودنش باید از شرایط اجتماعی و زمانه اگاهی داشته باشد و دراسلام اساسا انسان تک بعدی مطرح نیست بلکه توانایی بدنی و روحی انسان میتواند او را یک انسان چند وجهی بار اورد که علی رغم تخصص در یک یا چند زمینه از شرایط اجتماعی و مسائل عمومی جامعه نیز مطلع باشد. و درمورد ائمه(علیهم الاسلام) به دلیل اینکه نمونه یک انسان کامل اند و به علم الهی متصل اند ازهمه علوم کامل ترین بهره را دارند و نمونه ان امام صادق علیه الاسلام، که در زمینه های مختلف علمی(شیمی ، فیزیک و …) شاگردان زیادی داشت و یا ائمه دیگر که در سنین کودکی پاسخگوی پبهات اعتقادی زیادی بودند در نتیجه در اسلام هر مسلمان فارغ از تخصص حرفه ای خود باید در زمینه اعتقادات یک اسلام شناس باشد و در زمینه فروع دین به متخصصان ان(مراجع و روحانیت) مراجعه کند و با توجه به اقتضای زندگی امروزی هر فرد رو به یک تخصص میاورد که از نظر اسلام مسئله ای عقلانی و مورد پذیرش است اما اشتغال به این تخصص نباید او را ازاگاهی شرایط اجتماعی باز دارد بلکه باید یک مسلمان، زمان شناس و متخصص باشد و این اصل نیز که هرفرد در زمینه ای که تخصص ندارد به متخصص رجوع کند نیز به رسمیت شناخته شده است .
موفق و موید باشید، باز هم با ما سخن بگویید.