۱۳۹۴/۰۶/۲۲
–
۲۸۸ بازدید
شبیه سازی حیوانات یا انسان با اینکه خداوند آفریننده است چگونه قابل جمع است؟
با تأمل در نحوه خالقیت و فاعلیت خداوند متعال در عالم هستی و این که نظام هستی یک نظام علی و معلولی است جواب این شبهه و شبهاتی از این قبیل روشن می شود و معلوم می شود که مسأله شبیه سازی هیچ تفاوتی با ایجاد انسان در رحم مادر ندارد در ابتداء ذکر این نکته ضروری است که نظام هستی دارای قوانین و سننی است که از مهمترین آنها قانون علیت است که اگر تمام شرایط و زمینه ها و اجزاء علی محقق شد و مانعی هم نبود تحقق معلول ضرورت پیدا می کند و تخلف محال است چنانچه اگر بعضی از اجزاء علت محقق نبود یا مانعی در بین بود تحقق معلول محال است. حال باید دید نقش پدر و مادر در ایجاد فرزند در رحم مادر چگونه است. روشن است که پدر و مادر ایجاد کننده زمینه حیات فرزند هستند بدین معنا که با ریخته شدن نطفه در رحم مادر و گذشتن مدتی زمینه برای اعطاء حیات از جانب خداوند آماده می شود و پدر و مادر به عنوان علل معده در اینجا دخیل بوده اند که اگر این زمینه توسط والدین ایجاد نشود تولد فرزند محال است مگر از طریق اعجاز و اگر شرایط افاضه حیات کاملا فراهم شود اعطاء حیات ضرورت پیدا می کند. حال این ایجاد زمینه گاه به صورت معمولی و طبیعی است مثل تخم مرغی که زیر بدن مرغ با حرارت بدن مرغ در مدت معین مثلا سه هفته متوالی قابلیت اعطاء حیات پیدا می کند حال ممکن است انسان همین زمینه را در جایی غیر از زیر بدن مرغ و در مدتی کمتر ایجاد کند خوب وقتی زمینه ایجاد شود به قانون علیت اعطاء حیات ضرورت پیدا می کند حال اگر انسان موفق به شبیه سازی شود معنایش این است که انسان توانسته در جای خارج از رحم قابلیت اعطاء حیات در موجودی را ایجاد کند واز این جهت که نقش انسان تنها اعداد و آماده کردن زمینه اعطاء حیات است فرقی بین ریختن نطفه در رحم و شبیه سازی نیست بهتر است این شبهه و جوابش را عینا از زبان گویای استاد مطهری نقل کنم: ایشان می فرمایند: آیا اگر بشر روزی موفق شد و قانون خلقت جانداران را کشف کرد – همان طوری که بسیاری از قوانین دیگر موجودات را کشف کرده – و تمام شرایط و اجزاء مادی ترکیب موجود زنده را به دست آورد آیا آن موجود مصنوعی حیات پیدا می کند؟ جواب این سؤال این است که قطعا حیات پیدا می کند زیرا محال است که شرایط وجود یک افاضه کاملا فراهم شود و آن افاضه تحقق پیدا نکند… در اینجا ممکن است این شبهه باز در اذهان بیاید که پس تکلیف آن مطلب که حیات فقط به دست خداست و غیر خدا از حریم عمل احیاء و اماته بیرون است چه می شود و قبلا گفتیم که این مطلب را خود قرآن کریم هم قبول کرده است جواب این مطلب پس از تذکر مطالب گذشته واضح است اگر بشر روزی چنین توفیقی حاصل کند منتها کاری که کرده این است که توانسته شرایط حیات را فراهم کند نه این که حیات را بیافریند. بشر حیات نمی دهد قابلیت ماده را برای افاضه حیات را کامل می کند و به اصطلاح بشر فاعل حرکت است نه مفیض وجود بشر اگر روزی چنین توفیقی حاصل کند از نظر کشف علمی کار مهمی کرده ولی از نظر دخالت در ایجاد حیات همان مقدار دخالت دارد که پدر و مادر در ایجاد حیات فرزند دخالت دارند… گو این که بشر می تواند با کشف قوانین افاضه و قبض حیات، موجبات ماده ای را برای حیات فراهم کند یا از بین ببرد (مجموعه آثار، ج 13، ص 58 و 59).
از این بیان – استاد جواب ذیل سؤال هم روشن می شود این که در چهار ماهگی روح در جسم حلول می کند [که البته این مطلب در آیات قرآن کریم نیامده] در صورتی است که در رحم باشد یعنی در رحم در این مدت جنین آمادگی و لوج روح پیدا می کند اما در غیر رحم ممکن است زمان ایجاد این زمینه کمتر یا بیشتر شود.
این جواب، جوابی بود که در سطح معمولی به این قبیل سؤالات داده می شود اما در سطح بالاتر به اقتضاء توحید در فاعلیت باید گفت که هر چه در عالم هستی محقق می شود فعل حق است اگر انسان فعلی را انجام می دهد خود انسان و علم و فکر قدرتش همه از قبل ذات حق است و فاعلیت انسان در طول فاعلیت حق است به همین خاطر خداوند متعال اماته و میراندن را که مقابل احیاء و زنده کردن است در بعضی آیات نسبت به فرشته مرگ می دهد «قل یتوفاکم ملک الموت»؛ (سجده، آیه 11).
در بعضی آیات نسبت به فرستادگان توفته رسلنا (انعام، آیه 61).
و در جای دیگر نسبت به خودش می دهد «الله یتوفی الانفس» (زمر، آیه 42).
ابتدا ممکن است کسی بگوید در این آیات تناقض وجود دارد. ولی حقیقت امر این است که این ارتباط ارتباط طولی است یعنی آنچه مؤثر حقیقی است اراده خداست که در رأس همه چیز قرار دارد مولد همه نیروها و فعالیت ها اوست اراده اوست که از راه ملک الموت جریان پیدا می کند. همین طور در زمینه احیاء اراده اوست که از کانال انسان تحقق پیدا می کند و اوست که ممکن است به انسان قدرت احیاء بدهد و این معنای سطر اول است که عرض کردم با تأمل در نحوه فاعلیت حق جواب سؤال روشن می شود. جهت تحقیق کامل در این زمینه ر.ک:
– اصالت روح، استاد سبحانی
– معارف قرآن، استاد مصباح یزدی
– مقالات فلسفی
– قرآن و مسأله حیات، استاد مطهری
– معرفت نفس، استاد حسن زاده آملی
از این بیان – استاد جواب ذیل سؤال هم روشن می شود این که در چهار ماهگی روح در جسم حلول می کند [که البته این مطلب در آیات قرآن کریم نیامده] در صورتی است که در رحم باشد یعنی در رحم در این مدت جنین آمادگی و لوج روح پیدا می کند اما در غیر رحم ممکن است زمان ایجاد این زمینه کمتر یا بیشتر شود.
این جواب، جوابی بود که در سطح معمولی به این قبیل سؤالات داده می شود اما در سطح بالاتر به اقتضاء توحید در فاعلیت باید گفت که هر چه در عالم هستی محقق می شود فعل حق است اگر انسان فعلی را انجام می دهد خود انسان و علم و فکر قدرتش همه از قبل ذات حق است و فاعلیت انسان در طول فاعلیت حق است به همین خاطر خداوند متعال اماته و میراندن را که مقابل احیاء و زنده کردن است در بعضی آیات نسبت به فرشته مرگ می دهد «قل یتوفاکم ملک الموت»؛ (سجده، آیه 11).
در بعضی آیات نسبت به فرستادگان توفته رسلنا (انعام، آیه 61).
و در جای دیگر نسبت به خودش می دهد «الله یتوفی الانفس» (زمر، آیه 42).
ابتدا ممکن است کسی بگوید در این آیات تناقض وجود دارد. ولی حقیقت امر این است که این ارتباط ارتباط طولی است یعنی آنچه مؤثر حقیقی است اراده خداست که در رأس همه چیز قرار دارد مولد همه نیروها و فعالیت ها اوست اراده اوست که از راه ملک الموت جریان پیدا می کند. همین طور در زمینه احیاء اراده اوست که از کانال انسان تحقق پیدا می کند و اوست که ممکن است به انسان قدرت احیاء بدهد و این معنای سطر اول است که عرض کردم با تأمل در نحوه فاعلیت حق جواب سؤال روشن می شود. جهت تحقیق کامل در این زمینه ر.ک:
– اصالت روح، استاد سبحانی
– معارف قرآن، استاد مصباح یزدی
– مقالات فلسفی
– قرآن و مسأله حیات، استاد مطهری
– معرفت نفس، استاد حسن زاده آملی