آیا قرآن از فرهنگ عرب عصر نزول متأثر است؟
۱۳۹۴/۱۰/۰۷
–
۵۱۵ بازدید
برخی معتقدند که قرآن از فرهنگ جاهلی عرب زمان نزول، متأثر بوده! آیا چنین اعتقادی صحیح است؟
قرآن در آیات متعدد از دوره جاهلی عرب یاد کرده و آن را سرزنش کرده است. چون دوره جاهلی آکنده از گمانهای بیاساس نسبت به خداست (آل عمران / 154) و قانونگزاری در فرهنگ جاهلی گرفتار کژی و انحراف است (مائده / 50) و اخلاق جاهلی نامناسب است (فتح / 26) و اصولاً اینکه قرآن از دوره پش از اسلام با عنوان «الجاهلیة الاولی» دوران نادانی و سبک سری (احزاب / 33) یاد کرده است. خود گواه آن است که قرآن نگاه منفی به فرهنگ آن دوره که قرآن تحت تأثیر فرهنگ زمانه قرار نگرفته است بلکه به نوعی با آن مقابله کرده است.البته در موارد متعددی نیز قرآن با عناصر خاص فرهنگ عرب جاهلی به مبارزه برخاسته است که در ادامه گزارش خواهیم کرد. تقابل آموزههای قرآنی با عناصر فرهنگی زمانه
در فرهنگ عرب جاهلی عناصری عقیدتی، اخلاقی و رفتاری وجود داشت که قرآن به مقابله با آنها پرداخت و آنها را از صحنه جزیرة العرب یا به کلی حذف کرد یا به انزوا کشاند؛ و عناصر صحیح یا جدید در برابر آنها مطرح کرد از جمله:
1. کفر ـ ایمان (در سورهها و آیات متعدد)
2. شرک ـ توحید (سوره توحید و …)
4. فرزند انگاری برای خدا ـ نفی فرزند خدا (سوره توحید)
5. دختر انگاری فرشتگان ـ نفی دختر انگاری فرشتگان (نجم / 27)
6. انحراف در مناسک وعبادت ـ نفی انحرافات (انفال 36 و بقره / 189)
7. صفات زشت اخلاقی ـ نفی صفات زشت اخلاقی (نحل / 22 ـ لقمان / 6 ـ یونس / 7)
8 . انحرافات جنسی ـ مقابله با انحرافات جنسی (نور / 2 و ….)
9. تضییع حقوق زنان ـ دفاع از حقوق زنان (تکویر / 8 و …)
10. طلاقهای نابهجا ـ نفی ظهار و … (مجادله / 2 و 3)
این موارد و دهها موردمشابه دیگر که در مباحث بعدی خواهد آمد نشان میدهد که قرآن نه تنها تحت تأثیر کامل فرهنگ زمانه قرار نگرفته است بلکه آموزههای قرآنی در برابر عناصر فرهنگ عرب جاهلی قرار گرفته است.
حق بودن قرآن
تعارض تأثیری پذیری کامل قرآن از فرهنگ زمانه با حقانیت قرآن:
قرآن خود را کتاب حق معرفی میکند:
إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ ؛ (نساء / 105) و مشابه آن در سوره بقره / 176 و آل عمران / 108 و … و در جای دیگر یادآور میشود که باطل در قرآن راه ندارد:
وَإِنَّهُ لَکِتَابٌ عَزِیزٌ * لاَ یَأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِن بَیْنِ یَدَیْهِ وَلاَ مِنْ خَلْفِهِ تَنزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ ؛ «آن (قرآن) کتابى شکست ناپذیر است * که باطل از پیش روى آن و پشت سرش به سراغ آن نمى آید؛ (زیرا این) فروفرستاده اى از جانب (خداى) فرزانه ى ستوده است». (فصلت / 41 ـ 42)
حق به معنای ثبوت داشتن به همراه مطابقت با واقع است.[1]و باطل به معنای چیزی است که ثبات ندارد و برای آن واقعیتی نیست.[2]آری باطل هیچ زمان و مکانی در قرآن راه پیدا نمیکند و این کتابی جاودانی است که مطالب آن درست و مطابق واقع است. چون بر اساس علم و حکمت است.
در حالی که فرهنگ جاهلیت عرب بر اساس جهل و خرافات وکژی پایهگذاری شده بود. ومطالب جاهلانه و خرافی مطابق واقع نیست و ثبات ندارد بلکه با مطالب باطل آمیخته است.
بنابراین قرآن که کتاب حق و از طرف حق نازل شده نمیتواند تحت تأثیر فرهنگ جاهلی ناحق و باطل قرار گیرد.
و اصولاً یکی از نامها و اوصاف قرآن «فرقان» است (فرقان / 1 و بقره / 185) که به معنای جدا کننده حق از باطل است و قرآن از کژیها و مطالب انحرافی به دور است (کهف / 1 و زمر / 28).
پی نوشت ها:
[1]. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، مصطفوی، ج 2، ص 283 ماده «حق».
[2]. همان، ج 1، ص 273.
در فرهنگ عرب جاهلی عناصری عقیدتی، اخلاقی و رفتاری وجود داشت که قرآن به مقابله با آنها پرداخت و آنها را از صحنه جزیرة العرب یا به کلی حذف کرد یا به انزوا کشاند؛ و عناصر صحیح یا جدید در برابر آنها مطرح کرد از جمله:
1. کفر ـ ایمان (در سورهها و آیات متعدد)
2. شرک ـ توحید (سوره توحید و …)
4. فرزند انگاری برای خدا ـ نفی فرزند خدا (سوره توحید)
5. دختر انگاری فرشتگان ـ نفی دختر انگاری فرشتگان (نجم / 27)
6. انحراف در مناسک وعبادت ـ نفی انحرافات (انفال 36 و بقره / 189)
7. صفات زشت اخلاقی ـ نفی صفات زشت اخلاقی (نحل / 22 ـ لقمان / 6 ـ یونس / 7)
8 . انحرافات جنسی ـ مقابله با انحرافات جنسی (نور / 2 و ….)
9. تضییع حقوق زنان ـ دفاع از حقوق زنان (تکویر / 8 و …)
10. طلاقهای نابهجا ـ نفی ظهار و … (مجادله / 2 و 3)
این موارد و دهها موردمشابه دیگر که در مباحث بعدی خواهد آمد نشان میدهد که قرآن نه تنها تحت تأثیر کامل فرهنگ زمانه قرار نگرفته است بلکه آموزههای قرآنی در برابر عناصر فرهنگ عرب جاهلی قرار گرفته است.
حق بودن قرآن
تعارض تأثیری پذیری کامل قرآن از فرهنگ زمانه با حقانیت قرآن:
قرآن خود را کتاب حق معرفی میکند:
إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَیْکَ الْکِتَابَ بِالْحَقِّ ؛ (نساء / 105) و مشابه آن در سوره بقره / 176 و آل عمران / 108 و … و در جای دیگر یادآور میشود که باطل در قرآن راه ندارد:
وَإِنَّهُ لَکِتَابٌ عَزِیزٌ * لاَ یَأْتِیهِ الْبَاطِلُ مِن بَیْنِ یَدَیْهِ وَلاَ مِنْ خَلْفِهِ تَنزِیلٌ مِنْ حَکِیمٍ حَمِیدٍ ؛ «آن (قرآن) کتابى شکست ناپذیر است * که باطل از پیش روى آن و پشت سرش به سراغ آن نمى آید؛ (زیرا این) فروفرستاده اى از جانب (خداى) فرزانه ى ستوده است». (فصلت / 41 ـ 42)
حق به معنای ثبوت داشتن به همراه مطابقت با واقع است.[1]و باطل به معنای چیزی است که ثبات ندارد و برای آن واقعیتی نیست.[2]آری باطل هیچ زمان و مکانی در قرآن راه پیدا نمیکند و این کتابی جاودانی است که مطالب آن درست و مطابق واقع است. چون بر اساس علم و حکمت است.
در حالی که فرهنگ جاهلیت عرب بر اساس جهل و خرافات وکژی پایهگذاری شده بود. ومطالب جاهلانه و خرافی مطابق واقع نیست و ثبات ندارد بلکه با مطالب باطل آمیخته است.
بنابراین قرآن که کتاب حق و از طرف حق نازل شده نمیتواند تحت تأثیر فرهنگ جاهلی ناحق و باطل قرار گیرد.
و اصولاً یکی از نامها و اوصاف قرآن «فرقان» است (فرقان / 1 و بقره / 185) که به معنای جدا کننده حق از باطل است و قرآن از کژیها و مطالب انحرافی به دور است (کهف / 1 و زمر / 28).
پی نوشت ها:
[1]. التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، مصطفوی، ج 2، ص 283 ماده «حق».
[2]. همان، ج 1، ص 273.