طلسمات

خانه » همه » مذهبی » آینده گرایی در آیین بودا

آینده گرایی در آیین بودا


آینده گرایی در آیین بودا

۱۳۹۴/۱۰/۳۰


۲۱۳ بازدید

آینده گرایی در آیین بودا

آیین بودا حدود ۲۵۰۰ سال پیش، بر اساس تعالیم شاهزاده ای از هند شمالی ( نپال امروزی ) به نام « سیدارته گئوتَمه » (۱) شکل گرفت. او در جست و جوی حقیقت زندگی، قصر پدر را ترک گفت و به گروهی مرتاض پیوست. پس از مدتی که از همراهی با مرتاضان نتیجه نگرفت، خود به مراقبه (۲) مشغول شد و سرانجام راهی به رهایی از چرخه ی سنساره (۳) ( تناسخ ) یافت. راه وی از مرتاضان متعادل تر بود و هم زمان با کشف این راه به بیداری درون، روشن شدگی (۴) و نیروانه (۵) رسید و از این رو به « بودا » (۶) ملقب شد. بعد از او آیین وی را دیگران و در مکاتب مشابه ادامه دادند. (۷)

آینده گرایی در آیین بودا

آیین بودا حدود 2500 سال پیش، بر اساس تعالیم شاهزاده ای از هند شمالی ( نپال امروزی ) به نام « سیدارته گئوتَمه » (1) شکل گرفت. او در جست و جوی حقیقت زندگی، قصر پدر را ترک گفت و به گروهی مرتاض پیوست. پس از مدتی که از همراهی با مرتاضان نتیجه نگرفت، خود به مراقبه (2) مشغول شد و سرانجام راهی به رهایی از چرخه ی سنساره (3) ( تناسخ ) یافت. راه وی از مرتاضان متعادل تر بود و هم زمان با کشف این راه به بیداری درون، روشن شدگی (4) و نیروانه (5) رسید و از این رو به « بودا » (6) ملقب شد. بعد از او آیین وی را دیگران و در مکاتب مشابه ادامه دادند. (7)

طبق دیدگاه آیین بودا، جهانی متشکل از جهان های بی شمار وجود دارد. موجودات در پاسخ به کردارهای خیر و شر، تحت فرایندی توقف ناپذیر، در منطقه ای که شایسته ی آن هستند، تولدی دوباره می یابند. فراتر از تمام جهان ها، نیروانه وجود دارد که حصول آن رستگاری و نجات از چرخه تناسخ را در بر خواهد داشت.

هر یک از این جهان های بی شمار، از دوره هایی ویران گر و خلقتی مجدد عبور می کنند. حال اگر در این آیین بتوان در مجموع، چیزی به عنوان آخرالزمان فرض کرد، تمنای رستگاری غایی از چرخه ی تولد دوباره و نسخ نهایی از رنج توأم با آن است که در نهایت، آموزه های بودا محقق خواهد شد. بر اساس این نگرش، آیین بودا دارای فرجام شناسی نیست و این نجات، تنها رهایی از چرخه ای است که آغاز و انتهایی ندارد. (8)

هم چنین گرایش دیگری به نجات در میان بودایی ها دیده می شود. این گرایش به آینده گرایی و فرجام شناسی نزدیک تر است و عبارت است از اعتقاد به منجی موعودی به نام « میتریه » (9) که روزی ظهور می کند و جهان را از تیرگی، جهالت و ظلم به حقیقت و روشنایی رهنمون خواهد کرد. درباره این که دلیل گرایش مردم به این منجی چیست، نظریات متعددی بیان شده که مهم ترین آن ها سه نظریه است: (10)

1. مهم ترین نظریه ها نظریه ی « افول درمه » است. نظریه ی افول درمه یا زمان بندی آموزه ها در سخنان بودا ریشه دارد که پیش بینی کرده بود روزی آیین ( درمه ) افول می کند و انسانی کامل همانند بودا، درمه ی افول کرده را بار دیگر احیا خواهد کرد؛ از این رو مسئله ی « دوران های درمه » مطرح شد که می گوید افول درمه در طول زمان، به مرور اتفاق می افتد و زیرمجموعه ای از یک دوران کیهان شناسی است که دوران کنونی محسوب می شود.

2. نظریه ی دیگری می گوید که دلیل ظهور بودا و از جمله بودای موعود یا بودای آینده،‌ نفس حضور یک « انسانِ به روشنی رسیده » است که باعث انتقال « پرجنیا » (11) یا « فَرادانش » به انسان های دیگر می شود و بدون چنین استادی، انتقال فرادانش و به تبع آن گسترش فرادانش، امکان ندارد. فرادانش، حکمتی است که نه از طریق آموزش بلکه از طریق علم حضوری و تجربه ی شهودیِ شخصی به دست می آید. به بیانی دیگر، دلیل مهم ظهور میتریه، ورای احیای درمه است و آن تسهیل امر نیروانه یا همان نجات از چرخه تناسخ برای انسان ها است.

3. این نظریه، علت گرایش بوداییان به میتریه را دغدغه ی آخرت گرایی، عالم پس از مرگ و آرزوی زندگی جاودانه می داند که مؤمنان با اعتقاد به او می خواهند در بهشت او زاده شده، به سعادت و زندگی جاودانه دست یابند که از طریق بازتولد در شهر افسانه ای کتومتی (12) که قرار است میتریه سلطان آن شود، به این خواسته خواهند رسید.

موعود بودایی به لحاظ ماهیت، چه در متون مقدس و یا فرهنگ کشورهای بودایی، موعودی مشخص و متعین و نسب و ویژگی هایش مشخص است. او انسانی خاکی ( مانوشی بودا ) است که به مرور زمان جنبه ی الوهی می یابد. وی فردی است که به حکومت و مسائل جامعه بی اعتنا نیست و سلطان شهر موعود کتومتی می شود. رسالتش منطقه محور یا قوم مدار نیست؛ بلکه رسالت وی جهان شمول است. هم چنین او افزون بر رهبری و نجات اجتماعی، انسان ها را به سوی معنویت و نیروانه سوق می دهد. (13)

با توجه به هر کدام از نظریه ها درباره گرایش بوداییان، می توان منجی موعود بودایی را فردی مصلح دانست که جهانی تاریک را به روزگاری تازه مبدل می کند و انسان ها را از رنج، رهایی می بخشد.

پی‌نوشت‌ها:

1. Siddhartha Gautama.

2. Meditation (Jhāna.)

3. Samsāra.

4. Enlightenment (Bodhi.)

5. Nibbāna.

6. Buddha.

7. ر.ک: جعفری، ابوالقاسم، منجی موعود در آیین بودا، صص 13-24.

8. فاطمیان، علی، نشانه های پایان، صص 175 و 176.

9. Maitreya.

10. ر.ک: جعفری، ابوالقاسم، منجی موعود در آیین بودا، صص 142-150.

11. Prajñna.

12. Ketumati.

13. ر.ک: جعفری، ابوالقاسم، منجی موعود در آیین بودا، صص 184-188.

منبع مقاله :

امین خندقی، جواد؛ (1391)، آخرالزمان و آینده گرایی سینمایی، (بررسی و تحلیل بیش از پانصد فیلم)، قم: نشر ولاء منتظر (عج)، چاپ اول

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد