احساس مسئولیت مقابل دیگران تکلیف منتظر است
۱۳۹۵/۰۱/۱۷
–
۸۵ بازدید
احساس مسئولیت مقابل دیگران تکلیف منتظر است
امام علیه السلام به منزله پدری برای مومنین است و آنها به منزله ی فرزندان اویند، بدون تردید احسان و دوستی به فرزندان، احسان و دوستی به پدر ایشان است.
به گزارش گروه مهدویت خبرگزاری شبستان: یکی از برنامه هایی که مایه تقرب و خشنودی حضرت امام مهدی علیه السلام و از امور منسوب به ایشان است؛ اهتمام ورزیدن در ادای حقوق برادران دینی است. این کار همانا یاری کردن آن جناب (عج) و چنگ زدن به ریسمان ولایت او و شادمان نمودن او و احسان کردن به حضرتش است و تعدادی از اخبار بر این دلالت دارند.
احساس مسئولیت مقابل دیگران تکلیف منتظر است
امام علیه السلام به منزله پدری برای مومنین است و آنها به منزله ی فرزندان اویند، بدون تردید احسان و دوستی به فرزندان، احسان و دوستی به پدر ایشان است.
به گزارش گروه مهدویت خبرگزاری شبستان: یکی از برنامه هایی که مایه تقرب و خشنودی حضرت امام مهدی علیه السلام و از امور منسوب به ایشان است؛ اهتمام ورزیدن در ادای حقوق برادران دینی است. این کار همانا یاری کردن آن جناب (عج) و چنگ زدن به ریسمان ولایت او و شادمان نمودن او و احسان کردن به حضرتش است و تعدادی از اخبار بر این دلالت دارند.
ترک این کار، سبک شمردن امام علیه السلام است چرا که برخی روایات بر این دلالت دارند که امام علیه السلام به منزله پدری برای مومنین است و آنها به منزله ی فرزندان اویند، بدون تردید احسان و دوستی به فرزندان، احسان و دوستی به پدر ایشان است به ویژه اگر برای فرزند امتیازی از لحاظ علم و معرفت و زهد و عبادت و نسب بوده باشد.
از جمله در اصول کافی در حدیث مرفوعی از «معلی بن خنیس» آمده که گفت: از حضرت امام صادق علیه السلام درباره حق مومن پرسیدم، آن حضرت علیه السلام فرمودند: «هفتاد حق است که جز هفت حق از آنها را به تو خبر نمی دهم، چون که بر تو مهربانم و می ترسم آنها را متحمل نشوی»، عرضه داشتم: چرا ان شاء الله، حضرت (ع) فرمودند: «این که سیر نشوی در حالی که او گرسنه بماند، پوشیده نباشی و او برهنه باشد، این که راهنمایش باشی و زینت او همچون پیراهنی که می پوشد، و زبان او که به آن سخن می گوید و برای او بخواهی آنچه را برای خودت می خواهی و در حوائج و نیازهای او شب و روز کوشا باشی، اگر چنین کردی ولایت خود را به ولایت ما و و لایت ما را به ولایت خدای عزوجل پیوسته ای.»
و در همان کتاب به سند خود از «مفضل بن عمر» از حضرت امام صادق علیه السلام آورده که فرمودند: «چنین نپدارد کسی از شما که چون مومنی را شادمان ساخت فقط او را مسرور نموده، بلکه به خدا سوگند ما را خوشحال کرده، بلکه به خدا سوگند رسول خدا صل الله علیه و آله را شادمان نموده است.»
و باز در همان کتاب به سند خود از حضرت ابوالحسن علیه السلام آورده که فرمودند: «هر کس که برادر مومنش برای حاجتی نزد وی آید، رحمتی است که خدای تبارک و تعالی برایش پیش آورده پس چنانکه آن را بپذیرد به ولایت ما پیوندش داده و آن به ولایت خداوند متصل است و اگر او را از برآوردن حاجتش محروم کند در صورتی که بتواند حاجتش را روا سازد، خداوند در قبرش ماری از آتش بر او مسلط خواهد کرد که تا روز قیامت او را بگزد، آمرزیده شده باشد یا معذب (گناه دیگری هم داشته باشد یا نه) و چنانچه خواهنده ی حاجت عذرش را نپذیرفته وضعش بدتر است.»
همچنین، در بحارالانوار از امام کاظم علیه السلام ضمن حدیثی آمده که فرمودند: «هر کس حاجتی از دوستان ما برآورد گویی که آن را برای همه ی ما برآورده است.» و در کتاب کامل الزیارات از امام رضا علیه السلام آمده که فرمودند: «هر کس نمی تواند ما را زیارت کند دوستان صالح ما را زیارت نماید ثواب زیارت ما برایش نوشته می شود.»
«زید نرسی» از اصحاب امام صادق و امام کاظم علیهما السلام گوید: به حضرت صادق علیه السلام عرضه داشتم : می ترسم ما مومن نباشیم. آن حضرت (ع) فرمودند: چرا چنین باشد؟ عرض کردم: زیرا که ما در میان خود کسی را نمی بینیم که برادر دینی اش نزد او از درهم و دینارش ارزشمندتر باشد و می بینیم دینار و درهم نزد ما از برادری که ولایت امیرالمومنین علیه السلام بین ما و او را جمع کرده عزیزتر است! آن حضرت (ع) فرمودند: «نه؛ شما مومنید، ولی ایمان تان را به کمال نخواهید رساند تا آنگاه که قائم ما علیه السلام به پا خیزد، در آن هنگام است که خداوند عقل هایتان را جمع خواهد ساخت پس مومنان کاملی خواهید بود و چنانچه مومنان کاملی در زمین نباشند در آن صورت خداوند ما را به سوی خود بالا خواهد برد و دیگر زمین شما را نخواهد شناخت و آسمان نیز.»
به آن که جانم در دست اوست سوگند که همانا در اطراف زمین مومنانی هستند که دنیا در نظر آنها به قدر بال پشه ای ارزش ندارد، و اگر دنیا و آنچه در دل آن نهفته و آنچه بر روی آن هست، تمامی به صورت طلای سرخی بر گردن یکی از این افراد قرار گیرد، سپس از گردن او بیفتد احساس نکند که چه چیزی بر گردنش بوده، و چه چیزی از او افتاده؛ به خاطر بی ارزشی آن نزد ایشان، آنانند که زندگی شان مخفی است، وطن شان از سرزمینی به سرزمین دیگر منتقل می شود، شکم هایشان از روزه گرفتن کوچک، لب هایشان از کثرت تسبیح گفتن خشک، دیدگانشان از گریستن کمسو و چهره هایشان از کم خوابی و بیداری زرد است.
پس آن است نشانه ی آنها که خداوند برای آنان مثل زده در انجیل و در تورات و قران و زبور و صحف اولی، آنان را وصف کرده و فرموده: «سِیمَاهُمْ فِی وُجُوهِهِم مِّنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِکَ مَثَلُهُمْ فِی التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِی الْإِنجِیلِ… بر رخسارشان از اثر سجده نشان ها پدیدار است، این وصف حال آنها در کتاب تورات و انجیل است» و خداوند چنین توصیف شان فرموده: «وَ یُؤْثِرُونَ عَلَى أَنفُسِهِمْ وَ لَوْ کَانَ بِهِمْ خَصَاصَةٌ وَ مَن یُوقَ شُحَّ نَفْسِهِ فَأُوْلَئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ» هر چند به چیزی نیازمند باشند باز دیگران را برخود مقدم می دارند و هرکس خود را از خوی بخل و حرص دنیا نگاه دارد آنان به حقیقت رستگاران عالمند.
و فرمود: اینان در بین مردم انگشت نما و معروف نباشند، جان هایشان خسته و بدن هایشان در سختی افتاده، ولی مردم از آنها در آسایش و راحتند، پس ایشان در نظر مردم بدترین مخلوق و نزد خداوند بهترین خلایق به شمار می آیند…آه! که چقدر شوق همنشینی و هم صحبتی آنها را دارم و چقدر از فقدان شان غصه دارم و از مجالست با آنها غصه هایم زدوده می شود؛ آنان را جستجو کنید که هر گاه ایشان را یافتید و از نورشان برگرفتید هدایت خواهید شد و به وسیله آنان در دنیا و آخرت پیروز خواهید گشت.
همچنین در بحارالانوار به نقل از امالی شیخ صدوق به سند خود از «جابر جعفی» آورده که گفت: جمعی بودیم که بر حضرت محمد بن علی امام باقرعلیه السلام وارد شدیم، پس از آن که مراسم حج و عبادت خود را انجام داده بودیم. پس آن حضرت (ع) را وداع گفتیم و عرضه داشتیم: ای زاده ی رسول خدا! ما را سفارشی فرمای! آن حضرت (ع) فرمودند: «باید که قدرتمندان از شما ضعیفان را یاری دهند و ثروتمندانتان بر فقیران عطوفت نمایند و هر کس برای برادر دینی اش خیرخواه باشد، همچنان که برای خودش خیرخواه است و در امر ما دقت کنید و آنچه از ما برایتان نقل شده را بنگرید چنانچه دیدید با آنچه در قران آمده موافق است آن را بپذیرید و اگر آن را موافق قران نیافتید آن را رد کنید…»