۱۳۹۴/۰۹/۱۷
–
۲۳۶۸ بازدید
دلیل محکم برای اینکه قرآن تحریف نشده چیست؟
در پاسخ به نکاتی توجه کنید:
الف. تحریف در لغت از ریشه «حرف» به معناى کناره، جانب و اطراف یک چیز گرفته شده و تحریف چیزى، کنار زدن و کج کردن آن از جایگاه اصلى خود و به سوى دیگر بردن است: محمد هادى معرفت، مصونیت قرآن از تحریف، ترجمه محمد شهرابى، (قم: مرکز انتشارات دفتر تبلیغات اسلامى حوزه علمیه، چاپ اول 1376)، ص 19.
ب. تحریف در اصطلاح قرآن شناسى داراى اقسامى است از جمله: 1. تحریف با تعویض کلمات؛ یعنى، برداشتن کلمه اى و جایگزین کردن آن با کلمه اى دیگر؛ 2. تحریف به زیاده؛ یعنى، افزودن کلمه یا جمله اى به آیات قرآن؛ 3. تحریف به نقیصه؛ یعنى، ساقط کردن کلماتى از قرآن و یا اعتقاد به اینکه کلمه، آیه یا سوره اى از قرآن کریم ساقط شده است. دیگر اقسام آن عبارت است از: 1. تحریف معنوى، 2. تحریف موضعى، 3. تحریف در قرائت، 4. تحریف در لهجه و گویش قرآن پژوهان و مفسران برای تحریف تا هفت معنا برشمردهاند که برخی از آنها عبارت است از: پدید آمدن هرگونه زیاده یا کاستی در متن قرآن موجود. تحریف به زیاده، معتقدان چندانی ندارد و تقریباً نظریهای متروک است. بیشتر بحث در دایرة تحریف به کاستی و نقصان در قرآن مطرح است که اکثر دانشمندان مسلمان – اعم از شیعه و سنی – با ردّ هرگونه ادعای تحریف این گونه در قرآن، به دلایل زیادی استناد کردهاند تا پیراستگی ساحت قرآن مجید را از هرگونه دخل و تصرف به اثبات برسانند. قرآن کریم معجزه جاویدان، و سند رسالت حضرت محمد(ص) است.
این کتاب آسمانی ویژگیها و امتیازاتی دارد، از جمله این که از آغاز نزول تا کنون از تحریف مصون مانده، و قرآن فعلی بدون کم و زیاد همان قرآنی است که بر پیامبر نازل شده، چرا که حافظ و پاسدار قرآن، خدای قادر و توانا است: «إنّا نحن نزّلنا الذکر و إنّا له لحافظون؛ ما قرآن را نازل کردیم و ما خود نگهدار آن خواهیم بود».(1) در این آیه خدا خویشتن را ضامن نگهداری قرآن معرفی کرده است. از این جا معلوم می شود که اگر جن و انس و تمام قدرتها بر ایجاد تحریف در قرآن متحد شوند، هیچ کاری از پیش نخواهند برد. از این رو خدا فرمود: «همانا این قرآن، کتابی نفوذناپذیر است که نه از پیش رو و نه از پس، باطل به آن راه ندارد و از جانب خداوند حکیم و ستودنی نازل گشته است».(2) دلایل عدم تحریف قرآنگواهی تاریخ
بنا به گواهی غیر قابل تردید تاریخ، امکان تحریف و دستکاری قرآن وجود نداشته؛ زیرا قرآن کتابی است که از روز اوّل مورد دستورها و توصیه ها و اهتمام ویژه پیامبر اکرم در مورد تلاوت و حفظ و کتابت قرآن کریم که سبب توجه و عنایت خاص مسلمانان به این امر به عنوان یکی از وظایف مهم دینی محسوب می شد، گردیده بود و مورد عنایت و اهتمام مسلمانان قرار گرفته بود. قرآن برای مسلمانان همه چیز بوده است: قانون اساسی، دستور عمل زندگی، برنامه حکومت، کتاب مقدس آسمانی و رمز عبادت و بندگی. قرآن کتابی بود که مسلمانانِ همواره در نماز و مسجد و خانه و میدان جنگ، به هنگام رو به رو شدن با دشمنان و به عنوان استدلال بر حقانیت مکتب، از آن استفاده می کردند.
از تاریخ اسلامی استفاده می شود که مسلمانان تعلیم قرآن را مِهر زنان خود قرار می دادند. اصولاً تنها کتابی که در همه محافل مطرح بود و هر فردی را از آغاز عمر با آن آشنا می کردند و هر کس می خواست درسی از اسلام بخواند، آن را به او تعلیم می دادند، قرآن مجید بود.
با توجه به این که قرآن به صورت یک مجموعه، با همین شکل فعلی در عصر پیامبر جمع آوری شده بود،(3) و مسلمانان سخت به یادگرفتن و حفظ آن اهمیت می دادند. اصولاً شخصیت افراد در آن عصر تا حد زیادی به این شناخته می شد که چه اندازه از آیات را حفظ کرده باشند. شمار حافظان قرآن به اندازه ای زیاد بود که در تواریخ می خوانیم، در داستان “بئر معونه” (یکی از آبادیهای نزدیک مدینه) و جنگی که در آن منطقه در زمان حیات پیامبر(ص) اتفاق افتاد، می خوانیم که جمع کثیری از قاریان در حدود هفتاد نفر شربت شهادت نوشیدند.(4)
از این مطالب روشن می شود که حافظان و قاریان و معلّمان قرآن آن قدر زیاد بودند که تنها در یک جنگ این تعداد شهید شدند، چرا که قرآن فقط قانون اساسی برای مسلمانان نبود، بلکه همه چیز آنها بود، مخصوصاً در آغاز اسلام که هیچ کتابی جز آن نداشتند و تلاوت و قرائت و حفظ و تعلیم و تعلّم مخصوص قرآن بود. قرآن یک کتاب متروک در گوشة خانه و یا مسجد که گَرد و غبار فراموشی روی آن نشسته باشد نبود تا کسی از آن کم کند یا بر آن بیفزاید.
حفظ قرآن به عنوان یک سنت و عبادت بزرگ همیشه میان مسلمانان مطرح بوده و هست، نیز بعد از پیدا شدن صنعت چاپ که سبب شد این کتاب به عنوان پرتیراژترین کتاب در کشورهای اسلامی چاپ و نشر گردد، باز حفظ قرآن به عنوان یک سنت دیرینه و افتخار بزرگ، موقعیت خود را حفظ کرد، به طوری که در هر شهر و دیار همیشه جمعی حافظ قرآن بوده و هستند. اکنون در بعضی کشورهای اسلامی مدرسههایی وجود دارد که برنامه شاگردان آن در درجه اوّل حفظ قرآن است. سنت حفظ قرآن از عصر پیامبر(ص) و به دستور و تأکید آن حضرت در تمام قرون ادامه داشته است. هم چنین سنت قرائت قرآن در شبها و روزهای متعدد و ثواب بسیاری که برای قرائت ذکر شده است. با چنین وضعی اصولاً تحریف قرآن امکان پذیر نبوده است.
علاقه زایدالوصف عرب معاصر قرآن نسبت به قرآن کریم به جهت فصاحت و بلاغت و آهنگ معجزه آسای آن، در کنار توصیه های نبی اکرم، عامل مضاعفی در انس هر چه بیشتر آنان با قرآن و اهتمام به تلاوت و حفظ آن می گردید.
با توجه به مبارزه طلبی قرآن مبنی بر این که اگر قادرید «یک آیه مثل آیات قرآن بیاورید» اگر دست جعل و تحریف در قرآن راه پیدا می کرد به عنوان دستاویز کافران چه از اهل کتاب (یهود و نصارا) و چه غیر آنان مورد تمسک قرار می گرفت و به تواتر تاریخی نقل می شد. چون انگیزه برای نقل آن قوی بود و می توانست مهم ترین دستاویز علیه اسلام باشد. و البته شاید اولین آیه ای که از قرآن می کاستند همین آیه ای بود که دیگران را به آوردن آیه ای مثل آیه قرآن دعوت می کرد چون این آیه دلیل بر حقانیت قرآن محسوب می شد.
حساسیت ویژه مسلمانان نسبت به هر گونه تغییر در قرآن کریم. با توجه به توصیه های پیامبر اکرم و اهتمام و انس مسلمانان به تلاوت و حفظ و کتابت قرآن کریم و با توجه به مقدس و احترام ویژه ای که برای قرآن کریم به عنوان منبع و مرجع اصلی و قانون مدون برای تمام شؤون حیات فردی و اجتماعی خویش قائل بودند براساس شواهد تاریخی مسلمانان حساسیت ویژه ای نسبت به حفظ و صیانت قرآن از هرگونه تغییری از خود نشان می دادند. به گونه ای که حتی نسبت به حذف یک «واو» از قرآن کریم شدیدترین عکس العمل ها را نشان می دادند و شمشیر را از نیام بیرون می کشیدند (همچنان که در مورد واو «والذین یکنزون الذهب» نقل شده است .رک: الدر المنثور، ج 3، ص 232 – دراسات و بحوث فی التاریخ والاسلام، ج 1 ، ص 94 – المیزان، ج 9، ص 256)
اگر به هر شکل دست جعل و تحریف به قرآن راه می یافت به تواتر نقل می شد. زیرا انگیزه برای نقل آن قوی بود. چرا که می توانست به عنوان مهم ترین دستاویز کفار اعم از اهل کتاب(یهود و نصارا) و غیر آنان، علیه اسلام به کار گرفته شود. به ویژه تحریف به زیاد کردن واضافه کردن به قرآن، با توجه به تحدی و مبارزه طلبی قرآن و این که اگر می توانید یک آیه مانند قرآن بیاورید، در دورانی که عرب از سخنوران و شاعرانی در اوج فصاحت و بلاغت بهره می برد هرگز نتوانست جز اظهار عجز پاسخی دهد و هرگونه تلاشی در این زمینه شکست خورد. چرا که آیات قرآن از نظر بلندی و اوج محتوایی و استحکام آن از نظر فصاحت و بلاغت و نثر موزون و آهنگین، آن چنان بود که هیچ سخنی توان برابری با آن را نمی توانست داشته باشد و همچنان این گونه است به طوری که به آسانی کلام بزرگان دین چون امیر بیان علی(ع) نیز از آیات قرآنی متمایز وجه است.
در هیچ مقطعی از تاریخ، قرآن مفقود نشده است و همچنین هیچ گاه کسانی به جای قرآن رایج، ادعای وجود قرآنی دیگر به عنوان قرآن اصلی، نکرده اند و یا هیچ گاه نزاعی و دعوایی بر سر تغییر، حذف یا زیادت آیات قرآن در میان مسلمانان رخ نداده است. با توجه به انشعابات و فرقه های فراوانی که در بین مسلمانان پیدا شده با همه اختلافاتی که با یکدیگر دارند هیچ کدام بر سر قرآن کریم و این که این قرآن، قرآن نازل شده بر پیامبر اکرم است کوچک ترین اختلافی ندارند. بلکه همواره در تمام استدلال های خود به قرآن به عنوان منبع و مرجع اصلی استدلال می کرده اند. و در طول تاریخ، بالاتفاق سینه به سینه و نسل به نسل قرآن رایج را حفظ و منتقل کرده اند. اگر کوچک ترین تغییر و تحریفی صورت می گرفت. با توجه به اهتمام مسلمین به حفظ قرآن، منشأ نزاع و خونریزی می گردید و به تبع اگر هر یک از امور فوق رخ می داد با توجه به انگیزه کفار و این که می توانست دستاویز خوبی برای آنان باشد، آن را نقل می کردند. در حالی که هیچ یک از امور فوق حتی توسط مشرکین و کفار و یهود و نصارا نقل نشده است.
در تاریخ قرآن مهم است بدانیم که پیامبرصلى الله علیه وآله در مدینه هر بار ده آیه به ما مى آموخت. ما ده آیه را یاد مى گرفتیم، سپس ده آیه دیگر و… براى مثال، یکى از صحابه در مسجد دمشق 1600 شاگرد را تعلیم قرآن مى داده است. به این شکل که آنها را به گروه هاى ده نفرى تقسیم کرده بود و هر ده نفر یک ناظر داشته اند که مجموع این ناظران و سرگروه ها 160 نفر مى شدند. افزون بر آن ابو عبدالله زنجانى، تاریخ القرآن، ص 42، موسسه الاعلمى، بیروت. به شهادت تاریخ، در صدر اسلام عده زیادى از مسلمانان – که تعداد آنان را تا 43 نفر نوشته اند به دستور پیامبرصلى الله علیه وآله هر آیه و یا سوره اى که نازل مى شد، بلافاصله مى نوشتند؛ از جمله معروف ترین اصحاب پیامبر که به نوشتن قرآن اهتمام خاصى مى ورزیدند، حضرت على علیه السلام و زید بن ثابت بودند.
کتابت قرآن در زمان حیات رسول گرامی اسلام. یکی از عواملی که موجب حفظ و مصونیت قرآن کریم از تحریف شد، این بود که با اهتمام نبی اکرم، عین الفاظ وحی در زمان خود حضرت نوشته شد (القرآن و دعاوی التحریف، رسول جعفریان، فصل سوم، ص 29) کتابت قرآن کریم در زمان نبی اکرم از عوامل مهم و اساسی بود که مانع شد قرآن همانند تورات و انجیل دستخوش تحریف شود.
وجود کاتبان وحی: پدیده نویسندگان وحی نباید فراموش شود، یعنی کسانی که بعد از نزول آیات بر پیامبر آنها را یادداشت می کردند. بنا به نقل ابوعبدالله زنجانی در کتاب “تاریخ قرآن” پیامبر(ص) نویسندگان متعددی داشت که وحی را یادداشت می کردند و آنها چهل و سه نفر بودند که بیش از همه “زیدبن ثابت” و امیر مؤمنان علی بن ابیطالب(ع) در امر کتابت قرآن ملازم پیامبر در این رابطه بودند”.(5)
آنها در برخی موارد آنچه را که نوشته بودند، برای پیامبر میخواندند تا هر گونه اشتباه احتمالی رفع شود. کتابی که این همه نویسنده داشته، چگونه ممکن است تحریف شود؟
دعوت همه پیشوایان اسلام به قرآن موجود:
بررسی کلمات پیشوایان بزرگ اسلام نشان می دهد که ایشان از آغاز اسلام، مردم را به تلاوت و عمل به قرآن موجود دعوت می کردند، و این ثابت میکند که کتاب آسمانی به صورت یک مجموعه دست نخورده در همه قرون، از جمله قرون نخستین اسلام موجود بوده است.
مولای متقیان علی(ع) بعد از رسیدن به خلافت هیچ اشاره ای به کم یا زیاد شدن قرآن نفرمود؛ نه تنها این کار را نکرد، بلکه بارها مردم را به عمل و چنگ زدن به قرآن موجود دعوت نمود. اگر کم و زیادی در قرآن پیش آمده بود، مسلّماً آن حضرت قرآن اصلی را بر مردم عرضه می نمود.
در برهان حکمت می گوییم خداوند آخرین کتاب آسمانى خود را به نام قرآن، براى هدایت بشر فرستاده است. خداوند دیگر نه کتابى مى فرستد و نه پیامبرى؛ بنابراین قرآن اولین و آخرین منبع هدایت بشر تلقى مى شود. تحریف چنین کتابى برابر با عدم حفظ خداوند و مساوى با گمراهى بشر است و این با حمید و حکیم بودن خداوند سازگار نیست. بنابراین خداوند خود به مقتضاى حکیم بودنش این کتاب را حفظ مى کند.(قرآن شناسى، ج 1، ص 216)
در برهان خاتمیت می گوییم قرآن در چندین جا تصریح مى کند که کلام خدا و سند نبوت است و کتاب اسلام به شمار مى آید مانند آیه 34 سوره طور و آیه 88 سوره اسراء(17). و از طرف دیگر، دین اسلام را دین خاتم معرفى مى کند مانند آیه 85 سوره آل عمران و آیه 40 سوره احزاب. روشن است که معناى خاتمیت، مصونیت از تحریف است. اما سخن در این است که چه چیزى از دین باید مصون از تحریف باشد؟ یقیناً آنچه به نام دین و مجموعه هدایت الهى براى یک پیامبر نازل گشته است؛ یعنى، کتاب او باید مصون از تحریف باشد و این شرط لازم مصونیت دین از تحریف است .همان، ص 66 و درباره خاتمیت ر.ک : مجموعه آثار استاد مطهرى، ج 2، ص 183 و ج 3، ص 153). پس از قبول خاتمیت پیامبر(ص) و این که اسلام آخرین آیین الهی است، و رسالت قرآن تا پایان جهان برقرار خواهد بود، چگونه می توان باور کرد که خدا این یگانه سند اسلام و پیامبر را پاسداری نکند؟ (8)
چون یکی از دلایل نبوتهای تازه، تحریف کتاب آسمانی بوده است و اگر تحریف در قرآن صورت گرفته بود، باید پیامبری از طرف خداوند برای اصلاح می آمد، در حالی پیامبر اسلام، خاتم پیامبران شناخته شده است.
با توجه به این دلایل و دلایل دیگر که در کتابهای علوم قرآنی نوشته شده است،(9) علما و دانشمندان و مفسران اسلامی، با قاطعیت تمام، تحریف قرآن را ردّ کرده و معتقد شدهاند که قرآن مجید به هیچ وجه تحریف نشده و نخواهد شد.
مرحوم علامه طباطبایی می فرماید: «یکی از ضروریات تاریخ اسلام این است که در 14 قرن قبل، محمد(ص) مبعوث به نبوت شده، کتابی آورده که آن را قرآن نامیده، در طول حیاتش مردم را به آن شریعت دعوت کرده، نیز از مسلّمات تاریخ است که با همین قرآن تحدّی کرده و آن را معجزه نبوت خود خوانده، نیز هیچ حرفی نیست که قرآن موجود همان قرآنی است که او آورده و برای بیشتر مردم معاصر خودش قرائت کرده است».(10)
امام خمینی(ره) می فرماید: «هر کس از اهتمام مسلمانان به جمع آوری قرآن و حفظ و ضبط قرائت و کتابت آن با خبر باشد، به سستی و بطلان پندار تحریف پی می برد. اخباری که اهل تحریف به آن تمسک جسته اند، چنان ضعیف است که نمی توان بدان استدلال نمود، یا اخباری جعلی بوده که نشانههای جعل از سر و روی آن می بارد، و یا مفهوم آن به قدری بیگانه و دور از واقعیت است که نمی توان به آن اعتنا کرد».(11)
تحریف آن به معنای افزودن چیزی بر قرآن، میان مسلمانان هیج گویندهای ندارد، اما تحریف به معنای کاستن از آیات، تنها برخی از علما بدان معتقد بودند. این را هم علمای شیعه و سنی جواب قاطع داده اند، تا جایی که مرحوم شیخ صدوق عقیده بر «مصونیت قرآن از تحریف» را از اصول شیعه دانسته و می فرماید: «اعتقاد ما این است: قرآنی که خدا بر حضرت محمد(ص) نازل فرمود، همان است که در یک مجلد و در دسترس همة مردم قرار دارد. هر کس به ما نسبت دهد که میگوییم قرآن بیش از این است، مسلّماً دروغگو می باشد».
برهان اعجاز، این دلیل به تعبیر علامه طباطبایى )سید محمد حسین طباطبایى، قرآن در اسلام، ص 117)بهترین و متقن ترین دلیل براى صیانت قرآن در زمان کنونى به شمار مى رود. تقریرش این است که همان وجوه اعجازى که براى قرآن زمان رسول اللَّه وجود داشت (مثل تحدى، فصاحت و بلاغت و زیبایى الفاظ آن، روحانى و معنوى بودن آن، هدایت انسان به سوى حق، صدق مطلق مطالب آن و بالاخره خیلى از اوصاف دیگر) بر همین قرآن کنونى منطبق و یافت مى شود. بى تردید در صورتى که بین این فاصله زمانى کمترین نقصان و یا اضافه اى در آن به وقوع مى پیوست، به طور یقین دیگر از آن اوصاف خبرى نمى ماند و حال آنکه همه آنها در قرآن کنونى باز هم یافت مى شود.
برهان تحدى دائمى ، قرآن در همه زمان ها و مکان ها و حتى در زمان حاضر، توان و قدرت فکرى و ذهنى بشر را براى همانندسازى به مبارزه فرا مى خواند. اما بشر حاضر مثل انسان هاى گذشته، عاجزانه در مقابل آن شکست را پذیرا مى شود. از این ناتوانى موجود به راحتى مى توان پى برد که حتى قرآن کنونى به تحریف دچار نشده است.
برهان تواتر، تمام آیات و سوره هاى کنونى قرآن مجید، همانند قرآن گذشته، دست به دست و سینه به سینه به طور همگانى توسط مسلمانان نقل گردیده است. این تواتر منطقى، دلالت مى کند هیچ کلمه و آیه یا سوره اى، نه از قرآن کاسته شده و نه بر آن افزوده شده است. بنابراین قرآن کنونى با توجه بر واجد بودن صفت تواتر، از هرگونه تحریفى سالم است.
شیوه وحیانى قرآن ، این برهان مبتنى بر نوع نگرش مسلمانان بر مسئله وحى و تمایز مسیحیان از آن است. مسلمانان معتقدند وحى در واقع تکلم و گفتار لفظى خداوند است که به وسیله جبرئیل به پیامبرصلى الله علیه وآله مى رسید و پیامبرصلى الله علیه وآله موظف بود عین همان الفاظ را بر مردم برساند. اما مسیحیان بر این باورند که وحى در حقیقت انکشاف خدا و تجربه انسان است که در بشر تجلى مى کند و این عامل انسانى است که آن را در مقام بازگو تعبیر مى کند و لذا ممکن است در تعبیر آن مرتکب اشتباه هم بشود. روشن است که طبق نگرش اول به یقین الفاظ قرآن نمى تواند از نقش عامل انسانى متأثر شود. از این رو، چاره اى جز پذیرفتن تحریف ناپذیرى قرآن بر اساس دیدگاه مسلمانان در بین نمى ماند.
شیوه بیانى، قرآن قرآن در جهت تعارض با منافع زورمندان و سلطه جویان، بیش از آنکه به نام اشخاص بپردازد به بیان شاخص ها توجه کرده است و به استثناى تصریح نام ابولهب و همسرش، به موارد جزئى نپرداخته است. و این یکى از تمهیدات الهى در مصونیت قرآن است که به نوبه خود باعث گردیده، براى کسى انگیزه کتمان یا تحریف آیات پیش نیاید و بهانه اى براى دسیسه حاکمان به طور آشکار نباشد.
شیوه نزول قرآن ، یکى از تمهیدات الهى براى مصون ماندن قرآن، نزول تدریجى آن، آن هم با سبک و برنامه اى ویژه است. در مدت تقریباً 23 سال، آیات قرآن به دو شکل نازل شده است. آیاتى که در آغاز بعثت در مکه نازل گردیده، آیاتش کوتاه و موزون است؛ مانند «وَ الضُّحى وَ اللَّیْلِ إِذا سَجى ما وَدَّعَکَ رَبُّکَ وَ ما قَلى … و یا «الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ خَلَقَ الْإِنْسانَ عَلَّمَهُ الْبَیانَ…». این مقاطع کوتاه و موزون در حفظ آیات، تأثیر بی شائبه اى داشته است، آن هم در میان مردم روزگارى که امى بوده اند. اما در سال هاى بعد، آیات و سوره هاى بزرگ ترى در مدینه نازل شده است؛ زیرا در مدینه، هم آرامش بیشترى براى مسلمانان بوده و هم امکانات نوشتن و ثبت آیات وجود داشته است. بالاخره، نزول تدریجى قرآن، این نتیجه را داشت که وقتى حتى چند آیه نازل مى شد، پیامبر آن را براى مسلمان ها مى خواند (و آنان نیز حفظ مى کردند) و بعد آیه اى دیگر نازل مى گشت.(کیهان اندیشه، شماره 28، مقاله تحریف ناپذیرى قرآن، علامه مرتضى عسکرى)
پی نوشتها :
1. حجر (7) آیه 9.
2. فصلت (41) آیه41 و 42.
3. تفسیر نمونه، ج1، ص 8 – 10؛ قرآن هرگز تحریف نشده، آیت الله حسن زاده، آملی ص 28.
4. تفسیر نمونه، ج11، ص 23.
5. ابوعبدالله زنجانی، تاریخ قرآن، ص 24.
6. تفسیر نمونه، ج 11، ص 21 – 26.
7. قرآن هرگز تحریف شده؛ آیت الله خویی، بیان، ج 1، ص 305.
8. علامه طباطبایی، تفسیر المیزان (ترجمه) ج 12، ص 150.
9. محمدهادی معرفت، مصونیت قرآن از تحریف، ص 69 (حاشیه حضرت امام بر کفایة الاصول، بحث حجت ظواهر.
10. آیت الله جوادی آملی، تسنیم، ج1، ص 99.
11. باب حادی عشر (اعتقادات صدوق)، ص 93.