۱۳۹۸/۱۲/۰۱
–
۱۶۲۰ بازدید
سلام
اینطور که بنده حقیر از روایات فهمیدم ظاهرا بعد از ظهور حضرت همه مردم جهان بازهم التزام به اسلام پیدانمیکنند نمونه بارزش همان پیرزن ریش دار قاتل حضرت ولیعصر ارواحنا فداک سوال من دوبعد دارد یکی اینکه اگر بازهم گمراهان قدرتی دارند و اینطور است پس دلیل غیبت و ظهور درچیست؟ و دوم اینکه آیا در زمان پس از شهادت حضرت مهدی و اغاز رجعت اوضاع بشریت بر التزام به اسلام استوار میشود؟ ممنون میشم به هردوبعد پاسخ بدهید
ابتدا باید گفت که مساله شهادت امام زمان در منابع معتبر نیامده و به همین جهت نمی توان در مورد پایان زندگى حضرت به درستى نمى توان سخن گفت ، روایتى که در آن سخن از شهادت حضرت به دست یک زن به میان آمده ، هم ضعف سند دارد و هم اضطراب در متن و هم اینکه در متون شیعه وارد نشده است . برخى به سخن امام حسن مجتبى ( ع ) ( که فرمود : نیست از ما ائمه مگر اینکه یا مسموم مى شود یا مقتول ) ، استناد کرده و گفته اند : حضرت در نهایت به شهادت مى رسد ولى کیفیت آن روشن نیست . در برخى روایات نیز سخن از رحلت آمده است . در توجیه روایت امام حسن ( ع ) گفته شده است : این روایت مى تواند مربوط به زمان حاکمیت بنى امیه و بنى عباس باشد که به ائمه ( ع ) سخت مى گرفتند . بنا بر این نمى توان به روشنى در این باره اظهار نظر کرد . هنگام رحلت امام زمان ( ع ) بنا بر روایات ، امام حسین ( ع ) رجعت کرده و حکومت عدل را رهبرى مىکند و تا زمانى که خداوند اراده کند زندگى انسان ها ادامه مىیابد و یکى از امامان پیشوایى مردم را بر عهده خواهد داشت . البته بر فرض پذیرش قول به شهادت ، عدل و داد زیر سؤال نمىرود . معناى اجراى کامل و گسترده عدل این نیست که هیچ خطا و اشتباهى در دوران ظهور از سوى مردم رخ نمىدهد ، زیرا مردم داراى اختیارند و ممکن است فردى مرتکب کار خطایى شود بلکه مراد این است که هر کس مرتکب تجاوز و خطا شد ، کیفر آن را نیز مىبیند بنابراین ، اگر فردى حضرت را به شهادت رساند به وسیله امام بعدى به کیفر کار خود مىرسد به هر حال روایات در مورد چگونگى رحلت حضرت ( عج ) ( شهادت یا مرگ طبیعى ) مختلف است . . در کتابى به شهید شدن امام زمان ( عج ) توسط یک پیرزن با اوصاف خاص اشاره شده ( الزام الناصب ، ص 190 ) اما سند معتبرى بیان نشده است . لذا نمى توان آن را پذیرفت . در مورد شهادت حضرت ، روایات کلى هم وجود دارد که بر اساس آنها ، هیچ امامى نیست ، مگر این که کشته یا مسموم مى شود . ( من لا یحضره الفقیه ، ج 2 ، ص 585 ، ح 3192 ) . ظاهر این گونه روایات ، شهادت حضرت را بیان مى کند ، ( کفایه الاثر ، ص 227 ) اما دلیل قطعى بر شهادت شخص حضرت ، وجود ندارد . در روایات آمده ، امام حسین ( ع ) و یارانش در اواخر حیات امام زمان ( عج ) رجعت مى کنند و امام زمان ( عج ) بعد از معرفى آنها و شناخت مردم ، از دنیا رحلت مى کند و امام حسین ( ع ) غسل و دفن حضرت را بر عهده مى گیرد . ( کافى ، ج 8 ، ص 206 بحارالانوار ، ج 53 ، ص 93 ، ح 102 از کافى ) سپس سالهاى طولانى حضرت امام حسین ( ع ) حکومت مى کند و رهبرى را بر عهده مى گیرد . طبق این نوع روایات امام زمان ( عج ) به مرگ طبیعى از دنیا مى روند و این احتمال قوى تر به نظر مى رسد . مطلب مربوط به شهادت حضرت در الزام الناصب چنین است : « با پایان یافتن هفتاد سال از آمدن امام زمان ( عج ) زنى از قبیله بنى تمیم به نام سعیده او را شهید مى کند . وى همچون مردان ، داراى ریش مى باشد و در حالى که امام زمان ( عج ) از راهى مى گذرد ، با هونگى از جنس سنگ امام را به شهادت مى رساند . پس از فوت امام زمان ( عج ) ، امام حسین ( ع ) غسل ، تکفین و تدفین او را انجام مى دهد » 1 اشکالاتى چند در این مطلب وجود دارد از جمله اینکه این سخن روایتى از یکى از معصومین ( ع ) نیست ، بلکه سخنى منقول از یکى از علماست ، آن هم عالمى ناشناخته . اگر هم عبارت یاد شده به مضمون روایات اشاره داشته باشد ، در این صورت هم به دلیل ناشناخته بودن سند ، مرسل به حساب آمده و به دلیل ضعیف بودن از ناحیه سند ، پذیرفته نیست ، از این رو نمى تواند بیانگر رویدادى تاریخى باشد . ریش دار بودن قاتل نیز که خود یک زن است ، روایت را با اشکالات فراوانى روبرو مى کند از جمله : – هر چند به گونه اى نادر ، برخى از زنان ، ریش بسیار مختصرى در مى آورند ، ولى هیچ گاه میزان آن به اندازه ریش یک مرد نمى رسد ، آن گونه که در روایت بدان اشاره شده است . – در تاریخ سابقه ندارد که حتى یک زن به صورت ریش کامل یک مرد ، ریش درآورده باشد ولى در روایت بدان تصریح شده است . اگر هم گفته شود چنین چیزى به عنوان یک استثناء و به قدرت الهى موجود شده تا با قاتل ولى عصر ( عج ) قرار گیرد پاسخ آن است که اگر چنین زنى مدتى در میان مردم آن زمان زندگى کند ، با توجه به سخن گفته شده از او در کتاب ها به عنوان قاتل امام زمان ( عج ) ، در این صورت حکومت حضرت مهدى ( عج ) درباره آن تصمیمى خاص مى گرفت . خلاصه آنکه : به احتمال زیاد امام حسین ( ع ) و یارانش در اواخر حیات امام زمان ( عج ) رجعت مى کنند و امام زمان ( عج ) بعد از معرفى آنها و شناخت مردم ، از دنیا رحلت مى کند و امام حسین ( ع ) غسل و دفن حضرت را بر عهده مى گیرد . ( کافى ، ج 8 ، ص 206 بحارالانوار ، ج 53 ، ص 93 ، ح 102 از کافى ) سپس سالهاى طولانى حضرت امام حسین ( ع ) حکومت مى کند و رهبرى را بر عهده مى گیرد . طبق این نوع روایات امام زمان ( عج ) به مرگ طبیعى از دنیا مى روند و این احتمال قوى تر به نظر مى رسدو هیچ بى عدالتى در این زمینه وجود ندارد .
اما وضعیت اخلاقى مردم پس از ظهور با توجه به این که انسانها در زمان ظهور و پس از آن نیز ، داراى اختیار بوده و اعمال و رفتار خود را بر اساس اختیار و انتخاب خود انجام مىدهند ، بنابراین ممکن است برخى دچار خطا و اشتباه شده و گرفتار گناه شوند . البته چون عدالت در جهان حکم فرماست ، اگر فردى گناهى مرتکب شد که باید مورد مجازات قرار گیرد به مجازات خواهد رسید . اما این به معناى برقرارى دوباره شرک و کفر و انحراف در جامعه نیست بلکه ، حکومت عدل الهى تا پایان عمر دنیا باقى مىماند و به دنبال آن قیامت بر پا مىشود . البته طبق روایات ، شیطان کشته مى شود و مردم در زمان ظهور از شر وسوسهها و فریبهاى او در امان خواهد ولى باز هم انسان داراى حق انتخاب و اختیار است ، پس باز هم امکان خطا و اشتباه براى او هست . به عبارت دیگر ، نفس درونى و وسوسههاى او ، آدمى را رها نمیکند . همچنین چون دنیا محل ابتلا و امتحان است و مردم دوران ظهور نیز امتحان میشوند ، امتحان آنان در مقطعى دیگر و به صورت دیگر و شاید مشکلتر انجام شود . به عنوان مثال ، دانش آموزى که در مقطع دبستان امتحان میدهد ، در حد و اندازه علمى و توان فکرى از او آزمون گرفته میشود و وقتى به مقطع راهنمایى و دبیرستان وارد میشود ، با توجه به رشد علمى و فکرى امتحان سختترى را باید پشت سر بگذارد . همین فرد ، وقتى وارد دانشگاه شد ، باز باید امتحان بدهد و حتى ممکن است امتحان او به جاى ده سؤال ، فقط یک سؤال باشد و به او اجازه استفاده از کتب نیز داده شود ، ولى روشن است که امتحان او ، بسیار سخت تر است و بخشش و ارفاق استاد نسبت به او کمتر میشود . اگر دانش آموز ابتدایى بشنود در دانشگاه چنین امتحانى میگیرند ، آن را شاید نوعى ظلم بداند و بگوید : چگونه است من که مقدار علم کمترى دارم باید سؤالات بیشترى را آن هم به صورت حفظى پاسخ دهم ، ولى دانشجو هم سؤالات کمترى دارد و هم حق استفاده از کتاب براى او است . ولى فردى که به همه دورههاى تحصیلى اشراف دارد ، در مییابد که کلام این دانش آموز صحیح نیست . دروان ظهور نیز چنین است . هر چند امتیازاتى بى نظیر و بى بدیل دارد ، ولى امتحانات خاص خود را نیز دارد . قرآن کریم در مورد زنان پیامبر میگوید : اى همسران پیامبر ! هر کدام از شما گناه آشکارى مرتکب شد ، عذاب او دو چندان است ( احزاب / 30 ) یعنى انتساب شما به پیامبر به شما ویژگى و امتیازى داده است که اگر تقوا پیشه کنید ، مانند دیگر زنان نیستید ( بلکه ممتازتر هستید ) و اگر خطایى مرتکب شوید نیز از دیگران بیشتر در عذاب هستید . ( احزاب / 30 – 32 ) ( 1 ) ( محمد الصدر ، موسوعه الامام المهدى ، الکتاب الثالث ، تاریخ ما بعد الظهور ، ص 881 ، دارالتعارف للمطبوعات ) .
اما وضعیت اخلاقى مردم پس از ظهور با توجه به این که انسانها در زمان ظهور و پس از آن نیز ، داراى اختیار بوده و اعمال و رفتار خود را بر اساس اختیار و انتخاب خود انجام مىدهند ، بنابراین ممکن است برخى دچار خطا و اشتباه شده و گرفتار گناه شوند . البته چون عدالت در جهان حکم فرماست ، اگر فردى گناهى مرتکب شد که باید مورد مجازات قرار گیرد به مجازات خواهد رسید . اما این به معناى برقرارى دوباره شرک و کفر و انحراف در جامعه نیست بلکه ، حکومت عدل الهى تا پایان عمر دنیا باقى مىماند و به دنبال آن قیامت بر پا مىشود . البته طبق روایات ، شیطان کشته مى شود و مردم در زمان ظهور از شر وسوسهها و فریبهاى او در امان خواهد ولى باز هم انسان داراى حق انتخاب و اختیار است ، پس باز هم امکان خطا و اشتباه براى او هست . به عبارت دیگر ، نفس درونى و وسوسههاى او ، آدمى را رها نمیکند . همچنین چون دنیا محل ابتلا و امتحان است و مردم دوران ظهور نیز امتحان میشوند ، امتحان آنان در مقطعى دیگر و به صورت دیگر و شاید مشکلتر انجام شود . به عنوان مثال ، دانش آموزى که در مقطع دبستان امتحان میدهد ، در حد و اندازه علمى و توان فکرى از او آزمون گرفته میشود و وقتى به مقطع راهنمایى و دبیرستان وارد میشود ، با توجه به رشد علمى و فکرى امتحان سختترى را باید پشت سر بگذارد . همین فرد ، وقتى وارد دانشگاه شد ، باز باید امتحان بدهد و حتى ممکن است امتحان او به جاى ده سؤال ، فقط یک سؤال باشد و به او اجازه استفاده از کتب نیز داده شود ، ولى روشن است که امتحان او ، بسیار سخت تر است و بخشش و ارفاق استاد نسبت به او کمتر میشود . اگر دانش آموز ابتدایى بشنود در دانشگاه چنین امتحانى میگیرند ، آن را شاید نوعى ظلم بداند و بگوید : چگونه است من که مقدار علم کمترى دارم باید سؤالات بیشترى را آن هم به صورت حفظى پاسخ دهم ، ولى دانشجو هم سؤالات کمترى دارد و هم حق استفاده از کتاب براى او است . ولى فردى که به همه دورههاى تحصیلى اشراف دارد ، در مییابد که کلام این دانش آموز صحیح نیست . دروان ظهور نیز چنین است . هر چند امتیازاتى بى نظیر و بى بدیل دارد ، ولى امتحانات خاص خود را نیز دارد . قرآن کریم در مورد زنان پیامبر میگوید : اى همسران پیامبر ! هر کدام از شما گناه آشکارى مرتکب شد ، عذاب او دو چندان است ( احزاب / 30 ) یعنى انتساب شما به پیامبر به شما ویژگى و امتیازى داده است که اگر تقوا پیشه کنید ، مانند دیگر زنان نیستید ( بلکه ممتازتر هستید ) و اگر خطایى مرتکب شوید نیز از دیگران بیشتر در عذاب هستید . ( احزاب / 30 – 32 ) ( 1 ) ( محمد الصدر ، موسوعه الامام المهدى ، الکتاب الثالث ، تاریخ ما بعد الظهور ، ص 881 ، دارالتعارف للمطبوعات ) .