ارزش زن و مرد – جزء ۵ سوره نساء، آیه ۱۲۴
۱۳۹۵/۱۲/۰۲
–
۲۸۳۹ بازدید
پرسش . برخى براى تساوى حقوق زن و مرد به آیه مذکور تمسک مى کنند؛ مراد از این تساوى چیست؟
«وَ مَنْ یَعْمَلْ مِنَ الصّالِحاتِ مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثى وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَأُولئِکَ یَدْخُلُونَ الْجَنَّةَ وَ لا یُظْلَمُونَ نَقِیراً»[ نساء 4، آیه 124.]؛«و کسانى که کارهاى شایسته کنند – چه مرد باشند یا زن – در حالى که مؤمن باشند، آنان داخل بهشت مى شوند و به قدر گودى پشت هسته خرمایى، مورد ستم قرار نمى گیرند».
با توجه به آیات قرآن و روایاتى که در این باره وارد شده، مى توان گفت که زن و مرد در موارد ذیل، یکسان دانسته شده اند:
1. تساوى در ماهیت انسانى و لوازم آن[ ر.ک: نساء4، آیه 1؛ شورى(42)، آیه 11؛ حجرات(49)، آیه 13؛ اعراف(7)، آیه 189 و ….].
2. تساوى در امکان انتخاب جناح حق و باطل و کفر و ایمان[ ر.ک: توبه9، آیه 67 و 68؛ نور(24)، آیه 26 و… .].
3. اشتراک در بیشتر تکالیف و مسئولیت ها[ ر.ک: بقره2، آیه 183؛ نور(24)، آیه 2، 31 و 32؛ مائده(5)، آیه 38 و … .].
4. استقلال اجتماعى، سیاسى، اعتقادى و حق مشارکت[ ر.ک: ممتحنه60، آیه 10 و 12 و … .].
5. استقلال اقتصادى[ ر.ک: نساء4، آیه 33.]، (حال آن که غرب تا چند دهه پیش، زن را مالک هیچ چیز نمى دانست).
6. برخوردارى مادران از حقوق خانوادگى نظیر پدران[ ر.ک: عنکبوت29، آیه 8؛ اسراء(17)، آیه 23 و 24؛ بقره(2)، آیه 83؛ مریم(19)، آیه 14؛ انعام(6)، آیه 151؛ نساء(4)، آیه 36؛ لقمان(31)، آیه 14 و 15؛ احقاف(46)، آیه 15.]؛ بلکه حق مادر با توجه به زحمات و تکالیف و مسئولیت هایش، بیشتر است.
7. تساوى در راه تکامل انسانى و قرب به خدا و عبودیت[ ر.ک: نساء4، آیه 124؛ نحل(16)، آیه 97؛ توبه(9)، آیه 72؛ احزاب(33)، آیه 35.].
«فَاستَجابَ لَهُم رَبُّهُم أَنِّى لا أُضِیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنکُم مِن ذَکَرٍ أَو أُنثى بَعضُکُم مِن بَعضٍ»[ آل عمران3، آیه 195.]؛ «پس، پروردگارشان دعاى آنان را اجابت کرد [و فرمود:] من عمل هیچ صاحب عملى از شما را، از مرد یا زن که همه از یکدیگرید، تباه نمى کنم».
«مَن عَمِلَ صالِحاً مِن ذَکَرٍ أَو أُنثى وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحیِیَنَّهُ حَیوةً طَیِّبَةً وَ لَنَجزِیَنَّهُم أَجرَهُم بِأَحسَنِ ما کانُوا یَعمَلُونَ»[ النحل 16، آیه 97.]؛ «هر کس – از مرد یا زن – کار شایسته کند و مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگى پاکیزه اى، حیات [حقیقى] بخشیم و مسلماً به آنان بهتر از آن چه انجام مى دادند، پاداش خواهیم داد».
«وَ مَن یَعمَل مِنَ الصّالِحاتِ مِن ذَکَرٍ أَو أُنثى وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَأُولئِکَ یَدخُلُونَ الجَنَّةَ وَ لا یُظلَمُونَ نَقِیراً»[ نساء 4، آیه 124.]؛ «و کسانى که کارهاى شایسته کنند، مرد باشند یا زن، در حالى که مؤمن باشند، آنان داخل بهشت مى شوند و به قدر گودى پشت هسته خرمایى، مورد ستم قرار نمى گیرند».
«مَن عَمِلَ سَیِّئَةً فَلا یُجزى إِلاّ مِثلَها وَ مَن عَمِلَ صالِحاً مِن ذَکَرٍ أَو أُنثى وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَأُولئِکَ یَدخُلُونَ الجَنَّةَ یُرزَقُونَ فِیها بِغَیرِ حِسابٍ»[ غافر 40، آیه 40.]؛ «هر که بدى کند، جز به مانند آن کیفر نمى یابد و هر که کار شایسته کند، مرد باشد یا زن، در حالى که ایمان داشته باشد، آنان داخل بهشت مى شوند و در آن جا بى حساب روزى مى یابند».
پس زن نیز مانند مرد، مى تواند مراحل عالى کمال را طى کند. جایگاه زن در منطق وحى، بسیار بلند و بالاست و در قرآن از آفرینش زنان به عنوان «آیات الهى» یاد شده است؛ «وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً»[ روم 30، آیه 21.]. زن، نشانه رحمت و جمال و قدرت حق تعالى است. زن، تجلیگاه جمال الهى خداوند رب العالمین است؛ یعنى مربّى و هدایت کننده موجودات و پرورش دهنده آنهاست. زن، مربّى و هدایت کننده فرد و جامعه است. خداوند، لطیف است و زن نیز مظهر لطف الهى و لطیف است و به همین جهت، انجام کارهاى سنگین و خشن و سخت، مثل جهاد، از آنان برداشته شده است.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: «نعم الولد البناتُ، مُلَطَّفاتٍ مُجَهَّزاتٍ، مونساتٍ، مبارکاتٍ، مُفلیّاتٍ[ وسائل الشیعه، ج 21، ص 362 ؛ الکافى، ج 6، ص 4.]؛ چه خوب فرزندانى هستند دختران؛ زیرا آنان، موجوداتى لطیف و ظریف هستند» (و در آفرینش آنان، نهایت حکمت و ظرافت و لطافت به کار برده شده است).
«مجهّزات»، یعنى زن ها براى خانواده و اجتماع، آماده خدمت هستند. «مونسات»، یعنى زن ها انیس هاى خوبى هستند و موجب انس و آرامشند. «مبارکات» یعنى مایه برکت خانواده و اجتماع هستند.
اگر نگرش هاى اسلام نسبت به مسائل زنان به خوبى مورد پژوهش و اجرا قرار گیرند، زنان به حقوق مطلوب و آرمانى خویش خواهند رسید. نگرش مثبت دین به زنان و کمک در بسترسازى، جهت رشد و پرورش علم و ایمان آنان و تغییر نگرش برخى از مردان نسبت به زنان و همچنین تغییرات اساسى در ساختار فرهنگ ها و سنت هاى غیراسلامى، مى تواند زمینه هاى احقاق حقوق زنان را فراهم سازد.
با توجه به مطالب مذکور، روشن مى شود که تساوى و ارزش زن و مرد در انسان بودن و امکان رشد و رسیدن به کمالات در نظام خلقت، توسط خداوند، کاملاً رعایت شده است و برخى تفاوت ها در احکام، مانند دیه و ارث و مشاغلى چون قضاوت، مربوط به مسئولیت هاى هر جنس در اجتماع و شرایط جسمى و روحیات آنان است که هر یک در جاى خود براى تشکیل و خلق نظام احسن، لازم هستند. نقش زن در نظام آفرینش به عنوان کانون محبت و عاطفه و محور تربیت و آرامش دیده شده و نقش مرد به عنوان مسئول اداره خانواده و مدیر امور اجتماعى و انجام دهنده کارهایى که نیازمند نیروى جسمى زیاد است، نگریسته شده است.
در موارد عادى و غیرضرورى، هر یک از دو جنس، خوب است در جاى خود قرار گیرند؛ یعنى مادر، حتما نقش مادرى را ایفا کند و پدر، نقش پدرى را و اگر هر یک در جاى خود قرار نگیرند، جامعه از حالت عادى و متعارف خارج مى گردد و اختلاف توانایى ها، روحیات و مسئولیت ها، ملاک ارزش و عدم آن نمى باشد؛ بلکه قوام بخش نظام احسن در خلقت جهان هستند؛ زیرا اگر همه کاملاً یکسان بودند، در جهان، مشکلات و کمبودهاى فراوانى به وجود مى آمد.
با توجه به آیات قرآن و روایاتى که در این باره وارد شده، مى توان گفت که زن و مرد در موارد ذیل، یکسان دانسته شده اند:
1. تساوى در ماهیت انسانى و لوازم آن[ ر.ک: نساء4، آیه 1؛ شورى(42)، آیه 11؛ حجرات(49)، آیه 13؛ اعراف(7)، آیه 189 و ….].
2. تساوى در امکان انتخاب جناح حق و باطل و کفر و ایمان[ ر.ک: توبه9، آیه 67 و 68؛ نور(24)، آیه 26 و… .].
3. اشتراک در بیشتر تکالیف و مسئولیت ها[ ر.ک: بقره2، آیه 183؛ نور(24)، آیه 2، 31 و 32؛ مائده(5)، آیه 38 و … .].
4. استقلال اجتماعى، سیاسى، اعتقادى و حق مشارکت[ ر.ک: ممتحنه60، آیه 10 و 12 و … .].
5. استقلال اقتصادى[ ر.ک: نساء4، آیه 33.]، (حال آن که غرب تا چند دهه پیش، زن را مالک هیچ چیز نمى دانست).
6. برخوردارى مادران از حقوق خانوادگى نظیر پدران[ ر.ک: عنکبوت29، آیه 8؛ اسراء(17)، آیه 23 و 24؛ بقره(2)، آیه 83؛ مریم(19)، آیه 14؛ انعام(6)، آیه 151؛ نساء(4)، آیه 36؛ لقمان(31)، آیه 14 و 15؛ احقاف(46)، آیه 15.]؛ بلکه حق مادر با توجه به زحمات و تکالیف و مسئولیت هایش، بیشتر است.
7. تساوى در راه تکامل انسانى و قرب به خدا و عبودیت[ ر.ک: نساء4، آیه 124؛ نحل(16)، آیه 97؛ توبه(9)، آیه 72؛ احزاب(33)، آیه 35.].
«فَاستَجابَ لَهُم رَبُّهُم أَنِّى لا أُضِیعُ عَمَلَ عامِلٍ مِنکُم مِن ذَکَرٍ أَو أُنثى بَعضُکُم مِن بَعضٍ»[ آل عمران3، آیه 195.]؛ «پس، پروردگارشان دعاى آنان را اجابت کرد [و فرمود:] من عمل هیچ صاحب عملى از شما را، از مرد یا زن که همه از یکدیگرید، تباه نمى کنم».
«مَن عَمِلَ صالِحاً مِن ذَکَرٍ أَو أُنثى وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَلَنُحیِیَنَّهُ حَیوةً طَیِّبَةً وَ لَنَجزِیَنَّهُم أَجرَهُم بِأَحسَنِ ما کانُوا یَعمَلُونَ»[ النحل 16، آیه 97.]؛ «هر کس – از مرد یا زن – کار شایسته کند و مؤمن باشد، قطعاً او را با زندگى پاکیزه اى، حیات [حقیقى] بخشیم و مسلماً به آنان بهتر از آن چه انجام مى دادند، پاداش خواهیم داد».
«وَ مَن یَعمَل مِنَ الصّالِحاتِ مِن ذَکَرٍ أَو أُنثى وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَأُولئِکَ یَدخُلُونَ الجَنَّةَ وَ لا یُظلَمُونَ نَقِیراً»[ نساء 4، آیه 124.]؛ «و کسانى که کارهاى شایسته کنند، مرد باشند یا زن، در حالى که مؤمن باشند، آنان داخل بهشت مى شوند و به قدر گودى پشت هسته خرمایى، مورد ستم قرار نمى گیرند».
«مَن عَمِلَ سَیِّئَةً فَلا یُجزى إِلاّ مِثلَها وَ مَن عَمِلَ صالِحاً مِن ذَکَرٍ أَو أُنثى وَ هُوَ مُؤمِنٌ فَأُولئِکَ یَدخُلُونَ الجَنَّةَ یُرزَقُونَ فِیها بِغَیرِ حِسابٍ»[ غافر 40، آیه 40.]؛ «هر که بدى کند، جز به مانند آن کیفر نمى یابد و هر که کار شایسته کند، مرد باشد یا زن، در حالى که ایمان داشته باشد، آنان داخل بهشت مى شوند و در آن جا بى حساب روزى مى یابند».
پس زن نیز مانند مرد، مى تواند مراحل عالى کمال را طى کند. جایگاه زن در منطق وحى، بسیار بلند و بالاست و در قرآن از آفرینش زنان به عنوان «آیات الهى» یاد شده است؛ «وَ مِنْ آیاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَکُمْ مِنْ أَنْفُسِکُمْ أَزْواجاً»[ روم 30، آیه 21.]. زن، نشانه رحمت و جمال و قدرت حق تعالى است. زن، تجلیگاه جمال الهى خداوند رب العالمین است؛ یعنى مربّى و هدایت کننده موجودات و پرورش دهنده آنهاست. زن، مربّى و هدایت کننده فرد و جامعه است. خداوند، لطیف است و زن نیز مظهر لطف الهى و لطیف است و به همین جهت، انجام کارهاى سنگین و خشن و سخت، مثل جهاد، از آنان برداشته شده است.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فرمود: «نعم الولد البناتُ، مُلَطَّفاتٍ مُجَهَّزاتٍ، مونساتٍ، مبارکاتٍ، مُفلیّاتٍ[ وسائل الشیعه، ج 21، ص 362 ؛ الکافى، ج 6، ص 4.]؛ چه خوب فرزندانى هستند دختران؛ زیرا آنان، موجوداتى لطیف و ظریف هستند» (و در آفرینش آنان، نهایت حکمت و ظرافت و لطافت به کار برده شده است).
«مجهّزات»، یعنى زن ها براى خانواده و اجتماع، آماده خدمت هستند. «مونسات»، یعنى زن ها انیس هاى خوبى هستند و موجب انس و آرامشند. «مبارکات» یعنى مایه برکت خانواده و اجتماع هستند.
اگر نگرش هاى اسلام نسبت به مسائل زنان به خوبى مورد پژوهش و اجرا قرار گیرند، زنان به حقوق مطلوب و آرمانى خویش خواهند رسید. نگرش مثبت دین به زنان و کمک در بسترسازى، جهت رشد و پرورش علم و ایمان آنان و تغییر نگرش برخى از مردان نسبت به زنان و همچنین تغییرات اساسى در ساختار فرهنگ ها و سنت هاى غیراسلامى، مى تواند زمینه هاى احقاق حقوق زنان را فراهم سازد.
با توجه به مطالب مذکور، روشن مى شود که تساوى و ارزش زن و مرد در انسان بودن و امکان رشد و رسیدن به کمالات در نظام خلقت، توسط خداوند، کاملاً رعایت شده است و برخى تفاوت ها در احکام، مانند دیه و ارث و مشاغلى چون قضاوت، مربوط به مسئولیت هاى هر جنس در اجتماع و شرایط جسمى و روحیات آنان است که هر یک در جاى خود براى تشکیل و خلق نظام احسن، لازم هستند. نقش زن در نظام آفرینش به عنوان کانون محبت و عاطفه و محور تربیت و آرامش دیده شده و نقش مرد به عنوان مسئول اداره خانواده و مدیر امور اجتماعى و انجام دهنده کارهایى که نیازمند نیروى جسمى زیاد است، نگریسته شده است.
در موارد عادى و غیرضرورى، هر یک از دو جنس، خوب است در جاى خود قرار گیرند؛ یعنى مادر، حتما نقش مادرى را ایفا کند و پدر، نقش پدرى را و اگر هر یک در جاى خود قرار نگیرند، جامعه از حالت عادى و متعارف خارج مى گردد و اختلاف توانایى ها، روحیات و مسئولیت ها، ملاک ارزش و عدم آن نمى باشد؛ بلکه قوام بخش نظام احسن در خلقت جهان هستند؛ زیرا اگر همه کاملاً یکسان بودند، در جهان، مشکلات و کمبودهاى فراوانى به وجود مى آمد.