۱۳۹۸/۱۱/۲۳
–
۴۲۳۱ بازدید
نکته ای که در این نوشتار بدان اشاره نشد این است که در همین گاهشماری قمری رایج ماه هایی هست به نام های ربیع الاول و ربیع الثانی به معنای بهار نخست و بهار دوم و همچنین ماه هایی بانام های جمادی الاول و جمادی الثانی به معنای یخبندان نخست و یخبندان دوم اما میبینیم که گاهی مانند همین امسال یعنی سال ۹۸ خورشیدی ربیع مقارن میشود با پائیز !!!! آیا شگفت آور نیست؟ آیا در میان اعراب فصل های سال ناشناخته بوده است؟ وجه تسمیه این ماه ها در چیست؟ چرا باید ماهی که نامش بهار نخست و بهار دوم هست دقیقا بیافتد در خزان و برگ ریزان پاییز؟ همچنین تا چند سال دیگر ماه جمادی به معنای یخبندان دقیقا خواهد افتاد میانه گرمای سوزان تابستان !!!!!!گاهشماری قمری انطباقی با فصول ندارد
نیاز به گاهشماری به زمان انسانهای اولیه بازمیگردد که در آغاز غار نشین و شکارچی بودند و برای نمونه باید میدانستند که چه وقتی شکار آنها مثلا آهو و گوزن بیشتر است و تا فصل سرما چقدر مانذه تا به فکر ذخیره غذا باشند بعدها که انقلاب کشاورزی آغاز شد باید برای کاشت داشت و برداشت محصولات از آغاز و پایان فصول آگاه میبودند لذا گاهشماری خورشیدی بود که نیاز انسان را پاسخ میگفت نه گاهشماری قمری
نکته ای کخ بدان پرداخته نمیشود همین وجه تسمیه ربیع الاول و ربیع ااثانی و جمادی الاول و جمادری الثانی میباشد
البته همین نکته که در نوشتار آمده بود که سخن از ماه نسی رفت نیز خود موئد این نکته است که گاهشماری قمری با ضربا هنگ طبیعت ناسازگار است
البته در سال ۱۰ هجری با آمدن آیات ۳۶ و ۳۷ سوره توبه که در آن بیان شده که ماه های سال در نزد خدا ۱۲ ماه است استفاده از ماه نسی به عنوان ماه سیزدهم منسوخ شد
البته در این آیات بیان نشده که منظور خداوند از ماه همان رویت هلال ماه هست تا منظور ماه در گاهشماری خورشیدی است؟
بنده اعتقاد دارم که گاهشماری در نزد اعراب حجاز نیز خورشیدی بوده و وجه تسمیه ربیع و جمادی نیز همین مطلب را دلالت میکند
اما چه شده که از خورشیدی به قمری تغییر یافته را در تاریخ اسلام چندان سرنخ دقیقی نمیتوان برایش یافت
تنها میدانیم پس از فتح ایران بدست عمر ابن خطاب اعراب تازه مسلمان اقدام به وضع دستگاه گاهشماری برای انجام امور مملکتی نمودن گفته شده بنا بر پیشنهاد حضرت علی سال هجرت پیامبر از مکه به مدینه را سرآغاز قرار داده اند
اما اینکه در چه وقتی و توسط چه کسانی این گاهشماری که اکنون در بلااد اسلامی بویژه در کش.رهای عربی رایج هست از خورشیدی به قمری تغییر یافت مشخص نیست
آیا در زمان خلفای راشدین بوده یا در زمان بنی امیه یا در زمان بنی عباس؟؟
اصلا انگیزه اینکار چه بوده؟؟
باور من این هست که انگیزه ساختن یه هویت عربی تحت لوای اسلام بوده که این کارها بیشتر از بنی امیه سر میزده چون انها بغایت نژاد پرست بودند
اچر چنین باشد میتوان نتیجه گرفت که احکام روزه و حج امسلمانان نیز دستخوش تحریف شده چون مشخض نیست که در زمان نزول آیه حج و در زمان نزول ایه روزه چه موقع از سال بوده و آیا درزمان نزول وحی گاهشماری اعراب همینگونه بوده یا پس از رحلت پیامبر در زمان خلفا چنین کرده اند؟؟
الله اعلم بالصواب
عرب قبل از اسلام دو نوع تقویم داشتند : تقویم ماه و تقویم سال وتقویم سال دو گونه بود . سال متعارف و عمومی آنان چهار فصل داشت به نام های ربیع ، صیف ، خریف و شتاء و هم اکنون همین سال را دارند. ربیع همان فصل بهار است ، صیف فصل تابستان، خریف فصل پاییز و شتاء فصل زمستان . ماههای عرب عبارت بودند از : صفر ، ربیع اول ، ربیع دوم ، جمادی الاولی ، جمادی الآخره و غیره .
این دو تا ربیع با آن ربیع که فصل بهار است فرق دارد .
آن زمان که برای اولین بار این ماهها را ابداع کردند با معانی خود تناسب داشتند ولی به تدریج آن تناسب از بین رفت و عرب نخواست این ماهها را تغییر بدهد چون محاسبات زندگی به هم نمی خورد و مشکلی پیش نمی آمد . شما فرض کنید در فروردین ماه برف بیاید آیا مشکلی در محاسبات پیش می آید؟! یا مثلا در بهمن ماه هوا گرم باشد .
غرض اصلی این است که محاسبات زندگی رو به راه شود . این مساله مانند مساله بهشت و جهنم نیست که اگر ذره ای انحراف حاصل شود بیچاره شویم.
در کتاب صحاح اللغه جوهری آمده است : ربیع در میان عرب دو تا است : ربیع ماهها و ربیع زمانها . ربیع ماهها دو ماه است : ربیع اول و ربیع دوم. در ربیع اول قارچها پیدا می شوند و شکوفه ها باز می شوند .
در ادامه دارد :
به نظر ابو الغوث ، عرب کل سال را شش زمان می داند : دو ماه آن ربیع اول ، دو ماه آن تابستان ، دو ماه آن گرمای شدید ، دو ماه آن ربیع دوم ، دو ماه آن پاییز و دو ماه آن زمستان است . (صحاح اللغه ماده ربع )
پس تقویم عربی مختلف است و یکی نیست . با توجه به آنچه در باره ربیع آوردیم مشکل جمادی الاولی و الآخره هم حل می شود .
این مطلب را به خاطر داشته باشیم که احکام اسلامی بر اساس همین ماههای قمری تنظیم شده است چون محاسبه این ماهها برای همه آسان است . برای مثال اسلام می گوید : وقتی ماه را دیدی اول ماه رمضان است و از آن طرف وقتی ماه شوال را دیدی روزه تمام می شود . هم دانشمند این را می فهمد و هم افراد عادی و بی سواد.
این دو تا ربیع با آن ربیع که فصل بهار است فرق دارد .
آن زمان که برای اولین بار این ماهها را ابداع کردند با معانی خود تناسب داشتند ولی به تدریج آن تناسب از بین رفت و عرب نخواست این ماهها را تغییر بدهد چون محاسبات زندگی به هم نمی خورد و مشکلی پیش نمی آمد . شما فرض کنید در فروردین ماه برف بیاید آیا مشکلی در محاسبات پیش می آید؟! یا مثلا در بهمن ماه هوا گرم باشد .
غرض اصلی این است که محاسبات زندگی رو به راه شود . این مساله مانند مساله بهشت و جهنم نیست که اگر ذره ای انحراف حاصل شود بیچاره شویم.
در کتاب صحاح اللغه جوهری آمده است : ربیع در میان عرب دو تا است : ربیع ماهها و ربیع زمانها . ربیع ماهها دو ماه است : ربیع اول و ربیع دوم. در ربیع اول قارچها پیدا می شوند و شکوفه ها باز می شوند .
در ادامه دارد :
به نظر ابو الغوث ، عرب کل سال را شش زمان می داند : دو ماه آن ربیع اول ، دو ماه آن تابستان ، دو ماه آن گرمای شدید ، دو ماه آن ربیع دوم ، دو ماه آن پاییز و دو ماه آن زمستان است . (صحاح اللغه ماده ربع )
پس تقویم عربی مختلف است و یکی نیست . با توجه به آنچه در باره ربیع آوردیم مشکل جمادی الاولی و الآخره هم حل می شود .
این مطلب را به خاطر داشته باشیم که احکام اسلامی بر اساس همین ماههای قمری تنظیم شده است چون محاسبه این ماهها برای همه آسان است . برای مثال اسلام می گوید : وقتی ماه را دیدی اول ماه رمضان است و از آن طرف وقتی ماه شوال را دیدی روزه تمام می شود . هم دانشمند این را می فهمد و هم افراد عادی و بی سواد.