خانه » همه » مذهبی » اعتدال طبع

اعتدال طبع


اعتدال طبع

۱۳۹۲/۰۴/۲۹


۸۶۵ بازدید

اعتدال طبع یعنی چه و چگونه میشود طبع خود را معتدل کرد و چه ارتباطی با نفس مطمئنه دارد؟


اعتدال و میانه روى، یکى از دستورات اخلاقى و مهمّ اسلام است که در قرآن و روایات تأکید زیادى بر آن شده است. قرآن مى فرماید: وَ اقْصِدْ فِى مَشْیِکَ (در همه امور زندگى ) اعتدال و میانه روى را رعایت کن،( لقمان، آیه 19).
گفتنى است که در این زمینه فرقى بین امور مربوط به دنیا و امور مربوط به آخرت (مثل عبادات) نیست یعنى، در عبادات هم دستور رسیده که نباید خود را خسته کنیم و حالت زدگى در خود ایجاد نماییم. البته واجبات را مثل نمازهاى واجب و روزه باید دقیقاً انجام داد ولى در مستحبات باید رعایت اعتدال را نمود و تشخیص آن به عهده خود انسان و عرف معمول جامعه است.
مراد از اعتدال در مسیر سیر سلوک
در این باره توجه شما را به دیدگاه امام خمینی ( ره ) در این خصوص جلب می نمائیم :
ایشان در این باره بیان داشته اند : از جمله شروط سلوک و تربیت نفس به آداب الهى و اتصاف آن به اوصاف حمیده و کمالات نفسانى، وجود بهجت و نشاط در اعمال و عبادات و طى منازل است، هم در کسب معارف و هم در عمل به وظایف. آنچه طلب مى شود و آنچه عمل مى شود باید از روى نشاط و با شوق و علاقه باشد. تحمیل بر نفس و تکلف و بى حالى در انجام عمل عبادى، موجب سردى و به تدریج باعث نفرت از عبادت مى گردد. باید نشاط و اشتیاق به انجام عبادات همت گمارد و الا به حداقل اکتفا شود. حضرت امام خمینى در بیان ربط میان این دو، پس از نقل پاره اى روایات که لزوم بهجت و نشاط در عبادت را گوشزد کرده اند، افزوده اند:
«از این احادیث و احادیث دیگر استفاده ادب دیگر شود که آن نیز از مهمات باب ریاضت است. و آن عبادت از «مراعات» است.»
آنگاه در مقام توضیح این شرط آورده اند:
«و آن، چنان است که سالک در هر مرتبه که هست، چه در ریاضات و مجاهدات علمیه یا نفسانیه یا عملیه، مراعات حال خود را بکند و با رفق و مدارا با نفس رفتار نماید و زاید بر طاقت و حالت خود تحمیل آن نکند، خصوصا براى جوانهاو تازه کارها این مطلب از مهمات است که ممکن است اگر جوانهابا رفق و مدارا با نفس رفتار نکنند و حظوظ طبیعت را به اندازه احتیاج آن از طرق محلله ادا نکنند، گرفتار خطر عظیمى شوند که جبران آن را نتوانند کرد.»
خطرى که حضرت امام نسبت به آن هشدار مى دهند خطر عنان گسیختگى نفس و خارج شدن آن از کنترل مى باشد. گسیختگى عنان نفس در شخص سالک و زاهد همان و سقوط کامل همان:
«و آن خطر آن است که گاه نفس به واسطه سخت گیرى فوق العاده و عنان گیرى بى اندازه، عنان گسیخته شود و زمام اختیار را از دست بگیرد و اقتضائات طبیعت که متراکم شد و آتش تیز شهوت که در تحت فشار بى اندازه ریاضت واقع شود، ناچار محترق شود و مملکت را بسوزاند. و اگر خداى نخواسته سالکى عنان گسیخته شود یا زاهدى بى اختیار شود، چنان در پرتگاه افتد که روى نجات را هرگز نبیند و به طریق سعادت و رستگارى هیچ گاه عود نکند.»
بنابراین، سالک راه حق بویژه در آغاز راه و در دوره جوانى که از یک سو خواسته ها و اقتضائات جوانى فشار مى آورد و از سوى دیگر هنوز نفس آمادگى و عادت لازم را در تحمل این فشارها پیدا نکرده است، جز رعایت حال خویش و پرهیز از افراط در تحمیل بر نفس، چاره اى ندارد. شرط رعایت حال نفس، سالک را در جایگاه پزشکى دانا قرار مى دهد که حال مریض را مى داند و به تناسب حال او دوا تجویز مى کند: در پس، سالک چون طبیب حاذقى باید نبض خود را در ایام سلوک بگیرد و از روى اقتضائات احوال و ایام سلوک با نفس رفتار کند، و در ایام اشتعال شهوت که غرور جوانى است طبیعت را بکلى منع از حظوظش ننماید و با طرق مشروعه آتش شهوت را فرو نشاند که فرو نشاندن شهوت به طریق امر الهى اعانت کامل در سلوک راه حق کند. پس، نکاح و زواج کند که از سنن بزرگ الهى است که علاوه بر آن مبداء بقاء نوعى انسانى است در سلوک راه آخرت نیز مدخلیت بسزا دارد. و ازاین جهت رسول خدا صلى اللّه علیه و اله فرمودند:
«کسى که تزویج کند، نصف دینش را احراز نموده» و در حدیث دیگر است که «کسى که دوست دارد ملاقات کند خدا را پاک و پاکیزه، ملاقات کند او را با زوجه.» و از رسول اکرم نیز منقول است که «اکثر اهل آتش عزبها هستند.» و در حدیث است که حضرت امیرمؤمنان سلام اللّه علیه فرمودند: «جماعتى از اصحاب برخود حرام کردند زنها را و افطار در روز و خواب در شب را. ام سلمه خبر داد به حضرت رسول اکرم. آن سرور تشریف آوردند نزد آنها فرمودند: آیا شما اعراض مى کنید از زنها؟ همانا من نزد زنها مى روم و روز تناول مى کنم و شب خواب مى روم، و کسى از سنت من اعراض کند از من نیست و خداى تعالى فرو فرستاد: لا تحرموا طیبات ما احل اللّه لکم و لا تعتدوا ان اللّه لا یحب المعتدین و کلوا مما رزقکم اللّه حلالًا طیبا و اتقوا اللّه الذى انتم به مؤمنون».
سپس با این تأکید که در احادیث شریف اشاره به این معنا بسیار است، نمونه اى را درباره حضرت امام صادق (ع) بازگو کرده اند که حضرت فرمودند:
«من در ایام جوانى جدیت و اجتهاد در عبادت نمودم، پدرم به من فرمود: اى فرزند کمتر از این عمل کن، زیرا که خداى عزوجل وقتى که دوست داشته باشد بنده اى را، راضى شود از او به کم.»
یا در روایت دیگری آمده : پیامبر اکرم صل الله علیه و آله در توصیه هایی به امیرالمومنین علی علیه السلام فرموده اند : اى على این دین استوار و محکم است پس روش و حرکت دینى تو باید با حوصله و مدارا باشد و عبادت خدا را در نظر خودت مبغوض و ناپسند نکن چون کسى که افراط و تندروى داشته باشد (مانند کسی است که ) پشت و کمر مرکب را زخمى و رنجور کرده و در عین حال مسافتى را هم طى نکرده (کنایه از زحمت بیهوده کشیدن است ) (بحار الانوار-ترجمه جلد 67 و 68، ج 2، ص: 224)
آنچه حضرت امام آن را به عنوان جمع بندى این شرط بیان کرده اند چیزى جز توجه انسان سالک به حالات مختلف نفس و مراتب متفاوت آن نیست، هم در جوانى و هم در دوران پس از آن:
«بالجمله، میزان در باب «مراعات» آن است که انسان ملتفت احوال نفس باشد و با آن به مناسبت قوت و ضعف آن سلوک کند، چنانچه اگر نفس در عبادات و ریاضات قوى است و تاب مقاومت دارد، در عبادت کوشش و جدیت کند. و اشخاصى که ایام غرور جوانى را طى کرده اند و آتش شهوات آنها تا اندازه اى فرو نشسته است، مناسب است قدرى ریاضات نفسانیه را بیشتر کنند و با جدیت و کوشش مردانه وارد سلوک و ریاضت شوند، و هرچه نفس را به ریاضت عادت دادند فتح باب دیگر براى او کنند تا آن که کم کم نفس بر قواى طبیعت چیره شود و قواى طبیعیه مسخر در تحت کبریاى نفس گردند. و آنچه در احادیث شریفه وارد است که جدیت و کوشش در عبات کنید و مدح شده است از اشخاصى که اجتهاد و کوشش در عبادت و ریاضت مى کنند و در عبادات و ریاضات ائمه هدى سلام اللّه علیهم وارد است، با این احادیث شریفه که اقتصاد در عبادت را مدح فرموده اند، مبنى بر اختلاف اهل سلوکو درجات و احوال نفوس است، و میزان کلى، نشاط و قوّت نفس و نفار و ضعف آن است.» «منبع: آداب الصلوة، ص 28- 25»
از بیانات بالا روشن می شود که مراد از اعتدال در طبع همان رعایت اعتدال در انجام امور دینی و پرهیز از هرگونه افراط و تفریط در این مورد است ، راهکار معتدل کردن نفس نیز همان طور که اشاره شده است پرهیز از هرگونه افراط و تفریط و نیز رعایت نشاط در اعمال مستحبی است یعنی به مستحبات به اندازه ای بپردازیم که نشاط داریم ، مثلا احتمال دارد در حین انجام عمل مستحبی یک دفعه نشاط و حال عبادت از بین برود در این صورت است که باید برای رعایت و حفظ اعتدال باید آن عمل مستحبی را ترک کنیم.

ممکن است این مطالب هم برای شما مفید باشد:

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد